پهنه آبی شمال ایران را “خزر” بنامیم یا “کاسپین”؟
پژوهشگر سرشناس کشور با بیان دلایلی تاریخی و حقوقی درباره نام دریای شمال ایران، دریای کاسپین را بهترین و درستترین عنوان برای آن میداند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا پهنه آبی واقع در شمال ایران که در حال حاضر آن را با نام “خزر” میشناسیم، از جمله دریاهای مهم جهان است که تقریباً اقتصاد سه کشور جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان ارتباط مستقیمی با منابع انرژی زیر بستر آن دارد. بحث بر سر تقسیم منابع زیر بستر و رو بستر، آلودگی آب، مسئله حق کشتیرانی یا مواردی نظیر استفاده از عنوان حقوقی “دریا” به جای “دریاچه” از سوی کشورهایی مانند قزاقستان جهت بینالمللی شدن آن و حق کشتیرانی آزاد و بسیاری از موارد دیگر، تحت جلساتی با عنوان رژیم حقوقی دریای خزر برگزار میشود. تاکنون طرفهای ساحلی به نتایج قابل توجه و مشخصی نرسیدند و همچنان چالش توافق وجود دارد.
اما یکی از موضوعات مربوط به این پهنه آبی شمال ایران مسئله “نام” آن است که در کشور ما از این اسم به طور رسمی استفاده میشود، اما بسیاری بر این عقیدهاند که نام خزر اشتباه است و اسم اصلی و صحیح آن “کاسپین” میباشد. تسنیم طی گفتوگو با «محمد عجم»، حقوقدان، زبان شناس و پژوهشگر سرشناس ایرانی، به بررسی این موضوع پرداختیم که مشروح آن به شرح زیر است.
*امپراتوری یهودی خزرها به افسانه شباهت دارد
ایران در حال حاضر به طوری رسمی از نام خزر برای پهنه آبی واقع در شمال کشور استفاده میکند، در اساس کلمه خزر از چه پیشینه، محل یا گروهی ریشه میگیرد؟
عجم: درباره اینکه خزر نام یک قوم، آئین، مذهب و یا زبان و نژادی مشخصی باشد مطالب متناقض و متضاد زیادی نوشته شده است، از این رو نمیتوان با قاطعیت نظر داد. اصولاً در مورد خزرها منابع و مستنداتی که وجود دارد خود از لحاظ اعتبار سنجی قابل بررسی هستند، چراکه همه ادعاهای موجود در رابطه با قوم خزر بیشتر فرضیه است و با قطعیت و یقین نمیتوان اظهار نظر کرد.
مثلاً در مورد اینکه خزرها یهودی بودند مهمترین منبعی که در سی سال اخیر مورد استناد قرار گرفته کتاب “آرتور کوستلر” در مورد امپراتوری خزر است، وقتی مستندات وی را دنبال میکنید به کتب اعراب میرسید، البته منابع عربی نیز در مورد خزرها دارای تناقضهایی میباشد که قابل اطمینان نیست، چراکه یکصد سال جنگ میان اعراب و مسلمانان با خزرها قضاوت بیطرفانه را بسیار دشوار میکند.
علم باستان شناسی، زبان شناسی و منابع بیطرف هم کمکی به رفع تناقضات نمیکند، اما به طور کلی پذیرفته شده که خزرها قومی کوچ نشین و نومد بودهاند که یکی از دهها قوم تورکیک شرقی هستند که قبل از ظهور اسلام وارد فلات و دشتهای شمال و شمال غربی دریای خزر شدند، ورود آنها باعث شد بخشهایی از اقوام متعدد دیگری که ساکن منطقه بودند وارد جغرافیای فعلی ایران شوند که یکی از آن اقوام متعدد کاسپیها بودند و از زمانهای قدیم در اطراف دریای شمال ایران ساکن شدند.
نظر غالب این است که نژاد خزرها، هون و مذهب آنها تنگری و پگان بوده است. اخیراً آزمایش “دی ان ای” بر روی اسکلتهایی در منطقه جغرافیایی حکومت خزرها انجام شده و غیر یهودی بودن آنها به اثبات رسیده، البته طی سالهای ۷۴۰ افرادی از یهودیهای مهاجر در منطقه بودند که به احتمال زیاد یهودیان بخارا پس از مهاجرت در این منطقه ساکن شدند. اما ادعاهای اخیر مبنی بر امپراتوری یهودی خزرها که بعضی از نویسندگان یهود برای خزرستان مطرح کردهاند بیشتر به افسانه شباهت دارد تا واقعیت.
* هیرکانی و کاسپین قدیمیترین نامها در منابع یونانی و رومی
سابقه تاریخی استفاده ایران از کلمه کاسپین تا چه زمانی است؟ به عبارتی دیگر این کلمه چه ریشهای دارد؟
عجم: کاربرد دو واژه هیرکانی (گرگان) و کاسپین در منابع یونانی و رومی، قدیمیترین نامها برای دریای شمال ایران هستند، اما این دو نام در منابع فارسی به جای مانده درباره پهنه آبی واقع در شمال ایران دیده نشده است. اگر هم در زبان فارسی کاربرد داشته، اما منابع آن از میان رفته است، زیرا از دوره بنی امیه که جنگهای خونینی بین خزرها و مسلمانان به وقوع پیوست نام خزر شهرت گرفت و وارد ادبیات عربی و فارسی شد. در منابع عربی و فارسی بیشتر از ۴۰ نام برای دریای شمال ایران به کار رفته که بعضی نامها به اقوام ساکن در این دریا و بعضی به شهرهای اطراف دریا منسوب شدهاند مانند گیلان-جیلان- گرگان (جرجان) – استرآباد – ساری و بسیاری از موارد مشابه.
* نام رسمی دریای شمال ایران براساس مصوبه سازمان ملل “کاسپین” است
در حال حاضر کدام کشورها (کشورهای ساحلی یا سایر کشورها) از نام “کاسپین” برای دریای شمال ایران استفاده میکنند؟
عجم: بر اساس مصوبه سازمان ملل نام رسمی و بینالمللی این دریا کاسپین است و یک نام محلی هم میتوان برای آن به کار برد آن “خزر” است، اما همه کشورهای جهان نام کاسپین و معادلهای آن را به کار میبرند، به جز چند کشوری که از “بحر قزوین” استفاده میکنند که در واقع معادل و معرب همان کاسپین است. تعدادی از کشورها هر دو نام کاسپین و خزر را برای نامیدن دریای شمالی ایران در نظر گرفتهاند.
* در هیچ منبعی از خزرها به نیکی یاد نشده است
در بیشتر اسناد و قراردادهای فارسی از نام خزر استفاده شده و مجموعه نشستها در مورد دریای شمالی ایران نیز تحت عنوان رژیم حقوقی دریای خزر (حداقل از جانب ایران) برگزار شده است، با این حال جمهوری اسلامی ایران میتواند چنین تغییر اسمی را در نشستهای رژیم حقوقی دریای شمال ایران مطرح کند؟ در واقع این اقدام از نظر حقوقی مانعی یا حتی واکنش منفی سایر کشورهای ساحلی را به دنبال ندارد؟
عجم: نام دریای شمال ایران هیچگونه چالشی در هیچ کشوری ایجاد نمیکند. کمیته یکسانسازی هم میدانست که نام مازندران بهتر از خزر است اما “دریای مازندران” مستندات حقوقی لازم را نداشت. خزر نام مطلوبی نیست و در هیچ منبعی از خزرها به نیکی یاد نشده و چندین قرن است که هیچ قومی در کشورهای اطراف خزر تا به امروز خود را قوم خزر معرفی نمیکند اما کمیته باید به نقشهها و قراردادهای حقوقی متعهد میماند.
در این منطقه حداقل یکصد قومیت و ملیت و زبان وجود دارد.میدانیم قوم خزر و قوم هون مدتی حکمفرمایی در منطقه داشته اما امروزه تطبیق آن با مردم امروز سخت است. حتی قرقیزها، قزاقها، تاتارها، چچنیها و حتی مغولها هیچکدام خزرها را به خود منسوب نمیدانند.
* مجاز بودن استفاده از هر دو نام خزر و کاسپی
اما درخواست به کار بردن کاسپین در فارسی اخیراً طرح شده و اصلاً به مصوبه جدید نیازی ندارد؛ نام دریای کاسپی و یا کاسپین را میتوان به کار برد و با هیچ مخالفتی در هیچ جا همراه نخواهد بود. چون مصوبه مورخ ۱۸ آذرماه ۱۳۸۱ کاربرد هر دو نام خزر و کاسپی را مجاز میداند، اما اینکه چرا نام مازندران کنار گذاشته شد این بود که مشخص شد که چنین نامی در قراردادها، اسناد حقوقی و نقشههای رسمی داخلی و خارجی قبل از دوره پهلوی وجود ندارد.
مطابق مقررات کمیته یکسان سازی نامهای جغرافیایی سازمان ملل (UNGEGN) همه کشورها باید در رابطه با پدیدههای جغرافیایی به خصوص دریاها، یک نام بینالمللی بکار ببرند و البته یک نام محلی هم برای کاربرد محلی قابل قبول است. در رسانههای ایران برای دریای شمال کشور نامهای مختلفی مانند مازندران، خزر، شمال و مواردی دیگری به کار میرفت که مشکل ایجاد میکرد.
سازمان ملل از ایران خواسته بود که مشخص کند چه نامی را به رسمیت میشناسد. مرجع رسیدگی به اینگونه مسائل اداره حقوقی وزارت خارجه و کمیته یکسان سازی نامهای جغرافیایی متشکل از اعضای چند نهاد و وزارتخانه میباشد، در سال ۱۳۸۱ از اداره حقوقی وزارت خارجه خواسته شد که در این خصوص نظر بدهد. بررسی این موضوع به من سپرده شد که تحقیق مفصلی انجام و گزارشی تهیه و تحویل کمیته یکسان سازی شد و مبنایی برای تصمیم گیری قرار گرفت.
نخست در مورد اسناد و قراردادهای بینالمللی و قراردادهای بین ایران و دول خارجی و سپس در مورد نقشههای رسمی و نیمه رسمی بررسی و مشخص شد که در همه قراردادها از قرون گذشته و تا آنجا که مکتوباتی باقی مانده است، در زبان فارسی دریای خزر و بحر خزر و در زبانهای اروپایی دریای کاسپی یا کاسپین، همچنین در متون قدیمی عربی، خزر و گاهی بحر قزبین و قزوین به کار رفته است، اما در متون متاخر عربی بحر قزوین استفاده شده و در کشورهای ترک زبان نیز هر سه نام به تناوب به کار رفته است. اما ترجیح بیشتر با خزر دنیزی بود.
قراردادها و نقشهها برای ما معیار اصلی بود اما در متون ادبی و تاریخی نیز بررسی عمیقی انجام شد و برای من کاملاً مشخص بود که قزبین و قزوین معرب شده از کاسپین است، اما عدهای اصرار داشتند که برعکس کاسپین تغییر یافته قزوین هست حتی این مطلب را خاتمی، رئیس جمهور وقت در سفر علی یف به تهران به وی گفته بود که دریای مازندران همان دریای قزوین است و اروپاییها آن را به کاسپین معرفی میکنند. از نظر زبان شناسی محرز بود که قزوین تغییر یافته و معرب کاسپین است، ولی باز هم مجدداً در منابع تاریخی کندوکاو کردم و کاملاً محرز شد که قبل از اینکه قزوین وارد ادبیات عرب و فارسی شود کاسپین و هیرکانی (گرگان) وجود داشته است.
نام خزر از قرون سوم قمری در ادبیات عربی و فارسی رایج شده است، اما بیشتر از ۴۰ نام دیگر هم به تناوب برای دریای مذکور در ادبیات و جغرافیایی قرون گذشته به کار رفته است. شرح جنگهای خزرها در دوره خلفای بنی امیه به طور مفصل در تاریخ طبری و در سایر منابع عربی، همچنین در کتاب استخری و ابن اثیر وجود دارد. استخری نوشته است که «زبان خزرها به هیچ زبان شناخته شدهای شباهت ندارد».
* در ابتدا فضایی برای طرح این موضوع که کاسپی بهتر است یا خزر نبود
بعضی منابع عربی آنها را همان قوم یاجوج و ماجوج معرفی کردهاند که در منابع اروپایی نیز به یاگوگ و مگوگ معرفی شده بودند. خلاصه کلام اینکه وقتی در کمیته یکسان سازی موضوع بحث شد اصلاً فضایی برای طرح این موضوع که کاسپی بهتر از خزر است نبود، چون نام کاسپی در ایران کاملاً ناشناخته بود و برای دانشگاهیان نیز واژهای بیگانه محسوب میشد. تا اینکه در گزارش توجیهی برای کمیته، برای اولین بار مفصل به اصالت کاسپی و میراث آنها به عنوان قوم ایرانی پرداخته و تصور اینکه کاسپین واژه بیگانه است مردود دانسته شد.
متاسفانه این نام در حالی که مستندات تاریخی دارد ولی در فرهنگ عامه مغفول و ناشناخته مانده بود. امروزه با توجه به فرایند فرهنگ سازی آن، این نام میتواند جایگزین خزر شود. اما در مصوبه ۱۸ آذرماه ۱۳۸۱ کمیته موظف بود که به نقشهها و اسناد وفادار بماند. اعتراضاتی که به این مصوبه شد چندان مستند نبود و اعتراضیهای پرویز ورجاوند در مجله اطلاعات سیاسی منتشر کرد که چرا نام تاریخی مازندران را حذف کرده و خزر را که قومی مهاجم بودهاند را جایگزین آن کردهاید؟
جوابیه ما در جراید همان زمان منتشر شد، البته گزارش توجیهی کمیته نیز منتشر شد که الان هم در سایتهای متعددی وجود دارد، از مخالفان مصوبه خواسته شد که مستندات خود را برای دریای مازندران ارائه کنند، ولی هیچ مستندی ارائه نکردند، اما بحث اینکه اخیراً طرح شده که باید دریای کاسپی بکار ببریم یک موضوع کاملاً جدید است و هیچ مغایرتی با مصوبه سال ۱۳۸۱ ندارد، چون نام بینالمللی است و نیازی هم به تغییر مصوبه ندارد. در ایران رسانهها مختار هستند که نام بینالمللی که دریای کاسپی و کاسپین یا نام محلی خزر را استفاده کنند، در این مورد هیچ کشوری هم اعتراضی نخواهد داشت.
دیدگاه