رمزگشایی استیضاح شهردار تنها دو ماه مانده به پایان عمر شورای چهارم
وقتی پازل رفتاری شورای چهارم و اعضای مخالف را کنار یکدیگر میچینیم، به این نتیجه میرسیم که بحث بر سر ضعف مدیریتی و عملکرد شهردار نیست بلکه بحث تنها و تنها بر سرِ نبودن ثابتقدم است.
رشت از قدیم الایام شهر اولینها بوده است. اما وقتی به آمار این اولینها خوب نگاه میکنیم، غالب این اولینها به پیش از ۱۳۰۰ یا نهایتاً یک دهه بعد از آن مربوط میشود. البته طی سالهای اخیر مسئولینی بودهاند که برای ثبت رکوردهای جدید از هیچ تلاشی مضایقه نکردند؛ مثل همین بیشترین تعداد استیضاح در یک دوره ی شورا یا حتی با کلاس تر از آن، برگزاری جلسه استیضاح تنها دو ماه مانده تا پایان دوره ی کاری آن.
جلسه طرح سوال از شهردار با یک سری سوالات تکراری و قانع نشدن یک سری از اعضا در حالیکه عمر شورای چهارم تقریباً به سر آمده، به حدی عجیب و بحث برانگیز است که کار هرگونه تحلیلی را دشوار میکند. هرچند رفتارهای غیرعقلایی در این دوره را کم شاهد نبودیم و جلسه طرح سوال روز سه شنبه آخرین شاهکار شورای چهارم بود که موجب شد شهردار رشت از صرافت توسعه دست بردارد و برود اما این موضوع نباید ما را به رفتارهای هیجانی و نقدهای دور از انصاف وادار کند.
واقعیت این است که شورای چهارم با بالاترین سطح حواشی، آنقدرها هم عملکرد نامطلوبی نداشت و کلنگ بسیاری از پروژه های زیرساختی و توسعه ای شهر در همین دوره بر زمین نشست اما از این نکته نمیتوان گذشت که بسیاری از رفتارهای غیر عقلایی، مناقشات گروهی و شکسته شدن بسیاری از قبح ها در همین مدت اخیر نهادینه شد.
عدهی معدودی در شورا بودند که تمام توان و تلاش خود را در دو سال گذشته صرف استیضاح شهردار رشت کردند اما هر بار نسبت به قبل ناموفق تر بودند. حتی یک بار هم که به نظر میرسید دارند به نتیجهی مطلوب خود نزدیک میشوند، موج مردمی در حمایت از ثابت قدم بلند شد و راه آنها را بست.
اما حالا که روزهای آخر شورای چهارم فرا رسیده به نظر میرسد شکست دادن شهردار رشت به مهمترین هدف و دغدغه ی تعدادی از اعضا بدل شده و گویا این عده میخواهند آخرین شانس خود را با آخرین تیری که در دست دارند، امتحان کنند.
هرچند با نگاهی به آرای «قانع نشدم» که هفت عدد است میتوان پیش بینی کرد که این استیضاح هرگز رای نخواهد آورد و باز هم شکست دیگری را در کارنامه این عده از قانعنشدگان ثبت خواهد کرد اما نکتهی قابل تامل اینجاست که چرا شهردار رشت، با وجود اینکه میداند ۷ عدد رای مخالف برای استیضاح او کافی نیست، شرایط موجود را برای ادامه کار میسر نمیداند؟
پاسخ این سوال را باید در رفتار تعدادی از اعضای شورا جست که طی دو سال گذشته زمین و زمان نتوانستهاند آنها را قانع کنند و به نظر میرسد، برگزاری جلسات طرح سوال فقط و فقط یک نمایش تشریفاتی و بازی با شعور عمومی است زیرا بدیهی است کسی که خود را به خواب زده را نمیشود، بیدار کرد.
هرچند در این شهر به حدی جلسات استیضاح برگزار شده که تمام شهروندان قانون آن را از بر شدهاند اما برای ذکر نکتهای لازم است نگاه دوبارهای به نحوه قانون استیضاح شهرداران داشته باشیم.
