عزت‌اللهی :یک ماجرای دوپینگی مسیر زندگی مرا تغییر داد

یک بچه چاق بودم که فکر نمی‌کردم روزی به اینجا برسم/اگر آقایان دل‌شان برای ملوان نمی‌سوزد از اول جلو نیایند/از پرتغال، نروژ، ترکیه و روسیه برای فصل آینده پیشنهاد دارم

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ، اگر سعید عزت‌اللهی راه خود را به همین شکل ادامه و اولویت‌های فوتبالش را مسائل فنی قرار دهد و به فکر پیشرفت باشد، قطعاً جزو بازیکنانی است که می‌تواند آینده خوبی در فوتبال اروپا و همچنین تیم ملی داشته باشد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ، اگر سعید عزت‌اللهی راه خود را به همین شکل ادامه و اولویت‌های فوتبالش را مسائل فنی قرار دهد و به فکر پیشرفت باشد، قطعاً جزو بازیکنانی است که می‌تواند آینده خوبی در فوتبال اروپا و همچنین تیم ملی داشته باشد. هافبک دفاعی ۱۸ ساله‌ای که با توجه به عملکرد فصل گذشته‌اش در تیم اتلتیکومادرید به تیم ملی دعوت شد و کی‌روش نیز به خوبی به او اعتماد کرد. اولین بازی ملی عزت‌اللهی مقابل ازبکستان انجام شد تا خیلی‌ها این بازیکن را جانشین جواد نکونام در قلب ترکیب تیم ملی بدانند؛ البته که خود این بازیکن می‌گوید فاصله زیادی تا نکونام شدن دارد.

۱۳۹۴۰۴۰۷۱۵۱۴۵۳۹۱۹۵۵۸۸۳۸۳سعید عزت‌اللهی که اکنون خود را آماده سفر می‌کند تا تیم فصل آینده‌اش را انتخاب کند، این بازیکن جوان با حضور در خبرگزاری تسنیممصاحبه‌ای مفصلی انجام داد و گفت چگونه پله‌های ترقی را یک به یک طی کرد تا به تیم ملی برسد و لژیونر شود. از حضورش در فوتبال اروپا گفت و اینکه می‌خواهد فرصتی برای بازی در یکی از لیگ‌های اروپایی داشته باشد. هافبک دفاعی تیم ملی صحبت‌های جالبی هم در خصوص این تیم، کارلوس کی‌روش، جوانگرایی در تیم ملی، ملوان بندرانزلی و … داشت.

 تصمیمت برای فصل آینده چیست و چه کار خواهی کرد؟

قرارداد من با اتلتیکومادرید تمام شده و مدیر برنامه‌هایم پیگیر پیشنهادهاست. چند پیشنهاد هم رسیده که از پرتغال، نروژ، ترکیه و روسیه است و یک پیشنهاد هم از تیم دوم ختافه دارم. پیشنهاد ختافه و پیشنهادم از روسیه جدی است و دنبال این هستم که تصمیمی خوب بگیرم. تصمیمی که باعث شود به جایی بروم که پیشرفت کنم، آرامش داشته باشم، بتوانم راحت زندگی کنم و در مجموع به سودم باشد. سال گذشته که به اتلتیکو می‌رفتم چند پیشنهاد دادم تا آنها برای من شرایطی را در نظر بگیرند که بتوانم توانایی‌هایم را نشان دهم. شاید نشان دادن توانایی‌هایم دو سه ماه طول کشید اما در آخر خود اتلتیکویی‌ها اعتراف کردند که من روز به روز پیشرفت کرده‌ام. همه اینها لطف خدا بود که شامل حالم شد و روزهای آخر حضور در این تیم هم به تیم ملی دعوت شدم. امسال نیز می‌خواهم تصمیمی درست بگیرم تا به آینده‌ام کمک کند.

این یک فصل حضور در اسپانیا برای تو چطور گذشت و روندی که برای تو ایجاد شد، چطور بود؟ اینکه ابتدا به دلیل نرسیدن سنت به ۱۸ سال نمی‌توانستی بازی کنی‌، بعد در تیم جوانان بازی کردی و در آخر هم عضو تیم اتلتیکومادرید C شدی …

من از یک فضای متفاوت به اتلتیکومادرید رفتم. از قاره‌ای به اروپا رفتم که کاملاً شرایطش متفاوت است و وارد فوتبالی شدم که مدرن و پیشرفته است. باید هرچه سریعتر خودم را با شرایط آنجا وفق می‌دادم و کارهای آنها را انجام می‌دادم. اوایل که به اتلتیکومادرید رفته بودم، مصدومیتی در تمرینات پیش‌فصل برای من به وجود آمد و بعد از آن هم به دلیل اینکه ۱۸ سالم نشده بود، کارت بازی‌ام صادر نمی‌شد.

