اصالت؛ اولویت فراموش شده برای انتخاب شهردار رشت
اکنون رشت در برهه حساس انتخاب شهردار قرار دارد. قرار است قبایی دیگر بر قامت رشت زیبا دوخته شود تا بلکه این شهر روی آرامش ببیند. با توجه به اوضاع و احوال و بینش سیاسی موجود، باید گفت، این طفل در رشت شش ماهه است تا دگر بار مام وطن پسری دیگر برای شهر بارانهای نقره ای زاید!
فرشته رضایی:
“این همه تن که ساکت است، عدالت ساختگی بوی ظلم میدهد”*
۱. آخرین جلسه شورا محل بحث و نظر برخی از اعضای شورا بود.جز گلایه شهردار منتخب و رد صلاحیت شده، هر دو طیف شورا از نداشتن شهردار، خسته شدن از بازیها، آسیب شهروندان و توسعه شهر و…. گلایه کرده اند. همان صحبت هایی که بسیاری از شهروندان و منتقدان و روزنامه نگاران از آن سخن می گویند.
باید استناد کنم به حکایتی از ملانصرالدین که به زنش گفت” گوشت کو ؟” زن به دروغ گفت: گربه خورده. اما گربه لاغر مردنی بود. ملا گفت:”اگه گربه اینه گوشت کو؟اگر گوشت اینه گربه کو؟”
بنابراین اگر شما چنین انتقاد می کنید پس شهروندان چه باید بگویند و اگر شما هم حرف ما را تکرار می کنید پس صرف ِ بودن شما در شورای شهر چه مشکلی را حل می کند؟ اگر همان انتقاداتی که ما داریم و شما هم خودتان آن را بگویید چه فایده و اثری دارد؟ “خود گویی و خود خندی/ عجب مرد هنرمندی!”
۲. در آخرین جلسه شورا “حامد عبداللهی” از بی اخلاقیها سخن گفت. بیاخلاقی امر مذمومی است. بازی با نام و آبروی افراد صحیح نیست. با اینحال بالا رفتن از پلکان ترقی با استفاده از عوامل “اعتقادی” هم امری مذموم است. با این حال به نظر نمیرسد شهروندان از التهابی که اکنون در شورا وجود دارد، دلخوش باشند. ۶ عضو شورای شهر رشت با رای به شهرداری که موافق و مخالفانی داشته وارد گود رقابت شدند. از یک سو بخش بزرگی از جریان اصلاحات به عملکرد ۳ تن از اعضای لیست امید و خصوصا سرلیست آن در رشت انتقادات جدی دارند. ماجرایی که از مدتها قبل شروع شده و بعید به نظر می رسد تبعات آن تا سالهای آتی دامنگیر ارزیابی عملکرد این افراد نباشد. نکته جالب آنکه سرلیست امید شورای شهر با انتقاد شدید از رسانه هایی که برخی چالش ها را قبل از تایید صلاحیت شهردار منتخب-عبداللهی- ایجاد کردند، حتی از خواندن خبر رد صلاحیت وی در صدا و سیما برآشفته شده و درج مستندات در رسانه های منتقد را ” اراجیف” خواند.
این عضو شورا به این هم اکتفا نکرده و اعلام کرد: مردم گیلان به جای دستگیری در سمت ها و عنوانها اقدام به پاگیری میکنند که این کلمه با توجه به اینکه نزدیک به خصوصیت حیوانی است(پا گیری!) توهین به مردم شریف گیلان است. رمضانپور در آخرین نطق خود در شورا خطاب به عبداللهی بیان کرده است: “این رد صلاحیت بدان معنا نیست که او از اصل افتاده است.” حاج احمد”ِ شورا درست میگوید شخص عبداللهی از اصل نیفتاده، آنچه از اصل افتاده عیار اصلاح طلبی برخی است که زنگار منفعت طلبی و یکسویه نگری و قربانی کردن منافع جمعی به پای منافع شخصی، آن را از اصل انداخته است.
۳. ما مردمی هستیم که هیچوقت از تاریخ درس نمی گیریم. شاید برخی بگویند این “محصول” رقابت ناسالم در انتخابات است. آنجا که یا ثروت نامزدهای انتخاباتی و یا موج احساسات موجب رای آوری اشخاص می شود. محصول معجونی به نام احزاب که کارکردشان صرفا انتخاباتی است، محصولِ هزینه های سیاسی ناشیانه که سالها بر روی آدمهای اشتباهی ایجاد شده تا هر روز بیشتر در کانون توجه قرار گیرند. اما گاهی انسان لازم است درنگ کند. فارغ از هر دسته بندی و جریان و گروه که این ره که می رویم به کدام ترکستان است؟ “اخلاق” را در کدام آرامستان به خاک سپرده ایم که حالا انتظار داریم دیگران در برخورد با ما بی اخلاقی نکنند؟
۴. نقش و مهارت ۶ عضو شورا و اصرار عجیب شان بر شهردار کردن یکی از اعضای شورا-ولو بی تجربه- شورای شهر را به محل نزاعهای کودکانه تبدیل کرده است. کسانی که سالها به سابقه و بینش سیاسی خود افتخار میکردند یکبار به دلیل برخی همین یکجانبه نگری ها ورشکستگی سیاسی خود را مشاهده کرده اند اما باز با تاکید بر انتخاب شخصی که فاقد تجربه مدیریتی در عرصه شهری است نشان دادند، منافع شهروندان و شهر برایشان پشیزی ارزش ندارد.
اکنون رشت در برهه حساس انتخاب شهردار قرار دارد. قرار است قبایی دیگر بر قامت رشت زیبا دوخته شود تا بلکه این شهر روی آرامش ببیند. با توجه به اوضاع و احوال و بینش سیاسی موجود، باید گفت، این طفل در رشت شش ماهه است تا دگر بار مام وطن پسری دیگر برای شهر بارانهای نقره ای زاید!
ما هیچوقت نخواستیم از روایتهای تاریخی درس بگیریم اما در انتهای این نوشته، به یاد جمله ای درخشان از قاضی عین القضات همدانی در گفت وگو با وزیر درگزینی افتادم: “من هرگز شما را نشناختهام. اما آنچه به خوبی دریافتهام این است که شما بدون صدارت و طعمهای بسیار مرکب آن، زندگی حرامتان میشود…! در صدارت اول مقام خود را میخواهید و هر چه ماند به هر قیمت، به سود خود به صندوق ببرید. کوتاه کنم، حرفهای ما چون میدانم از چه فعلی است، مثل روز و شب به دنبال هماند. منتظر من هم نخواهند ماند که هستی بریزد و آخرالزمان شود…!” از این رو، چنین نصایح و یادداشتهای دغدغه مندی را بیسبب میدانم و میدانم این نوشتهها چونان کاغذ پارهای است که از گفت و بازگفتن آن، زمین و زمانِ اقتدارگرایی برخی شوراییان به هم نمیریزد.
*,**: بر گرفته از کتاب “حسد بر زندگی عین القضات همدانی”-ص۱۳ و ۹۷
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه