«خیانت» در ورزش چیست؟
اگر دفتر ورزش ما را ورق بزنید به برگهایی می رسید که افراد (چسبیده غیر ورزشی) آن را رقم زده اند؛ این افراد گاه در کار خودشان پست ریاست هم داشته اند و چون اختیارشان تام بوده خیانتشان برهمگان تمام شده است.
دوستان ! امروز می خواهم از خیانت برایتان صحبت کنم! خیلی ها تصور می کنند که خیانت تنها به خروج مخفیانه محارم از حریم خانواده و ارتباط با نامحرم یا متعهد نبودن افراد در امانات مالی محدود میشود اما واقعیت این است که “خیانت” صورتهای دیگری هم دارد که در ورزش به لطف “بی در و پیکر بودن” نمود بیشتری پیدا میکند!
“خیانت” تنها این نیست که از دیوار مردم بالا روی یا از اعتماد دیگران سوء استفاده کنی، تو اگر خود را پادشاه بدانی و در مسندهای زودگذر ورزشی تصمیمهای نابخردانه بگیری خیانتکار هستی.
تو اگر از جوان جویای نام بترسی و زیرآبش را بزنی تا نانت استوار بماند این نیز نامش خیانت است!
از سوی دیگر تو اگر از سرکم توانی خودت، از متخصصان و پیشکسوتان بترسی و جوانان را وسیله نفس امارهات بکنی تا به قیمت زدن زیرآب باتجربه ها به داخل گود بروند این نیز نامش خیانت است!
انرژی جوان این مملکت و تجربه پیشکسوت امانت و بیاعتنایی به هرکدام از آنها (خیانت درامانت) است؛ حال میخواهد از سرجهالت باشد یا حسادت!
بیاعتنایی به (نبوغ جوانان) در هر حیطه ای و دهن کجی به (تجربه پیشکسوتان) در هر زمینهای خیانت است و فاعل این فعل نامش (خیانتکار) است و اگر این فعل درحیطه ورزش رخ داده باشد لقب فاعل (خیانتکار ورزشی) خواهد بود!
شک نکنید که مملکت ما به نیروی جوانان و تجربه کارکشته ها احتیاج دارد و هر که در تلفیق این دو گروه سستی کند یا از سرناتوانی وترس یا هرچیز دیگر بین این دوگروه دیوار بکشد یک خیانتکار واقعی است که سنگی از سرجهل به داخل چاه می اندازد و بعدها صدها عاقل باید برای خروج سنگ به داخل چاه روند!
وقتی غربالگری صورت میگیرد و مملکت روی افرادی درورزش سرمایه گذاری می کند و این افراد به خرج بیت المال به کوهی از توانایی و تجربه تبدیل میشوند این (توانایی و تجربه) امانت قلمداد میگردد و اگر افرادی از سر نادانی یا کم توانی، با دیوارکشی عامدانه، این امانت های پر بها را به کنج عزلت برند در واقع بیت المال را هدر داده و خیانت در امانت کرده اند و روزی باید پاسخگوی عملکردخود باشند!
ما در طی سالیان متمادی در ورزش مملکتمان به افرادی برخورده ایم که به لطف حوادث روزگار و به شکلی کاملا تصادفی باد زده و آنان را به گود ورزش آورده و آنان که تا دیروز ورزشگاه را “دیوانه خانه” قلمداد میکردند خودشان سکاندار بخشی از این دیوانه خانه شدند و بعضی از همین (بادزده ها) پدر ورزش را درآوردند.
حالا تا من و شما بیاییم و مخروبهای که این نوع آدمها از خود به جاگذاشته اند را درست کنیم عمرمان تمام میشود!
تجربه تاریخی در تمام لایههای ورزش ما ثابت کرده که بزرگترین (خیانتها در امانتها) از سوی غیر ورزشیهایی صورت گرفته که از روی روابط -درمقاطعی- پست ورزشی یافتهاند و با تصمیمهای عجولانه و گاه حسودانه پدر ورزش را درآورده اند.
ورزش ما درطی سالها ضربات جبران ناپذیری از خیانتهای این گروه از آدمهای غیرمتخصص تحمل کرده است.
اگر دفتر ورزش ما را ورق بزنید به برگهایی میرسید که افراد (چسبیده غیر ورزشی) آن را رقم زده اند؛ این افراد گاه در کار خودشان پست ریاست هم داشته اند و چون اختیارشان تام بوده خیانتشان برهمگان تمام شده است.
بعضی از اینان چون از پیشکسوتان ورزش (کولی) میخواستنند و پیشکسوت حرکت غیراصولی را تایید نمیکرد و کولی نمی داد دمار از روزگار کسوت و پیشکسوت در آوردند و حتی اجازه ورود پیشکسوت به خانه اش (استادیوم و سالن) را از او سلب کردند و به دعوت نفس اماره شعار “جوانگرایی” سردادند تا خاک خوردههای عالم تر از خود را در کنج خانه هایشان زندانی کنند!
در اینجا توجه تان را به این حقیقت جلب میکنم که اگر درجایی به نیت “روکم کنی از پیشکسوتان” شعار “جوانگرایی” سردادند این نه به معنای دلسوزی و علاقه به جوانان بلکه به سبب قلع وقمع کردن خاک خورده هاست!
تورق خیانت در امانتهای دانسته یا نادانسته (چسبیدههای غیرمتخصص) دل آدمهای دلسوز ورزش این مرز پرگهر را به درد میآورد.
ورزش ما در طی سالیان متمادی چسبیدههای فراوانی را به خود دیده که ورزشیهای کاربلد از حرکتهای نابخردانه آنان عذاب فراوان کشیده اند.
اینها مانند کف روی آب میآیند و میروند و مخروبههای ناشی از خیانت آنان باید توسط خاک خوردههای کاربلد (یعنی همان سنگریزههای زیرآب) ترمیم یابد.
…و این است درد ورزش ما!!
کامران جعفری، مجری و تهیه کننده ورزش صداوسیما
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه