با سیاسی شدن شورا مخالفم | بیثباتی مدیریتی در هر عرصهای آفت است
. به نظر من نباید محیط را از نظر روانی برای یک شهردار اینقدر تنگ و باریک کنید که ناگزیر او اشتباهات سخت و سهوی کند یا برود خودزنی کند یا اینکه ناچار شود عناد را با عناد پاسخ دهد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا از عمر شورای چهارم تنها دو ماه باقی مانده است و اعضای شورای پنجم اکنون آماده میشوند تا کرسیهای خود را از نمایندگان قبلی تحویل بگیرند. انتخابات پنجمین دوره شورا را شاید باید نقطهی عطفی در انتخاباتهای رشت قلمداد کرد؛ از این حیث که هم انتخابات پرشوری را پشت سر گذاشتیم و هم به نظر میرسد انتخابی عقلانی و بر اساس معیارهای درستتر از سوی شهروندان رقم خورد که حاصل آن ورود افرادی با تجربه با تخصصهای مختلف به پارلمان شهری بود. یکی از این افراد جلالالدین محمد شکریه است که به عنوان نمایندهی اصناف در شورای پنجم حضور خواهد داشت. با توجه به اینکه ما در شهر رشت با ازدیاد اقتصاد خرد مواجه هستیم که جمعیت قابل توجهی را تشکیل میدهند و نه تنها در شهر تاثیرگذار هستند بلکه تصمیمات شورا نیز مستقیم و غیر مستقیم بر سرنوشت آنها تاثیرگذار است. به همین دلیل در ادوار گذشته، جای خالی نمایندهای از این قشر در پارلمان شهری احساس میشد تا هم از منافع این قشر دفاع کند هم نقشی تسهیلگری در مدیریت شهری داشته باشد. جلالالدین محمد شکریه ۶ دوره نائب رئیس اول اتاق اصناف کشور و رئیس اتاق اصناف گیلان است و طراح تشکیل اتاق اصناف ایران و تدوینگر اصلی شیوهنامه آن است. او به دلیل سابقهی ۳۰ ساله در اتاق اصناف گیلان و کشور تجربه زیادی در کار تشکیلاتی و شورایی دارد و به نظر میرسد با وجود او در شورای پنجم بخشی از دغدغههایی که در ادوار گذشته وجود داشته، مرتفع شود. وقتی سراغ شکریه رفتم نگران دکتر ثابت قدم بود. می گفت باید عصبانیتش را بیشتر کنترل کند. با این منتخب مردم در پنجمین دوره شورا درباره ارزیابیاش از ترکیب شورای پنجم، عملکرد شورای چهارم و پیشبینی او از آینده به گفت و گو نشستیم که در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از ترکیب شورای پنجم چطور است. فکر میکنید ترکیب شورای پنجم در مقایسه با شورای چهارم بهتر است یا نه؟
پیش از هر چیز جا دارد از مردم فهیم بابت حضور پرشورشان پای صندوقهای رای تشکر کنم. همچنین از تمام کاندیداهای محترم که تنور انتخابات را داغ کردند جای سپاس دارد. در اینجا برنده و بازنده مفهوم و معنایی ندارد؛ همهی ما هموطن هستیم و در راستای یک هدف مشترک قدم به عرصه گذاشتیم و رقابتها باید جایش را به رفاقتها بدهد. حتی من اعتقاد دارم دوستانی که برنامههای مدونی داشتند، در صورت تمایل باید این برنامهها را به دبیرخانه شورا بدهند تا شهر از این ظرفیتها بهرهمند شود.
اما در مورد سوال شما باید عرض کنم به عقیده من ترکیب فعلی اعضای شورا، ترکیب کارآمدی است؛ دوستانی هستند که سابقهی کار اجرایی دارند. در این میان افرادی هستند که شهردار بودند، نماینده مجلس بودند، فرماندار بودند، شهردار منطقه بودند و همین نکته نشان میدهد اکثراً سابقهی کار اجرایی و مدیریتی دارند. از برآیند این تجارب که تخصصهای مختلفی در بین آن هست، میتوان استفاده و بهرهی لازم را برد.
اعتقاد من این است که شورا به هیچ وجه نباید سیاسی شود. ترکیب شورا باید یک ترکیب اجرایی، عمرانی، اقتصادی، فرهنگی باشد و از سیاستورزی دست بردارد. کار سیاسی مخصوص دستگاه ذیربط خودش است. در اینجا مردم به ما رای دادند تا شهری رو به رشت، آباد و به سمت توسعه داشته داشته باشند. بنابراین ما باید از تمام ظرفیتها استفاده کنیم. بنده مطمئن هستم جو شورا اگر جو آرامی باشد، خود به خود کسانی که طرح و برنامه دارند، به صورت خودجوش به سمت شورا و شهرداری خواهد آمد. اگر جو شورا آرام باشد، خود سرمایهگذار پای کار خواهد آمد به جای اینکه شما به دنبال سرمایهگذار بروید.
یکی از آسیبهایی که به عقیدهی بسیاری در شورای چهارم وجود داشت، انشقاق بیش از حد بین اعضای این دوره بود. به نظر شما با وجود ترکیب فعلی، شورای پنجم با چنین آسیبهایی روبرو نخواهد بود؟
اعضای شورای چهارم زحمت و تلاش بسیاری داشتند که جای تقدیر و تشکر دارد اما تا حدود زیادی آن اتحاد و انسجام مورد نظر که لازمهی کار شورا است، در این دوره حاکم نبود. اگر گاهی اوقات شیخوخیت در شورا جاری میشد و کسی بود که میتوانست جو را به دست بگیرد و این اتحاد را حاکم کند، شاهد عملکرد به مراتب بهتری از آنچه امروز شاهد هستیم، بودیم. ضمن اینکه ما معتقدیم در شهر قدمهای بزرگی برداشته شده و اقدامات تاثیرگذاری صورت گرفته است. به هرحال هیچ کاری تمام و کمال نمیشود؛ هیچ عملکردی بدون نقد نمیشود. ما باید بین نقد و عناد تفاوت قائل شویم. آدم باید این شجاعت را داشته باشد حتی اگر دشمنش کار مثبتی انجام داد، چشمش را نبندد و نکات مثبت را بگوید. به هرحال همهی ما در اینجا همشهری و هموطن هستیم؛ ما دشمن یکدیگر نیستیم و نباید بخاطر اختلاف سلایق، خوبیها و اقدامات مثبت را نادیده بگیریم. همه چیز را نباید سیاه داد، همانطور که همه چیز را نباید سفید دید. ما باید این هنرمندی را داشته باشیم که کار خوب را تشویق کنیم، باعث ارتقای نقاط مثبت شویم و جلوی نقاط منفی را بگیریم. کارِ شورایی کردن، گذشت و ایثار نیاز دارد. گاهی اوقات نیاز است آدم از آنچه که احساس میکند حقش است، بگذرد تا جمع به یک اجماع برسد. وقتی جمع به اجماع رسید؛ وقتی شما دو تا انتقاد هم کنید، طرف با دل و جان میپذیرد. اگر از منیتها عبور کنیم، اگر درست صحبت کنیم و دست به تخریب یکدیگر نزنیم، آنوقت میشود انتقاد کرد و این انتقاد هم انتقاد سازنده تلقی میشود و مورد قبول همه خواهد بود. اما در غیر این صورت، حتی انتقاد سازنده هم داشته باشید، نه تنها تاثیرگذار نخواهد بود بلکه به عنوان عناد تلقی خواهد شد.
در شورای چهارم ما تغییر شهرداران و استیضاحهای متعدد را تجربه کردیم. به نظر شما این مسئله مخل آرامش شهر و آسیبزننده به اعتماد عمومی نبود؟ شما در شورای پنجم در این مورد به خصوص چه سیاستی را اتخاذ خواهید کرد؟
صد در صد آسیب میزند. ببینید اگر عرصه مدیریتی را در فوتبال بخواهیم مثال بزنیم، بارها دیدهایم که تیمهای اروپایی با یک مربی در تورنمنت مهمی شرکت کرده و حذف شدهاند اما به جای اینکه او را اخراج کنند، اعتماد کردند و فرصت دوبارهای دادند تا کار خود را طبق برنامههایش انجام دهد. بعد میبینیم همان تیم با آن مربی، بازگشت شکوهمندانهای دارد و به هدفش میرسد. شاید این قیاس، یک قیاس معالفارق باشد اما این مسئله بدیهی است که بیثباتی مدیریتی در هر عرصهای آفت است.
