دوست دارم از تراس برج ساعت میدان شهرداری برای مردم رشت کتاب بخوانم
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا «کوروش رنجبر» عکاس، شاعر و بازیگر تئاتر گیلان گفت: یکی از آرزوهای من این است که در میدان شهرداری در تراس برج ساعت بایستم و برای مردم داستان بخوانم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از همشهری گیلان, توسعه و ترویج کتابخوانی عاملی برای رشد و پیشرفت هر جامعه محسوب میشود. متاسفانه امروزه کتابخوانی به جز در بین عدهای خاص، در میان مردم امری رایج و روزمره نیست و سرانه مطالعه در کشور بسیار پایین است. بدون شک راههای متعددی برای تشویق مردم به کتابخوانی وجود دارد. از اتخاذ سیاستهای کلان تا اقدامات خودجوش و فرهنگی مردمی. حال این ایده در یکی از کتابفروشیهای رشت و توسط یکی از هنرمندان خلاق رقم خورده است.
حدود ۲ سال است که «کوروش رنجبر» عکاس، شاعر و بازیگر تئاتر گیلان در کتابفروشی «ماه نو» رشت باب داستانخوانی را باز کرده و جمعیت مشتاقی را در این کتابفروشی کوچک دور هم جمع کرده تا عادت به کتابخوانی را در ذهن آنان زنده کند.
وی در ۲ سال اخیر موفق شده با صدای گرم و دلنشین خود در داستان خوانی، پای بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر را به کتابفروشی ماه نو باز کند. با وی پیرامون برپایی این تشکل و فرهنگ کتابخوانی به گفت و گو پرداختیم.
از چه زمانی در کتابفروشی ماه نو برای مردم داستان میخوانید؟
از ۵ اسفند ۱۳۹۳ در کتابفروشی ماه نو شروع به خواندن کتاب در بین علاقهمندان به کتاب کردم. البته قبلا بهمدت ۲ماه در یک کافه این کار را انجام میدادم که بنا به دلایلی این کار ادامه پیدا نکرد. بعد از آن مدتی این کار را دنبال نکردم، اما همیشه دوست داشتم که جلسات کتابخوانی در یک فضای فرهنگی مانند کتابفروشی انجام شود که این امکان در کتابفروشی ماه نو فراهم شد.
انگیزه شما برای داستان خواندن در بین مردم چگونه شکل گرفت؟
هدف من این بود که مردم با کتاب بیگانه نباشند. چون خواندن کتاب جنبه آگاهی بخشی برای مردم دارد. در واقع بسیاری از اتفاقات ناگواری که برای مردم میافتد به علت ناآگاهی است. اما وقتی که مجموعهای از کتابها را از نویسندگان مختلف میخوانید، سطح آگاهیتان هم بالا میرود. در داستان مخاطبین با زندگیهایی روبه رو میشوند و به جاهایی سفر میکنند که نیاز نیست خودشان آن را به تنهایی تجربه کنند.
مخاطبین شما بیشتر از چه افرادی تشکیل میشوند؟
همه اقشار جامعه در این جلسات شرکت میکنند از دانشجویان تا کارگران و کارمندان و حتی خانمهای خانهدار. البته نکته جالب برای من کارگری است که تا ساعت ۶/۳۰ سرکار بوده، بلافاصله بعد از کار به این مکان میآید و به داستان گوش میدهد.
چرا فکر میکنید که فضای کتابفروشی برای کتاب خواندن مناسب تر است؟
کتابفروشی به دلیل جایگاه فرهنگی خود، برای چنین فضایی مناسب تر است. با دوستانم در کتابفروشی ماه نو صحبت کردم و آنها از این کار استقبال کردند.
چه روزهایی در ایام هفته در این کتابفروشی به داستان خوانی میپردازید؟
هر هفته در روزهای چهارشنبه در این کتابفروشی جلسات داستان خوانی را برگزار میکنم.
داستانهایی را که برای مردم میخوانید بر چه اساسی انتخاب میکنید؟
من از نسل اول داستان نویسان ایران شروع کردم. معمولا هم از هر نویسنده در هر هفته یک داستان انتخاب میکنم و میخوانم. اگر زمان هم داشتم دو یا ۳ داستان کوتاه دیگر نیز میخوانم. در حال حاضر هم با گذشت زمان به نسل سوم و چهارم داستاننویسان ایرانی رسیدم.
بعضی از نویسندگان بنام ایرانی آثار خوب و خواندنی متعددی دارند، آیا شما فقط به خواندن یک اثر از این نویسندگان بسنده میکنید؟
خیر، چون تعداد داستانهای خوب نویسندگان بیش از یکی و دو اثر است من سعی میکنم در طول سال این توازن را رعایت کنم؛ از هر نویسنده ۲ یا ۳ داستان دیگر هم انتخاب میکنم و در جلسات میخوانم. گاهی اوقات هم پیش میآید که در سالروز تولد یا درگذشت یک نویسنده داستانی از او را انتخاب میکنم و میخوانم.
بیشتر چه داستانهایی در محفل کتابخوانی ماه نو خوانده میشود؟
در این جا بیشتر داستانهای ایرانی از نویسندگان درجه یک ایرانی خوانده میشود و یا داستانهای درجه یک از نویسندگانی که آنچنان در بین مردم مطرح نیستند، اما در واقع داستاننویس خوبی هستند.
هدف شما از داستان خواندن برای مخاطبین این کالای فرهنگی چیست؟
در واقع با هر بار داستان خواندن به مخاطبین پیشنهاد میدهم که بروند و کتابهای این نویسنده را پیدا کنند و بخوانند و با فضای قصهنویسی ایران آشنا بشوند.
این کار شما در ترغیب مخاطبین چه تاثیراتی گذاشته است؟
بعضی از افراد بودند که اصلا داستان ایرانی نمیخواندند و با شرکت کردن در این جلسات به داستان نویسان ایرانی علاقهمند شدند و این برای من خیلی جالب بود. همچنین افرادی در این مکان حضور پیدا کردند که اصلا اهل کتاب نبودند و کتاب نمیخواندند. اما به صرف این که شنیدند یک نفر هست که برای آنها کتاب میخواند به این محفل علاقهمند شدند و الان کتاب میخوانند.
به جز شما آیا افراد دیگری هم در این جلسات برای مخاطبین داستان میخوانند؟
بله، در بعضی مواقع نویسندگان کتاب برای رونمایی کتابهایشان به این محفل فرهنگی دعوت میشوند و بخشهایی از کتاب خود را میخوانند. در واقع در این جلسات به گفتوگو و تعامل با نویسنده درباره کتاب و فضاهایی که در کتاب برای مخاطب به تصویر کشیده شده پرداخته میشود. در این جا جشن یک سالگی را برای مراسم داستان خوانی برگزار کردیم و بسیاری از نویسندگان دعوت شدند و برای مردم کتاب خواندند.
آیا برنامه ای دارید که به جز کتابفروشی ماه نو در جای دیگری مانند پیادهراه فرهنگی که طیف وسیعی از مردم حضور دارند، این کار را اشاعه دهید؟
بله. یکی از آرزوهای من این است که در میدان شهرداری در تراس برج ساعت بایستم و برای مردم داستان بخوانم.
دیدگاه