دعوت عباسی به ادب؛ آخرین پرده از اختلاف دو رئیس سازمان انرژی اتمی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا در بخشی از مراسم بزرگداشت شهدای هستهای با حضور صالحی و معاونین او و خانواده شهدای هستهای در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد، صالحی بخش دیگری از دلخوریهای خود از عباسی را بروز داد و اظهار داشت: عدهای با نام استاد و دانشمند خارج از ادب و دلسوزی به کسانی که برای منافع ملی و حاکمیت ملی کار میکنند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا از هشت سال دولت احمدینژاد، سه تن در کابینه روحانی ماندهاند؛ مصطفی پورمحمدی که با وجود مخالفت تند برخی اصولگرایان مجلس هفتم به دولت نهم راه یافتُ ولی خیلی زود راهش را از احمدینژاد جدا کرد، دهقان وزیر دفاع روحانی که تنها در دولت نهم حاضر بود و علیاکبر صالحی که در دولت دهم حضور داشت و اصلیترین باقی مانده از دوره احمدینژاد در دولت روحانی است. صالحی اما این روزها درگیر صریحترین بگو و مگو با برخی مقامات دولت نهم و دهم شده است.
تابناک نوشت: در بخشی از مراسم بزرگداشت شهدای هستهای با حضور صالحی و معاونین او و خانواده شهدای هستهای در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد، صالحی بخش دیگری از دلخوریهای خود از عباسی را بروز داد و اظهار داشت: عدهای با نام استاد و دانشمند خارج از ادب و دلسوزی به کسانی که برای منافع ملی و حاکمیت ملی کار میکنند انتقاد کرده و گاهی جلوتر از مسئولان نظام راه میافتند. میخواهم به آنها تذکری برادرانه و دوستانه بدهم که هرچقدر بیادبی کنیُ به خودت برمیگردد.
وزیر خارجه دولت دهم سپس بیتی از حافظ خوانده با این مضمون که «ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم، جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم» و افزوده: ما با سخن حق جدل نداریم و اگر حق است همه میپذیرند و اگر ناحق است قدری فکر کنیم به دنبال چه هستیم. عزت ما باید این باشد که بنده خدا باشیم و اگر عزت ما از تیتر باشدُ نهایت ذلت است و اگر کسی خودش را نیازمند کرسی و میز بداندُ نهایت ذلت است. چنانچه برای رضای خدا کار کنیدُ همواره وجدانتان در آسایش است و کسی ناراحت است که وجدانش ناآرام است.
آدرسهای داده شده توسط صالحی به کسی جز فریدون عباسی اشاره ندارد، رئیس سازمان انرژی اتمی در سالهای پایانی دولت دهم که وقتی صالحی به وزارت خارجه رفت، او رئیس سازمان انرژی اتمی شد و با شروع دولت یازدهم بار دیگر این مسئولیت را به صالحی بازگرداند.
صالحی از شروع دولت یازدهمُ هدف انتقادات و اعتراضات آنهایی قرار گرفت که یا با سیاستهای وی موافق نبودند و یا اینکه بازگشت وی به سازمان را سبب تغییری در موقعیت خود و یا همفکران خود میدیدند. اظهارات پدر شهید مصطفی احمدیروشن مسئول سابق بازرگانی نطنز مبنی بر اخراج عدهای از همکاران پسر شهیدش از سازمان در کنار پرسش و پاسخهای صالحی حتی به تریبون نماز جمعه نیز کشیده شد.
از روزی که صالحی به جمع مذاکرهکنندگان هستهای اضافه شد، میشد پیشبینی کرد که او نیز به زودی سیبل انتقادات و اعتراضات مخالفان مذاکرات هستهای خواهد شد. هر چه تعریف و تمجیدهای متقابل ظریف و صالحی بیشتر میشد، اعتراضات و انتقادات به صالحی بیشتر شد.
