فرار از خانه؛ آغاز بی خانمانی و بی پناهی

دختران فراری دروازه ورود جامعه به پدیده زنان خیابانی هستند

پدیده فرار دختران از خانه، نه تنها خود یک آسیب است، بلکه موجب بروز آسیب‌ها و چالش‌های دیگری نیز در جامعه می‌شود؛ در واقع، دختران فراری یا خانه گریز، دروازه ورود جامعه به پدیده زنان خیابانی هستند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایسنا، «فرار از خانه» شاید با یک تصمیم اشتباه یا یک لج بازی ساده شروع می‌شود اما یک دنیا پشیمانی و حسرت را در دل دخترهای نوجوان و جوانی می‌گذارد که فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند و به امید دست یافتن به نداشته‌های شان، به همه داشته‌های شان پشت پا زده و قید خانه و خانواده را می‌زنند تا شب‌ها را زیر آسمان شهر به صبح برسانند، فارغ از آن که در هر کوچه و خیابان شهر، خطری آنها را تهدید می‌کند.

از نگاه کارشناسان، پدیده فرار دختران از خانه، نه تنها خود یک آسیب است، بلکه موجب بروز آسیب‌ها و چالش‌های دیگری نیز در جامعه می‌شود؛ در واقع، دختران فراری یا خانه گریز، دروازه ورود جامعه به پدیده زنان خیابانی هستند. پدیده‌ای که نوک پیکانش، سلامت جسمی و روانی جوانان را نشانه رفته است. در این باره با سرهنگ خیرخواه معاون اجتماعی پلیس گیلان به گفت‌وگو نشستیم.

عدم مهارت فرزند پروری یکی از عوامل خانه گریزی دختران است

سرهنگ محمدرضا خیرخواه در پاسخ به این سوال «عوامل اجتماعی و روانی موثر بر فرار از خانه چیست؟»، اظهار کرد: فرار از خانه و اقدام به دوری و عدم بازگشت به منزل و ترک اعضای خانواده، بدون اجازه از والدین یا وصی قانونی خود، در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد، غیرقابل تحمل و بعضا تغییر ناپذیر است. این عمل معمولا به عنوان مکانیزم دفاعی به منظور کاهش ناخوشایندی و خلاصی از محرک‌های آزاردهنده و مضر ، دستیابی به خواسته‌های مورد نظر و عموما آرزوهای دور و دراز انجام می‌شود.

معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گیلان با بیان اینکههنگامی که کودک و نوجوان نتواند با افراد خانواده رابطه دوستی برقرار کند یا با شرایط خانواده سازگار شود ممکن است تنها راه را در فرار از خانه جست و جو کند، افزود: آسیب‌های اجتماعی نظیر فرار از خانه دارای زمینه‌ها و ابعاد مختلفی هستند و عوامل گوناگونی از جمله عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در شکل‌گیری آن موثر هستند.

وی گفت: «عوامل فردی» همچون دوستی نامتعارف با جنس مخالف، عدم مهارت نه گفتن، عدم مهارت دوست یابی، عدم کنترل هیجانات و عدم وجود باورهای مذهبی می‌باشد، «عوامل خانوادگی»همچون عدم مهارت فرزند پروری، عدم وجود روابط گرم و دوستانه والدین با فرزند و نداشتن کنترل مناسب بر رفتارها و روابط فرزندان؛ «عوامل اجتماعی» هم شامل قبح شکنی و از بین رفتن زشتی روابط دوستی با جنس مخالف در جامعه، عدم آموزش مهارت‌های زندگی، نا آگاهی در خصوص خطرات و آسیب‌های فرار، نقش ضعیف رسانه‌ها و مدارس در آموزش الگوهای صحیح رفتاری، دوری از دین و آگاهی‌های دینی، عدم پایبندی به مسائل اعتقادی و از بین رفتن ارزش‌های دینی می‌شود.

