دل دلواپسان برای «سان آنگول آنگولا» تنگ شده است: ما «توتال» نمی خواهیم!
آیا از نظر آقایان اگر ایران با شرکت آنگولایی «سان آنگول آنگولا» و شرکت های هندی «او.ان.جی.سی» و «هندوجا» همکاری کند خوب و افتخار آفرین است ولی همکاری با یکی از برترین شرکت های نفت و گاز جهان و بهره مندی از تکنولوژی روز جهان، باعث دل آشوب می شود؟!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از عصر ایران، بزرگ ترین میدان گازی جهان، در خلیج فارس واقع شده و بین ایران و قطر مشترک است. طبق مقررات بین المللی هم، هر کدام از دو کشور نیز چقدر که خواست می تواند از میدان مشترک برداشت کند و این گونه نیست که موجودی میدان، بین آنها تقسیم شود.
قطری ها، سال هاست که با استفاده از تکنولوژی های روز دنیا که در اختیار شرکت های معتبر جهانی مانند اکسون موبیل آمریکا، توتال فرانسه، میتسویی ژاپن و… است در حال برداشت از این میدان مشترک گازی هستند و به برکت همین برداشت ها نیز توانسته است بالاترین درآمد سرانه در کل جهان را به خود اختصاص دهد.
در این سو و در ایران، تأسیسات و فازهای پارس جنوبی مستقر شده است که کارشان همانند تاسیسات مشابه قطری، استخراج گاز میدان مشترک است.
تا قبل از تحریم های هسته ای، ایران نیز مانند قطر از توان فنی و سرمایه گذاری بین المللی برخوردار بود و تکمیل فازها، طبق برنامه پیش می رفت تا از قطر عقب نیفتیم. فاز ۳ و ۲ را توتال فرانسه با قیمت ۲ میلیارد دلار در ۲ سال ساخت و تحویل ایران داد و هم اکنون، سال هاست که ایران از همین فاز، میلیاردها دلار درآمدزایی می کند.
اما با شروع تحریم ها، شرکت های معتبر و دارای فناوری روز، از ایران رفتند. شرکت های داخلی نیز برای ساخت فازهای بعدی، با مشکلات فنی و مالی متعددی رو به رو بودند به گونه ای که گاه به خاطر چند قطعه، کل پروژه یک فاز مدت ها به تعویق می افتاد.
قطعات به طور قاچاقی وارد می شدند. یک بار یکی از مسوولان از پارس جنوبی بازدید کرد و عکس هایش در رسانه ها منتشر شد. در آن عکس ها مشخص شد که برخی قطعات از یک شرکت خارجی تهیه شده است. لابی ضد ایرانی، به استناد همان عکس ها، سراغ آن شرکت رفت و مانع از ادامه همکاری اش با ایران شد.
قطعات خریداری شده برای فازهای پارس جنوبی، با چند برابر قیمت به دست ایران می رسید؛ آن هم بدون گارانتی و نصب و خدمات پس از فروش. حتی در مواردی، تعیین اصالت کالا هم میسر نبود که آیا این قطعه واقعاً آلمانی است یا واسطه ها از چین خریده اند و به اسم قطعه آلمانی، به چند برابر قیمت به ایران فروخته اند، چرا که امکان استعلام هم وجود نداشت.
بدین ترتیب، فازهای ایرانی پارس جنوبی، با بیش از ۴-۳ برابر قیمت واقعی و در زمانی ۳-۲ برابر طولانی تر از موعد طبیعی ساخته شدند و این در حالی بود که هر یک روز تعویق در تکمیل پارس جنوبی، مترادف میلیون ها دلار ضرر برای ایران و سود خالص برای قطر است.
اکنون بعد از سال ها و به لطف برجام، ایران توانسته است “توتال” ، یکی از غول های نفت و پتروشیمی جهان را به پارس جنوبی بازگرداند تا بلکه با سرعت دادن به روند تکمیل فازهای باقی مانده، بخشی از عقب ماندگی های چند سال گذشته، جبران شود.