پس از تفاهم لوزان بود که مذاکرهکنندگان ارشد فنی هستهای ایران و آمریکا، نقش پررنگتری در توضیح تفاهم هستهای به دست آمده بر عهده گرفتند و بنابراین، بیشتر در کانون توجه رسانهها و سیاست قرار گرفتند.
ارنست مونیز، وزیر انرژی ایالات متحده، در کنار جوابهایی که به کنگره امریکا میدهد، به سؤالات رسانههای غربی درباره مذاکرات و تضمینهای به دست آمده در روند نظارت و کنترل برنامه هستهای ایران پاسخ میدهد و حتی در دیدار وزیر خارجه آمریکا با وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس حاضر میشود.
برای صالحی به عنوان چهره ارشد فنی ایران در مذاکرات هستهای، تنها دو برنامه برای شروع درگیری وی با برخی نمایندگان مجلس و فریدون عباسی کافی بود. نکته جالب اینکه هر چه سخنان صالحی درباره برنامه هستهای ایران و مذاکرات هستهای تخصصیتر و فنیتر میشود، بر شدت اختلافات وی با همکاران سابق وی در دولت احمدینژاد افزوده میشود.
محمد سلیمانی، وزیر ارتباطات دولت نهم که اکنون نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی است و سابقه همکاری وی با صالحی به دورهای بازمیگردد که هر دو معاون وزیر فرهنگ و آموزش عالی دولت دوم هاشمی رفسنجانی بودند، نه تنها با سخنان صالحی در یکی از برنامههای اخیر تلویزیونی، بلکه با متن سخنان وی در جلسه غیرعلنی مجلس مخالف است.
سلیمانی مدعی است با وجود دوستی مثل آقای صالحی، ایران نیاز به دشمن ندارد. وی وارد شخصیتشناسی صالحی نیز شده و از جمله مدعی است همیشه میگفتیم کاش دکتر صالحی دربان بهشت شود، چون موجب میگردد، همه گناهکاران عالم نیز به بهشت بروند، در نتیجه همه بهشتی میشویم.
نکته جالب اینکه هر چه توصیف صالحی از وضعیت برنامه هستهای ایران وسیعتر و مفصلتر میشود، ناراحتی مخالفان از وی بیشتر میشود. کانون اختلافات البته بیش از هر چیزی، سانتریفیوژها و راکتور هستهای اراک هستند. صالحی سانتریفیوژهای نسل اول ایران را که کپی سانتریفیوژهای نسل اول پاکستان هستند، با بازدهی کم و صرفه اقتصادی پایین دانسته و یادآور میشود که برنامه زمان ریاست وی بر سازمان برای تولید انبوه سانتریفیوژهای نسل چهارم توسط عباسی به کنار گذاشته و به جای آن تصمیم گرفته شده است که تعداد بیشتری سانتریفیوژ نسل اول تولید شود.
درباره راکتور اراک نیز این دو اختلاف زیادی دارند؛ عباسی طرفدار ادامه کار در راکتور فعلی اراک است، ولی صالحی با جزئیاتی که هنوز از جلسه غیرعلنی مجلس به رسانهها راه نیافته، از ضرورت نوسازی این راکتور سخن گفته و از تصمیم گرفته شده در مذاکرات هستهای دفاع کرده است.
در روزهایی که مناظره بر سر موضوع هستهای و حتی جزئیات فنی برنامه هستهای در رسانهها لوث شده و حتی اعضای کمیسیونهای عمران و اجتماعی مجلس نیز مشغول مناظره بر سر برنامه هستهای ایران و مذاکرات هستند، ظاهرا راهی برای کاهش اختلافات دو متخصص فناوری هستهای وجود ندارد؛ شاید به این دلیل که از سویی توافق دو مدیر با اهداف سیاسی متفاوت چیزی نیست که با گفتوگو حاصل شود و از سوی دیگر، هر چه صالحی بیشتر در این باره حرف بزند، مخالفانش بهانههای بیشتری در دست خواهند داشت که ادعا کنند، گویی برنامه هستهای ایران روغن ریخته روی زمین است.
دیدگاه