به دنبال تمام این اتفاقات برای حضور در بازی‌ها قهرمانی جوانان آسیا و انتخابی جام جهانی با تیم فوتبال جوانان به میانمار رفتم که به این شکل دو سه ماه زمان را در اتلتیکو از دست دادم. در اصل آغاز کار من بعد از تعطیلات ژانویه (نیم‌فصل) بود که در تمرینات خوب کار کردم و در اولین بازی هم ثابت بودم و گل زدم. کم کم جایگاهم را در اتلتیکومادرید پیدا کردم و فهمیدم که مربیان از من چه می‌خواهند. سیاست‌های باشگاه، سبک تیم، خصوصیات بازیکنان و … را شناختم که شناخت این مسائل هم به هوش بازیکن بازمی‌گردد.

پس از این مدت راضی هستی؟

خدا را شکر خوب بود و با این شرایط پیش رفتم و به بازی چلسی در لیگ قهرمانان اروپا رسیدیم که بازی بسیار خوبی انجام دادم.

فکر می‌کنیم بازی با چلسی قشنگ سکوی پرتاب تو بود …

دقیقاً، چون بلافاصله بعد از اینکه از لندن به مادرید برگشتیم، سیمئونه به تمرین ما آمد و خواست که به تمرین تیم بزرگسالان بروم. این موضوع خیلی روی من تأثیر گذاشت و از این تاریخ به بعد حتی خیلی از دوستانم که همراهم در اسپانیا بودند گفتند دروازه جدیدی به روی من باز شده است. از آن نگهبان مقابل در باشگاه اتلتیکومادرید تا خود سیمئونه نوع نگاه‌شان به من تغییر کرد و بازی با چلسی باعث این رفتار شده بود. البته بازهم می‌گویم بعد از آن بالایی که همه چیز دست اوست، این شرایط به هوش خودتان بستگی دارد که چگونه از شرایط استفاده کنید. بعد از این اتفاق هم از تیم جوانان به تیم بزرگسالان C رفتم. این تیم هم در معرض سقوط به دسته پایین‌تر بود و من شش هفته همراه آنها بودم که در این شش هفته گل زدم و چند پاس گل دادم و فکر می‌کنم آمار خوبی از خود به‌جا گذاشتم.

باشگاه اتلتیکومادرید برای تمدید قرارداد درخواست کرده است؟

قبل از اینکه به اردوی تیم ملی بیایم صحبت‌هایی با من انجام دادند که قراردادم را تمدید کنم و به تیم B بروم. به باشگاه رفتم و آنها گفتند من را می‌خواهند و قصد دارند امتیازی بخرند تا تیم B که به سطح چهارم فوتبال اسپانیا سقوط کرده دوباره به سطح بالاتر برگردد اما روز قبلی که به ایران بیایم، گفتند نتوانستند امتیازی خریداری کنند. همین موضوع باعث شد دو دل شوم و چون به تیم ملی هم دعوت شدم گفتم باید به تیمی بروم که کمی بیشتر خودم را محک بزنم و تنه به تنه بازیکنان بزرگ‌تری بزنم تا تجربه کسب کرده و پیشرفت کنم. هنوز در حال مذاکره هستیم تا ببینیم چه اتفاقی رخ می‌دهد.

 شانس ماندن در اتلتیکومادرید را هم داری؟ به آینده چگونه نگاه می‌کنی؟

نگاه من این است که در سطح اول فوتبال اسپانیا بازی کنم، به همین دلیل فعلاً برنامه‌ای برای حضور در اتلتیکومادرید ندارم، چون تیم B این باشگاه در لیگ چهارم است. این موضوع آن چیزی نیست که من در کوتاه مدت دنبالش بودم. در کوتاه مدت دنبال دعوت شدن به تیم ملی بودم که خدا کمک کرد، تلاش کردم و به این هدف رسیدم. حفظ این موقعیت دو برابر سخت‌تر است و باید انتخابی درست داشته باشم تا در مسیر پیشرفت باشم و فکر نمی‌کنم دسته چهارم اسپانیا چیزی باشد که من می‌خواهم.

 به فرض اینکه به سطح اول فوتبال اسپانیا هم رفتی اما به این فکر کرده‌ای که شاید با توجه به تجربه کم شانس بازی کردن نداشته باشی و همین موقعیتی هم که در تیم ملی داری را از دست بدهی؟

منظور من از سطح اول فوتبال اسپانیا دو لیگ اول این کشور است. لالیگا و اوبرلیگا که هر دو سطح خوبی دارند. سطح اوبرلیگا نزدیک به لالیگا است اما همانطور که اشاره کردید اولویت من رفتن به تیمی است که بتوانم در آن بازی کنم. با پیشنهاد تیم‌های سایر کشورها نیز صحبت‌هایی انجام داده‌ایم و به زودی تکلیفم مشخص می‌شود. شاید اولویت برخی پول یا اسم تیم باشد اما اولویت من بازی کردن است. حالا هم فکر می‌کنم در سن ۱۸ سالگی و نسبت به سنی که دارم پختگی لازم را دارم و یک فصل حضور در اسپانیا به خوبی کمکم کرد.

پس امکان خارج شدنت از اسپانیا نیز وجود دارد…

هر امکانی وجود دارد. هم احتمال خارج شدن از لیگ اسپانیا وجود دارد و هم ماندن اما تا هفته بعد همه چیز را نهایی می‌کنم.

درباره انتخاب تیم آینده‌ات با کی‌روش هم صحبت کرده‌ای که از او راهنمایی بگیری؟

با کی‌روش درباره اسپانیا و پیشنهادهایی که داشتم صحبت کردم و او گفت عجله نکنم. کی‌روش خواست به جایی بروم که به پیشرفتم کمک کند و بتوانم بازی کنم. مشورت خوبی گرفتم و اکنون مسائلی که مدنظرم است را با باشگاه‌های پیشنهاد دهنده در میان می‌گذارم تا ببینم شرایط کدام یک برای من بهتر است. تصمیمی خواهم گرفت که روند خوبم را ادامه دهم.

 توصیه‌ای هم کرد که به کدام تیم یا لیگ کدام کشور بروی؟

بعد از بازی با ترکمنستان بود که با کی‌روش صحبت کردم. فضا چندان مناسب نبود که صحبت‌های کاملی انجام دهیم اما یک مشورت کلی گرفتم. کی‌روش هم خواست عجله نکنم اما اولویت‌بندی کرد که در لیگ دسته اول کشورهای اروپایی بازی کنم. از یکی از تیم‌های لیگ برتری پرتغال که فصل قبل در میانه‌های جدول قرار گرفت پیشنهاد داشتم که کی‌روش گفت پیشنهاد خوبی است، این باشگاه امکانات مناسبی دارد و چون لیگ برتر است سطح خوبی دارد. بعد دسته دوم اسپانیا را به من پیشنهاد کرد و سایر اولویت‌ها…

 درباره کی‌روش هم صحبت کن و در این مدت که اردوها و دو بازی تیم ملی را همراه تیم بودی، چقدر نسبت به سرمربی تیم ملی شناخت پیدا کردی و چقدر از او کار یاد گرفتی؟

من به عنوان بازیکن درباره مربی خودم نظر نمی‌دهم و چون تجربه مربی بیشتر است همیشه سعی می‌کنم از مربیان کار یاد بگیرم، به خصوص مربی با تجربه‌ای مانند کارلوس کی‌روش. فقط می‌توانم بگویم او فضای بسیار مناسبی در تیم ملی ایجاد کرده و از منِ جوان‌ترین بازیکن تا بزرگترین بازیکن تیم ملی همه با هم رفاقت دارند و این همدلی را کی‌روش ایجاد کرده است. فرقی نمی‌کند که بازیکن در زمین حضور داشته باشد یا روی نیمکت و همه یکدل به موفقیت تیم فکر می‌کنند. اینکه کی‌روش چنین طرز تفکری را در ایران جا انداخته کار بسیار بزرگی به حساب می‌آید و امتیاز بزرگی برای فوتبال ماست.

کی‌روش مربی بزرگی است که حضور در باشگاه‌های بزرگ منچستریونایتد، رئال‌مادرید، تیم ملی پرتغال را داشته و قبل از آمدن به ایران تجربه حضور در جام جهانی را داشت. این کارنامه به این معناست که کی‌روش چیزی دارد که توانسته به این موفقیت‌ها دست پیدا کند و تا به اینجا نیز به فوتبال ما خیلی کمک کرده است. همین که او با کوچکترین بازیکن تیم ملی هم رفیق است امتیاز بزرگی محسوب می‌شود. موفقیت‌هایی هم که تا به اینجا در تیم ملی داشته‌ایم به خاطر همین یکدلی و جنگندگی است. خیلی چیزها از او یاد گرفتم و باید یاد بگیرم و امیدوارم حضورم در تیم ملی ادامه داشته باشد.

