قانون در رأس امور است یا قانون گذار؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا آنچه اهمیت دارد قدرت قانون، قدرت قضا، وقدرت حاکمیت در هرکشور است؛ و اقتدار ملی حاصل جمع تعاملات و هم آهنگی این قوا، نه قانونگذاران و یا مفسران و یا ناظران.
نشست خبری رییس جمهور که به پایان رسید خبرنگار محترمی که او را نمی شناختم مرا به کناری کشید و دو نکته را مطرح نمود:
اول ابرا زتاسف که نوبت پرسیدن به اونرسیده است؛ و دوم اینکه چرا اینقدر دکتر روحانی برقانون تاکید می کند. قصدمصاحبه نداشتم، ولی بی مناسبت ندیدم چند نکته را با او صمیمانه مطرح کنم؛
لذا گفتم: دوست عزیز: روسای جمهور، دولت ها، ونمایندگان مجلس می آیند و می روند؛ ولی آنچه می ماند سلوک آنان در تعاملاتشان است. ما درکشوربا دو نظر روبرو هستیم، که اتفاقا هر دو گروه نظرخود را به این جمله امام متکی می دانند که فرمود: مجلس در راس اموراست.
برخی براین باورند که منظور از مجلس دراین جمله، در راس امور بودن قانون گذاراست ولذا هرچه قانون گذارگفت، و خواست، وانجام داد، درراس اموراست؛ درحالیکه دیگری بر این عقیده است که منظور از مجلس درجمله امام این است که قانون در راس امور است و هرچه قانون گفت، و قانون خواست، و قانون انجام داد، در راس اموراست.
این تفاوت درنظر، تفاوتی بزرگ در رویکردها و اداره کشور پدید آورده که شاید بسیاری از مشکلات نیز برآمده از این تفاوت بوده واحتمالا هم خواهد بود. شما تا کنون نیاندیشیده ای که چرا می گویند قوای سه گانه؛ یا قوه مجریه وقوه قضائیه و قوه مقننه؟ چرا که آنچه اهمیت دارد قدرت قانون، قدرت قضا، وقدرت حاکمیت در هرکشور است؛ و اقتدار ملی حاصل جمع تعاملات و هم آهنگی این قوا، نه قانونگذاران و یا مفسران و یا ناظران.
ازاین منظر، مجلس دو وظیفه اصلی دارد: یکی تصویب قانون، ودیگری نظارت بر اجرای قانون؛ وبرهمین اساس همه درکشور، بویژه قانونگذاران محترم باید بیش ازرییس جمهورسنگ قانون را به سینه بزنند. درحالیکه برای حامیان نظراول اینگونه نیست؛ وبرای همین آقای دکترروحانی گفت:«وقتی حرف قانون میشود برخیها ناراحت میشوند؛ بعضیها می گویند حاشیهسازی نکنید.عجب. قانون شد حاشیه؟» اما نکته دیگری هم اینجا مطرح است وآن اینکه چرا قانون اساسی وظیفه پاسداری ازقانون که اساس استحکام روابط حاکمیت وملت است را بر عهده رییس جمهورگذاشته است؟ درحالیکه مجلس تصویب کننده قانون باید این وظیفه را بردوش داشته باشد.
این هم یک سوال اساسی است که باید بیشتربه آن پرداخت. و برای همین است که درهمین نشست رییس محترم جمهورگفت: «درانتخابات به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی به وظایفم عمل خواهم کرد و قصد دعوا با هیچ نهادی نداریم. ما باید مجری قانون باشیم چرا که اجرای قانون وظیفه ماست. ان شاء الله همه مردم و نهادها، مجری قانون خواهند بود و آثار آن را مشاهده خواهیم کرد. اجرای قانون یکی از کارهای سخت است. همه باید به قانون احترام بگذاریم و در برابر قانون سر تعظیم فرود آوریم و برای پیشرفت مملکت همه باید قانون را اجرا کنیم.”» واقعا چرا درکشور، اجرای قانون باید سخت باشد؟ به نظرمن دلیل آن، همان تفاوت نظری است که ابتدا مطرح کردم؛ ولذا باید بپذیریم که خود قانون در راس اموراست، نه گذارنده و تصویب کننده، یا تفسیرکننده، و یا حتی نظارت کننده.
اگر همه – چه ملت، چه دولت، چه نمایندگان، و چه هرنهاد دیگر- به این جمله امام سرتعظیم فرودآوریم، و همه بپذیریم که باید وفق قانون عمل کرد، کشور گلستان خواهد شد؛ حالا قانون هرچه می خواهد باشد. اینجااست که دکترروحانی قانون مصوب مجلس را ابلاغ می کند ولوآنکه آن را مغایرقانون اساسی بداند؛ ملت آن را اجرا خواهد کرد ولو آنکه از آن ناراحت باشد؛ و همه نهادها سرتعظیم فرود خواهند آورد ولو با آن مخالف باشند، و جامعه استوار و ملت متحد و کشور گلستان خواهد شد.
اما ایجاد این باور خیلی سخت است؛ زیرا برخی که نمی توانند تابع عقل جمعی شوند، و یا آنکه اکثریت نمایندگان را به تبعیت از نظرات خود قانع کرده و از آنها رای بگیرند، ولذا خواست هایشان شکل قانونی به خود نمی گیرد، مسیررا تغییر داده وبا خود قانون برسر قانون نزاع می کنند، و با آن فریاد واقانونا سرمی دهند. این همان پرسش بزرگ است که گفتم یعنی اینکه: قانونگذار در راس امور است یا مفسر یا ناظر، یا خود قانون؟ و قانون، اندیشه و عقل جمعی وهمان سامان اداره کشور و مشروعیت بخش قدرت و اقتدار ملی است؛ که از قوه مجریه به مقننه می رود، ویا به صورت طرح ارائه می گردد، و طی مراحلی تصویب و برای اجرا ابلاغ می شود.
ای برادر تو همان اندیشهای مابقی تو استخوان و ریشهای
گر گلست اندیشهٔ تو گلشنی ور بود خاری تو هیمهٔ گلخنی
حمید ابوطالبی – معاون سیاسی دفتر رییس جمهور
دیدگاه