ماجرای گریه هاشمی در محضر امام برای عزل بنی صدر
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عبدالله جاسبی رئیس سابق دانشگاه آزاد در خاطره ای که برای اولین بار می گوید به ماجرای عزل بنی صدر می پردازد. این مصاحبه در آبان ماه ۱۳۹۲ به مناسبت بازخوانی فعالیت های حزب جمهوری اسلامی انجام شده است و در مستند «داستان ناتمام یک حزب» که تیر ماه […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عبدالله جاسبی رئیس سابق دانشگاه آزاد در خاطره ای که برای اولین بار می گوید به ماجرای عزل بنی صدر می پردازد. این مصاحبه در آبان ماه ۱۳۹۲ به مناسبت بازخوانی فعالیت های حزب جمهوری اسلامی انجام شده است و در مستند «داستان ناتمام یک حزب» که تیر ماه امسال رونمایی خواهد شد بخش هایی از آن مورد استفاده قرار گرفته است.
جاسبی در این مصاحبه می گوید، سال ۱۳۶۱ ما جلسهای با آیتالله خامنهای دبیرکل وقت حزب داشتیم. من همین طوری از ایشان سوال کردم آقای خامنهای حالا خودمانیم چطور شد که امام با عزل بنیصدر مخالفت کردند؟ چون بالاخره اگر امام موافقت نمیکردند حزب هم اقدامی نمیکرد علیه بنیصدر و در اصل این اجازه امام بود که حزب هم توانست علیه بنیصدر اقدامی انجام دهد.آقای خامنهای در آن جلسه نقل کردند که ما همان خرداد ۶۰ جلسهای را با امام داشتیم. همین که امام وارد جلسه شدند من بودم و شهید بهشتی و آقای هاشمی. امام بیمقدمه شروع کردند به اعتراض کردن به ما که شما از خدا نمیترسید؟ چرا آن قدر اختلاف ایجاد میکنید؟ چرا به فکر مردم نیستید؟ یک آن آقای هاشمی ناراحت شدند و شروع کردن به تند صحبت کردن به امام که ما خجالت بکشیم؟ آن قدر این بنیصدر علیه ما حرف میزند و آبروی ما را میبرد شما حرفی نمیزنید؟! و بعد آقای هاشمی ساکت شدند و زدند زیر گریه! امام جلسه را ترک کردند و ما هم همینطور سکوت کرده بودیم.فردای آن روز حاج احمد آقا به ما زنگ زدند و گفتن دیشب امام خوابشان نبرده است و حکم عزل بنیصدر را از فرماندهی کل قوا صادر کردهاند و چند روز بعد نیز حکم عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس مطرح شد و رای آورد. این داستان عزل بنیصدر بود که چطور به تایید حضرت امام رسید.
دیدگاه