دکتر نوبخت و بدخواهان او !

یکی از شاعران عرب می گوید،《ان الخیار من القبایل واحد …》یعنی، همواره در هر جمع و جمعیتی، یک انسان قابل وجود دارد. مردم این سامان و بلکه ایران سرفراز در چالش های پیشرو چند دهه اخیر ،دکتر نوبخت را شناختند و این هم به جهت شخصیت متین و معتدل وی می با شد و هم به لحاظ هزینه های گران و کلانی ست که دکتر برای تعمیق گفتمان توسعه و اعتدال انجام داده و هم به سبب نقش استراتژک و راهبردی ایشان در صلاح و معاش آینده ایران است خدمات مستمر دکتر نوبخت در پیشبرد زیر ساخت های توسعه به هیچ وجه قابل کتمان و انکار نیست،آنان که منکرند بگو روبرو کنند!
درگرماگرم ایام رسمی فعالیت های نامزدهای ریاست جمهوری،مستر زیبا کلام در اقدامی پریش در دانشگاه گیلان، هفواتی را درباره دکتر نوبخت مطرح نمودند و اتهاماتی را به او نسبت دادند که موجب اعجاب و اعراض بنده و سایر دوستان نسبت به این استاد جنجال گرا شد! البته حقیر در سخنرانی که همان شب در ستاد اعتدالیون رشت داشتم، تعریضی بر این گونه از قضاوت های غیرمسئولانه نمودم و بسط آن را درآن زمان به مصلحت ندانستم تا اینکه بعدا دریافتم که شوربختانه جریان خزنده نفی ناجوانمردانه، نه نقد دلسوزانه دکتر نوبخت را گویا سر باز ایستادن نیست!

اینکه چرامخالفان دکتر نوبخت برای تحقق ترفندهای خود و نهایتا جهت از صحنه خارج نمودن وی از کابینه آینده، متشبث به زیبا کلام گشته و او را به استخدام خود درآورده و از خیل پیغمبران جرجیس را بر کشیده اند، ظاهرا حاجت تقریر وبیان این همه نیست!
چرا که نوع منش و کنش هجومی زیبا کلام که در اکثر مواقع به نازیبایی در کلام و رفتار می گراید ،شهره شهر است!
به یاد دارم که در اواخر کار دولت اصلاحات روزی مهندس بهزاد نبوی به رشت عزم سفر نمود و من در گوشه ای پرسشی از ایشان در مورد زیبا کلام و عقبه، کارکتر وکارکرد او پرسیدم؟ بهزاد در پاسخ چیز عجیبی به من گفت که در آن پاسخ غیر منتظره، مدتی مدید مبهوت مانده بودم! حالا اینکه آن پاسخ چه بود و به چه نکته ی اشاره ای داشت، بماند که در خانه اگر کس است یک حرف بس است!
وقتی جفایی صورت می گیرد و دفاع از پدیده ای الزام آور میشود،قرار نیست به این بهانه ما از شخص یا شخصیتی کیش شخصیت برپا نماییم و او را فراتر و فراختر از نقد و ارزیابی بنشانیم! اما و هزار اما از سوی دیگر قرار و ادب قدرت نیز اقتضاء دارد خدمت و حرمت خدمتگذاران جامعه را به جد پاس نگهداریم و به جای هوچیگری و انتقام اندیشی و گفتار و رفتارهای پرخاشگرایانه هیستریک، بسی مدلل و منصفانه به آنالیز علمی و واقعی قضایا و زوایای امر بپردازیم، اینکه دقیقا در ایامی که همه حملات و ضربات سازمان یافته راست گرایان کج اندیش و بد کردار متوجه رییس جمهور و جبهه مردان باوفایش است، بیاییم در حضور دوستان دکتر نوبخت آن هم در محیط علم و دانشگاه به عنوان استاد دانشگاه حرف های پرت و بی ربط بزنیم شاید دون شان آدمی مانند زیبا کلام است! مگر نگفته اند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!؟
اگر این گونه رفتارهای ناسنجیده حماقت تلقی نمیشود، پس چه چیز حماقت تلقی میشود!؟ به نظر می آید ایشان با این حرف های خلاف واقع نه تنها خدمتی به رییس جمهور و جریان اصلاح و اعتدال نکرده و نمی کند! بلکه در غایت با تخریب و خرابکاری خود خدمتی شایان به جناح راست افراطی می نمایند! باید به استاد خطیب علوم سیاسی گفت، لطفا ببینید چه چیزی را با چه مستنداتی در کجا،چگونه و با چه نیت و هدفی اقامه می کنید؟! به تعبیر مولانا:

حیله های تیره اندر داوری
پیش بینایان چرا می آوری!

افراد امتحان داده را دوباره در محک امتحان نهادن جز ندامت و عقوبت نتیجه ای ندارد! فرضا اگر نقش دکتر نوبخت در تاسیس و تحکیم جریان اصلاح و اعتدال بیش از جنابعالی و محرکین پشت پرده شما نباشد، قطعا کمتر نیست با این تبصره که دکتر نوبخت در کنار قدرت تحلیل و هنر ترویج آموزه های گفتمان نظری اصلاح و اعتدال، از پیشنه و پشتوانه مستند و محکم اجرایی و عملیاتی هم برخوردار است که شما و همگنان کم لطفتان از آن حظ و سهمی ندارید! آنکه شنعت می زند بر ساحل است!
در همه این سالهای پر فراز و نشیب و در بستر تلخ کامی های رفته بر دولت اعتدال این دکتر نوبخت و امثال او بوده اند که شانه به شانه و گام به گام دکتر روحانی عزیز جلو رفته اند. آیا اکنون بجای سپاس و دست مریزاد باید آمد پنهان و آشکار همه توپ خانه ها را علیه ایشان روشن کنیم چنین روندی جز ماموریتی برای… چه معنا و ترجمانی می تواند با خود به همراه داشته باشد!؟ بی تردید دکتر نوبخت از مشی و بخت مبتنی بر صداقت و صراحت و شجاعت برخوردار است و لذا باید هزینه های این مولفه های گرانقدر وجودی خود را بپردازد، چنانکه همه رادمردان تاریخ معاصر از چنین مناهج و ممشای رفته اند و از حماقت ها و شرار ت های این و آن بخود در نپیچیده و ترک وظیفه ننموده اند!

که فضل و اقبال رایگان نیست! جریان اصلاح و اعتدال نه در استان گیلان بلکه در هر جای این کشور پرحماسه کار سترگ چهره های چون دکتر نوبخت را می بیند و از صمیم قلب آن را قدر می گذارد صادق زیبا کلام هم بهتر است بجای بدخواهی هم آواز شدن با جناح راست رادیکال و افتادن در دامچاله های امحاء دکتر نوبخت، صادقانه قدری به خود آید و بیش از این دل حامیان تدبیر و امید را از دست یاس پراکنی ها و بی تدبیرهای خود خونین نکند! تا جایی که دکترنوبخت را می شناسم با فرصت های رشد و توسعه آشناست، او راه برون رفت از مشکلات جامعه را از روی علم و درایت می داند و تجارب سازنده ای در انبان خود دارد، شگفت انگیز است کسانی که واجد هیچ تجربه و رهیافتی نبوده و نیستند و به تعبیر امام راحل حتی عرضه اداره یک نانوایی را ندارند بر چنین شخصیتی خرده می گیرد! تحقیقا این بزرگمرد گیلانی، بیدی نیست که با هر بادی بلرزد! چرا که می داند هرکه از بادی بلرزد او خسی ست! دکتر نوبخت با نجابت و متانت و مناعت طبع خود، وقت و وقعی به چنین شذوذاتی نمی نهد و البته از نقد معیار و راهبردی استقبال و استفاده می کند و آنرا در واقع فرصت می داند نه تهدید! نقدی که درسرشت خود، سبب ساز وحدت،کار و خدمت باشد. اصلاح طلبان به درستی می دانند که دکتر نوبخت سرمایه ای نیست که گزاف و آسان به اینجا و در دست ما رسیده باشد! در تلاطمات روزگار صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را، که رجلی موفق و کارآمد و پرنجابت چون او پای کار بیاید و چون بنیانی مرصوص بایستد و لذا دوستان صمیم و قدیم او یک دل و یک رای در مقابل هر یاوه ای، باهم می سرایند:

گر بدی گفت حریفی و رفیقی رنجید.
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم!

سید حجت مهدوی سعیدی( عضو هیات علمی دانشگاه)

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.