«آقازادگی» مساله بدی نیست/سطح زندگی پدرم در قبل از انقلاب از روحانیون دیگر بالاتر بود/مرتبا با مهدی تماس تلفنی داریم/پدرم اتهامات او را قبول ندارند/مهدی ۶ میلیون سکه یک گرمی به زندان برد
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،یاسر هاشمی رفسنجانی در مورد شایعات موجود در جامعه در مورد ثروت خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه «برخی از مردم آنچه را که دوست دارند بشنوند شایعه میکنند»، تاکید میکند که آیت الله هاشمی اهل کار و تلاش بودند و به همین دلیل سطح زندگی او به عنوان یک روحانی در مقایسه با سایر روحانیون قبل از انقلاب مقداری بالاتر بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،به نقل از ایسنا ،یاسر هاشمی رفسنجانی در مورد شایعات موجود در جامعه در مورد ثروت خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه «برخی از مردم آنچه را که دوست دارند بشنوند شایعه میکنند»، تاکید میکند که آیت الله هاشمی اهل کار و تلاش بودند و به همین دلیل سطح زندگی او به عنوان یک روحانی در مقایسه با سایر روحانیون قبل از انقلاب مقداری بالاتر بود.
یاسر هاشمی که فرزند پنجم آیت الله هاشمی رفسنجانی است همچنین «آقازادگی» را موضوع بدی نمی داند و می گوید: «آقازاده» به عنوان یک واژه سیاسی در کشور جا افتاده است و تعبیرات مختلفی نیز در این رابطه در جامعه وجود دارد.
او همچنین در مورد احتمال کاندیداتوری در انتخابات پیش روی مجلس با رد این موضوع تاکید کرد که دلیلی ندارد که همه اعضای یک خانواده در سیاست باشند.
متن کامل گفتوگوی یاسر هاشمی رفسنجانی به شرح زیر است:
از فرزندان شخصیتهای بزرگ نظام از جمله آیتالله هاشمی رفسنجانی همواره بعنوان آقازاده یاد میشود، شما نیز یکی از فرزند ایشان هستید و از شما هم به عنوان یک آقازاده یاد میشود، نظر شما درباره واژه «آقازاده» چیست؟
ما گاهی اوقات با همدیگر شوخی میکنیم و میگوییم که دیگر این ما نیستیم که آقازادهایم، بلکه فرزندانمان هستند؛ به هر حال «آقازاده» بعنوان یک واژه سیاسی در کشور جا افتاده است و تعبیرات مختلفی نیز در این رابطه در جامعه وجود دارد. متأسفانه برداشتی که در جامعه از «آقازاده» میشود، برداشتی منفی است؛ این نیز به دلیل برخی اتفاقات، شایعات یا مسائلی است که در سالیان متمادی اتفاق افتاده است.
این در حالی است که اگر بخواهیم به ریشه تاریخی این واژه نگاه کنیم، آقازادگی چیز بدی نیست؛ در برخی از انتسابات حکومتی در تاریخ ایران نیز ریشه و اصالت همواره معنای خودش را داشته است. از نظر من موضوع «آقازادگی» مساله بدی نیست، ولی متأسفانه تعریفی که امروز از آقازاده میشود شاید در ذهن مردم تعریف درستی نباشد.
آقازاده آقای هاشمی بودن چه تبعات مثبت و منفیای برای جنابعالی داشته است؟
قطعاً این موضوع محدودیتهایی برای فرزندان ایشان ایجاد میکند، ما هم هرچند آنها را قبول کردهایم، اما معتقدیم که قطعاً در مقابل این محدودیتها، یک سری فرصتهای خیلی ویژهای هم وجود دارد. در این وضعیت، به شخصیت ما بستگی دارد که چگونه بتوانیم از این شرایط به درستی استفاده کنیم.
تا کنون از این شرایط چه استفادههایی کردهاید؟
«آقازادگی» مساله بدی نیست، ولی متأسفانه تعریفی که امروز از آقازاده میشود شاید در ذهن مردم تعریف درستی نباشد
استفاده درست به معنای استفاده صحیح است. میتوانم بگویم که شاید برخی از زمانها فرصتسوزی و در برخی مواقع اشتباه کردیم. مرور زمان و اتفاقاتی که میافتد، نگاههای بیرونی و نتایج و عملکرد، از جمله مواردی است که با بررسی آنها، من به عنوان آقازاده یک شخصیت مهم، متوجه میشوم که آیا توانستهام حداکثر استفاده را از این شرایط بکنم یا خیر؛ آن هم نه استفاده شخصی؛ چراکه شرایط ما به گونهای است که میتوانیم به جامعه و مردم نفع برسانیم و به روند کار کمک کرده و سوءاستفادهای نیز از این اقدام خود نکنیم.
ممکن است که در کوتاه مدت یک سری شایعات پوششی بر واقعیتهای موجود باشد؛ اما اینها را باید با صبر خود تحمل کنیم. بالأخره به این دلیل که عدهای میخواستند آیتالله هاشمی را تخریب کنند، یکی از دروازههای ورود برای تخریب ایشان آقازادههایشان بود؛ به همین دلیل خانواده آیتالله هاشمی مدتی در تیررس شدید شایعات کاملاً دروغ بود. مرور زمان و مقداری صبر و تحمل در بلندمدت نشان میدهد که این ابرهای شایعه کنار میرود و واقعیات معلوم میشود.
آیا فرزند آیتالله هاشمی بودن برای شما سختی و دشواری به همراه داشته است؟
من اصلاً این واژه سختی را قبول ندارم و از اینکه فرزند آیتالله هاشمی هستم به خودم افتخار میکنم. معتقدم که این یک فرصت غنی است که خداوند در اختیار من گذاشته است؛ اما بخش هجمهها و سختیهایی که به ما وارد شده در هر مقطع متفاوت بوده است.
این سختیها در چه مقطعی بیشتر بوده؟
مقاطع سختیهایی که خانواده هاشمی تحمل کردند زیاد است؛ قبل از انقلاب، شروع انقلاب، جنگ، دوران سازندگی، دوران توسعه سیاسی، دوران احمدینژاد و امروز در شرایط فعلی، همواره در این دورهها خانواده هاشمی با سختیها و دشواریهای بسیاری مواجه بودهاند.
به نظر من این سختیها از پیش از انقلاب گریبانگیر خانواده هاشمی بوده است. گرچه من در زمان انقلاب و سال ۵۷، هفت ساله بودم، اما تقریباً در ذهنم خاطراتی از پشت زندان وجود دارد. بخشی از این خاطرات را نیز مادر، برادران، خواهران و حتی پدر بارها برایم نقل کردهاند؛ ما در زمان انقلاب خاطرات پشت اوین را داشتیم و امروز هم با شرایط موجود مجدداً پشت اوین میرویم؛ در آن زمان سختیهای خاص خودش وجود داشت ،الان هم یک سری سختیهای دیگر وجود دارد.
در زمان ریاست جمهوری پدر نیز سختیهایی وجود داشت؛ چراکه بالاخره توقعات و نگاه مردم یک سری سختیهایی برای خانواده آیتالله به همراه داشت.
همواره صحبت درباره داراییها و ثروت خانواده هاشمی نقل محافل بوده است، این در حالی است که آیتالله هاشمی و بعضاً فرزندان ایشان در مقاطعی اعلام کردهاند که این ثروت از قبل وجود داشته و به ارث رسیده، حتی از این سرمایه و ثروت در جریان انقلاب نیز استفادههایی شده است؛ با همه این مباحث، موضوع ثروت خانواده هاشمی همواره محل بحث و طرح شایعات بوده است. در فضای مجازی نیز درباره ثروت جنابعالی مباحثی مطرح است از جمله اینکه جنابعالی در لواسانات مالک ۳۰ هکتار زمین هستید و همچنین یک شرکت بزرگ واردات در زمینه خرید و فروش غذای بچه، آب معدنی و ماشینآلات صنعتی متعلق به شماست. آیا نمیخواهید پاسخ قاطعی درباره این مسائل بدهید و توضیحاتی در رابطه با خاستگاه این ثروت و میزان آن را با مردم در میان بگذارید.
