من رشتی اصیل هستم | عشق من به تیم سپیدرود زبانزد است| از هر اتهامی تبرئه شدهام
محمودیان گفت: ما یک خانواده هستیم و عشقمم این است که با تمام وجود و احساساتم فریاد بزنم و با غرور میگویم که رشتی هستم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا یکی از کاندیدایی که در این چند وقت اخیر حواشی زیادی را پیرامون او شاهد بودیم، «محمد محمودیان» بود. او یکی از چهرههای سرشناس و عضو شورای سوم رشت است ولی اکنون به دلیل آذریزبان بودن با هجمههای زیادی مواجه شده است.
-اخیراً شاهد جوی بر علیه شما در فضای مجازی به وجود آمده است که شما قومیتگرا هستید و با رشتیها مخالف هستید. این موضوع صحت دارد؟
اولاً افتخار من این است که متولد رشت هستم، در این شهر مدرسه رفتم. در رشت دانشگاه رفتم. از رشت به جبهه اعزام شدم، بچههایم در رشت به دنیا آمدند و در این شهر زندگی میکنند. من رشتی اصیل هستم. هر کسی که از این حرفها میزند، سوءنیت دارد و هدفی جز ایجاد جو و تخریب ندارد. بنده افتخار میکنم که یک گیلانی و رشتی هستم و تمام زندگیام را برای پیشرفت رشت گذاشتهام. از سوی دیگر افتخار میکنم که آذریزبان هستم. در این شهر سه قومیت زندگی میکند که شامل گیلک، آذری و تالش است. جغرافیای این سه قومیت گیلان است. از آستارا تا انزلی همه آذری صحبت میکنند؛ پس کسی نمیتواند بگوید اینها گیلانی نیستند. گیلانی آذریزبان است، گیلانیِ تالشیزبان است و گیلانیِ گیلک زبان. ۳ تا برادر صدها سال است که با هم دارند زندگی میکنند و هیچ قدرتی، هیچ احدی و هیچ دشمنی نتوانسته بین اینها تفرقه و فاصله بیاندازد. اما امروز شاهد هستیم که از همشهری بودن، از همسایه و برادر بودن خارج شدهاند و از فامیلهای سببی هم گذشته نسبی شدهاند. الان تمام گیلکها را نگاه کنید، با آذریها وصلت کردهاند و یک خانواده شدهاند. ما یک خانواده هستیم و عشقمم این است که با تمام وجود و احساساتم فریاد بزنم و با غرور میگویم که رشتی هستم.
-پس این قضیه که برخی میگویند، در اینجا ترکها همه کاره هستند و رشتیها اکثریت را ندارند را تکذیب میکنید؟
اصلاً بنده چنین کلامی را هرگز بر زبان نیاوردم که آذریها اینگونه هستند و گیلکها آنگونه یا چه کسی اکثریت است و کدام اقلیت. این سه قوم و این سه عزیز گیلانی اصیل هستند و با هم برادرند و سالها در طول تاریخ دوشادوش هم در برابر مسائل و مشکلات مختلف در کنار هم و پشت هم بودهاند. همه ما یک خانوادهایم که داریم شهرمان را آباد میکنیم، چه فرقی میکند که به چه زبانی صحبت کنیم. اولاً قرآن میگوید که همه قومها هیچ فرقی با هم نمیکنند و همه انسانها برابرند. این تقوا است که انسانها را پیش خداوند عزیزتر میکند و آن را هم خداوند میداند و ما نمیدانیم. اندازه و رنگ که تقوا نیست و دیانت را هم خداوند باید قضاوت کند. ما همه برادریم، برابریم و برای عمران و آبادانی شهر تلاش میکنیم که شهر و استانمان را اعتلاء ببخشیم. حرفهایی که میزنند همه دروغ است و به ولله فریاد میزنم که نه گیلک، نه آذری نه تالش هیچ فرقی برای من ندارند. هر ۳ قوم عزیز من هستند با تمام وجود حاضرم فدای این سه قوم شوند. این هم بافت جمعیتی استان گیلان است؛ نه زنجان است، نه همدان است نه تبریز بلکه گیلان عزیز ما است.
-پس شما با رشتیها موضوع ندارید که بر علیهی آنها متحد شوید؟
من با صراحت و با اعتقاد دارم خدمت شما عرض میکنم که من فدای تمام تمام رشتیها هستم از کوچک تا بزرگ از زن تا مرد. من خود رشتی هستم و فدای رشتیها هستم چه آذریزبان باشند، چه گیلکزبان باشند چه تالشیزبان.
-نکته دیگر در مورد هواداران سپیدرود است که اتفاقی برای این تیم پیش آمد و این شبهه به وجود آمد که شاید شما به دلیل آذریزبان بودن، آن علاقه و تعصب را به این تیم نداشته باشید.
من مخالف سرسخت برخی احساسات ناسیونالیستی هستم. من خودم فوتبالیست بودم و در تیم آرسن میناسیان بازی میکردم. افتخار داشتم که سالهای سال دروازهبانی این تیم را کردم و یکی از موفقترین دروازهبانهای دوران خودم بودم. عشق و علاقه و تعصب من نسبت به سپیدرود زبانزد تمام فوتبالیستهایی است که مرا میشناسند. آقای نظرمحمدی که سرمربی سپیدرود است بچه محل من است و در زمانی که ما بازی میکردیم او کودک بود و کنار ما بازی میکرد. تمام زندگی ما سپیدرود بود و عرق من به این تیم زبانزد خاص و عام بود، میتوانید بپرسید. نمیدانم این حرفها از کجا و با چه هدفی در میآید.
-نکته آخر در مورد اینکه مشکلاتی که در شورای سوم پیش آمد. برخی از مخالفان شما سعی میکنند این نکته را پررنگ کنند که در شورای سوم مسائلی از جانب شما پیش آمد. شما در آن زمان برائت گرفتید، درست است؟
ببینید اتهام برای هر شخصی به وجود میآید. مثلاً در یک زمانی شما به یک جرم متهم میشوید اما وقتی میروید پیش قاضی شرع، بررسی میکنند و میبینند شما گناهی ندارید و حکم برائت میگیرید. قاضی تحقیق و تفحص میکند و میفهمد اصلاً شما در مورد این جرم کاری نکردید بنابراین از شما حلالیت میطلبند و از آن اتهام تبرئه میشوید. حکم تبرئه یعنی اینکه شما هیچ جرمی مرتکب نشدید و اثبات بیگناهی شما است. من هم در آن زمان که شورای سوم تخلفاتی داشت، مثل خیلی از افراد به دادگاه رفتم و در آنجا صحبتهای من را شنیدند و مدارک را بررسی کردند و مرا تبرئه کردند. تبرئه بودن من اثبات میکند که من هیچ تخلف و گناهی مرتکب نشدم. یک ذره آبرو داشتم که فدای جمهوری اسلامی. یک زمانی جمهوری اسلامی جان میخواست که جانمان را کف دست گذاشتیم و به جبهه رفتیم حالا هم آبرو میخواهد، آبرو میدهم و فردا هم هر چیزی بخواهد حاضرم تقدیم کنم. چطور پس یک سری به زندان رفتند و ما تبرئه شدیم؟ مگر با من رودربایسی داشتند که مرا آزاد کردند و برخی را زندانی؟ من اگر تخلفی مرتکب شده بودم امروز صلاحیت نمیگرفتم.
دیدگاه