یکپارچه سازی فرآیند،حلقه مفقوده فعالیتهای عمرانی
یکپارچه سازی فرآیند،حلقه مفقوده فعالیتهای عمرانی در طول دهه اخیر فضای شهری ما مملو از سنگ و بتن و فولاد شده است. سازه های عریض و طویلی که پیام شیرین توسعه و پیشرفت را می دانند و معمولا با تاخیرات عجیب و غریب و کلنگ زنی وافتتاح و اختتام چندگانه همراه بوده است که موجبات […]
یکپارچه سازی فرآیند،حلقه مفقوده فعالیتهای عمرانی
در طول دهه اخیر فضای شهری ما مملو از سنگ و بتن و فولاد شده است. سازه های عریض و طویلی که پیام شیرین توسعه و پیشرفت را می دانند و معمولا با تاخیرات عجیب و غریب و کلنگ زنی وافتتاح و اختتام چندگانه همراه بوده است که موجبات رنگ باختن حلاوتش پیش از آغاز می شد. آنچه باقی مانده، مشتی یادگار کلامی از رفع مشکلات یک شبه شهر است و حرکتهای شبه پوپولیستی مدیران کوتاه و بلند مجموعه که ضعفها، نقصان تجربه، تخصص و تعهدشان را در لابلای آن پنهان نمایند.
بهترین منطقه برای هیاهو و گل آلود کردن و ماهی گرفتن! سووال پرسیدیم؟ پرسشگر بودیم؟ هرگز! ما یاد نگرفته ایم در قالب ملت که به فرموده امام راحل ولی نعمت مسوولین هستند تشنگان قدرت را مورد خطاب قرار دهیم که دهها میلیارد هزینه روکش آسفالت در کجا دفن شد؟ هزینه ساخت یک پل چگونه محاسبه و چقدر پرداخت شد؟
چرا در یک برهه در شهر فقط تعریف پروژه عمرانی یعنی پل ساختن و دیگر هیچ؟ چند نفر از مدیران دهه های اخیر عمران شهری بر مبنای توانمندی، تخصص مربوطه و نگاه بلندمدت و هدفمند طرح شهری و توسعه زیست محیطی انتخاب شده اند؟ به یاد داشته باشید که تاثیربصری دایمی و عدم اجرای مناسب کیفی، کنترلی و هزینه ای پروژه های میلیاردی وعدم الزام ارزیابی زیست محیطی، بیشتر از اثرات مخرب فاضلاب زرجوب وگوهررود نباشد کمتر نیست. برای مثال، جالب است بدانید که پس از صرف دهها میلیارد در توسعه بندری منطقه آزاد، تا امروز طرح ارزیابی زیست محیطی آن به تصویب نرسیده است.
متاسفانه فقر آموزش اصول مدیریت و سرپرستی وهل دادن بدون اموزش فارق التحصیلان مهندسی به حوزه مدیریت پروژه (با این توهم که مدیریت ذاتی است!!)، عواقبی دارد بس فاجعه بار مشابه آنچه در شهری چون رشت می بینید.
نبود نگاه توسعه ای، فقدان برنامه ریزی، کنترل فرآیند و مهندسی مجدد، عدم توجه به اصل یکپارچه سازی و همسایه سازی فرآیندها در روند کلی شهر به عنوان یک پروژه نهایی در سه سطح بلند مدت، میان مدت وکوتاه مدت، حلقه های مفقوده عمران شهری و منطقه ای هستند. اما چرا بازهم تکرار مشکل می کنم مگر قراراست بقول عضو فرهیخته شورا! برگردیم به اختراع چرخ ! واقعیت اینجاست شناخت وضع موجود، نگاه از بیرون به درون وبالعکس و درک تار و پود درهم تنیده حوزه های چندگانه، ازین حیث که بعنوان بستر فعالیتها، برنامه ریزی و برنامه سازی آتی مورد بهره برداری قرار می گیرد بسیار مهم است. اگر ندانیم امروز کجاییم و دقیقا مشکلاتمان چه زیر بخشهایی را شامل می شوند چطور برای فردا برنامه ریزی کنیم؟ در گفتار بعدی به بررسی روند، روشهای برنامه ریزی، کنترل و حل بحران در حوزه عمرانی خواهم پرداخت
دکتر حمیدرضا رضایی – دانش آموخته دکترای مهندسی عمران، پژوهشگر و نویسنده
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه