دور زدن تحریم یعنی استفاده از روشهای محرمانه و غیرشفاف و همین فساد و رانت می آورد
غضنفری: نمیتوان گفت که هیچ مسالهای اعم از مثبت یا منفی، اکنون تحت تاثیر تحریمها نیست. چه آن مساله مواد غذایی باشد و یا خودرو، تولید فولاد و پتروشیمی یا حتی انتقال ارز و واردات و صادرات.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا مهدی غضنفری وزیر صنعت،معدن و تجارت دولت احمدی نژاد در خبرگزاری مهر گفت: باید گفت که راههای مقابله با تحریم، نیازمند اجرای برخی از روشهای پوششی و محرمانه است و با کمال تاسف، اجرای این موارد، عدم شفافیت را طلب میکند و راه را تاریک خواهد کرد.
بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران حوزه اقتصادی، تحریمهای آمریکا بر علیه ایران را خیلی پیشتر از آغاز اجرایی شدن آن، به عنوان تحریمهای هوشمندانهای میدانستند که شاید مقابله با آن، ضرورت ایجاد یک اتاق فکر قدرتمند را برای تشریح سناریوهای مختلف و اعمال راهکارهای متفاوت برای خنثیسازی آن میطلبید. اما اکنون که چند ماهی است تحریمها آغاز شده، هنوز هم برخورد جدی برای مقابله با آثار آن، در میان دولتمردان دیده نمیشود یا اگر تدبیری اندیشیده شده، به نظر کارآمد نمیرسد. ضمن تشریح اینکه دور جدید تحریمها چقدر با دور قبلی متفاوت است، آیا تحرک لازم را در دولت و سیاستگذاران میبینید؟
بنده به عنوان فردی که از نزدیک در جریان مدیریت تحریمهای سال ۹۰ و ۹۱ بودم، دو سه تفاوت را در تحریمهای سال ۹۱ با ۹۷ میبینم. اول اینکه دولت آمریکا یا وزارت خزانه داری این کشور، به عنوان تحریم کننده، در سال ۹۷ کاملا از تجربیات گذشته استفاده کرده و فرآیند تحریم را پیچیدهتر و گلوگاهها را تنگتر کرده است. در مقابل، دولت ما کاملا تجربیات آن سالها را دور ریخته و به آن بیاعتنایی کرده و در برخی مواقع، راهکارهای مدیریت تحریم قبلی را به سخره گرفته است. واقعیت این است که دولت، بسیاری از راهکارهای گذشته را غیرلازم و غیرمفید دانسته و هنوز هم که پایان سال ۹۷ است و کشور، یکسال، درگیر تحریم شده، نوعی مماشات، مسامحه و سهل انگاری را در دستور کار قرار داده است. تفاوت دوم تحریمهای قبلی با دوره کنونی تحریمها این است که دولت آمریکا با خروج از برجام احساس کرد تنها کشوری است که از برجام خارج شده و تنهایی، مسیر تقابل با ایران را پیگیری کرده؛ پس مجدانه پشت کار ایستاده است؛ در حالیکه دولت ایران، به دلیل اینکه فکر میکرد که اروپاییها به یاری آمده و موضوع تحریمها جدی نمیشوند، این باور را تقویت کرد که تحریمها به نتیجه نمیرسد و زمان زیادی برای اثرگذاری آنها لازم است. پس موضوع را از روز اول جدی نگرفت و حتی وقتی از رئیس جمهور نیز سوال شد که قیمت ارز چرا بالا رفته، آن را تنها یک حباب دانست و غیر قابل اهمیت جلوه داد؛ وقتی دولت تصمیم گرفت که واقعیت را بپذیرد که متاسفانه در یک تصمیم اشتباه، مقابل نظر کارشناسان ایستاد و دلار ۴۲۰۰ تومانی را بنا گذاشت. اینجا بود که آمریکا مجدانه پیش آمد و دولت به اتکای اروپاییها، همت کافی را به