ایجاد سایت موزه کهنه ماسوله در گیلان تصویب شد
سرپرست معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان اعلام کرد: کلیات طرح ایجاد سایت موزه کهنه ماسوله در کمیسیون ماده ۲۳ برنامه و بودجه مصوب شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایرنا، ولی جهانی، معاون سازمان میراث فرهنگی گیلان در رابطه با احداث موزه کهنه ماسوله گفت: راه اندازی سایت موزه کهنه ماسوله با توجه به ظرفیت های تاریخی و طبیعی می تواند به یکی از قطب های گردشگری، فرهنگی و طبیعی منطقه تبدیل شود و به تکمیل مطالعات و پژوهش ها در این خصوص کمک شایانی کند.
وی اظهار کرد: راه اندازی پایگاه مشترک حفاظتی میراث فرهنگی و منابع طبیعی، راه اندازی پایگاه اطلاع رسانی گردشگری و کوهنوردی، ایجاد فضای باز موزه ای برای نمایش کوره های الگویی، ایجاد فضای سرپوشیده برای بازدید از کوره های تاریخی و راه اندازی نمایشگاه موقت و دائمی از ابزار آلات مرتبط با صنعت آهنگری در این محدوده از برنامه های اولویت دار در این خصوص است.
جهانی ابراز امیدواری کرد که در سال آینده، با تامین و تخصیص اعتبارات عمرانی، عملیات اجرایی فاز یک سایت موزه کهنه ماسوله به انجام برسد.
کهنه ماسوله در فاصله ۱۰ کیلومتری شمال غربی ماسوله، ۳۶ کیلومتری جنوب غربی فومن و ۷۵ کیلومتری رشت واقع است.
محوطه باستانی کهنه ماسوله بر روی بستر تپه ای طبیعی که از معادن اصلی تشکیل شده، قرار گرفته و راه دسترسی به آن از طریق ماسوله میسر است؛ آب و هوای منطقه در اواخر بهار، تابستان و اوایل پائیز معتدل و از اواخر پائیز تا اوایل بهار بسیار سرد و سراسر منطقه پوشیده از برف است.
علت قرار گرفتن واژه سایت در کنار واژه موزه، این است که موزه هایی که به شکل طبیعی در محوطه کاوش های باستان شناسی برقرار و در آن آثار کشف شده، بدون تغییر و دستچین شدن به نمایش درمی آیند، به نام سایت موزه معروف می شوند.
مردم ماسوله پیش تر در کهنه ماسوله زندگی می کردند؛ در نخستین فصل کاوش باستانشناسی شهرستان فومن که در شهریور ماه ۱۳۷۴ توسط گروه پژوهشکده باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان انجام شد؛ مشخص شد که مکان مزبور در طول حداقل ۴۰۰ سال (از قرن پنجم تا هشتم هجری) به عنوان یکی از مراکز مهم در زمینه صنعت فلزکاری از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
وجود بقایای ذوب آهن و معادن سنگ آهن که در منطقه ییلاقی خلیل دشت واقع در جنوب غربی ماسوله فعلی دیده می شود، نشان می دهد که ساکنان قدیم این ناحیه، سنگ آهن را از معادن آن استخراج و پس از حمل به کهنه ماسوله، آن را در کوره های ذوب آهن گنبدی شکلی که با زغال چوب کار می کردند، برای ساخت ابزار و ادوات فلزی آماده می کردند و در نهایت آنها را به دیگر نقاط، به ویژه گیلان و آذربایجان صادر می کردند.
کهنه ماسوله پیش تر محل سکونت صنعتگرانی بوده که شغل اصلی آنان فلزکاری بوده و کاوش ها نشان داده که اکثر آنان به آهنگری اشتغال داشته اند؛ اما بعدها مردم به ماسوله کنونی مهاجرت کردند. پژوهشگران علت این جابجایی را حوادث و بلایای طبیعی می دانند که ظاهراً در قرن نهم یا دهم هجری روی داده است. زلزله سال ۸۹۰ ه.ق و بیماری همه گیر طاعون بزرگ در سال ۹۴۳ ه.ق، موجب مهاجرت مردم کهنه ماسوله به محل فعلی ماسوله شد.
طبق بررسی های به عمل آمده در متون تاریخی تا قبل از دوره تیموری، نشانی از کهنه ماسوله دیده نشده است. بستری که خانه ها و کوره های آهنگری ماسوله قدیم بر آن قرار داشتند، بر روی خاک کم، روی تپه ای صخره ای بوده که بنظر می رسد بعد از برداشت ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر خاک به بستر صخره ای می رسیدند.
آنچه مشخص است، در معماری کهنه ماسوله از فضای کم و محدود بستر تپه صخره ای در گذشته بیشترین استفاده را می کردند. سبک معماری آن عبارت است از فضاهای کوچک و تو در تو مربع یا مستطیل شکل با کاربری مسکونی یا صنعتی (آهنگری ).
ملاحظه و دقت در معماری ماسوله و مقایسه آن با آنچه از معماری کهنه ماسوله باقی مانده، شباهت و قرابت خاصی را القا می کند به طوری که نشانه هایی از دست آشنا و هنری دلپذیر و فکری هم نواخت در این معماری به چشم می خورد.
در طول کاوش ها و بررسی ها، سفال های لعابدار با رنگ های متنوع که بسیاری از آنان مربوط به قرن های چهارم و پنجم و تعدادی نیز به قرن ششم و هفتم هجری می باشند، کشف شده اند که برخی از آنها منقوش بوده که مربوط به دوره سلجوقی بوده اند. با توجه به این آثار می توان گفت که هنرمندان آن دوره، علاوه بر مهارت در کار، از ابزار و دانش مورد نیاز برای ساخت چنین آثاری برخوردار بودند. بنابراین کهنه ماسوله در قرون گذشته پیشرفت زیادی داشته و دارای تمدن درخشانی بوده است.
منطقه کهنه ماسوله در شهریور ماه ۱۳۸۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. از کهنه ماسوله کنونی که دشتی است با شیب ملایم، جز تکه سنگ هایی که زمانی پایه بنای دیوارهایی بودند، چیزی باقی نمانده است.
دیدگاه