 مسابقه با ازبکستان اولین بازی ملی تو بود. کی‌روش قبل از این بازی با تو صحبتی کرد تا برای اولین بازی ملی آماده‌ات کند؟

۱۳۹۴۰۴۰۷۱۵۱۵۳۲۸۷۴۵۵۸۸۴۱۴بله؛ روز قبل از بازی کی‌روش در رختکن من را کنار کشید و گفت می‌دانی که رنگ پیراهن ازبکستان سفید است؟ به من گفت که می‌خواهد فردا (بازی مقابل ازبکستان) من را در ترکیب اصلی قرار بدهد و خواست فکر کنم که ازبکستان رئال‌مادرید است و تیم ایران هم که قرمز پوشیده بود، اتلتیکومادرید. گفت باید با این طرز تفکر بازی کنی که انگار در دربی مادرید حاضر هستی و باید با تمام وجود مقابل رئال بازی کنی. من گفتم رئالی هستم که باعث خنده کی‌روش شد و به شوخی گفت پس بهتر است لباسم را عوض کنم و برای ازبکستان به میدان بروم.

 پس حسابی از نظر روحی و روانی با تو کار کرد.

صددرصد. بازی با ازبکستان فقط به اسم دوستانه بود و در عمل اینگونه نبود. آنها آمده بودند که انتقام شکست‌شان در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در تاشکند را بگیرند و فضایی هم که تماشاگران ازبکستانی ایجاد کرده بودند اصلاً شبیه فضای یک بازی دوستانه نبود. بازی حیاتی بود و چون اولین بازی من محسوب می‌شد، حیاتی‌تر بود. در تمرینات خوب کار کرده بودم و از روز اول حضور در تیم ملی می‌دانستم که اگر خوب کار کنم کی‌روش از بازیکنان آماده بازی می‌گیرد.

توکلم به خدا بود، کار کردم و روز قبل از بازی هم کی‌روش اعلام کرد که می‌خواهد از من بازی بگیرد و کنارم کشید تا روحی‌وروانی با من کار کند. از اینکه می‌خواستم بازی کنم ذوق زده شدم و هیجان زیادی داشتم. یک سال و حتی خیلی قبل‌تر از این‌ها انتظار این را می‌کشیدم که روزی بتوانم برای تیم ملی کشورم بازی کنم و بعد از این همه سختی و تلاش باید برداشت می‌کردم. کسی به من فرصت داده بود که به راحتی به بازیکنی اعتماد نمی‌کند و حتماً باید تلاش کنی تا به چشمش بیایی و کی‌روش پاسخ زحماتم را داد.

شبیه‌سازی کی‌روش چقدر به تو کمک کرد تا بتوانی در بازی با ازبکستان روحیه بالاتری داشته باشی؟

شاید ۵۰ درصد روحیه من بالاتر رفت. شبیه‌سازی دربی مادرید توسط کی‌روش این را به من نشان داد که مربی می‌خواهد در زمین فقط بجنگم. شاید کسی که از بیرون این موضوع را می‌شنود بخندد اما وقتی در موضوع ریز می‌شوید، می‌بینید که شبیه‌سازی دربی مادرید بسیار اثربخش است، چون بازیکنان اتلتیکومادرید فقط در زمین می‌جنگند. کاری هم ندارند که بازیکن تکنیکی هستی یا فیزیکی و می‌گویند که همه بازیکنان باید برای بغل دستی خود بجنگند. کی‌روش با توجه به شناختی که از اتلتیکومادرید داشت و خودش هم این دربی را تجربه کرده این شبیه‌سازی را برای من کرد که باعث شد برای بازی با ازبکستان خیلی چیزها دستگیر من شود.

 اولین بازی ملی‌برای تو چطور گذشت؟

خدا را شکر می‌کنم که توانستم در بازی اول استرس را از خودم دور کنم. در این مدت بازیکنان با تجربه تیم ملی به من و دیگر جوان‌ها تیم ملی کمک زیادی کردند. در طول بازی آندرانیک تیموریان کمک کرد و از همه بیشتر پژمان منتظری بود که از پشت سر کمکم می‌کرد و علیرضا حقیقی و دیگر بازیکنان تیم ملی هم در بازی کمکم کردند. فکر می‌کنم واقعاً جو خوبی بود و با توجه به سن و تجربه‌ام برای اولین بازی هم عملکردم خوب بود. در این بازی چند بازیکن جوان هم به ترکیب تیم ملی اضافه شدیم که نیاز به هماهنگی بود و هدف‌مان این بود تا آخرین نفس بجنگیم. تا آخرین لحظه جنگیدیم و در نهایت پاسخ گرفتیم و با گل دقیقه آخر برنده بازی شدیم.

