دولت باید از خودروسازها دست بردارد/ خودم را اصولگرا میدانم نه اصولگرای افراطی/ایراد آقای استاندار این است که از نیروهای جوان خیلی کم استفاده کرده/الحق آقای نوبخت دارد کمک میکند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عاشوری گفت:متاسفانه یکی از نقدهایی که به آقای استاندار وارد است این است که از نیروهای جوان خیلی کم استفاده کرده، ما نباید بترسیم. آن زمان که بنده معاون وزیر بودم ۳ تا جوان را به عنوان مدیر انتخاب کردیم بعد از ۸ ماه که ارزیابی کردیم آن سه جوان موفقترین مدیران بودند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ابرار اقتصادی – ناصری عاشوری پیش از انقلاب در یک خانواده مذهبی چشم به دنیا گشود و به توصیه پدر پس از گذراندن دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی وارد حوضه علمیه قم می شود و در انجا با دانشگاهیان اتقلابی و روحانیون اشنا می گردد و موجب می شود تا نقش و تاثیر گذاری خود را در انقلاب داشته باشد و به دنبال فعالیت های انقلابی نیز توسط ساواک دستگیر و زندانی می شود.ناصر عاشوری در همان زمان پس از ازادی از زندان تا پیروزی انقلاب به مبارزات سیاسی خود ادامه داد که با پیروزی انقلاب در سنگر سپاه پاسداران دارای مسوولیت شد.
وی سپس وارد عرصه قانون گذاری شد و در انخابات مجلس پنجم پس از رای اعتماد از مردم وارد مجلس پنجم و سپس مجلس هفتم و اینک در مجلس نهم علی رغم نمایندگی مردم شهرستان فومن و شفت در خانه ملت در سطح استانی و ملی از او به عنوان یک چهره تاثیر گذار و کارامد در عرصه های مختلف نام برده می شود .
عاشوری در سه دوره ای که در مجلس حضور داشت و دارد همواره عهده دار کمیسیون اقتصادی مجلس بود و در طی دورانی که از مجلس فارغ بود مشاور وزیر اقتصادی ،نماینده وزیر و عضو هیت عالی نظارت بر اوراق بهادار کشور ،عضو هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری اتیه دماوند،معاون حقوقی و امور مجلس وزارت بازرگانی ،نماینده وزیر و عضو کمیته تخصصی شورای عالی مناطق ازاد کشور و چندین مسوولیت دیگر را عهده دار بوده است.
با توجه به اینکه حضرت عالی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هستید در ابتدا میخواستم تحلیل شما را از وضعیت اقتصادی پیشرو و رکودی که وجود دارد، بدانم و در همین راستا با توجه به اینکه اخیرا دولت در زمینهی ایجاد تحرک در بازار دست به اقداماتی زده و با توجه به اینکه عدهای از کارشناسان رونق و عدهای هم تورم را میبینند، در این زمینه لطفا توضیحاتی بفرمایید.
بنده سه دوره است که در کمیسیون اقتصادی مجلس حضور دارم و همچنین در کمیسیون تدوین آییننامه مجلس هم عضویت دارم که در مورد نحوه اداره جلسات، کمیسیونها و نظم و نظاماتی است که بر مجلس حکمفرماست. و در مجالس پنجم، هفتم و نهم نماینده مردم بودهام.
اما در زمینهی سوال شما واقعیت این است که از لحاظ نظری وضعیت اقتصادی کشور شرایط بدی را داشته؛ برای وضعیت اقتصادی بدترین حالت این است که رکود و تورم همزمان اتفاق بیفتد و این اتفاق در سالهای ۹۲ و ۹۳ برای اقتصاد ما به وجود آمد. و سیاستهایی که دولت آقای دکتر روحانی در پیش گرفت در جهت کنترل و مهار تورم و ایجاد رونق بود. بخش اول را با جلوگیری از تزریق نقدینگی و سیاستهای انقباضی که در پیش گرفت توانست مهار کند و در حقیقت ترمز دستی تورم را بکشد. ولیکن در رابطه با تحریک بازار یا رونق مجموعه اقتصادی، پولی، مالی، بورس و مباحث دیگر واقعیت امر این است که همچنان در رکود به سر میبریم. الزاماتی میخواهد که هنوز عملی نشده. قطعا زنجیرهی اقتصاد یک جامعه هم به لحاظ رکود و هم تحرک وابستگی شدیدی به یکدیگر دارند. مثل چرخدندههای یک ماشین یا یک ساعت، چنانچه یکی از آنها بخوابد همه با هم به خواب میروند و اگر قرار باشد حرکت کنند یکی مسبب حرکت دیگری و همینطور الی آخر میشود و در نتیجه همهی چرخدندههای اقتصاد حرکت میکند. بنابراین الزام این است که نقدینگی در جامعه افزایش یابد. البته این مساله هم باید کنترل شده و مدیریت شده باشد، به صورت پلکانی تزریق شود، مقدار و میزاناش مدیریت شود چه در بخش ارزی و چه بخش ریالی آن. چرا؟ چون مباحث اقتصادی و مالی در جامعه به منزلهی خونی است که در رگهای انسان مایهی حیات میشود. مثال کوچکی میزنم: ممکن است کسی تصادف کند او را به بیمارستان برسانند پزشک تشخیص دهد که به دلیل خونریزی که داشته بایستی یک واحد خون بهش تزریق شود. اطرافیان او که دلهره و اضطراب دارند و نگران سلامتش هستند از دکتر خواهش کنند که تو به جای یک واحد، سه واحد خون تزریق کن. این مساله نه تنها سبب حیات وی نمیشود بلکه ممکن است حتی سبب مرگ او شود و عزیزشان را از دست بدهند. بنابراین عقل طبیب حکم میکند که به اندازهی نیاز خون تزریق شود.
در مباحث اقتصادی جامعه هم تزریق نقدینگی باید حساب شده صورت گیرد. پمپاژ بیرویه مسایل پولی و مالی میتواند باعث ایجاد مشکلات و معضلات از جمله رشد غیرمعقول و منطقی تورم باشد، که در سالهای گذشته ما شاهد این مولفه بودیم. انتظار این است که برای فضای کسب و کار کشور و رونق بازار با توجه به تمهیدات و مقدماتی که دولت محترم در رابطه با برجام ایجاد کرده، فضایی ایجاد شود که تجارت خارجی، داد و ستدها، گشایش ال سیها، ورود و برگشت مطالبات مالی ما از کشورهایی مانند چین، پاکستان، هند، وضعیت اقتصادی نقدینگی کشور را بهبود بخشد و این بهبودی سبب شود که ما به مرور در نیمهی دوم سال ۹۵ امیدوار باشیم که بازار ما بازار خوبی شود رونق اتفاق بیفتد و انتظار هم داریم که این تزریق منابع مدیریت شود و به صورت پلکانی و مرحلهای صورت گیرد، که باعث وارد آمدن شوک به بازار بورس و بازار مالی کشور نشود. در عین حال به برجام رای مثبت دادیم، اما قرار نیست برجام همه مشکلات را حل کند. هرچند بایستی برجام را ما به فال نیک بگیریم و خیلی ذوقزده نشویم که برجام قرار است همهی مشکلات کشور ما را حل کند، نه خیر چنین اتفاقی نخواهد افتاد. درمان اقتصاد کشور ما به دست مدیران اقتصادی کشور و منابع کشور ماست. انتظار داریم دولت علاوه بر تداوم بر مذاکرات برجام که میتواند قفلهایی را در این باب باز کند و مقدمهای را برای رونق اقتصادی ایجاد کند و فضای کسب و کار را در کشور بهبود بخشد ولی همهی مشکلات اقتصادی کشور را ما نباید به برجام وصل کنیم تیم اقتصادی دولت باید هماهنگ و همراه باشد. مجلس باید در خدمت نظام اقتصادی کشور باشد و در جهت رفع موانع رونق و تولید قدم بردارد و از طرفی هم باید به داشتههای داخلیمان بیشتر توجه کنیم و از طرفی به عبارتی اقتصادمان را مقاومسازی بکنیم یعنی غیر از مباحث نفت که تکیهگاه اقتصاد ماست برویم روی مالیات برنامهریزی کنیم الان برنامهریزی خوبی صورت گرفته، مالیات بر ارزش افزوده قانون خوبی است ولی هنوز به دلیل اینکه آیتمهای اجراییاش را هم به لحاظ اجرایی، هم بانک اطلاعاتی، آموزش مودیان، تهیه امکانات فیزیکی و ماشینی کردن نتوانستهایم انجام دهیم هنوز فرار مالیاتی داریم. دریچههای دیگری را باید دولت به روی اقتصاد باز کند و در این زمینه جدی باشد.
ببینید معادن ما سرشار از ثروت است. در بخشهای مختلف، معادن غیرنفتی، در این موارد باید برنامهریزی شود تا اکتشاف انجام شود و جلوی خامفروشی معادن ما گرفته شود. و بتواند با رفع تحریم تکنولوژی روز دنیا را وارد کند. همچنین به جای خامفروشی، ارزش افزوده ایجاد کنند. از سنگ مرمر بگیرید تا کالاهای دیگر، که ما الحمدالله زیاد داریم در حوزهی نفت برداشت ما این است که باید بعد از هشتاد و چند سال خامفروشی بیاییم کنسرسیوم تشکیل دهیم و به جای اینکه نفت فروشی کنیم بتوانیم در زمینهی تولید مشتقات نفتی پالایشگاه بزنیم و صنایع پاییندستی نفت رادر کشور توسعه دهیم. کنسرسیوم خارجی تشکیل دهیم یعنی منافع کشورهایی را که نیازمندند درگیر منافع خودمان کنیم آنها را بهصورت مشترک وارد کار کنیم به این ترتیب که مواد اولیه، سرزمین، ترانزیت از ما، و تکنولوژی، ماشینآلات، پالایشگاه و آخرین دستاوردهای علمی از آنها، آن وقتها به قدر سهم خودمان از این سرمایهگذاریها بهرهمند شویم. اگر این اتفاق بیفتد دیگر اینها نمیتوانند نفت ما را تحریم کنند خود اروپاییها با ما شریک میشوند. آن وقت خود شرکای ما در مقابل تحریمکنندگان میایستند چون خودشان به این مواد و مشتقات نفتی نیاز دارند. همچنین در حوزهی گردشگری ما واقعا کشور بزرگی هستیم هم میراث خدادادی داریم مثل آب، دریا، جنگل و هم میراث فرهنگی داریم خب کشوری هستیم با قدمت دو، سه هزار سال. تخت جمشید را داریم، شیراز، اصفهان، خراسان، گیلان، همدان را داریم که هر کدام از این استانها به اندازهی کل یک کشور مراکز دیدنی دارد منتهی اینها را از صورت شعار و سخنرانی باید به عمل درآوریم. و اینطور نیست که توریست در دنیا دنبال فساد باشد. توریستها هم میدانند که ایران جای فساد نیست. ۹۵ درصد توریستها برای تفریح و گردشگری، تاریخنگاری و پژوهش و غیره برای دیدن دنیا میروند. بنابراین من احساس میکنم که اگر دولت در این زمینه سرمایهگذاری جدی کند با استفاده از بخش خصوصی یعنی اسباب و امکان را فراهم کند نه اینکه خودش ورود کند. اصولا دولت نباید در این زمینه ورود کند باید مدیریت کند. مثلا آیتمهای تشویقی بگذارد که آقا هر آژانسی یک توریست را وارد کشور کند ما ۱۰۰ دلار بهش جایزه میدهیم. توریست بیاید اینجا گردش کند به جای ۱۰۰ دلار، ۳۰۰۰ دلار در اینجا هزینه کند. همین کاری که چینیها رفتهاند مالزی برای ایرانیها انجام دادهاند. در اتوبوسها و هتلها به زبان فارسی برای ایرانیها خیرمقدم نوشتهاند. همین کاری که چینیها در چین میکنند تا جیب ما را خالی کنند. خب این را از دنیا یاد بگیرند. ما هم کشوری هستیم که بسیاری از کشورهای اروپایی و عربی دوست دارند بیایند کشور ما را ببینند. کشور ما سرزمینی تاریخی، نامدار و بزرگ است. بعد از انقلاب هم به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ما را میشناسند. دوست دارند بیایند آداب، رسوم و فرهنگ مردم را ببینند. در این فضا ما میتوانیم بخشی از منابع غیرنفتی کشورمان را انجام دهیم. تعدادی از کشورها هستند که اصلا نفت و معادن ندارند. از همین گردشگری درآمد ملی خودشان را تامین میکنند. ما در دهکده جهانی زندگی میکنیم که ساز و کارهای خاص خودش را دارد و همینطور نیازهای خودش را. در این دهکده ما باید ضمن حفظ آرمانها و اعتقادات دینی و انقلابی خود منابع ملیمان را هم اولویت دهیم و نگاه مثبتی به دنیای خارج داشته باشیم و از آنها استفاده کنیم. و اگر موفق نشدیم در واقع باید خودمان را سرزنش کنیم که این امانت را مردم به ما دادهاند اما ما نتوانستهایم در زمینهی به توسعه رساندن کشور آنطور که باید عمل کنیم.
بنا بر آماری که مرکز پژوهشهای مجلس طی ۱۶ فصل گذشته یعنی از زمان روی کار آمدن دولت آقای روحانی ارائه داده گیلان در زمینهی بهبود فضای کسب و کار رتبه نخست کشور را بهدست آورده. البته کسب این رتبه به این معنی نیست که بهبودی آنچنانی در سطح زندگی مردم رخ داده ولی به هرحال این عبارت به این معنی است که فضای کسب و کار در گیلان بهتر شد. یعنی امنیت و آرامش و محیط برای جذب سرمایهگذاری بهبود پیدا کرده، اما این مساله خیلی ملموس نیست. به نظر شما با این وجود چرا باز هم سرمایهگذاران تمایل چندانی به سرمایهگذاری در گیلان ندارند. اما در استانهای دیگر ما شاهد این اتفاق هستیم.
یکی از مسایلی که در اقتصاد گیلان وجود دارد این است که پایه اقتصاد گیلان کشاورزی است. بحث دیگری که وجود دارد این است که گیلان از لحاظ سرزمینی جزو استانهای اول و دوم کشور است و پاییندست آن دریا و ساحل است که ممنوعیت دارد و بالادستاش هم جنگل و بالاتر از آن هم مرتع است بنابراین در هر چهار مولفه ما محدودیت استفاده از زمینها را داریم. پاییندست محیط زیست بالادست منابع طبیعی، داخل شهرها هم امکان سرمایهگذاری برای محیطهای تولیدی و یا صنایع بزرگ وجود ندارد. اما اگر در حوزهی کشاورزی به خوبی فعالیت کنیم من احساس میکنم که ظرفیتهای بسیاری در استان گیلان وجود دارد. در استان استفاده مطلوب از مزارع برنج، باغات چای، بیشهزارها و فضاهای مخروبه در حواشی جنگل و ظرفیتی که بنده در مقایسه با بعضی کشورها میبینم ما ۱/۲ یا ۱/۳ از ظرفیت کشاورزی آنها را استفاده میکنیم یعنی استفاده مطلوب و بهینه نمیشود. از همین زمینها را میشود چند منظوره در حوزه آبخیزداری، پرورش مرغ و ماهی و میگو و شیلات استفاده کرد. من در سفری به سوئیس شاهد بودم که یک متر زمین بلااستفاده شما نمیبینید در کنار زمینهای کشاورزی که به بهترین شکل و چندمنظوره پرورش ماهی و اردک و غیره استفاده میشود ناگهان شما یک کارخانه ساعتسازی میبینید. میدانید که سوئیس بهترین کارخانههای ساعتسازی دنیا را دارد و جالب این است که بزرگترین تولیدکننده دام هم هست. یا مثلا در زمینهی مسایل زیست محیطی باید ببینیم که آنها چه راهی را رفتهاند. من در طول اقامتم در آنجا کسی (رفتگر) را ندیدم که خیابانها را تمیز کند. یا یک مامور پلیس ندیدم. (نه اینکه شیفته شده باشم.) حالا ما را با آنها مقایسه کنید. واقعیت این است که ما در سالهای اخیر حتی نتوانستهایم اقتصاد موجودمان را حفظ کنیم، در گیلان هم همینطور تعداد زیادی از واحدهای تولیدی ما نیروهای انسانی خودشان را تعدیل کردند. بنابراین باورهای مردم هم نسبت به آمارها در سالهای اخیر کاهش یافته حتی اگر مرکز آمار داده باشد. و این مساله برخورداری و رونق که شما اشاره میکنید ملموس نیست و به دلیل آن وضعیت بد اقتصادی خودش را نشان نمیدهد و حس نمیشود. دلیلاش هم رکود موجود است. شما وقتی تولید معمولتان را ندارید خب طبیعی است که صادرات هم وجود ندارد. قطعا یکی از مصوبات اصلی صادرات تولید است وقتی تولید نیست یا کاهش مییابد طبیعتا صادرات هم کاهش مییابد.
با توجه به اینکه شما به مساله مالیات بر ارزش افزوده اشاره کردید، بحث ۹ درصد مالیاتی که بر ارزش افزوده مطرح شده از جانب صنوف با چالش مواجه شده و مسالهای هم که مطرح میشود این است که مالیات بر اصل خرید آنها دارد اخذ میشود نه بر اصل سود.
ببینید مالیات بر ارزش افزوده قانون خوبی است ۱۳۶ کشور دنیا هم دارند اجرا میکنند. ما در اجرا مشکل داریم. یعنی سازمان مالیاتی کشور نتوانسته خودش را در زمینه آموزش یا تجهیز سختافزاری سازمان که مودی دیگر به شکل چهره به چهره ارتباط نداشته باشد و کارها، شکل سازمانی انجام شود، ارتقا دهد. همچنین مساله فرهنگ مالیاتی در کشور ما مطرح است که برخی از مردم مالیات را زورگیری میدانند که خیلی بد است. در کل کشور هزینههایی وجود دارد و مردم باید آن را از محل درآمدی که دارند تامین کنند یعنی اگر طرف امسال یک میلیارد درآمد داشته ۹ درصد آن را مالیات بدهد سال بعد اگر وضعیتاش بهتر بود ارتقا دهند و اگر کاهش یافت کمتر بدهند. و این مساله باید توسط سازمان مالیاتی فرهنگسازی شود. اما متاسفانه چنین چیزی نیست و ما هنوز فرار مالیاتی داریم. تنها قشری که خوب مالیات میدهند کارمندان هستند. بحث دیگر هم اختلافاتی است که بین اصناف و سازمان مالیاتی وجود دارد. مالیات بر ارزش افزوده مالیات سود است نه اصل فروش. مثلا طلافروشان اعتراض دارند و حق هم دارند چون اگر این مالیات بر اصل فروش باشد در مدت پنج سال کل درآمدشان را به دولت بدهند در حالیکه اینطور نیست. ما میگوییم آقا سرمایه جدا سود جدا. شما از سودتان ۹ درصد را باید به دولت بدهید. آنها هم حق دارند. اعتراضشان صحیح است. مثلا ما در کمیسیونها بررسی کردیم گاهی اوقات دیدهایم که مودیان درست گفتهاند. اما جاهایی هم هست که میپرسیم میگویند از بالا اینطور گفته شده و ما دستور را اجرا میکنیم. که با آنها صبحت کردهایم و متذکر شدهایم که شما مجری قانون هستید. که آنها این را تایید نکردند و به قول خودشان شفافسازی هم کردند که برای ما قابل قبول نبود. ما میگوییم قانون باید حاکم شود و رای ممیز مالیاتی در چارچوب قانونی باید باشد و مردم احساس کنند که مالیات را برای کشورشان و آبادانی شهرشان میدهند و مالیات زورگیری نیست. اگر یک جایی هم مودی طلبکار است ما از سازمان مالیاتی سوال کردیم آنها گفتند ما امسال فلان میلیارد تومن به اصناف برگرداندیم اگر چنانچه اصناف هم واقعا حقی به گردن سازمان مالیاتی دارند سازمان هم بسیار شفاف مودی را صدا بزند و بگوید شما اینقدر از ما طلبکارید به اصناف برگردانند و حسن نظرشان را نشان دهند.
مساله مالیات از ناحیه سود یا فروش مگر در خود قانون روشن نشده، که الان این مسایل پیش آمده؟
اشتباه در برداشت است. دولتها معمولا قوانین را به نفع خودشان تفسیر میکنند نه مردم. چون ذینفع هستند درآمدشان کاهش مییابد. ما معمولا این اختلافنظرها را که میبینیم به دولت میگوییم شما که مفسر قانون نیستید اینها را به مجلس استفسار کنید مجلس به شما جواب میدهد که هدف قانونگذار از این عبارت چه بوده؟ به شما اعلام میکند.
الان این اتفاق قرار است بیفتد؟
زیاد اتفاق میافتد. مثلا ما یک معافیتی داده بودیم به کشاورزان در ارتباط با وزارت نیرو، دو سال وزارت نیرو اجرا نکرد. ما هم گفتیم آقا شما استفسار کنید ما این قانون را نوشتهایم ما هم میدانیم منظور از سد چیست؟ سد خاکی نیست، سد آیتالله بهجت و سد سپیدرود است. هر جایی شما با بولدوزر و لودر کمی خاک جمع کنید که سد نیست. اما آنها میگفتند که نه از نظر ما آن هم سد است چون به نفع خودشان بوده. یا اخیرا قانونی داشتیم در مورد سختی کار در آزمایشگاههای بهداشت و درمان؛ مثلا کلمه تکنسین را آورده بودیم آنها میگفتند نه، این شامل بچههای تکنسین اتاقهای آزمایشگاه نمیشود. گفتیم شما استفسار کنید. ما جواب میدهیم که منظور چه بوده؟ راجع به مالیات هم همینطور، ما استفسار میکنیم که اگر قرار است من هر چه میفروشم به شما ۹ درصد بدهم ظرف چند سال کلا همه چیز از بین میرود. این ارزش افزوده ۹ درصد شامل سود من از آن فروش میشود که به شکل پلکانی است. یعنی طی مراحل مختلف از یک نفر به نفر بعدی و همینطور ادامه مییابد و در نهایت یکبار از مصرفکننده گرفته میشود. الان تفسیر بدی که سازمان مالیاتی دارد این است که از چندجا این مالیات را میگیرد. در حالیکه مالیات بر ارزش افزوده تنها از یکجا گرفته میشود و آن هم مصرفکننده است. به عبارتی فروشندگان چه کلی و چه جزئی آن ارزش افزوده ۹ درصد را بهصورت پلکانی از همدیگر میگیرند. یعنی مامور مالیاتی خود فروشنده میشود ۹ درصد را میگیرد و آخرین نفری که در این زنجیره است از مصرفکنندهای که میخرد و میبرد ۹ درصد در فاکتور مینویسد و آن ۹ درصد پلکانی به حساب سازمان مالیاتی میرود. در کشورهای پیشرفته همانجا درجا میگیرند. در ترکیه این مبلغ ۱۸ درصد است در بعضی از کشورها ۱۶ درصد. ما تقریبا کمترین نرخ را داریم برای اینکه فرهنگسازی شود. بعد کمکم بهصورت پلکانی و یک درصد یک درصد بالا میرود که شوک وارد نشود.
راجع به سفرهای خارجی و رفت و آمدهایی که میشود و هیاتهای تجاری که دارند میآیند اتفاقاتی در کشور دارد میافتد که نویدبخش است.
کشورهای دنیا لازم و ملزوم هماند. هر کشوری که دورش را سیم خاردار بکشد خب عقب میافتد. شما به کشورهای پیشرفته هم که بروید سیب لبنان و کالای چینی و خلاصه از هر کجای دنیا چیزی را روی میزشان میبینید. کشورها لازم و ملزوم هم هستند یکی نفت دارد یکی تکنولوژی یکی کشاورزی، این در کشورهای توسعه یافته یک اصل است چه برسد به کشورهای در حال توسعه که نیازمندی بیشتری دارند. واقعیت این است که ما هرگز با هیچ کشوری سر جنگ نداشتیم و نداریم. با کشوری مثل امریکا که با اصل و اساس انقلاب ما دشمنی دارد از همان زمان تسخیر لانه جاسوسی مشکل داریم و شاید آنها هم با ما مشکل داشته باشند. بحث برجام بحث آشتی کردن ایران و آمریکا نیست. اسرائیل را هم که غاصب میدانیم که تجاوز کرده جنایت کرده، ۶۰ سال پیش به یک کشور اسلامی. اما بهجز این دو کشور ما با تمام کشورهای دنیا میتوانیم مراوده و تجارت داشته باشیم و نباید هم نگرانی داشته باشیم. برجام هم خیلی شفاف است. و حتی شورای عالی امنیت ملی این اختیار را دارد قانون اساسی روشن کرده، رهبر خودشان نظارت دارند. در مورد پیشرفت این مذاکرات ما نباید دلواپسی داشته باشیم. چون کانونهای نظارتی در قانون اساسی کشور ما بسیار زیاد است. مجلس اعضای شورای امنیت ملی از مسوولین نظام هستند که مصوباتشان با امضای رهبری لازمالاجرا میشود بنابراین این مذاکرات را هیات دولت و تیم مذاکره کننده ادامه میدهد. هر جایی آنها به تعهداتشان عمل نکردند ما هم ترمز دستی را میکشیم. این در ماده واحده و ۹ بندی که مجلس تصویب کرد و نامهای که رهبر عزیز انقلاب نوشته و موادی را که به آن اشاره کردند خیلی شفاف و روشن است بنابراین اینطور نیست که دولت نسبت به این قضیه بیتوجه باشد کارشناسان دولت از آقای ظریف تا دیگران بسیار زبده و مقید و انقلابی و به قول رهبری فرزندان این انقلاب هستند. ما هم در شرایطی داریم زندگی میکنیم که باید واقعیتها را بپذیریم. ما نباید از سخت گذشتن زندگی به مردم راضی باشیم. ما در رابطه با تامین مواد غذایی یک زمانی مشکل داشتیم تمام پسانداز ششماهه ما در سیلوها به ۱۸ روز رسیده بود، یعنی اگر در این ۱۸ روز گندم مصرف میکردیم و تامین نمیشد کشور بحرانی میشد. بنابراین ما باید با عقلانیت و تدبیر و تضاربآرا پیش برویم.
اگر انتقادی به دولت هست گفته شود اما اینکه همدیگر را به بیگانهپرستی، آمریکایی بودن یا انقلابی نبودن متهم کنیم بیانصافی است. سلایق سیاسی از اول انقلاب در کشور بوده. چپ و راست وجود داشته. گاهی دولتها چپاند گاهی مجالس. اما تفکرات نباید باعث شود که ما خیمهای را که مشترک داریم زیرش زندگی میکنیم لحاظ نکنیم و منافع و مصالح ملیمان را خدای نکرده فراموش کنیم. و مسایل سیاسیمان را بر مصالح کشور و انقلاب ترجیح بدهیم.
آقای عاشوری به نظر شما وام ۱۰ میلیونی و ۲۵ میلیونی کالا و خودرو باعث تحریک بازار میشود؟ با توجه به اینکه تقریبا بهره هم به ۱۶ درصد افزایش یافته؟
اینها به نظر من مسکن است. اگر کمتر باشد باید حتما دولت بپردازد. چون اینها منابع مردم در بانک است کسی که پولی در بانک میگذارد روی سود آن حساب میکند.
پس، از منابع بانک مرکزی است؟
اینطور هم باشد باز مال مردم است. یعنی تکلیفی نیست. تکلیفی آن است که دولت عهدهدار شود. البته این وامها در دو بخش است یکی بنهایی که برای خرید کالاهای داخلی دارند به کارمندان میدهند که با هدف رونق بخشی به تولیدات لوازم خانگی داخلی است در واقع دارند دستمزد و جبران خدمت کارگران ایرانی را میدهند به جای اینکه به کارگران کرهای یا چینی بدهند، کار قشنگی است. منتهی باید نظارت و کنترل شود تا ما از همین بن، کالای چینی نخریم.
فاکتورسازی نشود؟
بله. این قبلا امتحان شد خوب جواب نداد. یعنی آن علاقه لازم به خرید کالای ایرانی وجود ندارد. حالا یا فرهنگش نیست یا بهخاطر کیفیت است که نظر من این است که در خیلی جاها کیفیت کالای ایرانی از چینی و کرهای بهتر است.
منتهی ما این تصور را داریم هر چه که مارک خارجی داشته باشد لزوما ارزش بالاتری هم دارد.
گویا روی خرید کالای ایرانی از کارخانجات مختلف گزینش صورت گرفته و کارخانجات خاصی تعیین شده، این را چهطور ارزیابی میکنید؟
ما واحدهایی که برند باشند در کشور کم داریم بنابراین واحدهایی که برند هستند و در سطح کشور مطالبه دارند و ۴۰۰۰ نفر پرسنل دارند خب اولویت حفظ آنهاست دیگر. مثلا پارس خزر. اشاره دیگر من این است که این کار خوب است به شرطی که تداوم داشته باشد به صورت گردشی، این پول برگردد باز در همین موضوع هزینه جاری شود. یعنی این بن تبدیل به کالا شود قسطش پرداخت شود و باز دوباره برگردد به همینجا یعنی از تولید داخلی طی یک پروسه زمانی حمایت شود نه اینکه فقط یک بار باشد یا قسط جای دیگر صرف شود.
خودروسازان چهطور؟
آنها باید فکر خودشان را بکنند یعنی تا زمانی که به فکر کیفیت، قیمت و بازارهای دیگر جز ایران نباشند ناچارند که شکست بخورند. بازار داخلی اشباع است و اینها هم آمپولهای بکمپلکس و B12 هستند، دولت الان تشویق کرده یک وام ۲۵ میلیون گذاشته، تعدادی که نیاز دارند میآیند خودرو میخرند. بعدا چه؟
به نظر من دیگر دولت هم بعد از ۳۶ سال باید از خودروسازها دست بردارد. اینها خودشان بروند رقابت کنند کیفیتشان را ارتقا دهند، مشتری مداری کنند. کاهش قیمت داشته باشند و با رعایت این فاکتورها میتوانند ادامه حیات داشته باشند در غیر اینصورت دیگر محکوم به شکست هستند.
وقتی مالیات خودروهای ورودی ۷۰ تا ۹۰ درصد است چهطور خودروساز داخلی میتواند رقابت کند؟ با قیمت بالای خودروهای وارداتی یا با کیفیتشان؟ مردم هم وقتی میبینند خودروهای وارداتی قیمتشان بالاست مجبورند بروند خودروهای ۲۵-۲۰ میلیونی را از همین خودروسازها بخرند. مردم بالاجبار این خودروها را میخرند. وگرنه خودروسازها ادعای داشتن قیمت و کیفیت مناسب را ندارند.
ما هم همین را میگوییم که بر اساس این آیتمها اینها بروند کار کنند در عین حال اگر این اتفاق بیفتد آقایان هم ناچارند عوارض ورود خودروهای خارجی را کاهش دهند تا اینکه حق انتخاب با مردم باشد. وقتی میگوییم رقابت یعنی همین، نه اینکه یک عدهای را زنجیر کنیم و به یک عده دیگر بگوییم حالا شما بدوید. الان در واقع دارد به مردم ظلم میشود چون شخص میخواهد خودروی خارجی سوار شود به خاطر عوارض بالایش خودروی داخلی میخرد و ما میگوییم داریم از خودروی داخلی حمایت میکنیم!
منظورم از اینکه میگویم بعد از ۳۶ سال دولت دیگر دست از حمایت بردارد یکی همین حقوق گمرکی است این وقتی تغییر یابد اینها باید بروند در دکانشان را ببندند.
یکی از چالشهای اساسی که الان در اقتصاد ما هست و دولت هم به آن اذعان دارد بحث نرخ سود بانکی است و اخیرا هم شورای هماهنگی بانکها اعلام کرده مصوبه قبلی مبنی بر کاهش دو درصد که قرار بود بر سود سپرده اعمال شود، به صرفه نیست یا هر چیز دیگر، همان را دیگر اعمال نمیکنند. شاید بتوان گفت بخشی از چالش های اقتصاد موجود کشور را بانک ها از محل سود سپرده ها به صورت غیر واقعی ایجاد کرده اند؟
ما حدود دو سال است که این بحث را با وزیر اقتصاد، آقای سیف، مدیران عامل بانکها، شورای پول و اعتبار داشتهایم و جلسات مختلفی را در کمیسیون اقتصادی برقرار کردیم آقایان اقتصادی به یک اصل باور دارند که بایستی نرخ سود بر اساس نرخ تورم باشد. حالا به اضافه یک تا دو درصد کارمزد بنابراین وقتی بانک مرکزی سال ۹۳ اعلام میکند نرخ تورم رسیده به ۱۶-۱۵ درصد نرخ سود بانکی هم بایستی از ۲۰ و چند درصد برسد به ۱۶ درصد. و یا اینکه در نیمه اول امسال نرخ تورم را بانک مرکزی اعلام کرد زیر ۱۵ درصد بنابراین نرخ سود بانکی هم باید کاهش یابد. بنابراین اینها ملزم شدند و در یک اقدام آوردند به ۲۲ درصد. و اخیرا هم مصوبهای را داشتهاند که باز کاهش دادهاند. من جزئیات آن را نخواندهام.
اخیرا شورای هماهنگی بانک ها اعلام کرد که مصوبه قبلی مبنی بر کاهش سود سپرده ها و تسهیلات را نمی توانیم اعلام کنیم، چون ظاهرا بعضی از موسسات غیرمجاز دارند سودهای بالایی میدهند و تا زمانی که آن موسسات ملزم به اجرا نشوند ما نمیتوانیم این سود را بپردازیم.
مجلس اینها را میخواهد جلسه میگذارد. این الزام را کمیسیون اقتصادی مجلس هم دارد که باید به صورت پلکانی دو درصد دو درصد کاهش یابد به دلیل اینکه یک بخشی از آن به منافع مردم و مشتریان برمیگردد، که ناگهان به بانکها شوک وارد نشود. همه پولهایشان را برداشت کنند و مشکلی در سیستم نقدینگی کشور ایجاد شود. بحث دیگر هم این است که ما باید برای بانک و موسسات خصوصی جا بیندازیم که اینها باید تابع سیاستهای کلی نظام اقتصادی کشور باشند یعنی تافته جدا بافته نیستند. مگر بانکهای دولتی منابع مردم را ندادند؟ متاسفانه اشتباهی بود که بانک مرکزی انجام داد به اینها مجوز داد، بعد پولشویی کردند، بعد رفتند در ارز جاهای مختلف سرمایهگذاری کردند و محاسبات را به هم زدند. اخیرا با فشارهایی که مجلس آورده بانک مرکزی دارد از اینها حساب میکشد و کنترل و ادغام میکند که ساماندهی شود. ولی ما متولی آن را شورای اقتصاد و بانک مرکزی میدانیم یعنی مسوول بازرسی، نظارت و کنترل موسسات مالی و پولی.
خوب است در اینجا نگاهی هم به استان داشته باشیم؛ در ابتدا راجع به راهآهن انشاالله تا پایان سال ۹۵ سوت قطار را در رشت میشنویم دیگر. به انضمام اینکه قرار است راهآهن دو کیلومتر تا آستارا بیاید که اتفاق مبارکی است.
البته فاز اول قزوین رشت انجام شده که کار سختی بوده هم در زمینه سازه، هم موقعیت جغرافیایی منطقه، گذرها و پلها خب الان بالای ۸۷ درصد پیشرفت کار داریم. بقیه کار مانده. در نقدینگی، دولت به دلیل بحث تحریمها مشکل داشت بخشی از نفت را مثلا به کشورهای چین، هند، پاکستان فروختهایم اما پولش را به دلیل تحریمها نمیتوانیم بگیریم. ولکن ساز و کارهایی را در سال ۹۳ با دولت، آقای استاندار، نمایندگان پیشبینی کردیم به صورت مشارکتی که بقیه آزادراه با اعتباراتی که تزریق میشود تکمیل شود. تعدادی از بانکها در این عرصه ورود کردهاند. بخشی را سازمان مدیریت تقبل کرده. تامین منابع انجام شده و الان پیمانکاران فعالند. قرار است یک بازدید میدانی هم داشته باشیم. برداشت ما این است که با همین سرعت حال حاضر اگر کار ادامه یابد بتوانیم انشاالله قطعه اول راهآهن را که تا ایستگاه رشت است به بهرهبرداری برسانیم چون حدود ۲۰ کیلومتر از قطعه اول الان ریلگذاری شده، امکانات برای قطعه دوم هم خریداری شده، مشکلی هم برای دو تا ایستگاه داشتیم که ظاهرا به گفته آقای وزیر مرتفع شده. تونلها و پلها احداث شده. تقریبا ۲۰ درصد کار که همین ایستگاهها و ریلها هست مانده. ولی قطعه انزلی به آستارا متاسفانه شرکتهایی که آمدند در فاینانس شرکت کردند (شرکتهای چینی و آمریکایی) در اجرا به تعهداتشان عمل نکردند و بهانهجویی کردند و هنوز این قطعه وضعیت مشخصی ندارد. یعنی پیمانکاری که بیاید و سرمایهگذاری کند باید پیگیری و تعیین تکلیف شود.
آزادراه چهطور؟
برای ۱۱ کیلومتر آزادراه تامین اعتبار شده و الان مشغول کارند و به احتمال زیاد به بهرهبرداری برسد.
راجع به فومن و شفت هم اشارهای داشته باشید لطفا.
در فومن و شفت هم واقعیت این است که با همه نداریها و سختیها ما در این سه سال ساختیم. هر پولی ما گذاشتیم تخصیصاش ۱۰ درصد یا ۲۰ درصد بود. ۸۰ درصدش نیامد. ولی الحمدالله با ارتباطی که بنده خودم با وزرا از دولت آقای هاشمی و دولت اصلاحات داشتم همان زمان که در دورهی پنجم با آقای نوبخت ما در مجلس بودیم، این ارتباطات برای ما اعتبار شد یا اینکه با آقایان ربیعی و آخوندی سه سال در قرارگاه حمزه بودیم اکثر دولتمردان غیر از جایگاه وزارت و نمایندگی با ما رفاقت داشتند به همین دلیل ما توانستیم یکسری از کارهای غیرممکن را ممکن کنیم. و من هم در اینجا از آقایان تشکر میکنم. خود من هم توانستم در بحث مثلا گازرسانی که یکی از خواستههای مهم مردم گیلان است به دلیل شرایط بیش از ۳۰۰ و خردهای روستا در استان برای سال ۹۴ بیش از ۱۰۰ روستا به فومن و شفت اختصاص یافت که پیمانکار انتخاب کردیم و یک سوم اعتبار که بیش از ۶۵ میلیارد تومان است را برای فومن و شفت گرفتیم. که یک انقلاب در گازرسانی محسوب میشود. یعنی برای سال ۹۶-۹۵ دیگر روستایی نداریم که به پیمانکار بدهم.
در مورد شهرک ماسوله چهطور؟
ماسوله را نمیتوانیم گازرسانی کنیم. اما یکسری اقدامات انجام دادهایم مثلا تامین اعتبار در زمینه ادامهی جادهی ماسوله به ماجلان، کددار شده، چند کیلومتر آسفالت شده و پیمانکار مشغول آسفالت بقیه آن است. در رابطه با بازسازی شهر ماسوله اعتبار اختصاص یافته تعدادی از خانههای قدیمی و فرسوده بازسازی شده، چند میلیارد تومن تا بهحال به کمک مردم هزینه شده، ۵۰ درصد کسی که بخواهد خانه بسازد از جانب ما حمایت میشود البته با کمک میراث فرهنگی. در مورد بازسازی بافت ماسوله هم اعتبارات عمران شهری گذاشتهایم، سالن ورزشی را به بهرهبرداری و افتتاح رساندهایم و تجهیز هم شده. تا ۵/۴ کیلومتر از ورودی شهر ماسوله آسفالت و روکش شده، در زمینهی اینترنت و غیره امسال راهاندازی و تقویت شده. در گذشته نگرانی وجود داشت مسافر و گردشگر از بیرون میآمد ارتباطات منطقه خیلی ضعیف بود. چون نمیتوانیم به آنجا گازرسانی کنیم با جناب آقای آستانه مشاور وزیر و خود ایشان توافق کردیم که گاز CNG یا LNG ارزان قیمت برای این منطقه تعبیه کنیم و اخیرا اجرایی شده، برای دیواره سازی شهرک تا ۳۰۰ میلیون تومن اعتبار در نظر گرفته شده که به زودی شروع میشود. در بالادست ماسوله ما چندبار شاهد رانش بودیم که سنگها ریزش داشتند و خساراتی را وارد میکردند، ما پروژهای را توسط شرکت مشاورین مطالعه کردیم که پیشبینی کردند که حدودا ۵ میلیارد تومن برای مهار سنگهای غلطان نیاز هست که اجرایی شد و یک میلیارد تومان برای آن هزینه کردیم، و به سه گروه دستهبندی شد که گروه اول سنگهایی که احتمال رانش داشت در حال حاضر مهار شده، و به صورت فنس یا تورهایی که از خارج از کشور خریداری شده که اگر زلزلهای بیاید این سنگها به شهرک تاریخی ماسوله آسیبی نرسانند. الان درصدد اجرایی کردن خواسته سازمان یونسکو هستیم براساس مطالعاتی که شده تعدادی از این سازهها و ساختمانهای دولتی که در ماسوله ساخته شده باید تخریب شود از جمله مهمانسرای استانداری، اداره برق و غیره تا مقدمات ثبت جهانی یونسکو با توجه به آیتمهایی که آنها خواستهاند لحاظ شود. در رابطه با قلعه رودخان هم اقدامات محدودی شده اما قرار بر این شده که برای بخش دوم قطعه سرمایهگذار بخش خصوصی بیاید چون این فرهنگ هنوز جا نیفتاده و بخش خصوصی هنوز جایگاه واقعیاش را بهدست نیاورده، نتوانستهایم این بازسازی را ادامه دهیم و یک سوم قلعه متاسفانه بازسازی شده، آن هم در زمانیکه اعتبارات دولتی در اختیار ما بود و گرفتیم. ولی در رابطه با هتل، متل، مهمانسرا، مسافرکاشانه اقدامات خوبی در شهرستانهای فومن انجام گرفته و در شهرهای فومن و شفت ما برنامه داریم که انشاالله بتوانیم سال آینده سه هزار مسافر را داشته باشیم. الان هتل پنج ستاره در فومن داریم هتل کوثر، هتل باران. در شفت هتل راد را داریم که توسط بخش خصوصی انجام شده و ما هم کمکهایی کردهایم. الان هم بنا داریم مسافر کاشانهها را قانونمند و سازماندهی کنیم. باز برای ارتقای گردشگری که جا دارد از دولت یازدهم هم تشکر کنم، دانشکده گردشگری و میراث فرهنگی فومن است که مجوز آن توسط شورای عالی گسترش صادر شده و در مقطع ارشد و دکتری انشاالله از بهمن ماه دانشجو داریم. امکانات خوبی را هم فراهم کردهایم. هفت هکتار زمین سند خورده. این دانشکده زیر نظر دانشگاه گیلان است و خیر هم از تهران دعوت شده.
آقای موسوی هستند؟
نه. ایشان دانشکده فنی را ساختهاند. خوابگاه شماره ۳ را هم احداث کردهایم و در اختیار دانشجویان گذاشتهایم. زمین را گرفتهایم بنده از ماده ۱۸۰ میزانی اعتبار گذاشتهام و خیری هم از تهران میآیند که شروع به ساخت و ساز کنند. قبل از آن هم ساختمانی را از آموزش و پرورش گرفتهایم که انشاالله برای امسال دانشجو داشته باشیم.
پروژه خاص استانی اولویت داری در بین برنامهتان دارید؟ پروژه طارم – زنجان که فومن و شفت را از بن بست خارج می کند را هم توضیح فرمایید؟
این پروژهای است که من از مجلس پنجم به فکرش بودم و در هیات دولت مصوب شد. ولی بهدلیل نبود منابع مالی مسکوت مانده یعنی پیمانکار دارد اما بهدلیل کمبود منابع کاری انجام نمیشود. و بیش از ۴۰۰ میلیارد تومن اعتبار نیاز دارد. ما بهدنبال این هستیم که به عنوان فاینانس داخلی آن را به بخش خصوصی بدهیم و عوایدش را هم ۵۰-۴۰ سال بدهیم به بخش خصوصی. فاینانسر هم یک شرکت بینالمللی است که برنده شده و انشاالله …
کی به بهرهبرداری میرسد به نظر شما؟
اگر بنا به صحبتی که با وزیر راه داشتیم و مدیرکل محترم، طرح به بخش خصوصی داده شود شروع به کار میشود. یعنی نیازی به منابع دولتی دیگر نیست. مثلا سد لاسک که پیمانکار مبلغ ۵۰۸ میلیارد تومن برنده شده، موجودیش در بانک است، صورت وضعیت را اعلام میکند، همان پول را وصول میکند تا ۴ سال بهرهبرداری میشود. بعد ظرف مدت ۱۰ تا ۱۵ سال اصل و فرع و سودش را از وزارت نیرو دریافت میکند. ما بیشتر باید به سمت برونسپاری برویم یعنی در حقیقت بخش خصوصی را وارد کنیم.
بین این پروژههایی که اشاره کردید کدام یک خاص و اولویتدار است؟
سد طرح استانی است منابع شرب و کشاورزی را تامین میکند. یا جاده شفت – ملاسرا – طارم پروژه بین استانی است ۷ کیلومتر فقط تونل دارد. جاده دسترسی نیست که مثلا یک وانت برود بالا نه. اتوبوس، مینیبوس با شیب ۸ درصد حرکت میکند. واریانتهای مختلفی مطالعه شده، شرکت مشاورین کار کردهاند، سطح جاده را به سطح جاده درجه یک کشوری رساندهاند. و این اصلا مال استان گیلان است یعنی ارتباط دهنده استان گیلان با زنجان است. یا مثلا در حوزه راه روستایی اقدامات خوبی انجام شد، ما به صورت حجمی قراردادی بستیم با معاون وزاتر راه، آقای شفیعی، استاندار محترم و مدیرکل راه و الحمدالله در سالهای ۹۴ و ۹۳ بیش از ۱۰۰ کیلومتر راه روستایی آسفالت کردیم در فومن و شفت یعنی چیزی حدود ۲۵ میلیارد تومن و این اتفاق نادری بوده بعد از انقلاب که سبب شد الان در استان گیلان فومن و شفت به لحاظ برخورداری از راههای روستایی جایگاه مناسبی در استان و کشور دارد.
در مجمع نمایندگان عملکرد شما به چه شکل است؟
نمایندگان در مجمع دارای تفکرات متفاوتی هستند ولی در کلیات منافع استان واقع با هم هماهنگ و همراه هستند. به لحاظ سلایق سیاسی با هم متفاوتند بعضیها چپ و بعضیها راست هستند.
شما چه گرایشی دارید؟
واقعیتاش این است که بنده خودم را اصولگرا میدانم نه اصولگرای افراطی. از اول انقلاب هم اینطور بودهام. وقتی مرا محکوم کردند که آقای عاشوری هر دولتی میآید خودش را با فکر و اندیشه آن دولت تطبیق میدهد، من در جواب آنها گفتم من رزمنده بودم و از ابتدای فعالیت اجرایی و سیاسی ام معتدل بودم. اگر من تندروی داشتهام مردم سه دور به من رای نمیدادند. بنابراین بنده ضمن پایبندی به اسلام و اصول انقلاب بالاتر از گروههای چپ و راست فکر میکردم و جالب این است که در ۲۰ سال پیش هم همین حرف را میزدم نه اینکه الان یعنی آن موقعی هم که من کاندیدا شدم گفتم آقا من مستقل هستم اگر مردم به من اعتماد دارند به من رای دهند. الان هم علیرغم اینکه خیلیها تکاپو میکنند خودشان را به جریان وصل کنند من میگویم من نماینده مردم میشوم اگر اعتدالیون، چپیها یا راستیها بنده را لایق میدانند بیایند به من رای دهند اگر من در دولتهای مختلف؛ مثلا در دولت آقای هاشمی مشاور آقای نمازی بودم، در دولت اصلاحات نماینده وزیر در گمرک ایران بودم، یا در دولت آقای احمدینژاد معاون وزیر بودم، این دلیل بر این است که من نیاز به حضور در دولتها نداشتم دولتها احساس کردند که من به درد یکجایی میخورم یعنی میتوانم مفید واقع شوم. بنابراین آقای روحانی به عنوان کسی که مقبولیت عامه را دارد به تبع آن رییس جمهور است وظیفه ملی ماست که از ایشان حمایت کنیم. اگر به لحاظ سلیقه سیاسی احیانا تفکر ایشان را قبول نداریم یا نقدی هم داریم در جای دیگری بایستی نشان داده شود. ما به عنوان نماینده وظیفه داریم از دولت قانونی حمایت کنیم و نقدمان هم منصفانه باشد نه از روی لجبازی. بنابراین همچنان مانند ادوار گذشته در فومن و شفت که تکیهگاه من مردم بودند و طرفین سیاسی همه به من رای دادند باز هم اگر میخواهند به بنده رای دهند. من به دوستانم هم میگویم که شما وکیل مردم هستید نه وکیل دولتها. شما ناظر بر دولت هستید. بنابراین ما ضمن امانتداری باید قداست نمایندگی را هم حفظ کنیم. مردم ما خیلی روشناند بینش بالایی دارند و سیاسیتر از ما هستند. اگر دولتها را منصفانه نقد کنیم کار درستی انجام دادهایم.
ارزیابیتان را از عملکرد آقای استاندار هم بفرمایید.
در این شرایطی که کشور بحران داشته و جایگاه مالی خوبی نداشتهایم من سرجمع عملکرد ایشان را مثبت میدانم با توجه به اینکه در استان گیلان کار کردن هم بسیار سخت است. از لحاظ سیاسی و هم جریاناتی که وجود دارد. خب آقای دکتر نجفی انسان سلیم النفس، توانمند و لایق و شایستهای هستند، حالا ممکن است به لحاظ مدیریتی نقدهایی هم بر ایشان وارد باشد. اما ما نباید ایدهآل فکر کنیم. افراد را باید در زمانها و شرایط مختلف ارزیابی کنیم. شرایط کشور و استان ما مناسب و خوب نیست که یک مدیر بتواند نمره ۲۰ بگیرد. بنابراین من احساس میکنم که در کل عملکرد ایشان مثبت بوده. ایرادی کوچک که داشتم و به خودشان هم گفتهام این است که یک مقداری در رابطه با مدیران استان تجدیدنظر کنند. بعضی از مدیران استان خیلی ضعیف هستند و عملکرد ایشان دولت را بد نشان میدهد. مدیران را که همیشه نباید نوازش کرد باید گاهی به آنها تشر زد با قاطعیت از جانب استاندار عزل شوند. مدیری که سالهاست هست اما هیچ تحرکی ندارد در حوزهی اقتصاد هیچ ایدهای ندارد، متاسفانه یکی از نقدهایی که به آقای استاندار وارد است این است که از نیروهای جوان خیلی کم استفاده کرده، ما نباید بترسیم. آن زمان که بنده معاون وزیر بودم ۳ تا جوان را به عنوان مدیر انتخاب کردیم بعد از ۸ ماه که ارزیابی کردیم آن سه جوان موفقترین مدیران بودند. برای اینکه انگیزه داشتند میخواستند مطرح شوند تحصیلات بالایی داشتند تحولگرا بودند. بنابراین کسانی که سالها مدیر هستند حتی خود ما نمایندگان هم همینطور وقتی دوران نشاط و سرزندگی را پشت سر گذاشت دیگر نمیتواند مثل یک جوان موفق باشد. درست است که ایشان کوله باری از تجربه است اما باید خودش را به روز کند و تحولگرا باشد.
با توجه به اینکه شما یکی از باسابقهترین نمایندگان استان هستید حضور آقای نوبخت در راس هرم مدیریتی دولت را چهطور ارزیابی میکنید؟
ببینید بعضی اوقات ممکن است دانشگاهیان یا روشن فکران ما انتظاراتی شبیه معجزه داشته باشند. آقای دکتر نوبخت هم باید مطابق قانون عمل کند خلاف قانون که نمیتواند. بنابراین اگر ما برنامه و بودجه داریم آقای دکتر نوبخت به عنوان یک مدیر ملی باید در چارچوب قانون قدم بردارد اگر ما مقید به قانون هستیم که هستیم. اما باید نیم نگاهی هم به استان خودش داشته باشد که این حق ضایع نشود. ما در این استان نسبت به کشور حقوقی داریم همانطور که کشور هم نسبت به استان ما شاید حقوقی داشته باشد. این بحثها را ما داشتیم و الحق آقای نوبخت دارد کمک میکند. منتهی شاید ایشان دوست نداشته باشد که انعکاس پیدا کند. آقای نوبخت جزو رجال کشور هستند ما و اکثر نمایندگان هم با ایشان همراه هستیم و جلساتی میگذاریم. در این زمینه یعنی پروژهها ما اصلا در کشور متهم هستیم که آقا شما همهی این بودجهها را بردهاید آنجا گذاشتهاید. چون همهجا چنین پروژههایی نبوده. شاید آقای نوبخت نخواهند که قبل از پادار شدن و کددار شدن این مسایل انعکاس پیدا کند.
دیدگاه