اینکه شما میفرمائید یکبار برای همیشه پاسخ قاطعی بدهید، ما بارها پاسخ دادیم ولی برخی نمیخواهند بشنوند. به نظر من برخی از مردم آنچه را که دوست دارند بشنوند شایعه میکنند.
در مورد شایعاتی که در رابطه با بنده در فضای مجازی یا از سوی برخی افراد نقل میشود قاطعانه اعلام میکنم که دروغ محض است اما در مورد ثروت خانواده هاشمی؛ بالاخره سطح زندگی آقای هاشمی بعنوان یک روحانی در مقایسه با سایر روحانیون قبل از انقلاب مقداری بالاتر بود و ایشان اهل کار و تلاش بودند. بخشی از هزینههای مبارزه را نیز از طریق فعالیتهایی که انجام دادهاند، تأمین کردند. پدر فردی چند بعدی بودند و در زندگیشان فقط به درس و منبر نمیپرداختند. خانواده پدر نیز باغدار بودند و در رفسنجان باغ پسته داشتند؛ اینگونه هم نبود که کل پستههای رفسنجان برای ایشان باشد، بلکه وسعت این باغ، مانند باغ سایر باغداران و رعیتهای رفسنجان است. در این شرایط و با وجود این باغ و فعالیتهای چند بعدی پدر، زندگی به خوبی میگذشت.
سطح زندگی آقای هاشمی بعنوان یک روحانی در مقایسه با سایر روحانیون قبل از انقلاب مقداری بالاتر بود و ایشان اهل کار و تلاش بودند
ایشان همچنین به دلیل استعدادهایی که از آن برخوردار بود، فعالیتهای دیگری نیز داشتند. مثلاً زمانی که در زندان شاه بودند، کار ساخت و ساز انجام میدادند و هزینههای مبارزه را از این طریق تأمین میکردند. اما درست از زمان شروع انقلاب، تمام کارهای اقتصادی آقای هاشمی متوقف شد، یعنی ایشان از بعد از انقلاب تمام داراییها و زندگی خود را صرف انقلاب و مدیریت کشور کردند و حتی یک ریال نیز تاکنون به دارایی و ثروت ایشان افزوده نشده است.
رهبری نیز در خطبههای نماز جمعه تهران که پس از اتفاقات سال ۸۸ با بیان اینکه «آقای هاشمی قبل از انقلاب، اموال خود را صرف مبارزه میکرد و در سی سال اخیر هم با به عهده گرفتن مسئولیتهای فراوان، در حساسترین مقاطع در خدمت انقلاب و نظام بوده و هرگز از انقلاب برای خودش، مالی نیاندوخته است و مردم باید به این حقایق توجه داشته باشند»به صراحت بر این موضوع تأکید کردند.
از جمله داراییهای شاخصی که پدر از پیش از انقلاب داشتند، تعدادی زمین بود که از این تعداد ۲۵ قطعه را میان فرزندانشان تقسیم کردهاند و به هر کدام از ما ۵ قطعه زمین واگذار کردهاند، تعدادی زمین نیز به مادرم واگذار کردهاند، مابقی زمینها را نیز به تعدادی از طلاب جوانی که در حال تحصیل بودند اهدا کردند، تعدادی از این زمینها را هم برای گذران زندگی روزمره خود نگه داشتهاند و هر چند سال یکبار یکی از این زمینها را میفروشند و هزینههای جاری خود را تأمین میکنند.
شما اشاره کردید که مطالبی که در رسانهها و اینترنت در رابطه با داراییهای آقای یاسر هاشمی مطرح میشود، کذب محض است. توضیحی درباره داراییهای خود میدهید؟
من مجددا میگویم که مطالبی که تاکنون منتشر شده است، کذب محض است و من هیچ کارخانه، شرکت واردات و زمین در کیش و لواسانات ندارم. بیشتر وقتم را برای کارهای دفتر پدر در دانشگاه آزاد و مرکز تحقیقات استراتژیک صرف میکنم و یک سری کارهای جزئی نیز برای تأمین هزینههای زندگیام انجام میدهم. از دارایی که پدر در اختیار فرزندان گذاشتهاند بعنوان سرمایه اولیه که رقم مناسبی هم است استفاده میکنم و در تلاش هستم که این اقدامات را نیز بینام و بدون دخالت در امور دولتی انجام دهم.
مطرح میشود که فرزندان آیتالله هاشمی هموار در برخی مسائل دخالت میکنند و پدر نیز همواره از آنها حمایت و پشتیبانی میکنند و ایشان در بسیاری مواقع اجازه ندادهاند که آن برخوردی که در چنین مواقعی ممکن است با مردم عادی شود با فرزندانشان هم صورت بگیرد. نظر شما در اینباره چیست؟
این اتهام را که ایشان مدافع بدون دلیل فرزندانش است، قبول ندارم؛ چراکه اگر فردی از ما مرتکب اشتباهاتی شدهایم که حتماً نیز اینگونه بوده است، پدر دائماً به ما گوشزد کرده و ما همواره موضوع نصیحت پدر هستیم. شاید ایشان خیلی از رفتارهای فرزندان را تأیید نکند، اما شیوه ایشان در رفتار با فرزندان خود سختگیری و تحمیل رفتار نبوده است. نتیجهای که امروز به وضوح میبینید مشخص است که اینگونه نیست؛ در شرایطی که مهدی در زندان است، فائزه ۶ ماه به زندان رفت و نشریه او را مسدود کردند، واضح است که این صحبتها کذب است.
ممکن است آیتالله هاشمی هیچگاه به این اتفاقات راضی نبوده؛ من میدانم که ایشان اتهامات مهدی را نیز قبول ندارند ولی همواره تلاش کردهاند که رفتاری قانون مدارانه و اجتماعی از خود نشان دهد و این اتفاقات را قبول کند.
همواره یک سری هجمه علیه خانواده هاشمی مطرح میشود؛ شما به عنوان یکی از اعضای خانواده هاشمی خاستگاه این هجمهها را کجا میدانید و فکر میکنید افرادی که دامن زدن به این مطالب را در دستور کار خود قرار دادهاند، به دنبال چه هستند؟
اتهامات مهدی را نیز قبول ندارند ولی همواره تلاش کردهاند که رفتاری قانون مدارانه و اجتماعی از خود نشان دهد و این اتفاقات را قبول کند.
ممکن است یکی از دلایلی که شایعات و مخالفتهای بسیاری با خانواده هاشمی میشود و نگاهی منفی در رابطه با این خانواده وجود دارد، حضور آنها در جامعه و فعالیتهای آنها در جامعه باشد. بخش عمده این نگاههای منفی نیز از سوی مخالفان آیتالله هاشمی بیان میشود؛ از آغاز انقلاب نیز اینگونه بوده است و گروههایی از جمله منافقین و گروهک فرقان به جهت مخالفت با آقای هاشمی به جز اینکه ایشان را نقد میکردند به حواشی هم میپرداختند و حتی برخی مواقع توجه مردم به این حواشی بیشتر میشد. به اعتقاد من مرور زمان و صبر قطعاً واقعیات را روشن میکند و معلوم میشود که چه مقدار از این شایعات و هجمهها واقعیت دارد.