رابطه‌ات با کی‌روش چطور است؟

او یک مربی حرفه‌ای است. با همه بازیکنان رفتار خوبی دارد و رفیق است اما رفاقتش با بازیکنان جوان را به این دلیل که تازه به تیم اضافه شده‌اند، بیشتر دیدم. او سعی کرده به بازیکنان جوان روحیه و اعتماد به‌نفس بدهد تا بتوانند توانایی‌ها خود را نشان بدهند. ارتباط با بازیکنان با تجربه هم به همین شکل است و همه رفیق هستیم. شاید قبل از اینکه به تیم ملی بیایم و از بیرون که می‌دیدیم، به نظرم می‌رسید که شاید خجالت بکشم و گوشه‌گیر باشم اما وقتی به تمرینات آمدم دیدم واقعاً اینطور نیست. فرقی نمی‌کند چه کسی در زمین باشد و چه کسی روی نیمکت و برای همه نام ایران مهم است.

شاید مثلاً در برخی تیم‌ها به این شکل باشد که بازیکن روی نیمکت خدا خدا کند هم پستی خودش در زمین اشتباه کند تا به زمین برود اما در تیم ملی اینطور نیست و حتی بازیکنان روی نیمکت به موفقیت تیم ملی فکر می‌کنند. این جو در کوتاه مدت به دست نیامده و صددرصد از قبل برنامه‌ریزی شده و به نظرم این شرایط به نفع فوتبال ایران است.

اکنون با ۱۸ سال سن جوان‌ترین بازیکن تیم ملی هستی و به نظر جوان‌ترین بازیکن تاریخ تیم ملی هم باشی که در ترکیب قرار گرفتی. درست است؟

برای من اعداد و ارقام مهم نیست. اینکه جوان‌ترین بازیکن تاریخ هستم یا نه، اهمیتی ندارد بلکه خودم هدف‌گذاری داشتم و خوشحالم که تا به اینجا به این هدف رسیده‌ام. همه اینها لطف خداوند است و من کسی نبودم که در ۱۶ سالگی در لیگ برتر بازی کنم، پدیده لیگ و لژیونر شوم. شاید خیلی‌ها بهتر از من بودند و حتی الان هم هستند. در فوتبال ایران خیلی جوان‌های با استعدادی هستند که از من بهترند. عزت و ذلت را خدا می‌دهد و فرقی نمی‌کند ۱۸ ساله باشی یا ۴۵ ساله، بلکه به تو نعمتی می‌دهد که شکرش را کنی. اول از همه باید قدر نعمت‌ها خدا را بدانیم و بعد گذشته خود را هیچوقت فراموش نکنی؛ این خیلی شرط است.

 هنوز سنی نداری اما از گذشته‌ات چیزی به یاد داری، یا این حرفت فقط شعار است؟

بله که به یاد دارم. من یک بچه چاق بودم که فکر نمی‌کردم روزی به اینجا برسم. پدرم خیلی سخت‌گیری می‌کرد که اگر می‌خواهم به فوتبالم ادامه دهم باید تلاش و فیزیک بدنی‌ام را درست کنم. شعور بازی و تکنیکم خوب بود اما بچه‌ای بودم که استعداد چاقی داشتم و اهمیت هم نمی‌دادم. حتی طوری شده بود که نمی‌خواستم به فوتبال ادامه دهم، چون درسم هم خوب است و اکنون در رشته ریاضی‌فیزیک درس می‌خوانم. مادرم پافشاری می‌کرد که دنبال درس بروم اما پدرم نگذاشت و گفت تو پتانسیل فوتبالیست شدن را داری؛ چون در تیم ملی ۱۰ ساله‌ها و زیر ۱۳ سال بودم.

 پس چه اتفاقی افتاد بازیکنی که می‌خواست فوتبال را کنار بگذارد به اینجا رسید و لژیونر شد؟

آقای علی دوستی‌مهر در تیم نوجوانان سرمربی شده بود و پدر من هم دستیار او. شاگردان آقای دوستی‌مهر قبل از ما علیرضا جهانبخش، مرتضی پورعلی‌گنجی، پیام صادقیان، محسن مسلمان، کاوه رضایی و … بودند. بعد از بالا رفتن سن آنها قرار شد بازیکنان تیم زیر ۱۳ سال برای تست به تیم نوجوانان بیایند و در تمرینات شرکت کردیم. بازیکنی بودم که تکنیکی خوب بودم اما به خاطر چاقی زیاد جنگنده نبودم و در اردوی اول دوستی‌مهر من را خط زد. حدود دو ماه بعد کمی کار کردم و قبل از تورنمنت قزاقستان دوباره به تمرینات آمدم که سرمربی تیم دوباره روی نام من خط کشید.