کار نگرفت تا تحریمهای هوشمند را مدیریت نماید. سومین نکته متفاوت میان تحریمهای فعلی و قبلی آن است که دولت تلاش میکند مثل گذشته که دست نیافتن به اهداف را به دولتهای قبل نسبت میداد، به دنبال مستمسکی باشد که این ناکارآمدی در مقابل تحریم را به آن نسبت دهد و البته هنوز هم نپذیرفته است که این دولت، هفت سال است که مستقر بوده و مردم انتظار دارند که پاسخگوی عملکردش باشد. بنابراین چون دولت چنین احساسی را نسبت به مسئولیتهای خود ندارد، ناکارآمدیها را به بیرون دولت نسبت میدهد یا به دنبال مقصر در بیرون وزارتخانهها میگردد. پس هنوز هم دولت برای اینکه مسئولیت این امر مهم و خطیر را بپذیرد، تصمیم جدی نگرفته است. اینها تفاوتهایی است که در تحریمهای سالهای ۹۱ و ۹۷ میبینیم و به نظر میرسد که در سال ۹۱، هم مجلس و هم بخشخصوصی آماده بود که به دولت کمک کند. حال هم صاحبنظران و مردم، کاملا آماده ارایه ابتکارات برای دور زدن تحریمها هستند و جامعه تحصیلکرده و روشنفکر، راههای جدی برای مقابله با تحریمها دارد؛ ولی چون دولت بستر لازم را فراهم نمیکند و به دنبال بهانهجویی است؛ نمیتواند این موضوع را مدیریت کرده و راهکارها را به سرانجام برساند. پس به نظر میرسد که باید دولت از این فرصت استفاده کرده و حس همکاری لازم را با مردم داشته باشد.
دور زدن تحریمها همواره در فضایی غیرشفاف صورت می گیرد و ممکن است تاریکخانههایی در اقتصاد ایران شکل بگیرد و رانتهای مرتبط با آن، برای عدهای به شدت سودآور باشد. با چه مکانیزمهایی میتوان این آثار مخرب را کمتر کرد؟ به هر حال هنوز هم از دور قبلی تحریمها، پروندههای فسادی همچون بابک زنجانی در دادگاهها باز است و به سرانجامی هم نرسیده است. فکر میکنم پاسخ به این سوال را از آقای دکتر غضنفری با توجه به تجربهای که در دوران وزارت در تحریمهای قبل داشتهاند، شروع کنیم. چه راهکارهایی را برای مدیریت موضوع میتوان متصور بود؟
فکر میکنم که سختترین قسمت داستان مقابله با تحریمها هم، همین بخش رانتهایی باشد که تحریم ایجاد میکند و فسادهایی که برای دور زدن تحریمها ممکن است ایجاد شود. متاسفانه باید گفت که راههای مقابله با تحریم، نیازمند اجرای برخی از روشهای پوششی و محرمانه است و با کمال تاسف، اجرای این موارد، عدم شفافیت را طلب میکند و راه را تاریک خواهد کرد. اصولا ویژگی اصلی راهحل های دور زدن تحریم، پنهانکاری و پوششی بودن و حتی تغییرات مکرر بخشنامهها و دستورالعملها است برای اینکه راهکارها لو نرود. این چنین فضایی، یک فضای به شدت مساعدی برای ویروسهای فساد اقتصادی است که به شکلهای مختلفی از جمله رانت و فساد، هرز رفت منابع ملی و مواردی از این دست، کار را خیلی خیلی سخت میکند. از یک سو تحریمها را باید دور زد تا وفور کالا باشد و تداوم و استمرار خط تولید را شاهد باشیم و از سوی دیگر، روشهایی را به کار بگیریم تا به هدف برسیم. این روشها قطعا آشکار نیست. درست در همین موقع اگر بخواهیم نگران شکلگیری این رانتها باشیم که اتفاقاتی در حوزه فساد رخ ندهد، کار خیلی خیلی سخت