عقلانیت و توسعه؛ اقتصاد مبتنی بر گردشگری و هنر و افزایش بودجه شهرداری
عقلانیت فرهنگی دورنمایی اقتصادی دارد و به نوعی عقلانیت اقتصادی حکم میکند که از توان شهر که سهم عمدهای از آن به فرهنگ و هنر اختصاص دارد، جهت پویایی گردشگری استفاده شود.
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، همانطور که پیش از نیز گفته شده، دو سالی است که اقتصادِ مبتنی گردشگری به عنوان اقتصاد پایه و استراتژی مشخص شهر مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از برنامهها و پروژههای عملیاتی دارد در بستر این دیدگاه اجرایی میشود.
اما پایدار شدن گردشگری وقتی محقق خواهد شد که مبتنی بر ظرفیتها و ارزشهای شهر باشد. بر این مبناست که انواع گردشگری تعریف میشود که میتوان از انواع آن به گردشگری مبتنی بر مکان، گرشگری مبتنی بر موضوع و گردشگری مبتنی بر رویداد اشاره کرد.
رشت از دیرباز به عنوان شهر فرهنگ شهرت داشته و هنر یکی از ویژگیهای این شهر محسوب میشود؛ تا جاییکه گیلان را خاستگاه تئاتر ایران است. در کنار تئاتر، موسیقی و آداب و آئینهای وابسته به موسیقی گیلان که برآمده از فرهنگ و هویت ما است، از ظرفیتهای این شهر به شمار می رود. جنس و ویژگی موسیقی ما به شکلی است که همیشه مورد توجه فارسی زبانان قرار داشته است.
بنابراین هنر مساله ای است که میشود از دل آن رویدادهای بسیاری را تعریف کرد و جشنوارههای متنوعی را به اجرا درآورد، تا به واسطه این رویدادها شاهد حضور گردشگر در شهر باشیم و از این ظرفیت در راستای برندسازی شهری با عنوان شهر جشنواره بهره ببریم.
گردشگری مبتنی بر رویدادها امری تجربه شدهای در دنیا است که اثرات و پیامدهای آن بر کسی پوشیده نیست. به عنوان نمونه میتوان به شهر کن در فرانسه اشاره کرد که به واسطهی فستیوال فیلم کن که سالی یک بار در این شهر کوچک برگزار میشود، توانسته میزبان گردشگران زیادی از سراسر دنیا باشد.
با توجه به اینکه هنر، در رشت سرمایه های بالقوه فراوانی دارد، اگر رویدادهای هنری مبنای برنامههای فرهنگی قرار گیرد، میتواند در چهاچوب فستیوالهای ثابت سالانه با تقویم مشخص و جشنوارههای فصلی با ایجاد تم فرهنگی برای هر فصل مشخص، شاهد حضور گردشگرانی ثابت در فصول ثابت سال بود و تنها به ایام پیک گردشگری توجه نکرد که غالباً شامل گردشگر هدفمند نیست.
گردشگری مبتنی بر رویدادها بدون شک همراه با گردشگر خواهد بود و میتواند گردشگری رشت را به پایداری برساند. طبیعتاً در این شرایط شهرداری میتواند از این رویدادها عوارض بیشتری کسب کند و منابع درآمدی شهر بالا رود. نتیجتاً افزایش منابع درآمدی شهر بودجهی شهر را افزایش میدهد که میتواند منتج به افزایش برنامههای عملیاتی شهر شود. بدیهی است در کنار اینها اشتغال فراهم میشود و هنر و فرهنگ به عنصری اقتصادی تبدیل میشود و در شهر تولید ثروت میکند.
بنابراین عقلانیت فرهنگی دورنمایی اقتصادی دارد و به نوعی عقلانیت اقتصادی حکم میکند که از توان شهر که سهم عمدهای از آن به فرهنگ و هنر اختصاص دارد، جهت پویایی گردشگری استفاده شود.
اما هیچکدام اینها اتفاق نخواهد افتاد اگر تصمیمسازان شهر درک درستی از عقلانیت فرهنگی نداشته باشند و همگام و همسو با برنامههای شهر حرکت نکنند. یکی از لازمههای توسعه داشتن اهداف مشترک در آن جامعه است که در این مورد یکی از مهمترین بخش های جامعه تصمیمسازان در پارلمان شهری هستند. نمیتوان در بستر ایدهی گردشگری مبتنی بر رویدادها برنامهریزی کرد اما وقتی پای اجرا رسید، گفت جشنواره برای مردم نان و آب نمیشود. تصمیم سازان شهر که در این مورد، نمایندگان مردم در پارلمان شهری هستند، می توانند ایده های نویی را ارائه کنند و یا با بخشی از برنامه ها مخالف باشند، اما باید در چارچوب تعریف شده برای اقتصاد شهر و روش عملیاتی آن، که برندسازی در حوزه گردشگری هنر است، همراه شوند. نباید چرخ را از نو اختراع کرد، آن هم چرخ اقتصاد شهر رشت که محصول مطالعات دقیق دانشگاهی است. رشت هنر لازم را دارد فقط باید سیاستگذارانی داشته باشد که هنر و فرهنگ را به آب و نان برای مردم تبدیل کند.
دیدگاه