 پدرت لابی نمی‌کرد که در تیم ماندگار شوی؟

اصلاً؛ آقای دوستی‌مهر کارنامه‌اش مشخص است که چگونه کار کرده و او محمد پروین را که پدرش علی پروین است خط زد، من که جای خود دارم. پدرم یک بار هم دهان باز نکرد که من در تیم باشم. از آقای دوستی‌مهر می‌پرسید که ضعفم در چیست اما برای ماندن من در تیم حق دیگران را ضایع نکرد، چون اگر حق دیگران را ضایع می‌کرد خدا یک جا جوابش را می‌داد و حقش را ضایع می‌کرد. خلاصه تیم به قزاقستان رفت و بعد از آن مسابقات مقدماتی آسیا را در دوهوک عراق داشتیم.

در این مدت تمرین انفرادی کرده بودم و آماده شدم و در لیست ۲۵ نفره حضور داشتم اما فقط ۲۳ نفر اعزام می‌شدند که یک نفر مصدوم شد و من هم خط خوردم. یک بازیکن که جزو نفرات اصلی تیم ما بود چند ماه قبل از اعزام عمل جراحی داشت. آقای هاشمی که در کمیته پزشکی بود به دوستی‌مهر اعلام کرد این بازیکن بعد از عمل جراحی داروی کورتون مصرف کرده که اگر از او تست دوپینگ بگیرند مثبت اعلام می‌شود. چون منافع ملی بود، سرمربی تیم نوجوانان ریسک نکرد و این بازیکن خط خورد تا من به لیست نهایی اضافه شوم.

 امکان داشت در صورتی که این بار هم خط بخوری دلسرد شوی و فوتبال را کنار بگذاری؟

همه چیز کار خدا بود و شاید از آن روز ورق زندگی من برگشت. خدا نشان داد از آن بالای هوای من را دارد. در این مسابقات یک بازی ۶۰ دقیقه بازی کردم و بعد برگشتم. پدرم بعد از بازگشت از این مسابقات گفت یک سال تا مسابقات بعدی فرصت دارم و اکنون سه ماه تعطیلات تابستان، تیم نوجوانان هم تعطیل است. پدرم برنامه‌ام را برای آینده پرسید که گفتم می‌خواهم آینده‌ام را بسازم و پدرم هم گفت اگر واقعاً می‌خواهی باید سختی‌ها را به جان بخری. من سه ماه تابستان یک روز هم استراحت نکردم و هر روز کنار ساحل و باشگاه تمرین می‌کردم. به طوری که بعد از حضورم در تمرینات و در اولین روز همه از دیدن من و شرایط فیزیکی‌ام تعجب کردند.

بعد از پشت سر گذاشتن این دوره فیکس تیم ملی شدم و به مسابقات قزاقستان که دوره قبلی خط خورده بودم اعزام شدم و عنوان بهترین بازیکن تورنمنت را کسب کردم. بعد از این مسابقات باشگاه روبین‌کازان دنبال من آمد که بگذریم. من سختی را به جان خریدم و به اینجا رسیدم. صددرصد اگر در همان مسابقات عراق خط می‌خوردم فوتبال را کنار می‌گذاشتم و دلسرد می‌شدم. خدا خواست، ورق برگشت، سعید عزت‌اللهی که جزو ۲۳ نفر هم نبود به خاطر ترس از آزمایش دوپینگ یک بازیکن دیگر به لیست اضافه شد، به جمع ۱۱ نفر راه یافت، به استرالیا گل زد، در جام جهانی فیکس بازی کرد و پدیده لیگ برتر شد. پدرم خیلی در زندگی من نقش داشت که گفت اگر می‌خواهی بازیکن خوبی شوی سختی را به جان بخر و اگر نمی‌خواهی دنبال درس برو اما من خواستم، توانستم و خدا هم خواست.

 در اینکه کی‌روش تیم ملی را جوان کرد یک نکته وجود دارد. اینکه آیا او فقط برای این دو بازی به بازیکنان جوان فرصت داد یا سیستم کاری او ادامه دارد؟

فکر نمی‌کنم با عقل جور در بیاید که یک مربی برای دو بازی تیمش را جوان کند. به خصوص یک مربی مثل کی‌روش ریسک نمی‌کند که با آبروی خودش بازی کند و مقابل ترکمنستان چنین نتیجه‌ای بگیرد اما دوباره به سیستم قبلی بازگردد. کی‌روش صددرصد برنامه دارد و اگر بخواهد برای جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه ترکیب تیم ملی را جوان کند باید استخوان‌بندی را از همین جوان‌ها بگیرد. آن موقع هم که در تیم ملی پرتغال بود کم و بیش اخبار را دنبال کرده‌ام که تیمش را جوان و خیلی از جوان‌ها را معرفی کرد.

