تبدیل نظام ریاستی به پارلمانی فاجعه جدی ایجاد میکند | مردم به تغییر نظام رأی نمیدهند
پارلمان ایران به معنای واقعی کلمه معرف جامعه ایران نیست، بلکه متشکل از یک قشر به خصوصی از اصولگراها و نیروهای میانه و کم هویت هستند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا «عباس عبدی» روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت و گویی با «تابناک» پیرامون مسأله مطرح درباره احتمال بازنگری در قانون اساسی و تبدیل نظام ریاستی به نظام پارلمانی اظهارنظر و در این گفت و گو به معایب قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی اشاره کرد.
وی آنچه برخی نمایندگان مبنی بر احتمال تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی دنبال می کنند، نیاز فعلی جامعه نمی داند و بر این عقیده است که موضوعات دیگری وجود دارد که در صورت بازنگری در قانون اساسی، می توان نسبت به اصلاح آن اقدام کرد.
عبدی البته بر این نظر است که اگر نظام حزبی در کشور استقرار پیدا کند، طبیعتا او هم خواستار شکل گیری نظام پارلمانی است، اما اگر در این شرایط و بدون ایجاد زیر ساخت ها نسبت به تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی اقدامات لازم انجام شود، اولا مردم به آن رأی نخواهند داد، در ثانی به فرض هم اگر رأی بیاورد، یک فساد تمام عیار ایجاد خواهد کرد.
آنچه در ادامه می خوانید، پاسخ «عباس عبدی» به هفت پرسش درباره مسأله بازنگری احتمالی در قانون اساسی است.
به تازگی«عزت الله یوسفیان ملا» رئیس کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس گفته که احتمال ارسال نامه نمایندگان به رهبری برای بازنگری در قانون اساسی وجود دارد، با توجه به اینکه از زمان اعمال آخرین تغییرات در قانون اساسی ۲۸ سال می گذرد، چقدر نیاز می بینید که بازنگری در قانون اساسی صورت بگیرد؟
– پاسخ عباس عبدی: واقعیت این است که با توجه به تغییراتی که در این سال ها در ایران انجام شده و تجربه ای که از این ۴ دهه در ایران داریم، اشکالات قانون اساسی زیاد است، ولی این اشکالات آن موردی نیست که آقایان درصدد اصلاح آن هستند و اصلا مسأله این نیست.
مشکل قانون اساسی از نگاه عباس عبدی
مسأله نظام تدبیر است که ضعف های جدی دارد و ربطی هم به این موضوعات ندارد. مشکل قانون اساسی این است که شکاف عمیقی وجود دارد بین قدرت؛ قدرتی که در قانون اساسی ارائه داده شده به افراد و نهادها با مسئولیتی که آن افراد دارند. تا این شکاف باشد، مشکلی هم از این مملکت حل نخواهد شد.
بنده بعید می دانم آنهایی که این را پیشنهاد کرده اند، به دنبال رفع این مشکل باشند. بعلاوه لازمه نظام پارلمانی و نخست وزیری شدن سیستم، وجود یک نظام حزبی هماهنگ و قوی است که در ایران اصلا وجود ندارد. وضعیت موجود مجلس ایران، دو ویژگی مهم دارد. اول اینکه به شدت غیر حزبی است و دوم آنکه تحت یک نظارت استصوابی گسترده قرار دارد که اخیرا بنده دیدم بعضی نیروهای اصولگرا هم شاکی شده اند که این چه مجلسی است که درست می کنید. نخست وزیر در شرایط فعلی بازیچه دست نمایندگان میشود
شما مجلس الان و مجلس سال های اخیر را با مجالس سال های اول انقلاب مقایسه کنید. اصلا به لحاظ کارایی، سلامت و خیلی مسائل دیگر قابل مقایسه نیستند. در هر مجلسی که افراد منتزع از احزاب و با فیلتر وارد آن شوند، مسئولیت پذیری کمی خواهند داشت و در چنین سیستمی نخست وزیر و وزیران بازیچه دست تک تک نمایندگان آن مجلس خواهند شد.
تبدیل نظام ریاستی به پارلمانی فاجعه جدی ایجاد میکند
در حال حاضر حداقل یک رئیس جمهوری سر کار می آید که از تک تک مردم رأی خود را گرفته است، اما اگر نظام ریاستی فعلی تبدیل به نظام پارلمانی بشود، همین شرایط فعلی هم از بین می رود و من فکر می کنم در این صورت با یک فاجعه جدی مواجه خواهیم شد، هرچند معتقد نیستم که مردم به این مسأله رأی بدهند. در واقع برداشت من این است که مردم این را علیه رأی خودشان تصور خواهند کرد و با فاصله زیاد رأی منفی خواهند داد و بعید است که حکومت هم چنین ریسکی کند. این مجالس استصوابی مشکل در کارایی خودشان است والا کسی جلوی آنان را نگرفته بود که با مثلا احمدینژاد برخورد کنند.
از طرفی «خلیل رحیمی جهان آبادی» عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس گفته “اگر انتخابات پارلمانی داشته باشیم، سیستم نخست وزیری و پارلمانی احیا میشود که به نفع کشور و لازمه آن تغییر قانون اساسی است” طبق آنچه این نماینده مجلس گفته، اصلی ترین هدف از بازنگری قانون اساسی احیای نظام پارلمانی است، آیا این مسأله را در شرایط فعلی محقق شدنی و لازم می دانید؟
مردم به تغییر نظام ریاستی به پارلمانی رأی نمیدهند
– بنده معتقد نیستم که حتی اگر تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی بر اساس بازنگری احتمالی و جدید در قانون اساسی تصویب بشود، مردم به آن رأی بدهند. بر این عقیده ام که مردم چنین حقی را از خود سلب نمی کنند که انتخاب رئیس جمهور را از خود سلب کنند و به جای آن نمایندگانی را بفرستند که اصلا هیچ مسئولیت پذیری از یک نهاد حزبی برای آنان متصور نیستیم. اگر توجه کنیم تنها میزانالحرارهای که تا حدی نبض جامعه را نشان میدهد، همین انتخابات ریاست جمهوری است و اگر این گرفته شود حکومت در بیخبری از جامعه و مردم فرو خواهد رفت.
به نظر شما تجربه نظام ریاستی (فعلی) که از ۲۸ سال پیش تاکنون اجرا شده، نا موفق بوده است که حال باز مجلس بر آن شده تا نظام پارلمانی احیا شود؟
ترجیحم این بود جای دولت احمدینژاد نظام پارلمانی درب و داغون داشته باشیم
– تجربه منفی که کم نداشتیم، ولی ربطی به ریاستی و یا پارلمانی بودن نظام ندارد. این به موضوعات دیگری مربوط است. بله، اگر شما بر اساس دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد بگویید، من ترجیح می دادم که یک نظام پارلمانی (حتی درب و داغون) بجای آن وجود میداشت، احتمالا چنین سیستمی در آن شرایط بهتر از دولت احمدی نژاد بود.
ولی باز هم ریشه مشکل نه در احمدینژاد که در دو قوه دیگر بود. چون خرابکاری هر رییس جمهوری از سه طریق است یا تخلف قانونی می کند که هم قوه قضاییه و هم مجلس وظیفه برخورد با او را دارند یا سیاست ها و یا انتصاباتش ایراد اساسی دارد که باز هم مجلس می تواند برخورد کند، ولی وقتی این نهادها ضعیف باشند چه رییس جمهور و چه نخست وزیر کار خودشان را می کنند. پس باید این دو قوه را تقویت نمود. اگر نظام پارلمانی قوی بود، حتما می توانست جلوی احمدی نژاد را بگیرد. وقتی نظام پارلمانی اینقدر ضعیف است که نمی تواند جلوی او را بگیرد، به طریق اولی هر شخص دیگری را هم بگذارند، نمی تواند جلوی او را بگیرد.
پارلمان به معنای واقعی کلمه معرف جامعه ایران نیست
بنده بر اساس این توضیحات فکر می کنم مساله ربطی به ریاستی یا پارلمانی بودن نظام ندارد. در دوره های آقایان هاشمی و خاتمی این نظام ریاستی موفقیتش بیشتر از نظام پارلمانی بود؛ ولی مساله کلیدی این است پارلمان ایران به معنای واقعی کلمه معرف جامعه ایران نیست، بلکه متشکل از یک قشر به خصوصی از اصولگراها و نیروهای میانه و کم هویت هستند که با چنین افرادی ما نمی توانیم یک نظام پارلمانی کارآمد داشته باشیم؛ چون در نظام پارلمانی کارآمد باید برجسته ترین شخصیت ها حضور داشته باشند، نه اینکه با وضعیت فعلی باشد. در چنین اوضاعی، شرایط همینی می شود که می بینید. در واقع فقط آقای مطهری کمی صحبت می کنند ایشان هم بصورت مثبت از انتساب خانوادگی به مرحوم مطهری استفاده کرده اند و الا از همان مجلس قبلی رد صلاحیت می شد.
در یک مجلس خوب «علی مطهری» جزو نیروهای متوسط بود
در یک مجلس خوب آقای علی مطهری با این مواضع جزو نیروهای متوسط باید محسوب شود. ولی وضع مجلس چنان است که تا این حد هم برای عدهای خیلی شجاعانه محسوب میشود.
· از نظر شما در صورت محقق شدن نظر مجلس، اصلی ترین اهداف بازنگری احتمالی در قانون اساسی باید معطوف به چه مواردی باشد؟
مهمترین مشکل قانون اساسی ایجاد ساختار دوگانه است
– همانطور که گفتم، به نظر من مهمترین مشکل قانون اساسی ایران ساختار دوگانه ای است که در آن تعریف می شود و شکافی است که بین مسئولیت و قدرت وجود دارد. تا وقتی که این شکاف به معنای دقیق کلمه از بین نرود، امکان ندارد کسانی که صاحب مسئولیت هستند، قدرتی متناسب داشته باشند و کسانی که قدرت دارند، مسئولیت متناسبی از خودشان بروز نخواهند داد.