چنانچه یک یا چند نفر از اعضای شورای شهر به عملکرد شهردار یا ضعف مدیریت اعتراض یا ایرادی داشته باشند ابتدا توسط رئیس شورا موارد را به صورت مکتوب به شهردار تذکر میدهند. در صورت عدم رعایت مفاد مورد تذکر و اصرار اعضای معترض موضوع به صورت سؤال مطرح میشود که شهردار باید در شورا حاضر شود و به سؤال مطرح شده پاسخ دهد. پس از ارائه پاسخ، اعضای شورا باید بنشینند و به قانعکننده بودن یا نبودن آن رای دهند.
اما دو نکته جالب در جلسه طرح سوال روز سهشنبه وجود دارد که بسیار قابل تامل است و شاید بتواند ما را به پاسخ درست برساند. نکته اول این است که باقری خطیبانی با ورود شهردار از صحن شورا خارج میشود و پس از اینکه پاسخهای شهردار به اتمام میرسد و شورا را ترک میکند، خطیبانی به صحن برمیگردد و در رای گیری شرکت میکند و رای به قانع نشدن میدهد. اما مسئله اینجاست که این عضو شورا اصلاً در زمان توضیحات شهردار در صحن حضور نداشته تا بتواند قانع شود یا نشود. همین نکته کافیست تا عمق فاجعه و سطح لجبازی اعضای مخالف را نشان دهد که آنها هدفی جز استیضاح دنبال نمیکنند و اساساً دنبال جوابی برای سوالهای تکراری خود که بارها پیش از این به آنها پاسخ داده شده، نیستند.
نکته دوم این است که معمولاً رای اعضاء به صورت مخفی داده میشود و بعد از اعلام آراء در صورتی که اعضا تمایل داشته باشند، میگویند رایشان چه بوده است. اما در جلسه اخیر، خبرنگاران حاضر در جلسه شاهد بودند که حجت جذب دو رای قانع نشدم یکی به جای خود و دیگری به جای امیرحسین علوی که خود در جلسه حضور داشت، تسلیم شورا کرد. این حرکت هم نشان میدهد که این دو هم پیش از تشکیل این جلسه حتی میدانستند که قرار نیست قانع شوند و آنقدری برای تشکیل جلسهی استیضاح عجله داشتند که به جای یکدیگر هم رای دهند.
برآیند رفتار قانعنشدگان در دو سال گذشته ما را به این نتیجه میرساند که متاسفانه شهر و منافع عمومی بازیچهی سیاستبازی، لجبازی و اختلافات شخصی شده است. متاسفانه وقتی به دو سال گذشته نگاهی میاندازیم، میبینیم که این اسامی به جای اینکه بواسطهی طرحها و برنامههای مختلف توسعهای شهر در عرصه حضور پیدا کنند، در زمان استیضاح شهردار حضورشان پررنگ بوده است.
وقتی پازل رفتاری شورای چهارم و اعضای مخالف را کنار یکدیگر میچینیم، به این نتیجه میرسیم که بحث بر سر ضعف مدیریتی و عملکرد شهردار نیست بلکه بحث تنها و تنها بر سرِ نبودن ثابتقدم است. زیرا اگر مسئله بر سر عملکرد مدیریت شهری و منافع شهر بود، قطعاً بحث استیضاح مطرح نمیشد با توجه به اینکه تنها دو ماه تا پایان دورهی کاری شورا باقی مانده و استیضاح شهردار نمیتواند نتیجهای جز هدر رفت انرژی، کشتن زمان و بلاتکلیفی شهر در مدت باقی مانده داشته باشد.
بنابراین بدیهی است که هیچ شهرداری در فضایی که اختلافات شخصی و لجبازی حاکم است و میخواهد با بهانهجوییهای متعدد و نخنما در توان اجرایی و پویایی شهر خلل وارد کند، نتواند و نخواهد کار کند.
نادر رضامنش
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه