در ستایش آبستراکسیون; ابزار اقلیت برای مقابله با دیکتاتوری اکثریت
مطمئنا همهی ما دوست داریم که تکلیف هیات رئیسه شورای شهر رشت هرچه سریعتر مشخص شود تا شورا به کارهای مهمتری که پیش رو دارد برسد اما وقتی شاهد این هستیم که یک طیف خاص همه چیز را برای خود میخواهد و حاضر نیست دیگران را درکارها شریک کند طبیعی است که از آبستراکسیون و سایر ابزارهایی که مانع دیکتاتوری اکثریت میشود استقبال کنیم

این روزها واژه «آبستراکسیون» که به عدم حضور عمدیِ گروهی از نمایندگان مجلس در هنگام رأیگیری، بهقصدِ از اکثریت انداختن مجلس تعریف شده به کرات در رشت شنیده میشود.
جلسه انتخاب هیات رئیسه شورای شهر رشت در سال چهارم در حالی چندین بار برگزار نشده است گه در چند مورد آن شاهد آبستراکسیون بودهایم. اما سوال اساسی این است که آیا استفاده از این ابزار یک عمل مبتنی بر دموکراسی و قانونی محسوب میشود؟!
مسئولان, رسانهها و بعضا افکار عمومی در حالی این روزها اقلیت شورای شهر رشت را به دلیل چندین بار لغو جلسه تعمدی مورد بازخواست قرار دادهاند که حتی یکبار هم از خود نپرسیدهاند که اقلیت شورا به جز آبستراکسیون آیا از ابزار دیگری برای مقابله با تصمیمات یکسویه اکثریت برخوردار هستند!
حقیقت امر این است که فلسفه وجودی تشکیل شورا انجام فعالیت جمعی است و قرار بوده که در یک پارلمان اعضای آن با همفکری و تعامل با یکدیگر و با تکیه بر رای اکثریت به تصمیم واحدی برسند. و در همین جا است که اساسا دموکراسی را تسلط اکثریت بر اقلیت نامیدهاند اما آنچه که اهمیت دارد این است که اکثریت هرگز حق ندارد آرا و عقاید خود را بر اقلیت تحمیل نماید زیرا اگر چنین اتفاقی رخ دهد و اکثریت حقوق اقلیت را از بین ببرند عملا دموکراسی تبدیل به دیکتاتوری اکثریت میشود و اینجاست که ابزاری به نام «آبستراکسیون» برای اینکه مانع آسیب پذیری بیشتر اقلیت شود, کارایی خود را نشان میدهد.
نگارنده بر این اعتقاد است که آنچه امروز در شورای شهر رشت نمایان شده و مانع رسیدن دو طیف شورا به یک تصمیم واحد شده دیکتاتوری اکثریت است. وقتی یکی از اعضای شورای شهر رشت در مصاحبه خود میگوید: «شورا نباید در طیف خاصی قرار گیرد و باید از تمام پتاسیل موجود در اعضا استفاده کرد» و یا فرماندار رشت بر این نکته تاکید کند که «اعضای شورای شهر رشت به دنبال تحمیل رای به یکدیگر نباشند» نشان دهنده آن است که شاهد دیکتاتوری اکثریت هستیم.
حالا همه چیز را فراموش کرده و فکر کنیم که جلسه شورای شهر بدون آبستراکسیون اقلیت برگزار شده و در آن اکثریت شورا توانستهاند ریاست شورا و تمامی کمیسیونها را به دست آوردند و به همهی آن چیزی که مدنظرشان بوده دست یابند. آیا در چنین شرایطی که تنها یک رای (طیف اکثریت ۸ و طیف اقلیت شورا ۷ نفر هستند) سرنوشت همه چیز را مشخص کرده فلسفه وجودی پارلمان که مبتنی بر انجام فعالیت جمعی و مشارکت پذیری تمامی اعضا در کارهاست زیر سوال نمیرود؟!
مطمئنا همهی ما دوست داریم که تکلیف هیات رئیسه شورای شهر رشت هرچه سریعتر مشخص شود تا شورا به کارهای مهمتری که پیش رو دارد برسد اما وقتی شاهد این هستیم که یک طیف خاص همه چیز را برای خود میخواهد و حاضر نیست دیگران را درکارها شریک کند طبیعی است که از آبستراکسیون و سایر ابزارهایی که مانع دیکتاتوری اکثریت میشود استقبال کنیم وهمنظر با آن عضو شورا بر این نکته تاکید کنیم که «۴ روز چالش بهتر از ۱۲ ماه مخالفت و تصمیم گیری جناحی است»
سینا هوشمند گورابی – سردبیر دیارمیرزا
دیدگاه