آمایش سرزمین سند بالادستی توسعه پایدار است/گیلان؛ بارانداز میانی کریدور شمال – جنوب/قطع رابطه روسیه و ترکیه، فرصت تجاری خوبی برای ایران ایجاد کرد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،امیراحمدیان آمایش سرزمین را سند بالادستی توسعه پایدار دانست و خاطرنشان کرد: برنامه آمایش سرزمین نمیتواند بدون داشتن یک استراتژی برای توسعه، جداگانه تدوین گردد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایسنا ،امیراحمدیان آمایش سرزمین را سند بالادستی توسعه پایدار دانست و خاطرنشان کرد: برنامه آمایش سرزمین نمیتواند بدون داشتن یک استراتژی برای توسعه، جداگانه تدوین گردد.
بهرام امیراحمدیان، دکترای جغرافیای سیاسی از دانشگاه تهران در هشتمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی با موضوع «گیلان و چشمانداز آینده روابط اقتصادی با جمهوریهای حاشیه دریای خزر» که در سالن اجتماعات سازمان مدیریت و برنامهریزی گیلان برگزار شد، با بیان اینکه چشمانداز ۱۴۰۴ بر افزایش تعاملات بینالمللی تاکید دارد، اظهار کرد: اجرای برجام زمینهساز این تعاملات خواهد بود.
وی دریای خزر را یکی از ظرفیتهای ویژه سه استان شمالی از جمله گیلان دانست و افزود: چهار کشور روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان همسایگان ایران در حاشیه دریای خزر هستند که میتوانند بازار صادرات کالای ایرانی محسوب شوند.
مدرس دانشگاه تهران «انرژی» را یکی از مولفههای حضور در بازارهای جهانی دانست و تصریح کرد: در قرارداد ۱۹۲۱، سهم شوروی و ایران از دریای خزر ۵۰ درصد تعیین شد. اکنون این سهمیه بین ۵ کشور حاشیه دریای خزر تقسیم شده است.
امیراحمدیان ایجاد کریدور ترانزیتی شمال – جنوب را یکی از موقعیتهای ویژه اقتصادی ایران عنوان کرد و گفت: ایران، روسیه و هندوستان از این کریدور استقبال کردند، اما به دلیل تحمیل تحریمها علیه ایران طی ۱۲ سال اخیر، روند اجرایی این پروژه با مشکل مواجه شد.
وی با بیان اینکه کریدور مذکور از شمال غربی اروپا به روسیه و سپس بندر آستاراخان متصل میشود، متذکر شد: بندر انزلی، بندر امیرآباد، راه خاکی داخل کشور، بندر عباس، خلیج فارس، اقیانوس هنر و در نهایت کشور هندوستان نقطه پایانی این کریدور است. کریدور ترانزیتی شمال جنوب با کاهش فاصله، ۳۰ درصد از زمان و ۴۰ درصد هزینه سوخت را نسبت به راه سنتی(اقیانوس هند، دریای سرخ، دریای مدیترانه، کانال سوئز، تنگه جبلالطارق و شمال اروپا) کاهش میدهد.
دکترای جغرافیای سیاسی از دانشگاه تهران با بیان اینکه گیلان نقش اساسی در ایجاد رابطه ایران و روسیه دارد، گفت: برای حمل و نقل بهتر جهت صادرات به راههای مکمل زمینی از جمله راهآهن نیاز داریم. با تکمیل و بهرهبرداری از راهآهن قزوین به رشت، رشت به انزلی و انزلی به آستارا، گیلان به عنوان بارانداز میانی کریدور شمال – جنوب ایفای نقش میکند.
وی با تصریح بر اینکه راهآهن نقش اساسی را در کاهش هزینهها و ایمنی حمل و نقل دارد، خاطرنشان کرد: تجارت با روسیه از راه زمینی با مشکلاتی نظیر بانک، بیمه، ویزا، عبور از خاک جمهوری آذربایجان و… مواجه است لذا برای اینکه بتوانیم کالا با حجم بالا صادر کنیم، باید کشتی داشته باشیم. تبادلات تجاری بین بندر انزلی، بندر اکتائو و بندر آستاراخان انجام میگیرد، اما حجم مورد نیاز هنوز صادر نمیشود. برای صادرات گسترده مواد غذایی به کشورهایی که بازار محصولات ایران هستند، به کشتیهای سردخانهدار نیاز داریم.
امیراحمدیان با اشاره به کاهش حجم تجارت ایران و روسیه طی سالهای اخیر، ادامه داد: قطع رابطه روسیه و ترکیه، فرصت تجاری خوبی برای ایران ایجاد کرد، اما با توفیق مواجه نشدیم. این در حالی است که دریای خزر یک موقعیت تجاری است که به روی ایران گشوده شده است، زیرا دریای خزر بازار مصرف مطلوبی دارد.
وی بر شناخت دریای خزر و ظرفیتهای موجود آن تاکید کرد و یادآور شد: محیط سنجی در برنامهریزیها حائز اهمیت است. تولید ناخالص ملی باید با رقابتی شدن کالای ایرانی در بازار منطقه افزایش یابد. ایران و روسیه پرجمعیتترین کشورهای حاشیه دریای خزر هستند لذا در برقراری ارتباط با کشورهای حاشیه دریای خزر باید اندیشمندانه و عملگرایانه اقدام کنیم و تنها به صادرات نفت و گاز محدود نباشیم. برای رشد اقتصادی نگاه کارشناسانه لازم است.
مدرس دانشگاه تهران با بیان اینکه باید نگاه دنیا را نسبت به ایران تغییر دهیم، خاطرنشان کرد: فضای اقتصادی نیازمند فضای سیاسی است.
وی کریدور ترانزیتی اروپا، قفقاز، آسیای میانه، کانال ولگا – دن، خطوط کشتیرانی و خطوط انتقال انرژی را از دیگر موقعیتهای تجاری ایران دانست و افزود: راهآهن رشت به آستارا تحولی عظیم در منطقه ایجاد میکند.
امیراحمدیان آمایش سرزمین را سند بالادستی توسعه پایدار دانست و خاطرنشان کرد: در برنامهریزیها به اسناد بالادستی مانند آمایش سرزمین نیاز داریم، اما برنامه آمایش سرزمین بدون داشتن یک استراتژی برای توسعه نمیتواند جداگانه تدوین گردد لذا ضرورت نگاه دوباره به چگونگی تدوین برنامه آمایش سرزمین احساس میشود.
دیدگاه