چرا میگویند خانواده هاشمی پاشنه آشیل هستند، در حالی که ایشان از جمله افرادی بودند که در طول دوران قبل از انقلاب و پس از آن بیشترین خدمات را به نظام ارائه کردهاند و حتی تا مرز ترور نیز پیش رفتند؟
آیتالله هاشمی در همه ابعاد خود را خرج انقلاب کرده است و پس از پیروزی انقلاب نیز تمام وقت، فکر، پول و جان خود را برای انقلاب گذاشته و به موضوعی جز انقلاب فکر نمیکنند. به تبع آن ما هم به عنوان اعضای خانواده هاشمی باید راهی را که ایشان طی میکنند، ادامه دهیم. پدر نیز همواره ما را نصیحت میکنند که ممکن است به خاطر من ضررهای بسیاری به شما وارد شود؛ به همین دلیل شما باید تحمل و صبر داشته باشید.
ایشان همیشه بعنوان یکی از افراد کلیدی نظام نطرح بودهاند؛ در جنگ، ایشان دارای جایگاه جانشین کل قوا بودند، دورهای طولانی نیز رئیس جمهور بودند، قبل از جنگ نیز به عنوان عضو شورای عالی انقلاب فعالیت میکردند؛ حتی در دوره توسعه سیاسی نیز عدهای گمان میکردند مخالفت با آقای هاشمی میتواند موجب ارتقاء و رشد آنها شود، به همین دلیل پدر در همه دوره ها در رأس مسائل قرار گرفتند. ایشان هیچگاه از مواضعشان عقبنشینی نداشتند. در دوران آقای احمدینژاد نیز پدر به میدان آمد، ایستاد و بر روی حرف خود یکدندگی کرد و به نظر من حرفها و مسائلی که پدر بر آنها تاکید میکردند، امروز بر همه ثابت شده است.
یکی از مواردی که همواره مطرح بوده این است که تقریباً تا چند سال پیش یک طیف طرفدار هاشمی رفسنجانی بودهاند ولی امروز این طیف کنار رفته و جای خود را به طیف اصلاحطلب دادهاند، این طیف نیز اظهار میکنند که نظر ایشان بعنوان یک شخصیت فراجناحی بسیار حائز اهمیت است. آیا ایشان تغییر کردهاند که اطرافیان او که زمانی طیف راست بودند امروز جای خود را به طیف چپ دادهاند؟
همانطور که در روند تاریخی سیاسی کشور در ۳۰ سال گذشته وجود مشاهده میشود، جریان چپ به راست و جریان راست نیز به چپ تبدیل شده است، اما با این وجود، در این تغییرات آیتالله هاشمی روند اعتدال و میانهروی را حفظ کرد و همواره بعنوان متعادلکننده در نظام سیاسی کشور عمل کرده است. هرگاه که جریانی در حال قرار گرفتن در موضع ضعف بوده، آیتالله هاشمی به یاری جریان میرفت و به آنها کمک میکرد. هیچگاه ندیدهام که آیتالله هاشمی از مسیر اعتدالی خود خارج شوند، این در حالی است که بسیاری به افراط رسیدند و بسیاری دیگر نیز به سمت تفریط پیش رفتند، اما آیتالله هاشمی در مسیر اعتدال خود باقی ماند
اگر بخواهیم شخصیت آیتالله هاشمی را از حیث اصولگرایی و اصلاحطلبی بررسی کنیم، آقای هاشمی هر دو مشخصه را با واژه اعتدال داراست؛ چرا که اعتدال در مقابل اصولگرایی و اصلاح طلبی نیست، بلکه بخشی از اصولگرایی و اصلاحطلبی را شامل میشود. چنانچه زندگی تاریخی و سیاسی آیتالله را مرور کنیم، یک روند اعتدالی با دو رویکرد اصلاحطلبی و اصولگرایی را مشاهده میکنیم.
در تعریف شما، دوستان آیتالله هاشمی چه ویژگیهایی دارند و شامل کدام احزاب میشوند؟
از دیدگاه آیتالله هاشمی همه احزاب خوب و دوست هستند و ایشان حزبی را مخالف و دشمن تلقی نمیکنند، ایشان در رفتار سیاسی خود نیز هیچ کینهای نسبت به گروه یا جناحی ندارد، به همین دلیل است که در گذشته جناحی که مخالف هاشمی بودند، امروز به راحتی در کنار ایشان حضور دارند.
امروز بحث اعتدال که در جریانات راست و چپ دیده میشود، جریانات موافق هستند و آنچه که امروز در حال وارد کردن لطمه به کشور است، تفکرات افراطی و تند است. تقریباً دوران سیاسی آقای هاشمی نیز مبارزه با این نوع تفکرات بوده است.
آیا آیتالله هاشمی علاوه بر انتخابات خبرگان، برای انتخابات مجلس نیز دغدغهای دارند؟
بعید میدانم آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات پیش رو از جریانی خاصی حمایت کند
قطعاً ایشان برای انتخابات مجلس نیز دغدغه دارند و در این زمنیه رهنمودها و راهبردهایی میدهند و با گروههایی که برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کردهاند، جلساتی دارند.
آیا در جریان انتخابات مجلس از گروهی خاص حمایت خواهند کرد؟
بعید میدانم ایشان از جریان خاصی حمایت کنند اما در صحبتهای ایشان مشخص میشود که از چه جریانهای فکری حمایت میکنند. گروهها نیز خود در زمان انتخاباتها پلاکارد خود را معین میکنند و میگویند که رهبر معنویشان کیست و از چه جریان فکری نشأت میگیرند، جامعه نیز سریعاً این موضوعات را تحلیل خواهند کرد.
آقای هاشمی بعد از ماجراهایی که در سال ۸۸ اتفاق افتاد و پس از هجمههایی که مجدداً علیه خانوادهشان آغاز شد، در سال ۸۹ جملهای از ایشان منتشر شد که در آن از فضای موجود علیه خانواده خود گله کرده و گفته بودند «این جو مسموم تنها با برگزاری دادگاه برطرف میشود هر دادگاه بیطرفی نیز بر بیگناهی فرزندانم حکم میدهد.»؛ اینها در شرایطی است که فائزه هاشمی در سال ۹۰، به دلیل مصاحبهای که درباره ماجرای فحاشی شهرری انجام داد، به ۶ ماه حبس تعزیری و محرومیت ۵ساله از فعالیت سیاسی، فرهنگی و روزنامهنگاری محکوم شد. امسال نیز مهدی هاشمی به جرم اختلاس، ارتشاء و مباحث امنیتی به ۱۰ سال زندان محکوم شد؛ نظرتان در این باره چیست؟
اصل، تمکین به رأی دادگاه است و اینکه کسی که در دادگاه محکوم میشود، اصل تظلم خواهی نداشته باشد و برای اعتراض نیز اجازه نداشته باشد، قابل قبول نیست. طبق قانون نیز وقتی که دادگاه بدوی رأیی صادر میکند، قانونگذار این احتمال را میدهد که اشتباهی صورت گرفته باشد،در نتیجه شما این حق را دارید که به دادگاه تجدیدنظر بروید. پس از این مرحله نیز قانون به شما این حق را میدهد که در صورت اعتراض به رأی صادره به دیوان شکایت کنید. پس از این مرحله نیز براساس ماده ۱۸، رئیس قوه قضائیه اختیار دارد که وارد برخی احکام شود. در نتیجه این احتمال وجود دارد که زمانی که حکمی توسط قاضی دادگاه صادر میشود، این حکم درست نباشد.
با این وجود این حق قانونی ماست که نسبت به هر حکمی اعتراض داشته باشیم،ولی توجه به امر قانون را در رأس کار خود قرار دادهایم و امروز مشاهده میکنیم که فائزه و مهدی دوران محکومیت خود را طی میکنند.
از مهدی چه خبر؟ هرچند وقت یک بار به ملاقات او میروید؟ وضعیت دیدارها چگونه است؟
مرتباً با مهدی تماس تلفنی داریم و این تماسهای تلفنی نیز با محدودیتی مواجه نیست. ملاقاتهای حضوریمان نیز شنبههاست که مقداری با دشواری انجام میشود و مقررات این دیدارها را مقداری سخت میگیرند و شرایط برای ما مهیا نمیشود که به طور مرتب ملاقات حضوری داشته باشیم.
شرایط ملاقات با زندانیها سخت است یا بطور خاص این سختگیریها برای ملاقاتهای مهدی هاشمی لحاظ میشود؟
من و برادر و خواهران مشکلی در این زمینه نداریم ولی به دلیل مسیر منتهی به محل ملاقات که بیش از ۳۰ پله وجود دارد، شرایط برای ملاقات مادرم فراهم نیست و مسئولین زندان نیز همکاری در این زمینه از خود نشان ندادهاند.
آیا آقای هاشمی تا به حال به ملاقات مهدی رفتهاند؟
نه؛ پدر تا به حال به ملاقات نرفته است. مادر نیز در این مدت به دلیل شرایطی که اشاره کردم فقط یکبار موفق شده که به ملاقات مهدی برود. از روند ملاقاتها راضی نیستم، به نظر من این امکان وجود دارد که مقداری در روند انجام این ملاقات تسهیلاتی فراهم کنند.
آیت الله هاشمی تا بحال به ملاقات مهدی نرفته است
پدرتان به دلیل شرایط ملاقات تا به حال به دیدار مهدی نرفتهاند یا دلیل دیگری دارد؟
تا به حال نه مهدی خواسته که پدر به ملاقات او برود و نه خود آیتالله خواستهاند که به ملاقات او بروند؛ اما مرتباًارتباط تلفنی دارند.
چندی پیش در بازرسی که از سلول مهدی هاشمی، تعدادی سکه و یک تلفن همراه کشف شد، توضیحی در این رابطه میدهید؟
مهدی تقریباً حدود ۶ میلیون تومان سکه یک گرمی به همراه خود به زندان برده است که آن هم با به توصیه افرادی که تجربه حضور در زندان داشتند صورت گرفت. آنها گفته بودند که بد نیست مبلغی پول همراه خود ببرد؛ چرا که او ۱۰ سال حکم دارد و بالأخره ممکن است لازمش شود. مهدی این تعداد سکهها را در کنار تلفن همراه بصورت علنی به سلول خود برده بود و هیچ کار پنهانی در این رابطه انجام نداده است. او همه وسایل خود ر ا در ساکی که جلوی در ورودی زندان به صورت کامل بازرسی شده است، با خود به داخل سلول برده بود. با این وجود من نمیدانم که چرا این خبر با موضوع کشف و با هیاهو مطرح شد. الان نیز ما هرچه برای مهدی به زندان میفرستیم به طور کامل بازرسی میشود. به نظر من عدهای قصد داشتند حاشیه جدیدی در رابطه با مهدی هاشمی ایجاد کنند.
در حال نزدیک شدن به انتخاباتهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری هستیم؛ از آغاز طرح موضوع انتخابات، زمانی که آقای هاشمی اعلام حضور در انتخابات خبرگان کردند، موجی در جامعه ایجاد شد. در کنار اخبار مربوط به حضور آقای هاشمی در انتخابات خبرگان، اخباری مبنی بر تمایل فاطمه و محسن هاشمی به حضور در انتخابات مجلس شنیده میشود. در این شرایط آیا فکر نمیکنید که با حضور فرزندان ایشان در جریان انتخابات حاشیهای جدید برای خانواده هاشمی ایجاد شود؟
اصل این مباحث برای گرم کردن تنور انتخابات خوب است. در مورد فرزندان آیتالله هاشمی هم چه اعلام حضور کنند چه اعلام عدم حضور، مسأله حواشی و شایعات را باید تحمل کنیم. اما فکر میکنم این هجمه ها برای طراحی آینده انتخابات بیتأثیر نیست؛ در این شرایط طرح این شایعات تأثیرات منفی دارد. اینکه قرار باشد با طرح شایعاتی طراحی برای آینده انتخابات صورت بگیرد، یک بیاخلاقی است و از هر کسی هم سر بزند اصلاً شایسته نیست، چه از جناحهای دوست مطرح شود چه از جناحهای غیردوست.
اینکه مردم بتوانند در فضایی غیر غبارآلود در مورد انتخاباتها تصمیمگیری کنند برای نظام یک پیروزی محسوب میشود تا اینکه وارد یک سری حواشی شویم که در آن همه از جمله انقلاب و نظام و مردم بازنده میشوند.
آیا توصیه از جانب پدر به شما نشده که در فضای سیاسی حضور پیدا کند؟
پدر همواره توصیههایی کلی در مورد فضاهای سیاسی کشور میکنند و ما نیز هر هفته با ایشان در مورد مسائل روز بحث و گفتوگو میکنیم.
با توجه به اینکه تاکنون خواهران جنابعالی (فائزه و فاطمه) و یکی از برادرهایتان(محسن) برای حضور در انتخابات مجلس اظهار تمایل کردهاند، آیا جنابعالی برنامهای برای حضور در انتخابات مجلس دارید؟
من(یاسر هاشمی) تصمیمی برای حضور ندارم.
در شرایطی که سایر اعضای خانواده آیت الله هاشمی به نوعی در عرصهی سیاست حضور دارند، آیا جنابعالی هیچ تمایلی برای انجام فعالیت سیاسی ندارید؟
دلیلی ندارد که همه اعضای یک خانواده در سیاست باشند؛ با این حال من هم بیکار نیستم و فعالیتهایی در این زمینه دارم. ملاقاتهای سیاسی خودم را دارم و اینگونه نیست که در موضوعات سیاسی اجتماعی صفر مطلق و بیتفاوت باشم با این وجود تمایلی به رسانهای کردن فعالیتهای خودم ندارم.
علت این عدم تمایل چیست؟
نیازی نمیبینم که خود را در رسانهها مطرح کنم.
تصادفی میان خودروی همسرمن وفردی که مدعی این اتفاق شدهاست صورت نگرفته است و همه آنچه که در برخی رسانهها در این زمینه مطرح شده است، کذب محض است
معمولاً یاسر هاشمی بر خلاف سایر اعضای خانواده در رسانهها حضور کمرنگی دارد. آیا این موضوع به دلیل تمایل شخصی جنابعالی است یا توصیهای از سمت پدر در این زمینه مطرح شده است؟
من تمایل زیادی به حضور در رسانهها ندارم و پدر هیچ توصیهای به این موضوع نکردهاند.
اخیرا در برخی رسانه های مطالبی مبنی بر تصادف خودروی همسر جنابعالی با فرزند یکی از شهدا و ورودمحافظان خانواده آیتالله به موضوع و استفاده از اسلحه توسط آنها در این موضوع مطرح شد؛ اصل این ماجرا چه بود؟
با وجود فضاسازی های رسانهای که ایجاد شد، اصلاً تصادفی میان خودروی همسرمن وفردی که مدعی این اتفاق شدهاست صورت نگرفته است. همه آنچه که در برخی رسانهها در این زمینه مطرح شده است، کذب محض است. فیلم دوربینهای راهنمایی و رانندگی نیز این موضوع را تأیید میکند.
دیدگاه