سه دلیل دلواپسان و کاسبان تحریم برای نگرانی از حضور توتال در ایران
برخی در داخل کشور، عزم شان جزم است که نبینند و نشنوند و نفهمند. گویا دستور دارند با همه اقدامات دولت روحانی مخالفت کنند و کارهای خوب را بد جلوه دهند.
روحانی، زنگنه، ظریف و همکاران شان توانسته اند بعد از سال ها، با آوردن توتال فرانسه -که از بزرگ ترین برندهای صنعت پتروشیمی جهان است- پارس جنوبی را به تکنولوژی روز جهان متصل کنند.
از این رویداد، دو گروه ناراحت اند؛ یکی قطر است که تا کنون خیالش راحت بود که ایران، حالا حالاها نمی تواند قد علم کند و باید با تکنولوژی قدیمی و با کندی، فازهایش را پیش ببرد.
گروه دیگر، دلواپسان و کاسبان تحریم هستند. حضور توتال و نظایر آن در ایران، چند نتیجه دارد که هر چند برای کشور خوب است ولی حال دلواپسان را بد می کند:
۱ – حضور توتال، رشد پارس جنوبی را تسریع می کند، درآمد کشور را بالا می برد، اشتغالزایی می کند، تکنولوژی را به داخل می آورد و در نهایت منجر به افزایش رشد اقتصادی کشور می شود. موفقیت دولت روحانی، هرگز خوشایند کسانی نیست که تمام تلاش آنها، به شکست کشاندن او و راهیابی به نهاد ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ است.
۲ – آمدن توتال، راه را برای حضور شرکت های معتبر دیگر جهان در ایران -چه در نفت و گاز و چه در سایر حوزه ها- باز می کند.
برخی شرکت ها در سطح جهانی، بسیار شاخص هستند و حضور یا عدم حضورشان در یک کشور می تواند به سایرین نیز خط دهی کند. توتال یکی از این شرکت هاست.
با آمدن شرکت های معتبر جهانی، دلالال و کاسبان تحریم نخواهند توانست یکه تازی کنند و یک شبه راه صدساله بپیمایند.
۳ – کار با تکنولوژی بالا، سرعت زیاد و قیمت پایین، امکان مقایسه را فراهم می کند. خیلی ها نگران چنین مقایسه ای هستند.
از بزرگ آنگولا تا توتال فرانسه!
دلواپسانی که این روزها، علیه توافق ایران و توتال سم پاشی می کنند، گویا یادشان رفته است که دولت محبوب شان، برای توسعه پارس جنوبی، دست به دامن شرکت های آنگولایی و هندی شده بود.
کسانی که امروز گریبان پاره می کنند که چرا در این قرار داد، سهم توتال ۵۰.۱ درصد است، چرا وقتی شرکت ملی نفت ایران به آنگولایی ها و هندی ها پیشنهاد ۶۰ درصدی می داد سکوت کرده بودند؟ حال بماند تفاوت تکنولوژی امروز فرانسه با تکنولوژی ۸ سال قبل آنگولا و هند!
آیا از نظر آقایان اگر ایران با شرکت آنگولایی “سان آنگول آنگولا” و شرکت های هندی او.ان.جی.سی” و “هندوجا” همکاری کند خوب و افتخار آفرین است ولی همکاری با یکی از برترین شرکت های نفت و گاز جهان و بهره مندی از تکنولوژی روز جهان، باعث دل آشوب می شود؟!
جالب اینجاست که همان شرکت های آفریقایی و هندی هم در ایران نماندند و هنگام ترک شان نیز در داخل نوشتند که فلان شرکت “بزرگ” ایران را ترک کرد ولی الان از حضور توتال در ایران، غمگین شده اند!
قضیه این دولت و آن دولت نیست؛ قضیه منافع ملی ایران است و قطری که بعد از برجام، مجدداً برای افزایش برداشت از میدان مشترک گازی، برنامه ریزی کرده است.
ما اگر از شرکت های بزرگ برای سرمایه گذاری مالی و فنی در پارس جنوبی دعوت نکنیم، نه تنها از درآمد گازی در دهه های آینده محروم می مانیم بلکه ذخایر تکرار نشدنی پارس جنوبی را به قطری ها تقدیم می کنیم. فهمیدن این، کار سختی نیست.
دیدگاه