میشود. من اینجا میخواهم به این نگاه آقای سیدعلی توجه دهم که باید حکمرانی واحد در دور زدن تحریمها داشت؛ یعنی سه قوه دست به دست هم بدهند. اینجا منظورم اعتماد صرف نیست؛ بلکه قوه مجریه باید طراحی راهحلهایی را صورت دهد که مردم بتوانند تحریم را دور بزنند و خطوط تولید تعطیل نشوند؛ اما در کنار آن، قوه مقننه نیز باید تسهیل مقررات را صورت داده و در نهایت، قوه قضاییه و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی نیز کمک کنند که فضای مساعد رشد ویروس، مرتب رصد شده و ویروسها مهار و ردیابی شوند. اینجا به نظر نمیرسد که قوه مجریه، بتواند همزمان هر سه کار را با هم انجام دهد؛ یعنی هم تحریمها را دور بزند و هم به فکر تسهیل مقررات و قوانین و نیز ساده سازی فضای کسب و کار باشد تا افراد بتوانند به صورت مویرگی تحریم را دور بزنند و هم دولت در کنار همه این کارها، دوربین به دست بگیرد و افرادی را دنبال کند که مفسده جویی میکنند؛ چراکه اگر شرایط مساعد باشد، این پتانسیل وجود دارد که برخی از این شرایط سوءاستفاده کنند. پس کار خیلی خیلی سخت است و سختترین قسمت تحریمها، مبارزه با فساد ناشی از تحریم است و به طور قطع، بدترین کار نیز، کنار کشیدن قوه قضاییه و مقننه از همراهی با دولت است. یعنی وقتی که موفقیتی حاصل شد، همه به اسم خودشان تمام کنند؛ اما اگر خطایی رخ داد، قوه مجریه به تنهایی باید پاسخگو باشد. این شیوه درستی نیست چرا که موجب می شود مسئولان قوه مجریه و دولتمردان، برای دور زدن تحریمها، دستشان به امضاء نرود و دل به کار ندهند؛ به خصوص اینکه وقتی آنها به گذشته نگاه میکنند، افرادی از دولتهای قبل را میبینند که در حالیکه در مقطع مسئولیتشان، به نوعی افسران خط مقدم میدان درگیری و رزم با تحریمکنندگان بودهاند و تصمیماتی را متناسب با شرایط گرفتهاند، اما اکنون بعد از اینکه جنگ فیصله یافته، مجرم شناخته میشوند و متهم می شوند که رانت توزیع کردهاند. هیچ کس نمیپرسد که علت این تصمیم چه بوده است. من این روش را در دور زدن تحریمها مناسب نمیبینم، پس به جز قوه مجریه، دو قوای دیگر نیز باید پای کار باشند و رصد کنند. به غیر این، من چنین روشی که در تحریم قبل نیز تجربه شد را مناسب نمیدانم و حق نیست این طور برخورد شود؛ بلکه حق این است که قوه قضاییه و سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی، هر لحظه، پشتیبان اطلاعاتی قوه مجریه باشند و افراد صالحی که در راس کار هستند، جرات داشته باشند تا در شرایط جنگی و تحریم، تصمیم بگیرند. البته ممکن است کسانی دور همین تصمیمگیران جمع شوند که نیات آلوده و فساد آمیز اقتصادی داشته باشند؛ اینجا است که نباید از قوه مجریه علم غیب را انتظار داشت تا این افرادی که میخواهند دلار و کالا و ارز بیاورند و بعضا فساد میکنند را تنها به دولتمردان نسبت دهند، چراکه دولت نمی داند آنها چه کلکی در ذهن دارند، بلکه این دستگاههای نظارتی و سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی هستند که باید در این رابطه فعالانه وارد عرصه شوند.