· با توجه به اینکه رهبری هم در اواخر دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد ایجاد نظام پارلمانی به جای نظام ریاستی کنونی را مطرح کرده بودند و این مساله را قابل بحث دانسته بودند، فکر می کنید طرح این مساله در ادامه همان بحث است یا خیر؟
قانون اساسی ما یک الگوبرداری ناقص از نظامهای غربی است
– قطعا این مساله قابل طرح است. در قابل طرح بودن آن بحثی نیست، مگر ما مساله مقدسی داریم که کسی نخواهد بحث بازنگری قانون اساسی را مطرح کند. حالا اخیرا می گویند در مورد مسائل مقدس هم می شود نقد و بررسی کرد، چه رسد به ساختار تفکیک قوا که یک امر کاملا عرفی و الگوبرداری شده از نظام های غربی است.
بدون نظام حزبی، نظام پارلمانی یک فساد تمام عیار خواهد شد
ما به شکل ناقص در این زمینه الگوبرداری کردیم. نظام های ریاستی، پارلمانی و تفکیک قوا را پذیرفته ایم، اما بنیاد آن که نظام حزبی است را نپذیرفته ایم. در غیاب نظام حزبی، نظام پارلمانی یک فساد تمام عیار خواهد شد، این موضوعی است که می توانیم در مورد آن بحث کرده و شواهد و قرائن آن را ارائه کرد.
· مزایا و معایب نظام پارلمانی از نظر شما چیست؟ منفعت بیشتری برای کشور خواهد داشت یا باعث معایب بیشتر می شود؟
نظام پارلمانی را به شرط ایجاد نظام حزبی ترجیح میدهم
– اگر نظام حزبی باشد، من به شخصه نظام پارلمانی را ترجیح می دهم. البته یک موضوع دیگر در نظام پارلمانی وجود دارد که فوق العاده مهم و رکن اساسی است، آنهم استقلال و قدرتمندی دستگاه قضایی است که بسیار شرط مهمی برای موفقیت نظام پارلمانی به شمار می رود. طبعا با وجود این دیدگاه در شورای نگهبان و این نگاه بسیار بسته در تایید صلاحیتها و در مواردی نظرات غیر قابل قبولی که ارائه می کنند و مضاف بر عدم پاسخگویی آن، معتقد نیستم که نظام پارلمانی می تواند کمکی به شرایط ایران بکند.
· آیا شکل گیری نظام پارلمانی در شرایط فعلی متناسب با بافت سیاسی کشور می دانید یا خیر؟
در شرایط فعلی ایجاد نظام پارلمانی به نفع کشور نیست
– با توجه به مجموعه شرایطی که به آن اشاره کردم، نظام پارلمانی در شرایط فعلی به نفع جامعه ما نیست؛ چون زیرساخت های آن نظیر رسانهای خوب و فقدان نظام حزبی و نظام قضایی با ویژگیهای لازم که به آن اشاره کردم را نداریم. البته فقدان این شرایط در نظام ریاستی هم مشکل آفرین خواهد شد. ولی خطری که نظام پارلمانی برای ایران دارد، این است که مردم به کلی از صحنه سیاست کلان کشور بیرون بروند و این بسیار برای نظام خطرناک است.
مجلس فعلی حداکثر ۳۰ درصد جامعه را نمایندگی میکند
الان حداقل شما می بیند در انتخابات پارلمانی ایران تغییرات مورد نظر جامعه مشهود نیست؛ چرا؟ چون اصلا امکان بروز این تغییرات در این نوع نظارت و رد صلاحیت نیست، این مجلس حداکثر ۳۰ درصد گرایشهای جامعه را نمایندگی کند. چون نامزدها از ابتدا به صورت سیستماتیک رد صلاحیت می شوند، ولی در سطح کلان ریاست جمهوری حداقل می توانیم این تغییرات را مشاهده کنیم. البته مردم بیشتر شرکت میکنند ولی در هر حال یک نفر را به دیگری ترجیح می دهند ولی ترجیح اصلی آنان وقتی خواهد بود که رد صلاحیت نباشد.
مهمترین اتفاقات خوب و بد ۲۰ سال گذشته در انتخابات ریاست جمهوری رخ داد
در شرایط ایران نیازمند این هستیم که یک حرکت ملی و کلان سیاسی در سطح جامعه داشته باشیم، تنها موردی که می تواند به خوبی و به صورت نمادین معرف آن باشد، انتخابات ریاست جمهوری است. اگر به تاریخ ۲۰ ساله گذشته مان نگاه کنیم، مهمترین مسائل کشور چه خوب و چه بد در این انتخابات رخ داده است.
اینطور نیست که انتخابات ذاتا نتایج بدی دارد، بلکه مشکلاتی در جامعه وجود دارد که در انتخابات بروز پیدا می کند، اگر این مشکلات از طریق انتخابات بروز پیدا نکند، مثل میکروبی است که در بدن لانه می کند، اما اثر تب از خود نشان نمی دهد. این موضوع مثل یک غده سرطانی است که هیچ اثری از خود نشان نمی دهد، اما وقتی نشان می دهد که دیگر خیلی خیلی دیر خواهد بود.
دیدگاه