معرفی آئین های عزاداری کهن در گیلان
رشته محبت مردمان گیلان به اهل بیت علیهم السلام، به سالهای صدر اسلام بر میگردد؛ به زمانی که دیلمیان از طرف حاکم ساسانی به حکمرانی یمن گمارده شده بودند و «شهر بن بازان دیلمی» حاکم یمن، از طرف شاه ساسانی مأمور به نابودی آئین نوپدید و پیامبرش(ص) شد ولی محبت و جذبه رسول الله(ص) دامنگیرش […]
رشته محبت مردمان گیلان به اهل بیت علیهم السلام، به سالهای صدر اسلام بر میگردد؛ به زمانی که دیلمیان از طرف حاکم ساسانی به حکمرانی یمن گمارده شده بودند و «شهر بن بازان دیلمی» حاکم یمن، از طرف شاه ساسانی مأمور به نابودی آئین نوپدید و پیامبرش(ص) شد ولی محبت و جذبه رسول الله(ص) دامنگیرش شد، تا پای جان در این راه پر بهجت ایستاد و نامش به عنوان نخستین فرد ایرانى و گیلانی که در راه اسلام به شهادت رسید، ابدی شد.
رشته محبت مردمان گیلان به اهل بیت علیهم السلام، به سالهای صدر اسلام بر میگردد؛ به زمانی که دیلمیان از طرف حاکم ساسانی به حکمرانی یمن گمارده شده بودند و «شهر بن بازان دیلمی» حاکم یمن، از طرف شاه ساسانی مأمور به نابودی آئین نوپدید و پیامبرش(ص) شد ولی محبت و جذبه رسول الله(ص) دامنگیرش شد، تا پای جان در این راه پر بهجت ایستاد و نامش به عنوان نخستین فرد ایرانى و گیلانی که در راه اسلام به شهادت رسید، ابدی شد.[۱]
باری! عشق گیلانیان به اهل بیت(علیهم اسلام) را پیشینه ای پررنگ است. این دیرینه پی به زمانهای کهن بر میگردد؛ به زمانی که سادات علوی را در پشت کوههای دیلم پناهی بود از تیغ تعصب خلفای اموی و عباسی، به زمانی که امامزادگان شهید را در نزد ایشان قدر و منزلتی بیمانند بود که مکان پیرامونی مرقد هر کدام، بستر بنای شهر و روستا و تمدنی نوپدید گشت و مقبره هرکدام از این حضرات، گرهبند حاجات مردمان معتقد این سامان.
آری شعله عشق گیلانیان به آل الله علیهم آلاف التهیه و الثناء دیر زمانی است که در این دیار بیدار، روشن است و روشنی بخش! چه جای تعجب است این محبت مثال زدنی گیلانیها به اهل بیت عصمت علیهم السلام در یومنا هذا -که همه ایران مفتخر به ارادت به انوار مقدسه ایشان است ـ، وقتی که در عصر تعصبات کور نواصب و منحرفین از مذهب حقه ـ که در ایران قدیم، کم شمار هم نبودند ـ، دیلمیان و گیل مردان، حتی پیشتر از آنکه اسلام بیاورند، محبت اهل بیت پیامبر(ص) را باور کردند و به ایشان پناه دادند و در پناه ایشان نجات و فخر و فلاح ابدی یافتند.
این است که تعدادی از فرزندان این سامان، ـ آل بویه قهرمان ـ وقتی که با استمداد از انوار مقدسه اهل بیت علیهم السلام و تحت تربیت الهی ایشان برای اولین بار بغداد را گرفتند و خلافت عباسی را در مقابل شیعه به زانو درآوردند، هم ایشان برای اول بار به سال ۳۵۲ق عزاداری بر اباعبدالله علیه السلام را به صورت رسمی آنهم در بغداد مرکز خلافت مسلمین به صورت علنی برپا کردند، دستور دادند مردم بغداد اماکن کسب و حرفه را ببندند، جامه سیاه به نشانه عزای سیدالشهداء(ع) بپوشند و بگردند و بگریند.[۲] اهمیت این اقدام آل بویه وقتی روشنتر میشود که بدانیم آل بویه گیلانی ـ که در محیطی با اکثریت اهل سنت به فعالیت میپرداختند ـ، در رسمیت بخشیدن به عزاداری علنی برای سالار شهیدان، حتی از «فاطمیون مصر» -که به نام اهل بیت(ع) حکومت میکردند و شیعه اسماعیلی بودند هم پیشقدم ترند. زیرا یازده سال بعد از این اقدام آل بویه، در عمومی کردن مراسم عاشورا، حکومت فاطمی و شیعیان مصر چنین برنامه ای را پی گرفتند.[۳]
برخی تاریخچه تعزیه و هنر نمایشی آئینی را به همان دوران برگردادنده، آن را ادامه دسته گردانیها و سیاهپوشیها و شیوههای عزاداری زمان آل بویه دانسته اند، که در زمان حکومت صفویه، به اوج شکوفائی خود رسیده است.[۴]
حال وقتی که تاریخچه عزاداری علنی، آنهم برای اولین بار، به نام گیلانیان و به دست برخی از فرزندان ایشان آنهم فرسنگها دورتر از گیلان رقم خورده است، جوشش این عشق و ارادت در سرزمین گیل و دیلم حکایتها باید داشته باشد.
در گیلان دیروز و امروز، جوشش عشق به آستان اهل بیت علیهم السلام، نمودها و نمادهای پرشماری در عرصه آئینهای عزاداری داشته است که برخی از آنها بر طبق شواهد تاریخی و تاریخ شفاهی، سابقه چند صد ساله دارند. «علمبندی» و «علمواچینی»، برگزاری دهه های عزاداری سنتی بر اساس تاریخ شمسی، مراسم سوزناک زنانه «زاری بیزاری» در صبح روز عاشورا، آئین «خیمه سوزان» در عصر عاشورا، «دسته گردانی»، «زنجیرزنی»، «تعزیه گردانی»، «روضه های خانگی» دویست ساله و صدساله، جلسه ها و هیئتهای مذهبی ثابت، تنها بخشی از آئینهای عزاداری پرشمار گیلانی هاست. سیری در چرائی، چیستی و چگونگی این آئینها گواهی خواهد بود بر پیشینه ارادت گیلانیان در رثای اهل البیت علیهم السلام.
علم بندی و علم واچینی
آئین «علم واچینی» سنتی است فراگیر در ناحیه گیلان که در رثای سید الشهدا(ع) اجرا میشود. اهمیت این سنت تا آن درجه است که تقریباً تمام منابعی که به آئینهای مذهبی گیلان پرداخته اند، به عنوان اولین آئین مذهبی «علمواچینی» را بررسی کردهاند.[۵]
گرچه این سنت مذهبی امروزه در محرم هر سال و در مناطق زیادی از گیلان اجراء میشود و با نوع عزاداریهای محرم در آمیخته است اما با شکوهترین نمونه[۶] و بلکه خواستگاه آن را باید در روستای «شاه شهیدان» از توابع عمارلوی رودبار یافت که مردمانش با تمسک به فلسفه ای خاص، همه ساله در زمانی مشخص ـ معمولاً نیمه مردادماه[۷] هر سال ـ به همراه یک دهه اقامه عزاء در رثای سیدالشهداء(ع)، به «علمبندی» و «علمواچینی» میپردازند. «شاه شهیدان» مزار امامزادگان محمد و هادی علیهما السلام از نوادگان امام چهارم هستند که صاحب کرامات عدیده و مقامات عالیه اند. سالم بودن اجساد مطهر ایشان در جریان تعویض ضریح مطهر در سال ۱۳۶۲ش، که به تأیید مراجع مذهبی استان رسید و در مطبوعات معتبر منعکس شد، تأییدی بر این مدعاست. جنس این کرامت و اشتهار این امام زادگان و نیز مراسم مذهبی سنتی مجاورین ایشان از جهات متعدد، مشابه بقعه مبارکه مشهد اردهال در کاشان است.
در جریان «علمبندی»، تعدادی از پارچههای رنگی را به نیت و نشانه یاران سیدالشهدا(ع) بر سر چوبی بلند میبندند که این کار با آدابی خاص و همراه با نوحه خوانی و عزاداری برگزار میگردد. بعد از «علمبندی»، این علامت در همه مراسمات عزاداری مردم حضور دارد و مردم به آن تمسک و تبرک میجویند، تا روز دهم که همان روز عاشورای نمادین باشد، در طی مراسم ویژهای به نام علمواچینی، به نیت شهادت سیدالشهداء(ع) و اصحاب و یاران ایشان و به منظور توجه دادن به پراکندگی سپاه سیدالشهدا(ع) این پارچه ها را از عَلَم چوبی باز میکنند. معمولاً تکه هایی از پارچه های رنگی باز شده از علامت را مردم برای تبرک با خود میبرند. همخوانی مداحان در مراسم علم واچینی که عصر عاشورا را تصویر میکنند، با اشک و ناله جماعت عزادار همراه شده، فضایی را میآفریند که بسیار حُزنآلود، حس برانگیز و معنویست.
در مورد فلسفه این مراسم مذهبی سنتی در برخی منابع مکتوب و شفاهی سخنی گفته میشود که به عقیده نگارنده نمیتواند صحیح باشد. آنچه مطرح میشود اشاره به سبک زندگی کوچ نشینی مردمان «شاه شهیدان» دارد که با توجه به آن، مردم روستا به دلیل کوچ زمستانه، در سالهائی که محرم در زمستان واقع میشد و آنان موفق به اقامه عزا در آستان مبارکه امامزادگان محمد و هادی علیهما السلام نمیشدند، به منظور جلوگیری از این سلب توفیق، در تابستان دههای را به نیت دهه اول محرم، به عزاداری میپرداختند که روز دهم مقارن با «علمواچینی» میشد.
اما با مطالعه در منابع تاریخی و مراجعه به منابع شفاهی، معلوم میشود که در تمام ازمنه، علی رغم سرمای شدید، روستا هرگز خالی از سکنه نمیشده است که مراسم محرم در آنجا برقرار نباشد، گرچه اکثریت مردم روستا زمستان را به مناطق گرمسیری کوچ میکرده اند. از این گذشته، چرا باید دقیقاً نیمه مردادماه موعد برقراری عزای ده روزه باشد، با آنکه در برخی موارد با ایام شادی اهل بیت(ع) ـ به تاریخ قمری ـ مقارنت دارد. این است که به عقیده نگارنده، توجه مردم منطقه به تاریخ شمسی واقعه عاشورا، میتواند توجیه قابل باورتری برای برگزاری این مراسم باشد. مراسمی از جنس آنچه در کاشان، به نام «قالیشویان» برگزار میشود[۸]. با این تحلیل، «علمواچینی» را بعد از آئین قالیشویان کاشان، باید دومین آیین مذهبی اسلامی که به تقویم خورشیدی برپا میشود، بر شماریم.
در میان مطالبی که در زمینه «علم واچینی» به نگارش درآمده است، گاه مطالب مضحکی به چشم میخورد که گذشته از غیر مستند بودن و تکیه بر منابع غیر معتبر یا احتمالات صرف و نیز ایجاد فرح و سرور برای خوانندگان مطلّع، پیآمد و ثمره دیگری به همراه ندارد؛ از جمله این سخنان طرح احتمال پیوند تاریخی این مراسم کاملاً مذهبی در رسوم گذشته اقوام ایرانی قبل و بعد از اسلام از جمله جشن پایان کار کشاورزی، بارانخواهی و دفع بلا،[۹] و از آن سخیفتر سخنی است که پیشینه این مراسم مذهبی را به پیش از اسلام برگردانده که نوحه سرائی در آن اشاره به فقدان سیاوش ـ شاهزاده اسطورهای ایران باستان ـ داشته است.[۱۰]
مراسم خیمه سوزان
مراسم «خیمهسوزان» و «شبیهخوانی» هر ساله با حضور سوگواران و عاشقان حسینی در حرم آقا سید جلالالدین اشرف(س) ـ برادر گرامی امام رضا(ع) ـ در شهر آستانه اشرفیه برگزار میشود.[۱۱] گفته میشود این مراسم نمادین بیش از صد سال قدمت دارد.
