زیباکلام: آبروی اصلاحطلبان در حواث دی ماه رفت | دو معضل اساسی پیش روی اصلاحطلبان
«صادق زیباکلام»، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، به همراه «سعید شریعتی»، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، با حضور در میزگردی که در برنا برگزار شده بود، حول جدیدترین اتفاقات سیاسی ایران به بحث و گفتگو پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا متن بخش دوم نشست «صادق زیبا کلام»، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، به همراه «سعید شریعتی»، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، که با موضوع سیاست اصلاح طلبان حول اتفاقات سیاسی اخیر جامعه دارد را می خوانید:
انتقادهایی که نسبت به اصلاح طلبان و عملکرد آنها در مجلس شورای اسلامی و ظرف دو سال اخیر صورت گرفته را چطور ارزیابی می کنید؟
دو معضل اساسی پیش روی اصلاحطلبان
صادق زیبا کلام: در وهله اول لازم است، همه بدانند که سطح توقع شان باید از جریان اصلاح طلبی منطقی باشد. برخی باید به این نکته توجه داشته باشند که هر کس جزو اصلاح طلبان است در داخل همین کشور تربیت شده و شخص خارق العاده ای نیست که بخواهیم از او انتظارات ویژه داشته باشیم.
نکته دوم این است که بسیاری از اصلاح طلبان تحصیلکرده و دلسوز واقعی هستند و هرکاری برای کشور از دستشان برمی آید، انجام می دهند. اما به بهانه های مختلف که خیلی از اوقات دلیل آن هم نامعلوم نیست، در انتخابات رد صلاحیت می شوند و از راهیابی به ارکان دموکراتیک کشور باز می مانند؛ البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که قانون، شورای نگهبان را موظف کرده دلیل رد صلاحیت کاندیداها را به آنها اعلام کند.
در یک مورد حتی آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در مصاحبه ای اعلام کرد که ما نمی گوییم فلان داوطلب صلاحیت کاندیداتوری را ندارد، بلکه می گوییم صلاحیت او به عنوان نماینده مجلس برای ما محرز نشده است. این نوع پاسخ دادن تنها بازی با کلمات است. با این اوصاف دو راه بیشتر برای اصلاح طلبان باقی نمی ماند یا اینکه از شرکت در انتخابات انصراف دهند یا اینکه از حداقل ظرفیتهای موجود استفاده کنند تا نگذارند افرادی با تفکر افراط گرایانه در جبهه رقیب به قدرت برسند.
جدای از این مسایل متأسفانه جریان اصلاح طلبی هنوز نتوانسته از خود یک تعریف جامع داشته باشد تا به کمک آن بتوان یک نفر را در دایره اصلاح طلبی قرار داد یا از آن خارج کرد. به نظر من اصلاح طلبی باید در چارچوب دموکراسی خواهی تعریف شود.
علاوه بر این ساختار جریان اصلاح طلبی همچنان با مشکلات عدیده ای مواجه است. مشخص نیست که مرکزیت این جریان سیاسی محمد خاتمی یا محمدرضا عارف و یا شورای عالی اصلاح طلبان است؟ من معتقدم اصلاح طلبان باید یک انتخابات جامع را از پایین ترین سطوح شهرستان ها، بخش ها، روستاها و… برگزار کنند تا نمایندگانی برای شرکت در کنگره بزرگ اصلاح طلبی از نقاط مختلف کشور انتخاب شوند. سپس از این کنگره یک شورای ۳۰-۴۰ نفره تشکیل خواهد شد که مرکزیت اصلاح طلبی بوده و متکی به نظر خود مردم است.
بازنده اصلی حوادث دی ماه اصلاحطلبان بودند
اصلاح طلبان باید قبول کنند با شرایطی که در دو سال گذشته در سطح جامعه و معیشت مردم به وجود آمده دیگر «تکرار می کنم» خاتمی برای آن ها معجزه نمی کند. اصلاح طلبان باید برای جلب رضایت عمومی دموکراسی را در همه سطح اصلاح طلبی جاری سازند زیرا این جریان سیاسی به جز پایگاه مردمی که در اختیار دارد، هیچ پشتوانه ای ندارد. متأسفانه اعتراضات دی ماه نشان داد که این پایگاه مردمی به شدت خدشه دار شده و آن اندازه که علیه اصلاح طلبان و آقای خاتمی شعار داده شد، علیه چیز دیگری شعار داده نشد. به نظر من بازنده اصلی اعتراضات دی ماه جریان اصلاح طلبی است که بخشی از اقبال عمومی خود را از دست داد. همین اختلافاتی که اخیراً در شورای شهر بروز کرد مطمئن باشید در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی اثرگذار خواهد بود.
هدف از تشکیل مجلس دهم این بود که مانعی بر سر راه دولت نشود
سعید شریعتی: یکی از مهم ترین دغدغه های اصلاح طلبان در سالیان اخیر این بوده که چگونه بتوانند کاریزما و محبوبیت حجت الاسلام خاتمی را در یک فرایند منطقی به یک سازمان اجتماعی منتقل کنند تا دیگر دغدغه رهبری جریان اصلاحطلبی را نداشته باشیم.
انتقادهای تندی نسبت به لیست امید در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا شده بود. هیچ عقل سلیمی لیست امیدی که برای انتخابات مجلس تنظیم شده بود را تایید نمیکرد؛ لیستی که در یک طرف آن بهروز نعمتی (نماینده طیف لاریجانی)، طرف دیگر آن هاشم زائی (پیشکسوت کارگزاران) و طرف دیگر حیدری (از اعضای حزب اتحاد ملت) باشد. در واقع پیام این لیست این بود که از ورود تندروها به مجلس دهم جلوگیری شود نه چیزی بیشتر. ما در واقع خواستیم مجلسی تشکیل دهیم که کاری نکند و اجازه دهد دولت برنامه هایش را به نحو احسنت اجرا کند؛ بنابراین نباید توقع زیادی از این مجلس داشت.
همچنین در زمان انتخابات شورای اسلامی شهر تهران با ۷۰۰ متقاضی که صلاحیت لازم را داشتند روبهرو بودیم که باید از بین آنها ۲۱ نفر را انتخاب میکردیم، بنابراین بروز چالش کاملا طبیعی بود اما برای مردم فرقی نمی کند از بین این ۷۰۰ نفر چه لیستی بیرون میآمد. برای مردم مهم بود تا اعضای لیست، واحد و یک صدا باشند؛ لذا دغدغه این روزهای ما نیز به همین دلیل بوده که دودستگی و چند دستگی نباید در شورا به وجود آید، زیرا این خلاف خواسته مردم است. اگر اختلاف نظری هم هست باید در جلسات خصوصی مطرح و حل و فصل شود.
باید توجه کنیم که منافع شهر تهران کمتر از منافع ملی نیست. شهر تهران ۳۴ درصد از تولید ناخالص داخلی را برعهده دارد و وجود اختلاف در شورای شهر تهران بر اقتصاد شهر و در نتیجه اقتصاد کل کشور تاثیرگذار است.
دیدگاه