شبهات تدریجاً به اینجا منتهی میشود که چه کسی گفته ما باید جمهوری اسلامی داشته باشیم؟
آیتالله مصباح یزدی گفت: وقتی یکی از مهمترین استنادها در مباحث فقهی مسأله «اختلال در نظام» است، این بدان معنی است که قبل از این استناد، عقل انسان برخی امور را بدیهی میداند؛ از جمله اینکه وجود اصل نظام واجب، و اختلال در آن حرام است، لذا هرچه موجب اختلال در نظام میشود، باطل است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از نامهنیوز، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به این که در دروس سنتی حوزه بحث ولایتفقیه فقط در بخش کوچکی از کتاب مکاسب که شیخ انصاری به آن اشارهای کرده، مطرح میشود، ادامه داد: با اینکه مسئله ولایت فقیه رکن نظام اسلامی است، اما در دروس سنتی حوزه مسئله چندان به آن پرداخته نمیشود.
او در ادامه با بیان این که یکی از رؤسای جمهور سابق کشور در سخنرانی خود گفته بود که ولایتفقیه، چون در قانون اساسی آمده، مورد قبول ما است، گفت: چطور ممکن است که دین نسبت به ضروریترین مسائل حیاتی جامعه نظری نداشته باشد؟! نمیتوان این مسایل را ساده انگاشت و فقط با روایتی مانند مقبوله عمر بن حنظله به دنبال اثبات آن بود؛ ضرورت زندگی اجتماعی امری بدیهی است و این امر، لزوماً نباید با آیه و روایت اثبات شود؛ چنین کاری مثل این است که انسان برای اثبات ضرورت غذا خوردن، به دنبال صدور آیه و روایت باشد.
آیتالله مصباح یزدی افزود: وقتی یکی از مهمترین استنادها در مباحث فقهی مسأله «اختلال در نظام» است، این بدان معنی است که قبل از این استناد، عقل انسان برخی امور را بدیهی میداند؛ از جمله اینکه وجود اصل نظام واجب، و اختلال در آن حرام است، لذا هرچه موجب اختلال در نظام میشود، باطل است؛ حال آیا ممکن است دین در مورد اصل نظام که امری ضروری است، نظری نداده باشد؟
او در ادامه گفت: با این وجود، همچنان عدهای دین را منحصر در نماز و روزه میدانند! بر اساس نظر ایشان، اگر امر به معروف و نهی از منکر هم جزء دین باشد، منوط به شرایطی است که در بسیاری از اوقات فراهم نیست.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خاطر نشان کرد: این شبهات تدریجاً به اینجا منتهی میشود که چه کسی گفته ما باید جمهوری اسلامی داشته باشیم؟! مردم انقلاب کردند تا استبداد از بین برود و حکومت جمهوری برقرار شود؛ چه کسی گفته باید اسلام هم باشد؟! حتی ممکن است گفته شود باید دوباره رفراندوم برگزار کنیم تا ببینیم اصلاً مردم اسلام را هم میخواهند یا نه! بر این اساس اگر مردم گفتند اسلام را نمیخواهیم، آیا باید اسلام را کنار گذاشت؟!
او تأکید کرد: لازم است درباره مبانی حقوق بیشتر کار کنیم، تا بفهمیم آیا حقانیت همه چیز، تابع نظر مردم است؛ و اصلاً حق چیست و سر منشأ آن کجا است. امروز ما با بحثهای بسیار عمیقی نظیر این مسائل مواجهیم که در مکاسب و رسائل مطرح نشده، و باید در باره آنها کار کنیم و به آنها پاسخ بدهیم؛ در غیر این صورت باید آماده شویم که فاتحه دینمان را بخوانند.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: حوزه علمیه دارای سابقهای هزار ساله است و انجام چنین تغییراتی در آن، مستلزم صرف زمان زیادی است؛ اما این کار مراتبی دارد که «طرح ولایت» مرتبهای از آن است؛ همچنانکه خود نظام اسلامی هم مراتبی دارد؛ زمانی همه شؤون حکومت اسلامی در اختیار یک نفر یعنی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بود. در زمان حضرت علیعلیهالسلام حکومت گستردهتر شد و ایشان برای شهرهای مختلف قاضی و مأمور بیتالمال تعیین میکردند، تدریجاً قاری هم به آنها اضافه شد؛ اما آیا امروز میتوان جامعه را به همان شیوه اداره کرد؟!
دیدگاه