در این مراسم آئینی معمولاً پنج خیمه با پارچه های رنگی و به منظور یادبود خیام اهل بیت(ع) برپا میشود. پارچه های رنگی این مراسم در روزهای نخستین ماه محرم خریداری و توسط زنان شهر به شکل خیمه دوخته میشود تا در هنگامه خیمهسوزان، بر پایههای چوبی یا آهنی متصل شود و شکل خیمه به خود بگیرد. هر کدام از خیام رنگی به نام یکی از حاضرین واقعه عاشورا برپا میشود؛ معمولاً خیمه سبز به نام امام حسین(ع)، خیمه سفید به نام حضرت ابوالفضل العباس(ع)، خیمه مشکی به نام حضرت زینب(س)، خیمه زرد به نام حضرت علی اکبر(ع) و خیمه ای برای سائر شهدا برپا میشود. البته گاهی دو خیمه از این تعداد به نام حضرت قاسم(ع) و حضرت امام سجاد(ع) اختصاص مییابد.
مراسم خیمهسوزان عصر عاشورا در میان شور و اشک عاشقان اهل بیت(ع) و با آتش زدن خیمهها که تداعیگر گوشهای از رنجها و مشقتهای خاندان اهل بیت(ع) پس از شهادت امام حسین (ع) است آغاز می شود. همزمان با آتش زدن خیام، مراسم «شبیهخوانی» حوادث عاشورا نیز به صورت تعزیهخوانی و با نمایش اسارت کودکان و زنان اهل حرم، همراه با نوحه خوانی و مداحی به تصویر کشیده میشود.
روضه های خانگی قدیمی شهر رشت
برپایی مجالس ماتم و عزا برای سیدالشهدا(ع)، قدمتی به اندازه خود عاشورا دارد. اشک ـ این کیمیای انسان ساز ـ میراثی است که در جان جوامع شیعی مأوا دارد و راز مرثیه بر سیدالشهدا را باید ارثیهای از نسلهای گذشته دانست. مردمان گیلان نیز مانند بسیاری از اقوام دیگر، روضه را به عنوان یکی از میراث ماندگار شیعه، از گذشتههای دور تا به حال حفظ کرده اند. آنچه میخوانید مختصری است از مطوّل دفتر ارادت مردمان سرزمین گیلان، که در بازخوانی و معرفی چند روضه پرسابقه تجلی یافته است.
روضه منزل مرحوم آیت الله سیدمهدی موسوی ضیابری
این روضه که بیش از ۱۵۰ سال قدمت دارد، اولین بار در فاطمیه شروع شده است و به برکت کوثر پیامبر(ص) هنوز هم این سفره معنوی مقابل عاشقان ارادتمندان پهن است. روضه در منزل مرحوم آیت الله ضیابری واقع در خیابان مطهری، اول ساغریسازان برگزار میشود. قدمت منبری که بر روی آن روضه میخوانند نیز به اندازه قدمت این مجلس است.
روضه منزل مرحوم آیت الله سیدحسین اشرف عاقلی
آیت الله عاقلی به عنوان یکی از عاشقان نشاندار اهل بیت(ع) بود. مشهور است ایشان در دستهجات عزاداری در میدان اصلی شهر، لباس روحانیت را کنار گذاشته به صفوف عزاداران می پیوست و مانند سایر مردم به عزاداری و سینه زنی میپرداخت. قدمت روضه منزل ایشان نیز تقریبا به ۱۵۰سال میرسد. این روضه مختص ماه مبارک رمضان است و از شب بیستم ماه مبارک تا شب عید فطر در منزل مرحوم آیت الله عاقلی واقع در خیابان حاجیآباد برگزار میشود. این عالم بزرگوار در مقبرهالعلما شهر رشت مدفون است.
