از جان شهر رشت چه میخواهید؟
تنها چهار ماه از آغاز به کار شهردار جدید رشت میگذرد و بعضی از اعضای شورای شهر رشت که از همان موقع شمشیر را برای ثابتقدم از رو بسته بودند،حمله به شهرداری را که خود انتخاب کردهاند، به حداکثر رساندهاند.

تنها چهار ماه از آغاز به کار شهردار جدید رشت میگذرد و بعضی از اعضای شورای شهر رشت که از همان موقع شمشیر را برای ثابتقدم از رو بسته بودند،حمله به شهرداری را که خود انتخاب کردهاند، به حداکثر رساندهاند.
چند ماه پیش، امروزِ شورای شهر و شهرداری را پیشبینی کرده بودم و در همین روزنامه توصیه کرده بودم که با این شورا که نه احترامی برای رای مردم قائل است و نه حتا به رای خود احترام میگذارد، بهتر است مدیران لایق برای شهرداری کاندیدا نشوند. چون در سالهای اخیر، به لطف منفعتطلبی اعضای شورای شهر، شهرداری به باتلاق مدیران تبدیل شده و حتا بهترین مدیران هم در این فضای ناسالم، امکان بروز لیاقتهای خود را نخواهند یافت.
به هر روی، ثابتقدم که قبلاً یک دوره نسبتاً موفق را در شهرداری گذرانده بود، پیشقدم شد و با رای اعضای شورای شهر به شهرداری رفت. نمیدانم او با چه محاسبهای تصور میکرد مکانیسم تخریبگر شورای شهر، تغییر ماهیت داده و او امکان تحقق برنامههای خودش را خواهد یافت، اما وقتی پا در این عرصه گذاشت باید پیه همکاری با همین شورای شهر را به تن خود بمالد.
او به عنوان شهردار، موظف است با شورای شهر تعامل کند. بنابراین فارغ از اینکه میدانم اعضای معترض شورای شهر، نیت خیری ندارند، باید ببینیم دلایلی که برای مخالفت با شهردار فعلی رشت میآورند چیست. اعتراضات به شهردار در قالب سه مفهوم «۵۳ تذکر»، «افشاگری»، «تغییرات گسترده» و «قطع درختان قدیمی برای احداث بیآرتی» مطرح میشود.
مخالفان شهردار میگویندکه تاکنون ۵۳ بار به شهردار تذکر دادهاند و او پاسخگو نبوده است. به بخش دوم این گزاره کار نداریم و فرض میکنیم حق با آنهاست و شهردار پاسخ نداده است. اما در حالی که حدود ۱۰۰ روز از آغاز به کار ثابت قدم میگذرد، ۵۳ تذکر رقمی منطقی است؟ ظاهراً این شورانشینان مخالف ثابت قدم، میخواهند با به رخ کشیدن بزرگی این عدد بگویند که او اصلاً مدیر خوبی نیست و به طور پیوسته تخلف میکند.
مستند به آمار این دوستان، آقای شهردار بهطور میانگین هر دو روز یکبار تخلف کرده و اعضای شورای شهر به او تذکر دادهاند، اما او مدیر بدی است و به تذکرات مکرر و خیرخواهانه آنان توجه نکرده است. در اینجا چند سوال مطرح میشود. اول اینکه آیا یک مدیر اساساً میتواند در عرض ۱۰۰ روز ۵۳ تخلف انجام داده باشد؟ ممکن است بگویند، احتمالش کم است اما ثابت قدم آنقدر مدیر بدی است که این اتفاق افتاده. به فرض صحت این گزاره که مبتنی بر یک استدلال بسیار سست است، این دوستان باید پاسخ بدهند که چطور شهرداری را انتخاب کردهاند که به زعم آنها اینقدر بد است؟ آنها خلیلی را کمتر از یکسال بعد از انتخاب برکنار کردند و چندین و چند ماه شهر را بدون شهردار رها کردند و جلساتی کسالتبار برگزار کردند تا چنین شهرداری (به زعم آنها) انتخاب کنند؟
خوشبختانه سرعت عمل شورانشینان آنقدر بالاست که عملکردشان هنوز مشمول تاریخ نشده. مگر سال گذشته بعد از تعویقهای مکرر در انتخاب شهردار و اعتراضها به این روند نگفتند که میخواهند با طمانینه دست به انتخاب بزنند تا اشتباه نکنند؟ اگر فرض نادرست ناکارآمدی ثابت قدم را درست بگیریم، باید این اعضای شورا خود در مقابل مردم پاسخگو باشند که با چه متر و معیاری شهردار انتخاب کردهاند که ۱۰۰ روز نشده مدعیاند که او ۵۳ بار مرتکب تخلف شده است.
