ارزش هزار تومان ۹۲ امروز ۲۵۰ تومان است
محسن رضایی در این نامه با انتقاد از در پیش گرفته شدن رویکرد و دوگانه جنگ و ضد جنگ، اظهار کرد: رویکرد دوگانه جنگ و ضد جنگِ جنابعالی، اگر شکل دیگری از همان قصه سرهنگ و حقوقدان باشد، باید گفت که این بار، نه تنها کار ساز نخواهد بود، بلکه زیان فراوانی هم در پی خواهد داشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با نگارش نامه ای خطاب به رئیس جمهور، خواستار در پیش گرفتن ادبیات جدیدی در مقابل دولتمردان جدید آمریکا و شخص «دونالد ترامپ» شد و گفت: بی شک، اگر جنابعالی با زبان جدیدی با آقای ترامپ سخن نگویید، ممکن است، رفتار فعلی جنابعالی از سوی حاکمان ایالات متحده، اظهار ضعف، تلقی شده و تصوّر کنند که هر نوع فشاری بر دولت ایران، مؤثر واقع میشود.
محسن رضایی در این نامه با انتقاد از در پیش گرفته شدن رویکرد و دوگانه جنگ و ضد جنگ، اظهار کرد: رویکرد دوگانه جنگ و ضد جنگِ جنابعالی، اگر شکل دیگری از همان قصه سرهنگ و حقوقدان باشد، باید گفت که این بار، نه تنها کار ساز نخواهد بود، بلکه زیان فراوانی هم در پی خواهد داشت؛ چرا ؟ اولا زحمات و تلاش ها و برنامه های شما در مذاکرات با اوباما برای رفع تحریم ها نتوانسته مشکلات اقتصادی را حل کند. ثانیا امروز، طرف شما آقای اوباما نیست و اگر صرفا با شاکله حقوقدانیِ زمان اوباما، با ترامپ رو به رو شوید، ممکن است آنها تصور کنند که فشار به ایران، جواب می دهد و می توانند بدون پیامد و واکنشی هزینه بر از سوی ایران و روی میز مذاکره، حرف خود را به کرسی بنشانند.
متن کامل نامه محسن رضایی خطاب به رئیس جمهور بدین شرح است؛
«بسم الله الرحمن الرحیم
حجتالاسلاموالمسلمین جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
باسلام و تحیّت؛
جنابعالی و جمعی از دوستان شما، چندی قبل، با ادبیات جدیدی از جنگ و ضد جنگ، سخن گفتید، به دلیل خطراتِ استفاده از این نوع ادبیات برای امنیت ملی، مناسب دیدم، برادرانه و دلسوزانه، نکاتی را در قالب مکتوب، یادآور شوم.
با استقرار دولت ترامپ در امریکا و تحرکات اسراییل و عربستان سعودی، شرایط منطقه تغییر کرده و نیازمند مراقبت بیشتری ازسوی دولت شماست. تجربه این ملت نشان داده که هرگاه دولتی جمهوریخواه در آمریکا بر سر کار آمده و همزمان در ایران، دولتی با مشی لیبرال بر سر کار باشد، فشارهای سنگینی بر جمهوری اسلامی وارد شده و همچون چکش و سندان، منافع ملت ایران را تحت فشار قرار داده است.
بی شک اگر جنابعالی با زبان جدیدی با آقای ترامپ سخن نگویید، ممکن است، رفتار فعلی جنابعالی از سوی حاکمان ایالات متحده، اظهار ضعف، تلقی شده و تصوّر کنند که هر نوع فشاری بر دولت ایران، مؤثر واقع میشود. کما اینکه سخنگوی دولت جدید آمریکا، اعلام کرد که هشدار ما باعث شد ایران از پرتاب ماهواره، عقب نشینی کند.
در شرایط فعلی برخی معتقدند نباید آقای ترامپ را تحریک کرد که بی شک، این سخن درستی است، ولی نباید او را به رفتارهای غیر معقول نیز امیدوار نمود که این خود، یک هنر است. اگر دوگانه جنگ و ضد جنگِ جنابعالی در عصر اوباما میتوانست دستاوردی داشته باشد، این ادبیات در زمان دولت فعلی آمریکا، ممکن است موجب سوء استفاده جنگ طلبانِ آمریکایی و اسرائیلی شود، چرا که هر سخن، جایی و هر نکته مکانی دارد و بی شک، امروز موقعیت ما نسبت به دولت دیروز آمریکا تغییر کرده است.
بر این اساس، نکاتی را یادآور میشوم:
۱ ـ. جنابعالی واقف هستید که نتانیاهو، این فتنهگرِ منطقه و قاتل هزاران کودک، با کمک آل سعود، در صدد ماجراجویی و تحریک ترامپ علیه ایران، سوریه و عراق است. در چنین شرایطی، آیا سخن گفتن از یک گروه موهوم، در داخل کشور، به عنوان عامل جنگ افروزی، تأییدی برای آنها نخواهد داد؟ به فرض، اگر افرادی قلیل و غیر مسئول در داخل کشور، چنین افکاری برعلیه منافع ملی وامنیت ملت داشته باشند، با وجود رهبری حکیم و انقلابی و مردمی بصیر و آگاه و مسئولان امنیتی و نظامیِ دلسوز و توانمند و عاقل، آیا چنین تصویر سازیِ غیر واقعی، محلی از اعراب دارد؟ بنابراین اگر هم تهدیدی موجود باشد از سوی جنگ افروزانِ منطقه، یعنی اسراییل و عربستان است. ثانیا آنها با این تهدیدات قصد دارند که به جنگِ اصلی خود علیه ما که جنگ اقتصادی است کمک کنند. پیشنهاد می شود جنابعالی در اظهارات خود به جای این ادبیات، بر جنگ اصلیِ علیه این ملت، تمرکز کنید. یعنی همان جنگ تمام عیار اقتصادی که به صورت ناجوانمردانهای علیه مردم ما جریان دارد و با چاشنیِ ناکارآمدی و بی تدبیریِ مسئولین، مادر شهید را به دست فروشی وا داشته و همسر جانباز دفاع مقدس را به خودسوزی رسانده است.
اگر از این جنگ، سخنی به زبان نیاورید و به تهدیدات منطقهای هم اشاره نشود و در نتیجه، توپ در میدان خودمان به چرخش درآید، و از یک جنگ فرضی و غیر واقعی، سخن به میان آید، نتیجه آن چه خواهد بود؟ بی تردید صحنه اصلی مبارزه که اقتصاد و تهدیدات ناشی از آن است به کنار گذاشته میشود و رکود ادامه مییابد و در نتیجه بجای استفاده از پشتوانههای نظام و رهبری، خود را از آن محروم میسازید، مردم را به کمک فرا نمیخوانید، در حالی که اگر مردم و جوانان ما همچون دوران انقلاب و دفاع مقدس به صحنه بیایند، این جنگ را به یک شکوفاییِ بزرگ اقتصادی تبدیل میکنند.
۲ ـ. دوگانه جنگ و ضد جنگِ جنابعالی، اگر شکل دیگری از همان قصه سرهنگ و حقوقدان باشد، باید گفت که این بار، نه تنها کار ساز نخواهد بود، بلکه زیان فراوانی هم در پی خواهد داشت. چرا؟ که اولا زحمات و تلاشها و برنامههای شما در مذاکرات با اوباما برای رفع تحریمها نتوانسته مشکلات اقتصادی را حل کند ثانیا امروز، طرف شما آقای اوباما نیست و اگر صرفا با شاکله حقوقدانیِ زمان اوباما، با ترامپ رو به رو شوید ممکن است آنها تصور کنند که فشار به ایران، جواب می دهد و میتوانند بدون پیامد و واکنشی هزینه بر از سوی ایران و روی میز مذاکره، حرف خود را به کرسی بنشانند. جناب آقای روحانی امروزه شاهد هستید که ارزش اسکناس هزار تومانیِ آن زمان، به زیر پانصد تومان، تنزل یافته است. تازه، همین هزار تومانیِ نیمه جان هم، تنها نیمی از آن در بازار، جریان دارد. باور کنید هزار تومان سال ۹۲، فقط به اندازه دویست و پنجاه تومان در بازار، جریان و تاثیر اقتصادی دارد. مسئولان بانکی کشور میگویند از هر یک میلیون تومان نقدینگی، حدود ۴۵ درصدِ آن فریز و یخ زده و قدرت خرید ۵۵ درصد دیگر هم، نصف شده است. بنابراین درر عصر یخبندانِ بازار دردولت یازدهم، یک تحریم پولی شدید در اقتصاد ایران شکل گرفته است. دراین اوضاع، نه تنها تحریم دلاریِ آمریکا برداشته نشده، بلکه تحریم پول ملی هم پدیدار شده است. لذا اقتصاد ملی ما در محاصره بی پولی قرار گرفته و دولت بجای ادبیات سیاسیِ گذشته، باید با یک برنامه نجات بانکی، پول ملت را آزاد کند. دولت از یکسو هفتصد هزار میلیارد تومان بدهی دارد و از دیگرسو، مبادلات ارزی و خارجی روان نشده است. مسائلی از قبیل: تأمین اجتماعی، بازنشستگان، ایثارگران و اشتغال، همچنان با مشکلات عدیدهای مواجه است. حال، اگر مشکلات جاری مردم برای جنابعالی روشن شده، بازخوانیِ قصه سرهنگ و حقوقدان، این بار، با دوگانه جنگ و ضد جنگ، واقعاً چه گرهای از کلاف سردرگمِ مشکلات مردم باز میکند؟ به عنوان یک اقتصاددان و از سوی قشر کثیری از اقتصاددانان کشور عرض میکنم: جنابعالی تا کنون نه تنها باید برنامه نجات اقتصادی، شامل نجات بانکی، نجات بنگاههای اقتصادی و نجات اقتصاد دولتی را ارائه میکردید، بلکه پس از قریب چهار سال تسلط بر قوه مجریه، امروز گزارش ناکامیها را به ملت ارائه و آنها را برای نجات اقتصادی، بسیج میکردید. جناب آقای روحانی ایران نیازمند یک اقتصاد قدرتمند است و آن اقتصاد مردمی متکی به تواناییهای داخلی و دیپلماسی اقتصادی است. بی شک نسخه تحقق آن همان اقتصاد مقاومتیِ مد نظر رهبر معظم انقلاب است.
اقتصاد قدرتمند همان اقتصادی است که در آن، رهبر، شرمنده جوانانش نباشد، همان اقتصادی است که در آن پدر، شرمنده فرزندانش نباشد، همان اقتصادی است که در آن مرد، شرمنده همسرش نباشد، همان اقتصادی است که در آن جوان، شرمنده خانواده اش نباشد، همان اقتصادی است که در آن، مادر شهید نیازی به دست فروشی نداشته باشد و همان اقتصادی است که در آن، همسر جانباز، کارش به خودسوزی نکشد و در یک کلام اقتصادی است که در آن، شأن و منزلت ملت بزرگ ایران حفظ شود.
۳ ـ. جناب آقای روحانی، با وجود زحمات فراوانِ جنابعالی و جناب آقای ظریف در موضوع برجام، بپذیریم که اشتباهاتی هم داشتید. جنابعالی میدانید که من و دوستانم با وجود انتقاداتی که به برجام داشتیم، از مذاکرات حمایت کردیم، و ترجیح دادیم که در شروع کار دولت جدید، با عدم پیگیریِ انتقادات خود، کمکی به دولت کرده باشیم. ولی شما اولا سیاست خارجی را محدود به برجام کردید و ثانیا برجام که یک امر تاکتیکی بود را به مقولهای راهبردی تبدیل نمودید. احتمالا جنابعالی، سریالهای سیاسیِ کلینتون ـ. بوش و یا اوباما ـ. ترامپ را مورد توجه قرار ندادید که پس از اوباما، نوبت جمهوری خواهان است و ممکن است به تعهدات آقای اوباما عمل نشود. بنابراین اگر به این واقعیت توجه میشد، دولت شما انتظارات غیر واقعی در اقتصاد، پمپاژ نمیکرد که در نتیجه، حداقل تا کنون یکسال بر دوره رکود افزوده شود. رفتار اوباما با جنابعالی، دقیقاً مشابه رفتار کلینتون با یاسر عرفات بود که پس از حاکم شدن جمهوری خواهان، بوش، انتخابات فلسطینیها زیر نظر سازمان ملل را نپذیرفت و عملاً تعهدات کلینتون را زیر پای گذاشت. همان اقدام و رفتار را آقای ترامپ با جنابعالی آغاز کرده است. آقای ترامپ با طرح اتهامات جدید، قصد فرار از تعهدات آقای اوباما را دارد. نباید به دام او افتاد. راهکارهای بینالمللیِ متعدد و ابزار قابل توجهی در اختیار نظام اسلامی است که میتوانیدد با بهرهگیری از آنها، تعهدات آمریکا را در برجام، نقد و حقوق ملت ایران را احیاء کنید. اشتباه غرب زده های ایران، این است که بجای برخورد تاکتیکی با آمریکا به دنبال یک رابطه راهبردی با ایالات متحده هستند، که تجربه نشان داده سرابی بیش نیست و باید از این تجربه، درس عبرت گرفت.
۴ ـ. اخیراً یکی از مشاوران جنابعالی که از اساتید روابط بینالملل است به فقدان اندیشه در سیاست خارجی تصریح کرده است. البته این سخن، در خصوص دولتهای گذشته و فعلی، سخن سنجیدهای است، ولی نظام و رهبری، اندیشه مشخصی در سیاست خارجی دارد. ثمره این اندیشه را میتوانید در ” ایران منطقهای ” ببینید. ” ایران منطقهای “، حلقه گمشده سیاست خارجی ایران بوده است. متأسفانه به دلیل عدم توجه دولت یازدهم، روابط خارجی ایران در منطقه، بهم خورده، شاید جنابعالی تصوّر میکردید که با نزدیک شدن به غرب، روابط منطقهایِ ایران تقویت میشود، در حالی که خلاف آن تحقق یافت. جناب آقای روحانی، ما معتقدیم باید در سیاست خارجی به یک ” ایران منطقهایِ توسعه یافته و مقتدر و حافظ امنیت در منطقه ” بیندیشیم و در دیپلماسی، انقلابی باشیم، یعنی نه محافظهکار باشیم و نه ماجراجویانه حرکت کنیم. متأسفانه دولتها، هم در ” اندیشه سیاست خارجی ” و هم در ” رفتار دیپلماتیک ” درست عمل نکردهاند. بی تردید، اندیشه ” ایران منطقهای ” هم در امنیت و هم در توسعه و پیشرفت اقتصادیِ کشور، مؤثر است. دیپلماسی ما نیز، باید در زمانی که لازم است نرمش قهرمانانه و در زمانی که لازم است، پاسخ دندان شکن از خود بروز دهد، بنابراین ما، هم با عقب نشینی و هم با ماجراجویی در سیاست خارجی مخالفیم. این نوع اقدامات، افراط و تفریط است و ممکن است به جنگ و یا تسلیم، منجر شود که تاکنون با هوشیاریِ رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، از آن جلوگیری شده و با وجود خسارات وارد شده بر کشور در دولتهای مختلف، انقلاب اسلامی، مسیر خود را همچنان با عزّت و امنیت طی کرده است.
جناب آقای روحانی! خلاصه کلام اینکه اگر در فرصت تاریخیِ چند سال گذشته، دولت، درکنار دیپلماسی سیاسی و برجام، به عنوان یک تاکتیک و نه راهبرد، همت اصلی خود را بر تبدیل کردنِ تهدیدات اقتصادی به یک فرصت تاریخی با بسیج سرمایههای انسانی و مالیِ داخلی متمرکز کرده بود وسیاست خارجی را در اختیار تولید و اشتغال و پول ملی می گذاشت جامعه ما به یک شکوفایی کم نظیری دست یافته بود.
به هر حال ازگذشته باید درس گرفت. بیاییم با اتحاد کامل و برادری و در مسیر رهبریِ عالیقدر نظام و به کارگیری تواناییهای داخلی و بها دادن به مردم و اعتماد به جوانان کشور، دشمنان ایران اسلامی و ملت فداکارمان را در سومین گام انقلاب، که عبور موفقیت آمیز از ایستگاه اقتصاد وفرهنگ است، به شکست کشانده، شگفتی دیگری را درکنار انقلاب و دفاع مقدس، رقم بزنیم.
و من ا… التوفیق
محسن رضایی
دیدگاه