ماجرای بیهوشی ۸۱۷ نفر از بانوان در دیدار با امام
راننده خودرو حامل امام(ره) و همراه ایشان در بدو ورود به ایران با بیان خاطراتی کمتر گفتهشده از دیدارهای مردمی با بنیانگذار جمهوری اسلامی به تحلیل روند شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در روز ۱۲ فروردین پرداخت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، بهفرمان امام خمینی(ره) همهپرسی بهمنظور تعیین نوع حکومت و «آری» یا «نه» گفتن بهنظام جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ مردم طی یک مشارکت گسترده در همهپرسی با دادن رأی «آری»، رسماً با استقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران و پایان سلطنت نظام شاهنشاهی موافقت کردند.
در همین ارتباط جام جم آنلاین به سراغ محسن رفیقدوست تنها وزیر سپاه و یکی از چهره های سرشناس قبل و بعد از انقلاب رفت و در خصوص سالروز جمهوری اسلامی که رفتهرفته به چهلمین بهار خود نزدیک میشود مصاحبهای ترتیب داد.
آیا در روند اجرایی رفراندوم نقشی ایفا کردید؟
اولاً همینکه امام ۵۰ روز پس از پیروزی انقلاب اصل نظام را با اطمینان به رفراندوم گذاشتند بسیار حائز اهمیت است.
در روز ۱۲ فروردین ۵۸ است ۲۰ روز از شکیل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذشته بود. ما یک مقری در خیابان پاسداران داشتیم که یک صندوق رأی هم برای اخذ آرای همهپرسی دایر نمودیم. تنها چند ساعت از آغاز رأیگیری گذشته بود ما درخواست صندوق کردیم چون تا آخر شب مردم برای دادن رأی پای صندوق مقر ما حاضر میشدند. درنهایت با ۹۸/۲ درصد نظام را انتخاب کردند. بلافاصله امام(ره) فرمان تشکیل مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی را صادر کردند و بهسرعت ایشان مبادرت به تشکیل سایر ارکان نظام نمودند.
ماجرای بیهوشی ۸۱۷ نفر از بانوان در دیدار با امام
یعنی تأسیس این نظام بر پایه دخالت و مشارکت مردم در عرصه سیاسی و طبق شریعت اسلامی شکلگرفته است و به جرأت میتوان گفت همه شعارهای ما یعنی استقلال آزادی و جمهوری اسلامی با درصد فراوانی محقق شده است.
در چهار روز اول ورود امام در مدرسه علوی که صبح آقایان و بعدازظهر خانمها با امام، وقت ملاقات داشتند، به علت ازدحام زیاد جمعیت بانوان بیهوش میشدند بهگونهای که طی ۳ روز ۸۱۷ نفر از خانمها بیهوش شدند. البته این اتفاق برای آقایان هم رخ میداد اما خیلی کمتر از خانمها.
در این میان برخی مسئولان انتظامات به امام پیشنهاد دادند که ملاقات خانمها را به خاطر این شرایط قطع کنید. ولی حضرت امام در پاسخ به آنها فرمودند؛ شما خیال میکنید که من شاه را از مملکت بیرون کردم، اعلامیه و سخنرانیهای من شاه را بیرون کرد، خیر مبارزات شماها شاه را بیرون کرد، همین بانوان محترمه شاه را از کشور بیرون کردند. بروید وسایل آسایش آنها را فراهم کنید. لذا ما فراخوان کردیم و انتظامات خانمها را برای آنها تشکیل دادیم.
اول حاج احمد آقا بعد هم من بیهوش شدم
همانطور که عنوان شد شما راننده بلیزر حامل امام در ۱۲ بهمن ۵۷ بودید خاطرهای که فکر میکنید در این خصوص به آن اشاره نکرده یا کمتر اشارهکردهاید را برای ما بازگو کنید.
با خنده… من دراینباره تاکنون ۴۰ هزار بار صحبت کردم اما آنچه برای خودم تابهحال بهعنوان یک خاطره مهم از آن روز باقی مانده، این است که، همه شنیدند خبرنگار در هواپیما یعنی قبل از رسیدن امام به تهران از ایشان سؤال میکند شما بعد از ۱۵ سال اینطور پیروزمندانه به وطن بازمیگردید چه احساسی دارید امام جواب میدهند؛ هیچی.
تنها چیزی که من در خودرو از امام نمیدیدم هیجان بود. ولی روی بنده و حاج احمد آقا(یادگار امام) آنقدر هیجان اثر داشت که قبل از من ایشان نرسیده به بهشتزهرا(برای ایراد سخنرانی امام) غش کرد و بیهوش افتاد، من هم چون پوستکلفت تر بودم و مأموریتم از احمد آقا مهمتر بود و باید حضرت امام را به بهشتزهرا میرساندم پس از انتقال ایشان به هلیکوپتر(برای عزیمت به بهشتزهرا) بیهوش شدم.
دیدگاه