خودت فکر می‌کنی اگر در ایران بودی بازهم به تیم ملی دعوت می‌شدی؟ یعنی سعید عزت‌اللهی باید به فوتبال اروپا می‌رفت تا به تیم ملی دعوت شود؟

این همه بازیکن جوان از دل لیگ به تیم ملی دعوت شده اما فکر می‌کنم خودم اگر در ایران بودم به تیم ملی دعوت نمی‌شدم. دیدار ملوان و استقلال اولین بازی من برای تیم بزرگسالان ملوان بود که کی‌روش این بازی را از نزدیک می‌دید. بعد از بازی زمزمه‌هایی بود که کی‌روش می‌خواهد من را دعوت کند اما اردوهای تیم نوجوانان پشت سر هم بود و هر ماه در اردو بودیم که فرصتی برای من به وجود نمی‌آمد. حتی لیگ را هم از دست دادم. کمی در دعوت شدن من به تیم ملی وقفه افتاد اما اگر به اروپا نمی‌رفتم به این زودی به تیم ملی دعوت نمی‌شدم. یک سال حضور من در اسپانیا اندازه سه سال حضور در فوتبال ایران بود و تجربه زیادی کسب کردم.

پس با همین شرایط به کارت در فوتبال اروپا ادامه می‌دهی.

قطعاً ادامه می‌دهم، چون سنم کم است و باید به فکر پیشرفت باشم نه اینکه به دنبال پول بروم. اول باید به مسائل فنی من اضافه شود و جایی که دیدم حدّم پر شده به پول فکر می‌کنم. شاید ملاک بعضی‌ها فقط رفتن به فوتبال اروپا و صرفاً تمرین کردن باشد اما من می‌گویم این چه فایده‌ای دارد، حداقل شما در فوتبال ایران می‌توانید بازی کنید. این همه سختی، غربت، دوری از خانواده و … را بکشید و آخر هم بازی نکنید، فایده‌ای ندارد. وجهه داخل ایران خودت را هم به این شکل خراب می‌کنی.

به این موضوع برسیم که در تمرینات تیم ملی کی‌روش چند بار به صورت جداگانه با تو صحبت کرد. جواد نکونام از تیم ملی خداحافظی کرده و خیلی‌ها تو را جانشین او می‌دانند، آیا کی‌روش برایت برنامه دارد و صحبت‌هایش به این موضوع مربوط می‌شد؟

کی‌روش مربی است، ضعف‌ها را می‌بیند و نکات را به بازیکنانش می‌گوید. چند نکته در خصوص پست هافبک دفاعی بود که کی‌روش من را کنار کشید و خواست این نکات را رعایت کنم تا پیشرفت کنم. نه من جانشین کسی هستم و نه در حدی‌ام که بخواهم جای آقای نکونام را پر کنم. او با ۱۵۱ بازی ملی جزو بزرگان تیم ملی است و من راه زیادی دارم. در این فوتبال باید آنقدر بالا و پایین شویم و آخرش هم معلوم نیست.

اکنون کی‌روش روی بازیکنان جوان تیمش حساب بازی کرده است. علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، خودت و چند بازیکن دیگر که لژیونر شده‌اید. آیا نسل فوتبال ایران تغییر کرده که بازیکنان ما در سن کمتر از ۲۰ سال لژیونر می‌شوند یا مسائل دیگری در میان است؟

استعدادهای خیلی خوبی در فوتبال ما وجود دارد. قبلاً هم گفته بودم که در فوتبال اروپا امکانات هست اما استعداد نیست و این موضوع در کشور ما برعکس است. فوتبال ما پر است از استعداد اما توجه و امکانات وجود ندارد. اگر واقعاً یکی بیاید و این استعدادها را ببیند، فوتبالیست‌های زیادی پیدا می‌شود. مگر علیرضا جهانبخش از بدو تولدش در فوتبال اروپا بود؟ نه، او هم یکی مثل همین جوان‌های با استعداد ایران تلاش کرد و اکنون یکی از بهترین بازیکن‌های لیگ هلند است.

استعداد مانند علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، علیرضا حقیقی زیاد داریم اما توجه و امکانات لازم نیست. امثال ما و حتی بهتر از ما خیلی هست اما نمایشگاه فوتبال نداریم که یکی این نمایشگاه را ببیند تا استعدادهای فوتبال ما لژیونر شوند. اگر استعدادهای فوتبال ما با امکانات اروپایی پیش بروند دو برابر رشد می‌کنند و آن موقع اروپایی‌ها باید دنبال بازیکنان ایرانی بیفتند.

درباره ملوان هم صحبت کن. تیمی که روزی فوتبالت را از آنجا آغاز کردی اما این روزها شرایطش چندان خوب نیست.

من از اسپانیا هم دنبال بازی‌ها ملوان بودم. به نظرم فصل قبل خوب نبودیم که یکی از دلایلش بدشانسی بود اما دلیل اصلی آن رفتار برخی مسئولان و تصمیم‌گیرندگان بود. با ملوان خیلی آماتور برخورد شد و مسئولان گفتند خب، امسال تیمی ببندیم که در همان رتبه‌های دهم، یازدهم بماند اما هیچ کجا اینطور نیست. همه تیم‌ها هرسال بودجه‌شان را زیاد می‌کنند، بیشتر می‌رسند تا پیشرفت کنند. گرفتن بازیکن، سیاست‌های باشگاه‌ها پیشرفت کرده اما در ملوان همیشه تا لحظه آخر تصمیمی گرفته نشده و به یک باره در لحظه آخر می‌خواهند مالک، مدیرعامل، سرمربی و بازیکنان را با هم انتخاب کنند.

این مشکلات این فصل هم ادامه دارد و هنوز ملوان مالکش را نمی‌شناسد؟

مسئولان در حال پیگیری هستند و امیدوارم زودتر بجنبند. همه تیم‌ها تمرینات‌شان را شروع کردند و اگر مسئولان دوست دارند ملوان که تیم ریشه‌داری است در این فوتبال بماند و واقعاً دل‌شان برای تیم می‌سوزد، تصمیم درست بگیرند. اگر هم دل‌شان نمی‌سوزد و ملوان برای‌شان اهمیتی ندارد لطف کنند و بروند. الان باشگاه مالک ندارد و حرف من این است اگر آقایان دل‌شان برای تیم نمی‌سوزد از اول جلو نیایند. خواهشاً نیایید و بگویید که می‌خواهم تیم‌داری کنم و من عاشق این کار هستم. آقایان دنبال کارهای شخصی خودشان هستند و می‌آیند تیم‌های فوتبال را می‌گیرند و فوتبال را نابود می‌کنند. از مسئولان فوتبال می‌خواهم اجازه ندهند این افراد وارد فوتبال شوند و تیم‌های لیگ برتری را خراب کنند. اجازه بدهید ملوان زیر نظر نیروی دریایی و منطقه آزاد بماند…

مشکلات مالی هم باعث این اتفاقات می‌شود…

ایرادی ندارد، تیم برای نیروی دریایی باشد و بگویند به بازیکن نهایت ۲۰۰ میلیون می‌دهیم اما یک نفر نیاید که در تیم اختلاف ایجاد کند. یکی نیاید به بازیکنی ۷۰۰ میلیون بدهد و به بازیکن دیگر ۲۰ میلیون که به این شکل در تیم اختلاف بیفتد. آخر سر هم از ۷۰۰ میلیون فقط ۱۰۰ میلیون به بازیکن بدهی! شما برای بیزینس خودتان به فوتبال می‌آیید اما مصاحبه می‌کنید و می‌گویید که من عاشق تیم‌داری هستم، عاشقم ملوانم. اگر شما دل‌تان برای ملوان بسوزد کاری نمی‌کنید که تیم ضربه بخورد. در بحث استقلال و پرسپولیس هم متقاضی زیاد بود و اکنون ملوان و صبا بدون مالک مانده‌اند.

در فوتبال اروپا اگر کسی بخواهد تیم‌داری کند عاشقانه این کار را می‌کند. شما آبراموویچ را نگاه کنید که چند سال تیم‌داری کرده اما یک «آخ» نگفته است، چون آنها نمی‌آیند تیم را بگیرند و از کنارش دنبال بیزینس خودشان باشند. مسئولان فوتبال نگذارند این افراد به فوتبال بیایند یا اگر می‌آیند یک ضمانت میلیاردی بگیرند که اگر مشکلی ایجاد شد پول ضمانت را خرج تیم کنند. اگر می‌خواهند خصوصی کنند، تیم‌ها را به مردم بدهند که به خدا همین مردم برای تیم‌های خود خرج می‌کنند اما تیم‌ها را دست نامردانی ندهند که آنها را نابود کنند.

/تسنیم

Share