آشفتگی خانواده سبب گرایش به فرار از خانه می‌شود

وی در پاسخ به سوال «علت گرایش به خانه گریزی در میان دختران نوجوان چیست؟» بیان کرد: نتایج به دست آمده از یک تحقیقات در کشور نشان می‌دهد؛ عدم توجه و بی احترامی، آزار و اذیت و انواع سوءاستفاده از آنان، محدودیت و محرومیت شدید، سردی روابط و کم محبتی، تبعیض قائل شدن و آشفتگی خانواده از عوامل فرار دختران از خانه‌ها بوده است.

سرهنگ خیرخواه ادامه داد: به طور کل می‌توان عوامل اثبات وجود خود و جلب توجه اطرافیان، خشونت خانوادگی، خشونت خانوادگی، فقر و مشکلات معیشتی، عدم توفیق در تحصیل، تبعیض در فرزندان، آشفتگی کانون خانواده، استفاده نادرست از امکانات رسانه‌ایی خانه و خانواده (اینترنت، ماهواره و به ویژه موبایل)، فقر فرهنگی را در بررسی پدیده فرار از خانه موثر دانست.

فرار از خانه؛ آغاز بی خانمانی و بی پناهی

معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گیلان در پاسخ به سوال «تبعات فرار از خانه چیست؟» تصریح کرد: فرار از خانه آغاز بی خانمانی و بی پناهی است و همین امر زمینه ارتکاب بسیاری از جرائم را فراهم می‌کند، دختران فراری برای امرار معاش به سرقت، تکدی گیری، توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی و کالاهای غیر مجاز، روسپیگری، عضویت در باندهای مخوف و کثیف، اغفال و فحشااقدام می‌نمایند.

وی اضافه کرد: برخی از این دختران پس از فرار در ساختمان‌های متروکه، پارک‌ها و خانه‌های فساد و … شب را به صبح می‌رسانند و از مکانی به مکان دیگر در حرکت هستند، فقط برای اینکه بتوانند زنده بمانند. آنها با اسامی مستعار و تیپ پسرانه و کارهای مردانه در جمع دوستان دختر و پسر روزگار فلاکت باری را سپری می‌کنند؛ شکارچیان با اغفال این دختران اموالشان را به سرقت می‌برند و پس از تجاوز به عنف، یا آنها را رها می‌کنند یا پس از شکنجه و آزار می‌کشند.

وی اضافه کرد: ابتلا به بیماری‌ها و اختلالات روانی، بی خانمانی، بی هویتی و هزاران هزار مشکل دیگری که پس از فرار برای دختران حاصل می‌شود عامل بروز بسیاری از مشکلات روحی و روانی در آنها شده و گاه حتی آنها را تا مرحله خودکشی پیش می‌برد. نگرانی بزرگ دیگر در مورد افراد فراری افزایش خطر ابتلای آنها به بیماری‌های عفونی همچون ایدز و هپاتیت به دلیل استفاده زیاد از مواد مخدر تزریقی و رفتارهای پر خطر جنسی است.

سرهنگ خیرخواه در پاسخ به سوال «سبک زندگی و خانواده چه تاثیری در خانه گریزی دختران دارد؟» گفت: بر اساس تحقیقات انجام شده ساخت و کارکرد خانواده دختران فراری به طور معنی داری از ساخت و کارکرد خانواده به هنجار در جامعه پایین‌تر است. در این نوع خانواده‌ها معمولا ساختار قدرت هرج و مرج گونه است، به طوری که یکی از والدین تمام قدرت را در اختیار دارد و یا چون والدین از نقش خود کناره می‌گیرند، فرزندان کنترل اوضاع را به دست می‌گیرند. این ساختار قدرت اغلب به سیستم خانوادگی منجر می‌شود که مرزهای آن نامشخص است و به خوبی تعریف نشده است، لذا اعضای خانواده استقلال رای ندارند. از آنجا که در چنین خانواده‌هایی تناقض بسیار زیاد است و ابراز آزادانه احساسات تشویق نمی‌شود، الگوی ارتباط نیز آمیخته با هرج و مرج است زیرا بحث و گفت و گو در آن جایی ندارد به همین دلیل خانواده‌های دچار اختلال در “حل مشکل” با دشواری مواجه می‌شوند. به طور کل در خانواده‌های با اختلال زیاد اختیار و قدرت بسیار نامشخص، غیر شفاف و ناموثر بوده و ارتباطات فردی در آن رضایت بخش نیست.

طیف وسیعی از دختران در بازه سنی ۱۴ – ۱۸ سال فرار از خانه را تجربه کردند

وی در پاسخ به این سوال که «باید در راستای پیشگیری از این معضل چه کرد؟» خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه طیف وسیعی از دختران که فرار را تجربه کرده‌اند در سنین ۱۴ تا ۱۸ سال هستند به نظر می‌رسد وزارت آموزش و پرورش مسئولیت سنگین‌تری را در مورد این گروه بر عهده دارد بنابراین با تخصیص واحد مشاوره در سطح مدارس و استفاده از مشاوران توانمند تا حد زیادی می‌توان از معضل فرار دختران نوجوان جلوگیری کرد.

معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گیلان اضافه کرد: افزایش ساعات خانواده در مدارس و ترغیب هر چه بیشتر خانواده‌ها به شرکت در اینگونه کلاس‌ها، ایجاد هماهنگی و وحدت بین ادارات و سازمان‌های مختلف مخصوصا دستگاه‌های ذیربط نظیر نیروی انتظامی، بهزیستی، کمیته امداد و …، ایجاد کانون‌های پناهگاهی برای دختران متواری با هدف آموزش و بازسازی و بهسازی شخصیت‌های آسیب دیده اجتماعی، اصلاح نگاه جامعه به دختران بازگشته به پیکره خانواده از طریق آموزش‌های رسانه‌ایی مخصوصا از طریق ساخت فیلم‌ها و سریال‌های آموزنده و بهره گیری از روانشناسان و جامعه شناسان متعهد و متبحر در میزگردهای صدا و سیما، تقویت قوانین حمایت از کودکان و نوجوانان در جهت مقابله با پدیده‌هایی همچون کودک آزاری و تبعیض جنسی بین دختران و پسران از راهکاری مناسب پیشگیری از بروز پدیده دختران فراری است.

والدین در صورت مشاهده مشکلات فرزندان، مهارت حل مسئله داشته باشند

سرهنگ خیرخواه در پاسخ به «برخوردها با این افراد آسیب دیده چگونه باید باشد؟» بیان کرد: والدین در صورت مشاهده رفتارهای منافی عفت، مشکلات اخلاقی و … فرزندان، مهارت حل مسئله را داشته باشند و در درجه اول به صورت صمیمانه مسئله را حل کنند و در مرحل بعدی به افراد متخصص و مراکز مشاوره‌ای جهت دریافت خدمات مشاوره‌ای مراجعه نمایند. همچنین برقراری یک رابطه حسنه و خالی از اعمال خشونت نسبت به فرزندان در صورت مشاهده چنین رفتارهایی مد نظر قرار گیرد.

وی با تاکید بر اینکه باید برخورد با مشکلات به صورت درست و علمی و استفاده از مهارت حل مسئله در دستور کار قرار گیرد، گفت: در صورت مشاهده چنین افرادی سیستم‌های حمایتی و نیروی انتظامی را در جریان قرار دهند.

وی در پاسخ به سوال «نیروی انتظامی در برخورد با اینگونه افراد آسیب پذیر چه نقشی دارد؟» افزود:غالبا نیروی انتظامی در صورت مشاهده چنین رفتارهایی در سطح جامعه با بهره گیری پرسنل نسوان و پلیس زن ابتدا با درک موقعیت و جلب اعتماد آسیب دیدگان، آنان را به واحد مربوطه هدایت، سپس با در جریان نهادن مراکز حمایتی نظیر اورژانس اجتماعی ۱۲۳ بهزیستی زمینه انتقال‌شان را به این مرکز یا مراکز مشابه فراهم می‌آورد.

Share