سجاد کریمی پاشاکی

جهانی اندیشیدن و بومی عَمل کردن، در موضوع توافق هسته ای

جهانی اندیشیدن و بومی عَمل کردن، در موضوع توافق هسته ای سجاد کریمی پاشاکی- دکترای جغرافیای سیاسی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت جهان امروز پیچیدگی های منحصر به فرد خود را دارد. پیچیدگی هایی که تا حد زیادی ناشی از ظهور تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی است و در این میان هر کشوری که […]

جهانی اندیشیدن و بومی عَمل کردن، در موضوع توافق هسته ای
سجاد کریمی پاشاکی- دکترای جغرافیای سیاسی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت

pashakintitledجهان امروز پیچیدگی های منحصر به فرد خود را دارد. پیچیدگی هایی که تا حد زیادی ناشی از ظهور تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی است و در این میان هر کشوری که موقعیت خود را تشخیص ندهد بازنده تعاملات منطقه ای و بین المللی محسوب می گردد.
جهانی اندیشیدن، اقتضا می کند تا به جای تهدید همه جانبه، روی به ابزارهای قدرت دیپلماسی آورد و یکی از این ابزارها مذاکره و قدرت چانه زنی برای نیل به منافع است. تدوین استراتژی ملی ایجاب می کند تا ابتدا شناختِ جهانی، از سیاست ها، بازیگران، تهدیدها و منافع کسب گردد سپس این فاکتور ها در ابعاد منطقه ای ارزیابی و پس از آن به شکلی بومی آنها را ارزیابی نمود. قطعاً تدوین استراتژی ملی بدون در نظر گرفتن اولویت و ترتیب یاد شده محکوم به شکست است. زیرا نگارش استراتژی ملی بدون در نظر گرفتن معادلات بین المللی و منطقه ای و صرفاً بر پایه فاکتور های ملی نمی تواند جامعیت لازم را داشته باشد.
اینک که توافق جامع هسته ای پس از فراینده پیچیده مذاکرات به سر انجام رسیده است می بایست فارغ از جزئی نگری، این توافق را به شکلی کلی ارزیابی نمود. در ابتدا ضرورت دارد تا جایگاه ایران، پیش از فرایند جدی مذاکرات بررسی کرد.
پس از شکننده شدن جایگاه ایران در شورای امنیت سازمان ملل (در دولت نهم و دهم) که منتهی به صدور قطعنامه هایی علیه صنعت هسته ای کشور شد،موجی از ایران هراسی و طیف گسترده ای از تحریم های پی در پی کشورها علیه جمهوری اسلامی حاصل شد.تداوم این اقدامات و نیز موضع منفعلانه دولت وقت که با برقراری تعاملات غیر استراتژیک و غیر تاکتیکی با برخی از کشورهای غیر موثر در ساختار بین الملل نمایانگر شد، بی تردید هزینه های هنگفتی را به کشور وارد آورد. از سوی دیگر اعمال سیاست هایی که منجر به ایجاد موج کاذب ایران هراسی در منطقه و جهان گردید، دوستان بین المللی ایران را در مواضعی دو پهلو و گاه ضد و نقیض کشاند و موضوع تحریم ها فضای کسب و کار مضاعفی را برای همسایگان ایران فراهم نمود که از بازار گرم تحریم های ایران بهره های فراوانی ببرند.
امروزه حتی ایالات متحده نیز می داند که به تنهایی نمی تواند در مقابل دشمنان خود پیروز شود. همانطور که برژینسکی عنوان می دارد پس از جنگ سرد ،جهان بر اساس منظومه هایی از قدرت اداره خواهد شد و این منظومه ها هرگز به تنهایی نمی توانند به توفق و برتریدست یابند. بنابراین دیدگاه انحصاری و متکی بر خودخواهی سیاسی عملاً همسو با منافع ملی عمل نخواهد کرد. این منظومه های عبارتند از:

۱- منظومه امریکای شمالی؛ عمدتاً تحت سلطه ایالات متحده امریکا و بر محور منطقه آزاد تجاری امریکای شمالی مبتنی است و قدرت منحصر به فرد بلوک اقتصادی جهان را تشکیل می دهد که احتمالاً در طول زمان به پیوند تدریجی کانادا و امریکا منجر می شود و شاید در مرحله یی از زمان به صورت یک کنفدراسیون امریکای شمالی ظاهر شود.
۲- منظومه اروپا؛ احتمالاً از نظر اقتصادی متحد اما از نظر سیاسی به طور قابل توجهی هنوز متفرق است. از این رو کماکان با مشکل یک آلمان قدرتمند روبه روست و در حالی که حدود شرقی اروپا هنوز مشخص نشده است، چگونگی انتقال به دوران پس از کمونیسم نیز در بلاتکلیفی به سر می برد و حوزه وابستگی آن اروپای شرقی و بخش اعظم آفریقا را در برخواهد گرفت.
۳- منظومه آسیای شرقی؛ تحت سلطه اقتصادی ژاپن است اما فاقد یک چارچوب سیاسی و امنیتی مطمئن و از این رو بالقوه نسبت به تنش های منطقه یی آسیب پذیر است. حوزه وابستگی آن احتمالاً بخش های شرقی اتحاد جماهیر شوروی سابق و جنوب شرقی آسیا و همچنین استرالیا و زلاندنو است.
۴- منظومه آسیای جنوبی؛ احتمالاً فاقد انسجام سیاسی و اقتصادی است اما در عین حال در معرض نفوذ سلطه اقتصادی و سیاسی گسترده خارجی نیست. در این منظومه هند تلاش می کند سلطه منطقه یی خود را در بخشی از منطقه تحکیم بخشد اما با مقاومت کشورهای اسلامی واقع در غرب و شمال غربی (از جمله آسیای مرکزی) روبه رو است.
۵- منظومه هلال مسلمانان؛ کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه (به جز اسرائیل)، شاید ترکیه (به ویژه اگر به اروپا نپیوندد)، کشورهای منطقه خلیج فارس و عراق و ایران و پاکستان و کشورهای جدید آسیای مرکزی تا سرحدات چین را دربرمی گیرد. این صف بندی اگرچه از مشترکات بسیاری برخوردار است اما در معرض نفوذ بیگانه و کماکان فاقد یک انسجام سیاسی و اقتصادی واقعی است.
۶- ظهور احتمالی منظومه اوراسیا؛ یا منطقه حفره آسمانی ژئوپولتیکی، زیر سلطه روسیه خواهد بود؛ روسیه یی که برای مدتی در تلاش برای تعیین هویت خود است. این منظومه سراسر منطقه اتحاد جماهیر شوروی سابق را دربرمی گیرد.
نقد کارکرد سیاست خارجی دولت های نهم و دهم در تعامل با منظومه های قدرت نشان داد که عملاً موفقیتی به دست نیاورده است. سیاست خارجی ایران در آن زمان معمولاً تنش زا بوده و هزینه های سیاسی و امنیتی ناشی از آن روندی رو به تزاید داشت. روابط با کشورهای هر یک از این منظومه ها قبل از مذاکرات و توافق رو به روز دچار تنش بیشتری می شد از یک سو تحریم ها مانعی برای توسعه روابط سیاسی و تجاری محسوب می گشت و از سوی دیگر ابعاد روانی ایران هسته ای باعث می شد تا کشورها به نحوی روابطشان را با ایران کنترل شده راهبری نمایند به شکلی که هر از گاه، عدم پایبندی به توافقات فی ما بین به طور نمونه در پرداخت های ناشی از توافقات اقتصادی و یا ارسال اقلام خریداری شده مانند سامانه اس ۳۰۰ توسط روسیه بروز می یافت. از این رو است که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم تکیه بر توانمندی مذاکرات و قدرت دیپلماسی باعث شد تا مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵رو به پیشرفت و در نهایت حصول توافق، پیش رود. این در حالی است که بنا به اظهار کارشناسان چنین مذاکرات پیچیده و سنگینی مسبوق به سابقه نبوده است.

نگرش جهانی در انجام مذاکرات معرف چند موضوع مهم است:

۱- برون رفت از وضعیت مسکون، رو به عقب و بدون نتیجه در مذاکرات هسته ای
۲- بروز توانایی دیپلماسی ایرانی در مذاکرات (ابعاد حقیقی و تبلیغی)
۳- پذیرش جهانی حق غنی سازی هسته ای(مشروعیت بخشی به فعالیت های هسته ای)
۴- شکست دشمنان ایران در به انزوا کشاندن جمهوری اسلامی
۵- پیروزی دیپلماسی گفتگو بر دیپلماسی تهدید
۶- رفع تهدید؛ ایران هسته ای = ایران با بمب هسته ای

نگرش منطقه ای انجام مذاکرات نیز عواید ذیل را حاصل گرداند:

۱- تضعیف جایگاه دشمنان ایران به ویژه اسرائیل و نیز جایگاه برخی از کشورهای عرب کینه توز منطقه
۲- عمق بخشی به نقش آفرینی ایران در رفع مشکلات منطقه ای
۳- بازگشت ایران به بازار انرژی
۴- تضعیف پروژه ایران هراسی در منطقه
۵- فرو ریختن بازار کاسبان منطقه ای تحریم

ابعاد محلی توافق را نیز می توان در موارد ذیل نمود یافته دانست:

۱- افزایش قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی و مقبولیت داخلی
۲- گشایش فضاهایی برای توسعه اقتصادی کشور
۳- رفع موانع عمده صادرات برای تولید کنندگان داخلی
۴- کاهش تهدیدات خارجی و فضای امنیتی حاکم بر کشور
۵- برون رفت از فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد (منتفی شدن حمله نظامی)

مجموعه دست یافت های فوق نشان می دهد که ایران به عنوان بازیگر مهم منطقه ای توانسته است به سمت جایگاه مطلوب خود در صحنه جهانی گام بردارد. نگرش رئالیستی از وضعیت ایران در جهان نشان می دهد، باید فارغ از توهم معادلات بین المللی را با واقعیات موجود تحلیل و بررسی کرد. چرا که هر گونه شعار زدگی و توهم پنداری در این معادلات نتایج غیر قابل جبرانی را برای کشور رقم خواهد زد. اینک جمهوری اسلامی ایران در جایگاهی قرار دارد که چه در حالت قبول توافق در کنگره آمریکا و یا رد آن، به هر ترتیب برنده مذاکرات می باشد و چه بسا رد توافق در کنگره تبعات جبران ناپذیری را برای وجهه ایالات متحده در میان کشورهای جهان در بر خواهد داشت.
از سوی دیگر تلاش های داخلی برای نقد منصفانه توافق اگرچه مطلوب و پسندیده است اما باید به یاد داشت این سخنان مقام معظم رهبری را که فرمودند:
«بنده با انتقاد مخالف نیستم، عیبى ندارد، انتقاد لازم است و کمک‌کننده است، منتها این را همه توجّه داشته باشند که انتقادکردن آسان‌تر از عمل‌کردن است. عیبهاى طرف مقابل را در آن عرصه‌اى که قرار دارد، ما راحت مى‌بینیم، درحالى‌که خطرات او، دشوارى‌هاى او، نگرانى‌هاى او، مشکلات او را انسان نمى‌بیند. مثل این است که شما کنار یک استخرى ایستاده‌اید، دارید تماشا میکنید؛ یک‌نفر هم رفته است روى ارتفاع، از ده‌مترى میخواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه میزند، شما که اینجا کنار استخر ایستاده‌اید، میگویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است امّا شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن ده‌مترى به آب یک نگاهى بکنید، آن‌وقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است. [البتّه‌] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجّه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضى از عیوبى را که ما در انتقادمان ذکر میکنیم ممکن است میدانند، [امّا] خب به این نتیجه رسیده‌اند یا ضرورتها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگرى. البتّه بنده نمیخواهم بگویم اینها معصومند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یک‌جاهایى در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، امّا مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم.»
از سوی دیگر بسیاری از موارد ریز و فنی توافق از درک علمی عام فراتر است و از سوی دیگر فضای سنگین مذاکرات و گفتگو های صورت گرفته در متن برجام منعکس نمی باشد. این نکته را باید به یاد داشت که جمهوری اسلامی ایران هرگز به دنبال ساخت و یا آزمایش سلاح هسته ای نبوده است و این موضوع در فرمایشات صریح رهبر معظم انقلاب کاملاً مبین است. لذا افزایش غنای اورانیوم تا حدی که اذهان عمومی جهان را منحرف به ساخت سلاح هسته ای توسط ایران نماید، هیچ سودی نخواهد داشت و صد البته شکل گیری چنین ذهنیت خطرناکی نه تنها به بازدارندگی منتهی نمی شود بلکه منطقه را در یک رقابت تسلیحاتی فرو خواهد برد.
درک کلی از توافق، چشم انداز روشن ایران را در منطقه و جهان به تصویر خواهد کشید. مراکز هسته ای فعالیت خود را خواهند داشت و ایران نیز بازیگری خود را در منطقه و جهان به نمایش خواهد گذاشت و صد البته این موضوع به اعمال سیاست های مناسب دولت پس از اجرای توافق مبتنی است. از این رو است که درک جهانی اندیشیدن و بومی عمل کردن معیار مناسبی برای چرایی مذکرات هسته ای و حصول توافق محسوب می گردد.

پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

Share