روضه منزل مرحوم آیت الله موسوی خلخالی
از خانواده خلخالیها علمای بزرگی در عراق بودهاند که در باب القبله حرم امیرالمومنین علیه السلام، صاحب مقبره هستند. اینان شهدای بسیاری را در عراق و در جریان انتفاضههای مختلف تقدیم اسلام کردهاند. مجلس توسل به چهارده معصوم(ع)، در فاطمیه دوم و به مدت ۱۴ روز برقرار میشود که قدمت این روضه بین ۱۳۰تا۱۵۰سال گفته شده است. همچنین این خانواده جلسه دعای سماتی هم دارند که یک ساعت قبل از اذان مغرب روز جمعه برگزار میشود و قدمت جلسه دعا به ۲۵۰سال میرسد. هر دوی این مجالس در محله ساغریسازان در منزل مرحوم خلخالی برگزار میشود. طبق مستندات موجود، مجالس فاطمیه در شهر رشت از ۱۵۰ سال قبل رونق خاصی داشته و شاعران زیادی در این باره شعر سراییدهاند.
روضه منزل حضرت آیت الله آقاسید مجتبی رودباری(حفظه الله)
قدمت این روضه بالای ۲۰۰سال است و به چهار نسل قبل از آیت الله آقاسید مجتبی رودباری ـ امام جماعت مسجد صفی رشت ـ میرسد. بانی روضه مرحوم آیت الله سیدمحمدتقی موسوی رودباری بوده است. این مجلس روضه در محرم و ایام خاص دیگر هنوز هم در همان مکان سابق یعنی منزل آیت الله رودباری، واقع در بازار رضا(ع) دایر است.
آنچه در این مقال آورده شد را باید تنها نمونه هایی از انواع آئینهای مذهبی گیلان دانست و نه آینه تمامنمای آن. تنوع و تکثّر این مراسمات دینی در گوشه گوشه استان گیلان، به چشم می آید که هر کدام از مردم این سامان را به نوعی مداح و مرثیه گوی اهل البیت(ع) کرده است.
[۱] . خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۸۵؛ برای مطالعه بیشتر درباره حکومت دیلمیان یمن ر.ک: خدمات متقابل اسلام و ایران ج۱ صفحات ۸۲- ۹۵٫
[۲] . المنتظم، ابن جوزی، ج۷، ص۱۵؛ انقلاب الاسلام بین الخواص و العوام، ص۲۷۳٫
[۳] . بویهیان، ج۱، ص۲۲۴٫
[۴] . ایران در دوره سلطنت قاجار، ص: ۳۹۹٫
[۵] . برای مطالعه بیشتر در این باب ر.ک: آئینها و باورداشتهای گیل و دیلم، محمود پاینده، ص ۲۰۱؛ جشنها و آئینهای مردم گیلان(۲)، محمد بشرا و طاهر طاهری، صص ۱۵-۲۸ ؛ تاریخ سنگر، مهدی اقبال، صص ۲۸۳-۲۸۷؛ کتاب گیلان، گروه پژوهشگران، ج۱، ص۵۵۶؛ سیمای کوچان، محمدمهدی بحرالعلوم، ص۱۲۵؛ رودبار چشمه همیشه جاری زیتون، غلامرضا هدایتی شهیدانی، ص۳۱۴؛ مجله گیلهوا، ش ۱۴، ص۷، مقاله «علم واچینی در شاه شهیدان»، ایرج هدایتی شهیدانی.
[۶] . فرهنگ عامیانه زیارتگاههای گیلان، م.پ.جکتاجی، ص۱۰۲٫
[۷] . امامزادههای گیلان، قاسم غلامی، ص۷۹٫
[۸] . آیین سنتی و مذهبی قالی شویان فین کاشان همه ساله در دومین جمعه مهرماه در مشهد اردهال در ۴۲ کیلومتری غرب کاشان برگزار میشود.
[۹] . جشنها و آئینهای مردم گیلان(۲)، محمد بشرا و طاهر طاهری، ص۲۷٫
[۱۰] تاریخ سنگر، مهدی اقبال، ص ۲۸۶٫
[۱۱] . سیمای کوچان، محمدمهدی بحرالعلوم، ص۱۳۷٫
محمدجواد مقدمی شهیدانی – رنگ ایمان
دیدگاه