درخواست رسایی برای برکناری روحانی/احمدینژاد در این دوجا میتواند محاکمه شود/شباهت قالیباف و احمدینژاد به شاه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا احمد شیرزاد از فعالان اصلاحطلب گفته: «محاکمه احمدینژاد به لحاظ حقوقی برای خود قضیهای است باید نوع جرم را بررسی کرد که آیا عالم به مفاسد رخ داده بوده یا خیر یا اینکه جرمی که مرتکب شده خیانت به کشور تلقی میشود یا خیر

پس از چند روز کشمکش حمید رسایی و مسئولان هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری، این نماینده تهران با انتشار متن حکمش نوشته: اگر حمید رسایی به دلیل هزینه کرد اعتباراتی به میزان (۳۰۰ میلیون تومان) از یک حساب – که دولتی هم نبوده و این مبلغ نیز مجددا به همان حساب برگشت داده شده – با حکم هیأت تخلفات اداری ریاست جمهوری دولت یازدهم، مستحق ۵ سال محرومیت از انتصاب به سمت های حساس مدیریتی در دستگاه های دولتی است، پس قاعدتا جناب حسن روحانی، به دلیل تخلفات میلیاردی مستند به گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات که در صحن علنی مجلس قرائت شد و همچنین بابت برداشت ۴/۱ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به امید فروش نفت و برگشت پول آن و بازگرداندن ۴/۱ میلیارد به حساب صندوق توسعه ملی، با رأی هیآت تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری، در آینده باید مادام العمر از انتصاب در سمت های حساس مدیریتی از جمله ریاست جمهوری محروم شود و لاجرم بر خلاف آنچه آقای اشرفی اصفهانی در مصاحبه های خود در باره بنده اشاره کرده اند، چون جناب روحانی مثل بنده در حال حاضر نماینده مجلس نیستند بلکه کارمند دولت اند، این انفصال خدمت از هم اکنون باید اجرا شود و ایشان نه تنها دیگر نمی تواند کاندیدای ریاست جمهوری شود بلکه فی الحال هم باید از مقامش برکنار گردد.
احمدینژاد فقط در این دو جا میتواند محاکمه شود
احمد شیرزاد از فعالان اصلاحطلب گفته: «محاکمه احمدینژاد به لحاظ حقوقی برای خود قضیهای است باید نوع جرم را بررسی کرد که آیا عالم به مفاسد رخ داده بوده یا خیر یا اینکه جرمی که مرتکب شده خیانت به کشور تلقی میشود یا خیر. اما حاصل آنچه که انجام شده بسیار فاجعهبار است و محاکمه وی باید در محکمه افکار عمومی صورت بگیرد و مانع از بازگشتش به قدرت شود.»
او همچنین اصولگرایان را عامل اصلی قدرت گرفتن احمدینژاد میداند و این پرسش را مطرح میکند که «محمود احمدینژاد در قد و قواره کسوت ریاستجمهوری نبود و این بزرگترین اشتباه تاریخی جناح اصولگرا است که نسبت به این مساله خیلی فرصتطلبانه برخورد کردند و از یک رفتار نا متعارف چشم پوشیدند. میشود این سوال را مطرح کرد که آیا جناح اصولگرا حاضر است مسئولیت آن چیزی که در انتخاب احمدینژاد رخ داد را بر عهده بگیرد؟» این فعال سیاسی و استاد دانشگاه با بیان اینکه اگر قرار است احمدینژاد محاکمه شود تنها در دوجا این امکان وجود دارد گفت: یکی در دادگاه توسط قاضی عادل است و دیگری در محضر عدل الهی.
شش اتهام ۳۷ اصلاح طلب علیه استاندار روحانی
جمعی از فعالان سیاسی استان فارس در نامه ای به یکی از نشریات اصلاح طلب، شش اتهام را علیه استاندار فارس و عدم همراهی وی با دولت و مجموعه اصلاح طلبان، فهرست کرده اند. این شش اتهام عبارتند از : لغو سخنرانی ابتکار در شیراز، اخلال در سخنرانی مشاور رئیس جمهور، اخلال در مراسم سخنرانی دکتر عارف، اخلال در سخنرانی هادی غفاری، لغو حضور حجت الاسلام سروش محلاتی،دیارمیرزا
شباهت های قالیباف و احمدی نژاد به رضاشاه
صادق زیباکلام در گفتوگو با صدا گفت: من یک بار گفتم آقای احمدینژاد تفاوت چندانی با رضاشاه ندارد. تفاوت این دو شخص در این است که احمدینژاد نماز میخواند ولی ظاهرا رضاشاه نماز نمیخواند؛ وگرنه از جهات دیگر بسیار به هم شباهت دارند. رضا شاه هیچ اهمیتی برای مجلس قائل نبود، آقای احمدینژاد هم اینطور بود. رضا شاه به شدت مستبد و «حرف، حرف من است» بود، آقای احمدینژاد هم اینطور بود. رضا شاه باستانگرایی و ایرانگرایی و «چو ایران نباشد تن من مباد» را ترویج میکرد، احمدینژاد هم حداقل بر حسب ظاهر چنین گرایشی داشت. صرفنظر از اینکه به دنبال رای و محبوبیت بود و یا واقعا چنین باوری داشت، به هر حال به باستانگرایی تمایل نشان میداد. رضا شاه هیچ ارزشی برای دموکراسی و پلورالیسم قائل نبود، احمدینژاد هم هیچ ارزشی برای این مقولات قائل نبود. احمدینژاد با افتخار میگفت من هیچ دینی به احزاب و تشکلهای سیاسی ندارم، رضا شاه هم تا جایی که توانست احزاب و تشکلهای سیاسی را ممنوع کرد. رضا شاه هیچ اعتقادی به آزادی بیان و آزادی مطبوعات نداشت، احمدینژاد هم چنین اعتقادی نداشت. اشتراکات زیادی بین رضا شاه و احمدینژاد وجود دارد. بخش عمده احترامی که من برای رضا شاه قائلم، ناشی از این است که او به فکر نیازها و احتیاجات ایران در پنجاه سال آینده بود؛ اما متاسفانه آقای احمدینژاد به فکر پنج سال آینده ایران هم نبود چه برسد به پنجاه سال آینده!
من فکر میکنم قالیباف یادآور قلدری رضا شاه است. مدرنیست بودنش (قالیباف) را نمیدانم. رضا شاه اعتقادی به ظاهرسازی نداشت. دانشگاه تهران و راهآهن را برای ظاهرسازی نساخت؛ ولی به نظر میرسد بسیاری از کارهای قالیباف برای حفظ ظاهر انجام میشود. مثل برخی از راهها و جادههایی که ساخته، برخی از سخنرانیهایش، برخی از پروژههایش. مثلا همین پل دو طبقه بزرگراه صدر. بسیاری معتقدند این پروژه از نظر علمی پروژه سنجیدهای نبوده است. اگر بخواهیم نمرهای به دولتهای احمدینژاد و روحانی از حیث نزدیکی به دولت بناپارتی رضا شاه بدهیم، نمره دولت احمدینژاد قطعا هفده یا هجده خواهد شد اما نمره دولت روحانی حدود دوازده یا سیزده خواهد بود!
دیدگاه