انتقاد دیگری که از شهردار رشت مطرح میشود این است که ثابت قدم دست به تغییرات گسترده مدیریتی زده است و به ادعای یک عضو شورا، امنیت شغلی کارکنان شهرداری را به خطر انداخته است. شخصاً موافق تغییرات به این گستردگی نیستم و اگر جای او بودم (که خوشبختانه نیستم) این تغییرات را با شیبی کمتر انجام میدادم. اما هیچکدام ما او نیستیم. هر کدام ما شاید روش خودمان را داشته باشیم.
میتوان از این تغییرات گسترده انتقاد کرد اما نه حالا، حداقل دو سال دیگر. چون تاثیرات مثبت و منفی چنین تغییراتی، یکشبه مشخص نمیشود. شاید شهردار معتقد است برای اداره بهتر شهر، این تغییرات لازم است. ممکن است ما این ادعا را قبول نداشته باشیم، اما وقتی او را به عنوان شهردار انتخاب کردهایم باید از او و سیاستهایش حمایت کنیم. نمیتوان انتظار داشت که شهردار برای هر تغییری نظر تک تک شورانشینان را اعمال کند.
اگر اعضای شورا چنین انتظاری دارند، پس آنچه آنها میخواهند شهردار نیست، یک پادو است. در ضمن، مگر وظیفه اصلی شهردار، تثبیت امنیت شغلی در شهرداری است؟ شهردار موظف به اداره شهر و تلاش برای آباد کردن شهر است. خوب است که این اتفاق با تثبیت امنیت شغلی کارکنان شهرداری همراه باشد، اما هدف اصلی شهردار چیز دیگری است. مخلص کلام اینکه تغییرات گسترده مدیریتی، تخلف نیست، نهایتاً کجسلیقگی است آن هم از زاویه دید شما، چون ممکن است شهردار به دلایلی کاملاً موجه این کار را انجام داده باشد.
انتقاد دیگری که مخالفان شهردار در شورای شهر مطرح میکنند، ذیل مفهوم «افشاگری» تعریف میشود. افشاگری فلان عضو شورای شهر، افشای تخلف شهردار و… افشاگری تعریف مشخص دارد. افشاگری، انتشار اطلاعات محرمانه از یک اتفاق یا یک فعل ناموجه است. اینکه ۵۳ تذکر تاکنون به شهردار داده شده اسمش افشاگری نیست. اینکه شهردار با تغییرات مدیریتی عدهای از کارکنان شهرداری را ناراحت کرده، افشاگری نیست. من تا امروز در میان انبوه به اصطلاح افشاگریها علیه شهردار، هیچ تخلفی ندیدهام.
اگر واقعا شهردار یا یکی از مدیرانش مرتکب تخلفات اقتصادی و شبیه آن شنیدهاند و مدرکی برایش موجود است، ما نیز به عنوان تریبون بخشی از افکار عمومی آن تخلف را پیگیری میکنیم، شهردار هر که میخواهد باشد، ثابتقدم باشد یا ناثابتقدم! اما توفان به پا کردن در فنجان چای، شاید جگر این دوستان را حال بیاورد اما نامش افشاگری نیست، نامش تهمت است، تخطئه است، تذبذب است، بیاخلاقی است. و اما مورد آخر، قطع درختان ۷۰ ساله برای احداث بیآرتی. این انتقاد وارد است، خیلی هم وارد است. شهردار میبایست در اینباره با تامل بیشتری عمل میکرد. رشت، نیاز به توسعه دارد، اما رشت درختان ۷۰ سالهای هم دارد که سرمایه فرهنگی این شهر هستند. اگر نمیشد بدون قطع کردن درختان ۷۰ ساله، خط ویژه اتوبوسهای سریعالسیر را احداث کرد، بهتر بود این تصمیم با مردم در میان گذاشته میشد، تا اگر نه با رای مستقیم مردم، حداقل با توجه به نظر آنها تصمیمگیری میشد.
این تنها اشتباه شهردار نیست. او حتماً اشتباهاتی دیگر هم انجام داده. هر کسی هم مدیریت شهرداری را برعهده بگیرد اشتباهاتی خواهد داشت. اعضای شورای شهر هم به سهم خود در این اشتباهات مقصرند، چرا که به جای اینکه به عنوان بازوی حمایتی و نظارتی شهردار عمل کنند و رابطهای حسنه را شکل دهند، دایماً به فکر هوچیگری و تخریب هستند. ممکن است این اعضای شورا بگویند که آنها به شهردار منتخب رای ندادهاند، اما یکی از اصول اولیه کار جمعی، تمکین و احترام به رای اکثریت است. به دیگر سخن، شهردار رشت منتخب هر ۱۵ عضو شوراست نه آنهایی که به او رای دادهاند.
در سالهای اخیر در چند یادداشت از منازعه شورای شهر شهر رشت و شهرداران به عنوان یک سریال تکراری یاد کردم. اینکه شورای شهر رشت، در سیکلی معیوب، سه تا شش ماه زمان صرف میکند تا شهردار را انتخاب کند. بعد آن دسته از اعضای شورا که در رایگیری به شهردار منتخب رای ندادهاند، بدون توجه به اصل احترام به رای اکثریت، تمام توان خود را از گوشه و کنار رشت جمع میکنند تا جلوی پای شهردار سنگ بیندازند. بعد از سه تا شش ماه یا حداکثر یک سال، شهردار را استیضاح و برکنار میکنند و دوباره روز از نو روزی از نو!اما اینبار نمیخواهم بگویم که این سریال، تکراری است، نه اتفاقاً این اتفاق بدعت است، بدعتی خطرناک که توجهی به آن نمیشود.
بعد از افتضاحی که اکثریت شورای شهر سابق رشت بالا آوردند و لکه ننگ فساد اقتصادی را بر پیشانی این نهاد مردمی داغ کردند، و پس از پیگیری و قاطعیت دستگاه قضایی در برخورد با فساد اقتصادی شورای شهر سابق، تصور میشد اعضای شورای شهر دست به عصا راه بروند و مراقب باشند تا مبادا تخلفی از آنها سر بزند. بله، دستکم تا امروز پروندهای برای هیچیک از اعضای شورای شهر فعلی بازنشده و این به معنای آن است که مستند به اصل برائت، آنها را مبرا و پاک بدانیم.
اما آیا فساد اقتصادی تنها تخلفی است که انجام میشود؟ آیا اینکه اعضای شورای شهر اجازه نمیدهند چرخ مدیریت شهری بچرخد، تخلف نیست؟ وقتی یک عضو شورا به لطایفالحیلی – چنان که افتد و دانی- دو سال پیش به عنوان عضو شورای شهر انتخاب شده، یک سال بعد، کاندیدای شهرداری شده و حالا برای شرکت در انتخابات مجلس در حوزه انتخابیهای غیر از رشت، کاندیدا شده، تخلف نیست؟ چرا من و دیگر شهروندان باید بپذیریم که فردی با این کارنامه، حتا یکبار منافع شهروندان را بر منافع خود ترجیح دهد.
مجتبا پورمحسن – گیلان امروز
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه