پرونده‌ای که در دادگاه بسته و در جامعه باز شد

سه ابهام مهم پرونده «سعید طوسی» در افکار عمومی

سرانجام پرونده تشکیل شده برای یکی از قاریان نامی کشورمان فرجام یافت، فرجامی که برخی ابهامات را پاسخ نگفت و حتی به خلق برخی ابهامات جدید منجر شد و موجی از واکنش ها، به ویژه در فضای مجازی به دنبال داشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از تابناک، سرانجام پرونده سعید طوسی ـ که به آزار جنسی شاگردان خود متهم شده بود ـ با صدور رأی دادگاه تجدیدنظر پایان یافت، پایانی که ظاهرا آغاز محکمه‌ای دیگر در این خصوص در افکار عمومی است و بعید است به این زودی‌ها به صدور رأی نهایی و مختومه شدن این پرونده منجر شود. پرونده‌ای چه بسا مفصل تر از پرونده بررسی شده در شعبه ۱۰۵۹ دادگاه کیفری ۲ تهران و پیرو آن، شعبه ۵۶ دادگاه تجدید نظر استان.

درباره پرونده گشوده شده در این خصوص در گوشه و کنار جامعه سخن می‌گوییم که پس از تشکیل پرونده قضایی ـ و البته پرونده دیگری در نزد افکار عمومی ـ در مسیر تکوین قرار دارد؛ اما در آن، رأی صادره در دادگاه تجدیدنظر هم حکم مستند جدیدی ایفا می‌کند که می‌توان به بخش‌هایی از آن استناد و بر اساس آن، نتیجه گیری کرد؛ اتفاقی که ساعاتی‌ است شدت گرفته و دست کم چند ابهام بزرگ را نشان می‌دهد که باید پاسخ داده شوند.

نخستین ابهام، آنجایی خودنمایی می‌کند که می‌بینیم، بار دیگر اهمیت موضوعی برای افکار عمومی آن گونه که باید، مورد توجه مسئولان قرار نگرفته و شفاف سازی در خصوص آن ضروری جلوه نکرده است که اگر این گونه بود، بی شک تلاش می‌شد، همزمان با اعلام رأی دادگاه و انتشار آن، در خصوص این پرونده، روند رسیدگی به آن و حتی استنادات قضات در خصوص رأی توضیحاتی به عموم داده شود؛ توضیحاتی که کمترین فایده آن، آشنا شدن عموم با مباحث حقوقی ا‌ست و از جمله دیگر فواید آن، شفاف شدن ابعاد پرونده‌ای است که برای جمعیت بزرگی به مسأله خاص تبدیل شده و از مدت‌ها پیش، دوست و دشمن مترصد اعلام نتیجه آن بودند. پرونده‌ای با ماهیت قضایی که در دادگاه بررسی شده، روند رسیدگی اش را پیموده، به صدور حکم رسیده و حتی در خصوص آن فرجام خواهی هم شده و می‌شود، در سایه مطرح کردن روند رسیدگی به آن و پاسخ دادن به برخی ابهامات مطرح در خصوص آن، از فرایند طی شده در آن دفاع و برای عموم کلاس درسی ویژه دایر کرد.

اتفاقی که اگر در پایان جلسات رسیدگی به پرونده‌های بزرگ رقم بخورد، با بسیاری از شایعات مقابله خواهد شد و اطمینان و اعتماد عمومی را به دنبال خواهد داشت؛ درست مثل هدفی که با برگزاری علنی برخی دادگاه ها، مانند دادگاه فساد مالی بزرگ پیگیری می‌شد؛ با این تفاوت که در پرونده فوق، ابعاد خصوصی شکایت مورد رسیدگی قرار می‌گرفت، نه ابعاد عمومی ماجرا.

اشکال بزرگ دیگری که البته ناشی از بازتاب وسیع خبر شکل گیری این پرونده در جامعه است نه محتویات پرونده یا نحوه رسیدگی به آن، اینکه اتهام وارده توسط چند تن از شاگردان قاری مشهور به وی، موضوعی دور از انتظار بود و توانست توجه رسانه‌های بیگانه را هم به ماجرا جلب کند؛ اتفاقی که ابعاد پرونده را وسیع‌تر کرد و از این روی، شفاف سازی در خصوص آن ضرورت یافت.

از این موارد که بگذریم، برخی ابهامات به رأی نهایی صادره برای این پرونده در دادگاه بازمی‌گردد که هرچند رسما منتشر نشده، بازتاب وسیعی در شبکه‌های مجازی داشته است؛ رأیی که برداشت برخی از کاربران از آن، بی اشکال بودن ملاعبه و افعال مشابه آن است که در نهایت تبرئه متهم را به دنبال داشته است؛ برداشتی که به نظر نیازمند توضیح عاجل و بی فوت وقت است. توضیحی از جنس تصحیح باور شکل گرفته در خصوص این حکم یا تأکید بر نص قانون، که اگر این شود، جا دارد که به تصحیح قانون منجر شود.

به عبارت بهتر، یا ملاعبه و اعمالی مانند ماساژ و … نیازمند مجازات است که در این صورت حکم صادره نیازمند توضیح است یا مجازاتی برایشان در نظر گرفته نشده که باید به تغییر قانون منجر شود، چون در دنیای امروز این دست موارد از جمله موارد تجاوز محسوب می‌شوند و بسیاری از مردم توقع اعمال مجازات در خصوصشان در کشورمان را دارند.

همه این‌ها در حالی است که فرجام پرونده شکل گرفته برای سعید طوسی در دادگاه، از یک منظر دیگر نیز قابل تأمل است. اینکه آیا شاهد تکرار این دست پرونده‌ها در آینده خواهیم بود یا خیر؟ آیا ممکن است عده‌ای دچار آسیب هایی، چون ملاعبه شوند و جرأت و جسارت پیگیری ماجرا از طریق دادگاه را داشته باشند؟ پرونده سازی علیه استاد چه؛ آیا فرجام رسیدگی به این پرونده موجب خواهد شد همان گونه که طوسی می‌گوید: «شاکیان دروغ گفته‌اند»، عده‌ای علیه دیگران دروغ بگویند و به این شیوه نام آن افراد را به بدی بر سر زبان‌های بیندارند؟ به راستی پاسخ دادن به این پرسش ها و ابهامات مهم نیست؟

Share