من به شخصه تلاش خواهم کرد که شورای پنجم از نظر اجماع فکری، اقناع فکری، حفظ حرمتها و جایگاهها با مشکلات این چنینی روبرو نباشد. من اگر به یک نماینده توهین کنم، به آرای مردم توهین کردهام. حتی اگر به شهردار توهین کنم، از آنجایی که شهردار رای نیابتی از مردم دارد، بنابراین باز هم مقابل آرای مردم ایستادهام و حتی به خرد جمعی که شهردار را انتخاب کرده بی اعتناء بودهام. ما وقتی اعتقاد داریم رشت یک شهر فرهنگی و خلاق است نباید با چنین مسائلی روبرو باشیم. اینها حجاب راه ما است. این مسائل مانع و سرعتگیر توسعه شهر است. اگر بخواهیم مته بر خشخاش بگذاریم و همه چیز را با ذرهبین دنبال کنیم، بدون شک مشکلات زیادی به وجود میآید و شهر از پویایی و حرکت میافتد. من همین الان اگر بخواهم در تشکیلات خودم ریزبین شوم و مته بر خشخاش بگذارم، شاید دهها مشکل بیرون بیاورم. شما اگر بخواهید روی تشکیلات ما زوم کنید، حتماً دهها مشکل بیرون میآورید. فقط دستگاه الهی و دستگاه خلقت است که بری از هر اشکالی است. باید استعداد و ظرفیت بخشش را داشته باشیم. کار اجرایی بدون اشکال نمیشود. مسائل را از اول باید بنشینیم، به نقطه نظرات مشترک برسیم، چارچوب معینی پیشبینی کنیم تا در ادامه راه به مشکل برنخوریم.
یعنی این ثبات که به حلقهی مفقوده شهر ما بدل شده است، به نظر شما لازمهی کار مدیریت شهری است؟
صد در صد. به نظر من نباید محیط را از نظر روانی برای یک شهردار اینقدر تنگ و باریک کنید که ناگزیر او اشتباهات سخت و سهوی کند یا برود خودزنی کند یا اینکه ناچار شود عناد را با عناد پاسخ دهد. به هرحال شهردار هم مثل همهی ما انسان است. ما این تکلیف را داریم و این حق را نداریم که شهر را به سمت بیثباتی سوق دهیم. ما رای را از مردم گرفتیم؛ مردم این رای را برای چه چیزی به اعضای شورا دادند؟ مطمئناً برای آبادانی شهر، ارتقای سطح کیفی شهر، ارتقای نشاط اجتماعی و سرمایه اجتماعی، اشتغالزایی و رفاه بیشتر داده است. ما شعار میدهیم «شهر ما، خانهی ما». شما وقتی به خانه میروید، دوست دارید آرامش باشد یا دائم جنگ روانی حاکم باشد؟ بدون شک دنبال آرامش هستید و همین مسئله در مورد شهر هم صدق میکند. ضمن اینکه ما مدعی هستیم که یک شهر فرهنگی هستیم و ادعای فرهنگ داریم. ما نمیتواند دایهدار فرهنگ در حرف باشیم بلکه باید این غنای فرهنگی را در سطح عمل و رفتار و ادبیات خود نشان دهیم. بنابراین پسنیدیده نیست که عمر و وقت خود را صرف یک سری درگیریها و مناقشات شخصی کنیم. من سعی خواهم کرد در شورای پنجم از تمام ظرفیت و وجود خودم در جهت میل به وحدت و رسیدن به یک جایگاه مثبت و مثالزدنی استفاده کنم تا خدای نکرده چنین حرفهایی بسط پیدا نکند که رشتیها تحمل یکدیگر را در کارهای گروهی ندارند. متاسفانه به دلیل عملکرد گذشته، چنین حرفهایی امروزه مطرح میشود که ما رشتیها در کارهای فردی خوب هستیم اما روحیهی مشارکتی و تعاملی نداریم. من مخالف صد در صد این ادعا هستم و هرگز چنین حرفی را نخواهم پذیرفت. من فکر میکنم اگر کمی آستانهی تحملمان را بالا ببریم به خیلی چیزها دست خواهیم یافت.
نقش تجربهی اعضای شورای پنجم را در برقراری این ثبات چطور ارزیابی میکنید؟
حتماً نقش زیادی دارد. تجارب اجرایی و تجربهی کار شورایی یک شلاق سلوکی است که آدم میخورد و آستانهی تحمل آدم را بالا میبرد. من این شلاق مدیریتی و شلاق سلوک را خوردهام. ۳۲ سال تجربه کار مدیریتی به خصوص مدیریت شورایی شوخی نیست. من همیشه در انتخابات بودم؛ انتخابات شهری، انتخابات استانی، انتخابات اتاق اصناف در کشور و غیره. قبلاً انتخابات اتاق اصناف سالی یک بار بود بعداً شد دو سال یک بار.
متاسفانه عادت بدی در فرهنگ عمومی ما وجود دارد که فکر میکنیم با تخریب دیگری میتوانیم ابراز وجود کنیم. این رفتار در شورای چهارم دیده شد و ممکن است در شورای پنجم هم دیده شود. نظر شما در این مورد چیست؟
مطمئن باشید اگر این تفکر حاکم باشد، سنگ روی سنگ بند نمیشود. شاید بسیاری از ناملایمات محصول این تفکر باشد. شما در کار شورایی به هیچ وجه نمیتوانید تک روی کنید. یک تیم یازده نفره فوتبال را در نظر بگیرید که رو به جلو حرکت دارد؛ تصور کنید اگر ۶ نفر به سمت دروازه حریف یورش ببرد و ۵ نفر به سمت دروازه خودی عقب برود چه اتفاقی میافتد. با این کار قاعدهی بازی رعایت نمیشود. وقتی من میگویم گرایش سیاسی آفت شورا محسوب میشود به این دلیل است که جلوی اتحاد و همسویی در راستای اهداف مشترک را میگیرد. الان در سطح رسانهها میبینیم که شورای ما را به چند طیف اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل دستهبندی کردهاند. من از این تریبون استفاده میکنم و صراحتاً میگویم، هرکدام از این طیفها تفکر درست، تفکر واقعگرایانه و در جهت منافع عمومی داشته باشد، رای من را خواهد داشت. هنر شورا در اجماع است. حتی قرآن به شورایی فکر کردن و شورایی عمل کردن توصیه میکند. ما نمیتوانیم دغدغهی ورود به شورا را داشته باشیم اما رفتار غیرشورایی از خود بروز دهیم. ما اگر شورایی بیاندیشیم، آسیب نخواهیم دید. در همین تفکر شورایی، نقاط آسیب مشخص میشود و میتوان برای آن راهکار درست اندیشید. اگر قرار بر خرد جمعی نباشد که دیگر لزوم تشکیل شورا معنی نداشت. میگفتند مردم یک نفر را به عنوان رئیس شورا انتخاب کنند، او هم صبح یک نفر را به عنوان شهردار انتخاب کند و بعدازظهر او را بردارد.
البته الان هم فرق چندانی نمیکند؟
ما در این چند سال خیلی شهردار عوض کردیم و به نوعی در این زمینه رکورد داریم. من بازهم مجبورم از فوتبال مثال بزنم. بسیاری از تیمهایی که از دسته یک و دو نمیتوانند بالا بیایند بخاطر تعویض مربیهای پشت سر هم است. تیمهای پایهاش شکل نمیگیرد، تیمهای جوانان، نوجوانان و امیدش ساختار درستی پیدا نمیکند و تیم بزرگسالانش هم همیشه از این مسئله آسیب میبیند.
شما به عنوان یک شهروند نه به عنوان عضو شورا، استیضاح شهردار را تنها دو ماه مانده به پایان دوره شورا، منطقی میدانید؟
اجازه بدهید من این سوال را پاسخ ندهم. چون هر پاسخی بدهم، به دوستان و همکاران ما در شورای چهارم بر میخورد.
عملکرد آقای ثابتقدم را چطور ارزیابی میکنید؟
من پیش از این هم گفتم، آقای ثابتقدم نکات مثبت بسیاری داشته و قدمهای بزرگی را برداشته است. در برخی از موارد هم به ایشان نقد دارم. همانطور که گفتم هیچ کار اجرایی بدون نقد امکانپذیر نیست. اما در کل ایشان برای رشت بسیار زحمت کشیدند و هیچکس زحمات ایشان را نمیتواند منکر شود. اگر شورای چهارم به تواناییها و قابلیتهای آقای ثابتقدم شک داشت، هرگز برای بار دوم ایشان را به عنوان شهردار رشت انتخاب نمیکردند.
فکر میکنید شورای پنجم با حاشیهی کمتری روبرو باشد؟
فکر نمیکنم، مطمئن هستم.
دیدگاه