تمام استانداران پیام انتخابات رو درک کردن، منتها سرِ تاریخش یه کم مسئله دارن !
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا احسان ابراهیمی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت: ۲۵اردیبهشت ۹۴ /ساعت ۸:۳۲ صبح این پسرک خاطرهنویس امروز خیلی مشکوک نگاهم میکرد. پرسیدم: «چی شده؟ چرا این طوری نگاه میکنی؟» گفت: «دکتر شنیدم دارید با علی لاریجانی ائتلاف میکنید. درسته؟!» گفتم: «دولت به همه وعدههایی که به مردم داده پایبنده!» […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا احسان ابراهیمی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
۲۵اردیبهشت ۹۴ /ساعت ۸:۳۲ صبح
این پسرک خاطرهنویس امروز خیلی مشکوک نگاهم میکرد. پرسیدم: «چی شده؟ چرا این طوری نگاه میکنی؟» گفت: «دکتر شنیدم دارید با علی لاریجانی ائتلاف میکنید. درسته؟!» گفتم: «دولت به همه وعدههایی که به مردم داده پایبنده!» گفت: «دکتر من رو هم میپیچونید دیگه؟» گفتم: «خب حالا گیرم ائتلاف هم بکنم. که چی؟» گفت: «خب اونهایی که حمایتتون کردن رئیسجمهور بشید چی؟» گفتم: «دستشون درد نکنه. ولی خب یه جوری حرف میزنی انگار حرف اونایی که میگن دولت روحانی دولت اجارهایست رو نمیشنوی! فقط ائتلاف ما میشه پیچوندن؟ اونا از ما رد بشن پیچوندن نیست؟ بعد هم آقای لاریجانی دفاع کرده از دولت. بالاخره از صدقه سری ائتلاف با لاریجانی یه چیزی به دولت میماسه.» گفت: «خب دیگه چی کار باید بکنن؟» گفتم: «آقا توی رسانهها وقتایی که اون طرفیها به ما گیر میدن، خبرآنلاین منتسب به لاریجانی دفاع میکنه از ما، اصلاح طلبا چیزی نمیگن.» گفت: «دکتر مثل اینکه تقاص تیم رسانهای فوق حرفهای شما رو هم ما باید بدیم آره؟!» گفتم: «نه، ولی یه حمایتی، یه چیزی…» گفت: «دکتر همینا هم دارن دست به عصا حمایت میکنن. ولی اون موقعی که روزنامهها پشت هم به خاطر حمایت از شما توقیف میشدن، باید فکر امروز رو میکردید.»
ساعت ۱۵:۲۵ بعداز ظهر
با اعضای هیات دولت جلسه داشتیم. از رحمانی فضلی پرسیدم: «آقای رحمانی! با استاندارانی که هنوز پیام انتخابات رو درک نکردن چی کار کردین؟» گفت: «ما هیچ استانداری نداریم که پیام انتخابات رو درک نکرده باشن.» گفتم: «مگه میشه؟ مثلا آقایان … و … و … هنوز درک نکردن!» گفت: «نه آقا! اونا درک کردن، منتها سرِ تاریخش یه کم مسئله دارن.» پرسیدم: «یعنی چی؟!» گفت: «اونا پیام انتخابات سال ۸۴ رو درک کردن. ولی در کل آدمهای بادرکی هستن. ولی یه کمی دیر قانع میشن.» از این حرفش عصبانی شدم و فریاد زدم: «من بالاخره تکلیف این مسئله رو روشن میکنم!» بعد با همان داد و فریاد به نعمتزاده گفتم: «پدر جان! شما چی کار کردید؟!» هول شد و گفت: «پسرم باور کن همه چی ردیفه. شورلت و بنز و بوگاتی قراره توی ایران نمایندگی تأسیس کنن. جنرال موتورز داره میاد. یه سری هواپیمای آخرین مدل دارن بهمون هدیه میدن. در ماه آینده هم رشد ۳۸ درصدی در حوزه صنعت خواهیم داشت.» خیلی تعجب کردم. از این همه خبر خوب کمی آرامتر شده بودم. از آخوندی پرسیدم: «تهران- شمال به کجا رسید؟» گفت: «تموم شده دکتر. هفته دیگه افتتاح میکنیم.» از وزیر ارشاد پرسیدم: «ماجرای کنسرتها در چه وضعیه؟» گفت: «نه تنها تأمین امنیت شدن، که استاد شجریان هم قراره به زودی کنسرت برگزار کنن.» همین طور با دهان باز داشتم نگاه شان میکردم. از فانی پرسیدم: «اعتصاب معلمان چی شد؟» گفت: «اونم تموم شد. به تمام حق و حقوقی که میخواستن رسیدن. الان خیلی راضی هستن. از شما هم تشکر کردن.» اصلا باورم نمیشد که در عرض چند روز این همه تغییر در وزارتخانهها رخ داده باشد! پرسیدم: «دوربین مخفیه؟» گفتند: «نه آقا این چه حرفیه؟ آروم شدید؟ الان حالتون خوبه؟ دیگه عصبانی نیستید؟» گفتم: «آروم آرومم… دمتون گرم. چه اکتیو شدین.» حسام گفت: «بچهها، حالا وقتشه! بهشون بگید.» پرسیدم: «چی رو؟» حسام گفت: «دکتر همه چیزایی که بچهها گفتن خالیبندی بود. هیچ کدوم از اینا که گفتن اتفاق نیفتاده که هیچ، حتی بدتر هم شده اوضاع!» از کوره در رفتم و گفتم: «برای چی به رئیسجمهور دروغ میگید و اطلاعات غلط میدید؟!» گفتند: «دیدیم عصبانی هستید، خواستیم مدیریت بحران بکنیم.» گفتم: «این وضع مدیریت بحرانه آخه؟!» حسام گفت: «متد ۲۰۱۵ مدیریت بحرانه. مسئولان در تبریز موقع مسابقه تراکتور با نفت انجامش دادن، جواب داد.»
وقایعنگار ۲۵ اردیبهشت ۹۴:
۱. احتمال ائتلاف دولت با طیف علی لاریجانی برای انتخابات مجلس
۲. مسئولان برای تأمین امنیت تبریز، به بازیکنان، کادر فنی و هواداران نتیجه بازی سپاهان و سایپا را دروغ گفتند.
دیدگاه