از اسامی مذهبی دهه شصت تا شاهزادههای هخامنشی| موارد ممنوعیت انتخاب یک نام چیست؟
چند سالی است که وقتی به دفاتر ثبت احوال برای انتخاب نام فزندتان مراجعه کنید، کتابی قطور جلوی شما قرار میگیرد که در آن اسامی مجاز و پیشنهادی معرفی شدهاند. اما پرسش آنجاست گه آیا انتخاب نام، به عنوان یکی از سادهترین حقوق شهروندی نباید گستره آزادی بیشتری برای افراد داشته باشد؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از اعتمادآنلاین، میانههای دهه هشتاد بود. وزنهبردار ایرانی در تمام میادین بینالمللی میدرخشید. فریاد «یا ابوالفضل» حسین رضازاده و رکوردزنی و مدالهای بعدش عاملی شد که اسم «ابوالفضل» در بین ایرانیان محبوب شود.
این اتفاقی بود که در دورههای مختلف و با نامهای مختلف در ایران رخ میداد. مثلا بین سالهای ۵۶ تا ۵۸ اسم «روحالله» حسابی پرطرفدار شده بود.
روز گذشته اما خبری مبنی بر ممنوع شدن انتخاب نام کوروش از سوی سازمان ثبت احوال در رسانهها منتشر شد. خبری که البته مسوولان ثبت احوال به سرعت تکذیبش کردند و آن را به وجود اختلالی در سامانه ارتباط دادند. با این وجود موضوع انتخاب نام از سالها پیش در ایران با سختگیریهایی همراه بوده است، موضوعی که شامل تغییر نام هم میشود.
موارد ممنوعیت انتخاب یک نام چیست؟
شورای عالی ثبت در اجرای وظیفه مصرّح در تبصره ۲ ماده ۲۰، دستورالعملی را تهیه و در آخرین ماه از سال ۶۴ به ادارات ثبت احوال ابلاغ کرده است. به موجب مادّه ۲۰ قانون ثبت احوال و تبصرههای آن، موارد ممنوعیت انتخاب نام اینطور برشمرده شدهاند:
۱- نامهایی که موجب هتک حیثیت مقدّسات اسلامی میگردد؛ مانند عبدالّلات و عبدالّعزی (لات و عزی نام دو بت در مکه معظمه در دوران قبل از اسلام بوده است)
۲- اسامی مرکبی که عرفاً یک نام محسوب نمیشوند (اسامی مرکب ناموزون)؛ مانند سعید بهزاد، شهره فاطمه، حسین معروف به کامبیز و…)
۳- عناوین؛ اعم از لشکری و یا کشوری و یا ترکیبی از اسم و عنوان، مانند سروان، سرتیپ، دکتر، شهردار یا سروان محمّد و شهردار علی.
۴- القاب اعم از ساده و یا مرکب مانند ملکالدوله، خان و یا شوکتالملک و حاجیه سلطان و یا سلطانعلی.
۵- اسامی زننده و مستهجن. آن دسته از نامهایی است که بر حسب زمان و مکان و یا به دلایل و جهات ذیل برای اشخاص دارنده آن زننده یا مستهجن باشد و مراتب به تائید شورای عالی ثبت برسد.
از اسامی مذهبی دهه شصت تا شاهزادههای هخامنشی امروز
هر اندازه که دهه شصت اوج انتخاب اسامی مذهبی در کشور بود، حالا این رویه تغییر کرده و به ۲ دسته تقسیم شده است. نخست خانوادههایی که به هر طریقی در تلاش هستند تا اسمی انتخاب کنند که به قول خودشان «تک» باشد.
این اتفاق در قشر مذهبی هم دیده میشود. کمااینکه برخی از همین خانوادهها کمتر اسامی مذهبی را به طور مجزا انتخاب میکنند و با مرکب کردن اسمها همچون نازنین زهرا یا محمدپارسا، سعی در ایجاد تنوع دارند.
اما دسته دیگر آنقدر روی ایرانی بودن اسم اصرار دارند که اگر معنی اسم فرزندشان را بپرسید، خودشان هم دقیقا چیزی در موردش نمیدانند و در بهترین حالت چیزی شبیه به این جمله را میشنوید: «اسم یکی از شاهزادههای دوران هخامنشی است.» هرچند در این میان هستند خانوادههایی که سختگیری کمتری برای انتخاب نام دارند، اما آنها درصد کمی از جمعیت را تشکیل میدهند.