آقای دکتر غضنفری، برگردیم به بحث تخصصی حوزه شما در دوران تحریم که بار سنگین تنظیم بازار کالاها را به عهده داشتید. علیرغم سختیهایی که برای تامین کالاهای اساسی و نهادههای تولید وجود داشت، اما هیچگاه شرایط کنونی پیش روی بازار کالاهای اساسی قرار نگرفته بود که صفهای عریض و طویل برای دریافت کالاهای بیکیفیت تشکیل شده و قیمت کالاهای مهم سفرههای مردم، مدام در نوسان باشد. چقدر اتفاقات کنونی در بازار کالاهای اساسی را میتوان به تحریمها نسبت داد؟
غضنفری: نمیتوان گفت که هیچ مسالهای اعم از مثبت یا منفی، اکنون تحت تاثیر تحریمها نیست. چه آن مساله مواد غذایی باشد و یا خودرو، تولید فولاد و پتروشیمی یا حتی انتقال ارز و واردات و صادرات. وقتی که فضا آشفته میشود، محیط مساعد برای رشد ویروسها فراهم شده و به طور قطع در این شرایط، تحریم اثرگذار است و انکار کردن آن از نظر من، دروغی بیش نیست؛ ولی وقتی که عدهای را بعنوان دولت انتخاب کردهایم، انتظار از آنها این است که تمام توان خود، مردم و بخش خصوصی را برای مقابله با این وضعیت در نظر بگیرند. پس بخش نخست سوال شما که آیا شرایط فعلی تحت تاثیر تحریم است، باید گفت که بله هست. ولی عده ای که مسئولیت پذیرفته اند که کشور را اداره کنند، قطعا به آنها قبل از پذیرش مسئولیت، گفته نشده که ۴ تا ۸ سالی که بر سر کار هستید، همه چیز گل و بلبل است؛ بلکه هر اتفاقی که رخ داد، باید از حقوق مردم صیانت کنند و البته ممکن است که این شرایط، صلح، جنگ و تحریم باشد؛ پس حالا که شرایط تحریم رخ داده، باید مثل قبل که برجام بود و شعار میدادند، باید مسئولیت را بپذیرند و باز هم بازار را مدیریت نمایند. من اگر بخواهم مقایسهای میان شرایط کنونی بازار با سال ۹۱ داشته باشم، به تقویم هفتگی برنامه وزرا برای مقابله با تحریم اشاره میکنم. من به عنوان وزیر صنعت روزهای یکشنبه، در ستاد تدابیر ویژه تحریم، روزهای دوشنبه هفت صبح در دفتر رئیس جمهور، سه شنبهها در بانک مرکزی و چهارشنبهها برای دریافت ارز و به حداقل رسیدن دموراژها به وزارت نفت میرفتم. یکسال کار من این بود و ۴ روز در هفته را برای تامین مواد اولیه اساسی و کالاها و تنظیم بازار اختصاص میدادم، پس اگر این طور باشد، حتما موفق خواهید شد. دلیل این بود که تحریم را باور کرده بودیم و پذیرفتیم که فشار تحریم خیلی زیاد است. تحریم ها هوشمند و فلج کننده بود و یک نماینده از آمریکا در امارات و وزارت خارجه این کشور نشسته بود و رصد میکرد و راهها و منافذ را میبست. وقتی وارد جنگ می شویم و فرماندهی جنگ وجود دارد، آش نذری خیر نمی کنند و کشته شدن پیش رو است. این نگاه را دولت نپذیرفته است و فکر می کند که دوباره بحث مذاکره و برجام پیش می آید. اگر برجام از نظر دولت موفق بود، حتما باید یک قدم جلوتر از تحریم بود. ما همواره در سال ۹۱ یک قدم از تحریم کنندگان جلو بودیم و اجازه نمی دادیم که تحریم اثری را بر زندگی مردم بگذارد که سال ۹۷ داریم مشاهده میکنیم. دولت اجازه این بهم ریختگی در بازار را نمیداد. در آن سالها، اگر بخشی از بازار به هم میریخت، به سرعت جمع میشدیم و تحلیل کرده و راهحل مییافتیم، پس اگر دولت در مسائل تحریم، یک قدم جلوتر نباشد، موفق نخواهد شد، یعنی حتی اگر به فکر مذاکره هم هست، باید یک قدم جلو باشد. اما اینکه این یک قدم جلوتر را چه تعریف کنیم؛ جای بحث دارد. یعنی اینکه فضای تولید، احساس کند که کار خود را پیش می برد و مردم نیز احساس کنند کالا وجود دارد و نظام اداری بتواند بر موضوع فساد فائق آید و بخش خصوصی نیز فکر کند که گوش شنوایی برای شنیدن حرفهای او وجود دارد و ارز مورد نیاز برای وارداتش تامین میشود. در زمان ما، مرکز مبادله ارزی را یک پناهگاه ارزی برای بخش خصوصی کرده بودیم که به هر شکلی به او ارز می دادیم و او معطل نمی ماند و واردکننده ارز را دریافت می کرد. پس تولید نسبت به گذشته سرمایه در گردش کافی نداشت و ارز ۶ تا ۷ تومانی نمی خرید، اما ما مدیریت می کردیم. اینکه ما فکر کنیم که انگشت روی ماشه بگذاریم و تیر را شلیک کنیم تا موفق شویم، غلط است و من چنین برداشتی از موفقیت مدیریت تحریم ندارم. یک مدیریت باغبانی است که باید آب و کود داده و نور برسانیم و علف هرز را برچینیم. بخش خصوصی این موقعیت را دارد که پای کار باشد و آنها تعریف مشخصی دارند و کار اقتصادی میکنند و قابل اعتماد هستند؛ اگر فضا مساعد باشد رشد می کنند و اگر فضا مساعد نباشد، از کشور خارج میشوند. بخش خصوصی ما در کشور، بخش خصوصی خوبی است و ما باید با آنها برای دور زدن تحریم کار کنیم، اما باید سود مشروع هم ببرند و دولت باید این امر را لحاظ کند. پس باید از کمک بخش خصوصی استفاده کرده و تنظیم بازار کالاهای اساسی را به آنها بسپاریم. باید برای هر تصمیم تحریمی، یک راهکار پیدا کرد و دولت باید مرتب در شرایط تحریم با حملاتی مواجه خواهد شد که جبران و پیشگیری آن به عهده دولت است و باید برای آن فکری کرد. این یعنی یک قدم جلوتر هستیم، اما اینکه بگوییم که در مبادلات خود با دنیا، پوزه آمریکا را به خاک بمالیم، اینطور نیست و باید واقع بین بود؛ چراکه امریکا یکسری متحدانی دارد که کنفرانس ورشو را نیز برای او برگزار میکنند؛ پس باید با روشهای معقول و منطقی، تحریم را مدیریت کرد و تلاش نمود تا یک گام نسبت به استراتژی دولت، جلوتر باشیم. باید به آن مواضعی اشاره کرد که در آنجا توان مقابله داریم. مهم این است که اتاق فکرهایی هم اکنون مشغول به کار در طرف مقابل هستند که به دولت آمریکا این نوید را میدهند که گام به گام به سمت زمینگیر کردن اقتصاد ایران در حال حرکت هستند. اگر یک گام جلوتر باشیم، اتاق فکر آمریکا برای رئیس جمهور می نویسد که این ایران، یک گام در مقابله با تحریم جلوتر است و نمیتوان بر علیه آن کاری کرد. پس باید با او پای میز مذاکره بنشینیم، این مذاکره آن وقت از جنس اقتدار برای ایران است. ما با کل مردم آمریکا مواجه نیستیم، بلکه با اتاق فکری مواجه هستیم که ایران را رصد می کنند و باید به آنها نشان دهیم که گوشت مساله کشور نشود، نباید پوشک و کنجاله مساله برای ایران شود. مردم را نباید به صف کنیم که کالای مایحتاج روزانه خود را بگیرند. من هنوز هم متوجه نشدم که دولت چرا این موضوع را مدیریت نمی کند. این یک قدم جلوتر، خیلی سخت نیست و به نظر من اگر دولت بپذیرد که اگر گفتگو راه چاره است و من مشکلی با هر گونه مذاکره ندارم، اما دولت باید بر روی صندلی در مذاکرات بنشیند که موضع اقتدار و قدرت را داشته باشد. این موقعیتی که الان داریم، موقعیت اقتدار برای دولت نیست. اینکه مردم را در صف نگه داریم که مایحتاج روزانه آنها را تامین کنیم، شایسته و موضع قدرت نیست. این موضوع عزت انسان را لکه دار می کند و دولت باید تصمیم بگیرد که این صحنه ها دیگر در اقتصاد ایران تکرار نشود.
دیدگاه