محاکمه مردی که برادرزنش را آتش زد
نمیدانستم لباس مقتول آغشته به بنزین است. من سیگار را اشتباهی، برعکس روشن کردم، همانموقع مقتول دستش را روی شانهام گذاشت که باعث شد آتش بگیرد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، «دامادم چند روز پیش، دخترم را با چاقو زده بود. آن شب، در خانه که صدا داد، پنجره را باز کردم، دیدم دوباره آمده با پسرم درباره همین موضوع حرف میزند. لحظهای پنجره را بستم، دلشوره بدی در دلم افتاد. آنها چند ساعت پیش با هم دعوا کرده بودند. میخواستم دامادم را صدا بزنم بیاید داخل حرفهایشان را بزنند اما ناگهان نور تیزی از شیشه به خانه افتاد. پنجره را باز کردم. دیدم آتش دنیا را گرفته و بچهام در حال سوختن است.»
اعتماد در ادامه نوشت: اکرم پیش روی قاضی ایستاده. چادر مشکیاش را طوری دور خودش پیچیده که فقط صورتش دیده میشود. کمی چین روی پیشانی و گوشه چشمهایش افتاده. چشمانش نمناک است. دستمال کاغذی را روی مژههایش میکشد و با دست، متهم را نشان میدهد. او قبلا دامادش بود و با هم رفت و آمد خانوادگی داشتند اما حالا مردی است که پسر او را با بنزین آتش زده و موجب مرگش شده است: «آتش دنیا را گرفته بود. بنزین تا درون حیاط هم ریخته شده بود. پسر و دخترم پریدند در خیابان. پتویی دور پسرم انداختند تا آتش را خاموش کنند. وقتی خودم را رساندم، پسرم با بدن سوخته، روی زمین افتاده بود. فقط یک جمله گفت: حمید (متهم) رویم بنزین ریخت و آتشم زد.»
اکرم، تمام نفسش را در سینه حبس کرد و حرف آخرش را به قاضی زد «من قصاص میخواهم.» درست مثل شوهرش که چند دقیقه قبل از او پشت جایگاه شاکی ایستاد و از قصاص گفت. مرد مسن با موهای فرفری مشکی، روی پاهایش بند نمیشد. مدام تکان میخورد. صورت استخوانیاش به زردی کشیده بود. کت و شلوار قهوهای، کیپ تن لاغرش بود. سه انگشتر عقیقش، با برخورد به گوشه میز، صدا میکردند و خودشان را به رخ میکشیدند. گفت: «دو، سه ساعت قبل از حادثه، داماد و پسرم با هم درگیر شده بودند. اگر آنجا او را میکشت یک لحظه هم تردید نمیکردم و نمیگذاشتم زندان بیفتد اما او رفت خانه، دوش گرفت، گالن بنزین را برداشت و با نقشه آمد پسرم را آتش زد و کشت. خواسته من، قصاص است.»
۲۲ خرداد۹۰، وقوع این آتشسوزی مرگبار به پلیس پایتخت اطلاع داده شد. با حضور ماموران مشخص شد عامل آتش افروزی، داماد خانواده است که پس از حادثه متواری شده و اثری از او نیست. تحقیقات با تشکیل پرونده قتل عمد ادامه پیدا کرد تا سرانجام پلیس اینترپل، دو سال بعد، رد متهم را در یونان زد. او به شکل غیرقانونی قصد ورود به این کشور را داشت اما با لو رفتن نقشهاش دستگیر و به کشور برگردانده شد. او در مراحل بازجویی با انکار قتل مدعی شده است که مقتول خودش زیر گالن بنزین زد و سیگاری که او در دست داشت باعث سوختنش شد. این در حالی است که یکی از اهالی محل، حمید را هنگام درگیری با مقتول دیده و آخرین جمله را از زبان او شنیده بود. او به ماموران گفته بود: «داشتم با موتور از کوچه رد میشدم که دیدم متهم با دو دست، مقتول را هل داد. من آنجا سیگاری ندیدم. وقتی خودم را رساندم، از دهان مقتول شنیدم که گفت حمید (متهم) رویش بنزین ریخته و آتشش زده.»
با کسب این مدارک بود که پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی زالی فرستاده شد. صبح دیروز، متهم، مرد ۴۰ ساله افغان با دستبند و پابند، پا در دادگاه گذاشت. در حالی که هر از گاهی لبخندی به پهنای صورت گرد و سبزهاش میزد. شلوار آبی زندان روی دمپاییهایش افتاده بود. سقف سرش مو نداشت و وقتی درخواست قصاص پدر زن و مادرزن سابقش را شنید، تغییری در چهرهاش ایجاد نشد. قاضی که صدایش کرد، بار دیگر با کوله باری از انکار پشت جایگاه ایستاد و گفت: «قتل را قبول ندارم. مدتی قبل با همسرم درگیری لفظی پیدا کرده بودم و او به خانه مادرش رفته بود. دو سه ساعت قبل از حادثه، مقتول که هنوز نمیدانست من و خانمم آشتی کردهایم، من را دید و سه تا سیلی معمولی زیر گوشم زد. من هیچ از او ناراحت نشدم چون میدانستم کمی از نظر ذهنی مشکل دارد. میخواستم با موتورم دنبال خانمم بروم و او را برگردانم که بنزین تمام کردم. موتور را سر کوچه گذاشتم و به خانه رفتم تا گالن بنزین را بردارم. دوش گرفتم، شام خوردم و یک ظرف ترشی از حیاط برداشتم و به پمپ بنزین رفتم. پرش که کردم، به خانه مادرزنم رفتم. مقتول آمد دم در. یکهو با لگد زد زیر دبه بنزین. از او فاصله گرفتم و یک نخ سیگار روی لبم گذاشتم. نمیدانستم لباس مقتول آغشته به بنزین است. من سیگار را اشتباهی، برعکس روشن کردم، همانموقع مقتول دستش را روی شانهام گذاشت که باعث شد آتش بگیرد. کاپشنم را رویش انداختم اما او خودش را به سمت گله آتش پرتاب کرد. بعد هم که خانم و آن یکی برادرزنم آمدند و رویش پتو انداختند.»
دادگاه با انکارهای پی در پی متهم و سوالات متعدد قاضی پایان یافت در حالی که براساس کیفرخواست پرونده، مرد افغان، مقتول را به پاشیدن بنزین و آتش زدن تهدید کرده بود.
دیدگاه