اعمال سلیقههای شخصی در دفاتر ثبت احوال
زمانی ممنوعیت سلیقهای در دفاتر مختلف ثبت احوال باعث نارضایتی شهروندان میشد. «م.ش» تعریف میکند که بعد از گذشت ۳۰ سال هنوز نفهمیده که چرا اجازه ندادند نام دخترش را «سوگل» بگذارد: «با همسرم نام سوگل را برای دخترمان انتخاب کرده بودیم، اما دفتر ثبت احوالی که به آن مراجعه کرده بودیم، اجازه نداد. از آنجایی که همسرم هنوز پایان خدمتش را نگرفته بود، برای شناسنامه گرفتن کمی مشکل داشتیم و نشد خیلی اصرار کنم اما الان که دخترم ۳۰ سالش شده هنوز نفهمیدم چرا مسئولان آن دفتر ثبت احوال با این نام مخالفت کردند.»
حتی این اتفاق هم افتاده که نامی در داخل کشور ممنوع نبوده، اما سفارت ایران در کشوری خارجی دست به ممنوعیت نامی زده است. سال ۹۷ سفارت ایران در فنلاند لیستی با ۵۰۰ نام ممنوع منتشر کرد که اسامی شاهرخ، شهرام، محمدعباس، دامون و دانی هم جزو آن بود. اگرچه خیلی زود این لیست از روی سایت برداشته شد، اما هیچوقت کسی نفهمید علت چنین ممنوعیتی چه بوده است.
این همان اتفاقی است که برای نام «امیر» هم افتاد. مدتی هم در دوران پهلوی این اسم ممنوع شده بود و حتی ممنوعیتش بعد از انقلاب تا مدتها ادامه داشت.
انتخاب اسم؛ قانون یا حق شهروندی؟
اما بد نیست به همان پرسش ابتدای گزارش برگردیم. ماده یک قانون ثبت احوال (اصلاحی ۱۸/۱۰/۱۳۶۳) وظایف سازمان ثبت احوال کشور را برشمرده که اولین وظیفه آن سازمان، «ثبت ولادت و صدور شناسنامه» است. ماده بیستم همین قانون درباره انتخاب نام متعارف مقرر میکند: «انتخاب نام با اعلامکننده است، برای نامگذاری یک نام ساده یا مرکب (حسین، محمدمهدی و مانند آن) که عرفاً یک نام محسوب میشود انتخاب خواهد شد.»
این قانون همچنین سه تبصره نیز دارد:
تبصره ۱. انتخاب نامهایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی میشود و همچنین انتخاب عناوین و القاب و نامهای زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است.
تبصره ۲. تشخیص نامهای ممنوع با شورای عالی ثبت احوال است و این شورا نمونههای آن را تعیین و به سازمان اعلام میکند.
تبصره ۳. انتخاب نام در مورد اقلیتهای دینی شناخته شده در قانون اساسی تابع زبان و فرهنگ دینی آنان است.
به این ترتیب انتخاب اسامی که عاری از ویژگیهای تبصره ۱ بوده و شورای عالی ثبت نیز آنها را ممنوع اعلام نکرده باشد بنا به اصل آزادی انسانها در انتخاب اسم و اصل اباحه مجاز است.
اما سازمان ثبت احوال اسامی مجاز را پس از بررسیهای لازم به ادارههای ثبت احوال اعلام میکند. این اقدام اگرچه باعث وحدت رویه و رفع برخی سرگردانیها و اختلاف نظرات و اعمال سلایق برخی کارمندان ادارات ثبت احوال میشود، اما تا حدودی بستر تهدید آزادی و حقوق افراد را هم فراهم میسازد.
اینکه هنوز ایرانیان اجازه ندارند اسم مذهبیشان را تغییر دهند، مگر اینکه اسم دوم هم مذهبی باشد و فراوانی بیشتری هم داشته باشد، به پرسش جدی برای برخی از مردم بدل شده است. مثلا اسم خدیجه و رقیه را فقط میشود با نام فاطمه عوض کرد. یا اینکه اسم «آریامهر» هنوز هم در برخی دفاتر رد شده است و برخی دیگر توانستهاند این نام را روی فرزندشان بگذارند.
اینها همه در شرایطی است که انتخاب نام جزو بدیهیترین حقوق شهروندی است. از همه عجیبتر اینکه چطور اسامی همچون کفتر، گمه، ارزان، پنبه، لیاقت، حسرت، لوله و چندین نام نامتعارف و عجیب دیگر در همین دفاتر ثبت احوال ثبت شدهاند، اما تغییر نام اکرم به نگار نیاز به برگزاری دادگاه و ارائه ادله محکمهپسند دارد؟
دیدگاه