سی تی اسکن آرمان شناسانه دکتر روحانی از قلب و مغز ما

سی تی اسکن آرمان شناسانه دکتر روحانی از قلب و مغز ما
بعد از سخنان جنجالی رئیس جمهور در کنفرانس «اقتصاد ایران،راهکارهای دستیابی به رشد پایدار واشتغال زا» ذهن همه به پیشنهاد روحانی در مورد رفراندوم معطوف شد اما اگر دوباره به صحبت ها توجه کنیم نکته ای دیگر و شاید مهم تر ما را جذب خودش کند…
من هم مانند اکثر افراد مسئله «اجرای رفراندوم به جای تصویب مجلس» برایم جالب بود و نظر خودم را هم داشتم و البته تحلیل های خوبی هم خواندم اما کسی به بخش پایانی صحبت های دکتر روحانی توجه نکرده بود.
حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی در بخش پایانی سخنرانی اش گفته بود که: «درتوافق ژنو بخشی از تحریم‌ها درحوزه خودرو،پتروشیمی و کشتیرانی برطرف شد و بخشی از اموال بلوکه شده ما آزاد شد که در مقابل ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و بگوییم فلان نوع غنی‌سازی که درحال حاضر به آن نیاز نداریم برای مدتی متوقف می‌شود وآیا اینکار به معنا ی زیر سوال رفتن آرمان‌ها واصول ما است؟ آرمانمابهسانتریفیوژوصلنیست،بلکهآرمانبهمغزوقلبوارادهماوصلاست.»
این جمله آخر جمله پر معنایی برای من بود و عجیب اینکه این سخنان را از کسی می شنیدم که خودش روزی دبیر شورای امنیت ملی بوده و سابقه مذاکرات سعد آباد و تجربه مسائل بین المللی زیادی را داشته و به گفته خودش و تابع مدرکش یک حقوقدان محسوب می شود.
سعی کردم تعریف آرمان را در کنار این جمله بگذارم و دوباره جمله را بازسازی کنم اما تناقضی وجود داشت. مانیفست انقلاب سال ۵۷، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که کلمه اول آن استقلال است یعنی اگر سه آرمان داشته باشیم یکی از آنها استقلال است. رئیس جمهور میگوید آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست اما مسئله آن است که حفظ استقلال ما در آینده به همین سانتریفیوژها وصل است وقتی نفت جهان تمام شود و جنگ سرد و گرم برای انرژی شدت پیدا کند همین سانتریفیوژها هستند که استقلال ما را حفظ خواهند کرد و اساسا امتیازی که در توافق ژنو دادیم نیز همین سانتریفیوژها بوده و وقتی دشمن قصد صدمه به استقلال ایران را داشته از طریق ترور دانشمندان متصدی همینسانتریفیوژها وارد شده است پس چگونه ممکن است آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نباشد حال که استقلال خود را آرمان خود می دانیم؟
جالب تر آنکه رئیس جمهور آرمان ما را وصل به اراده ما می داند. این حرف من را متوجه این می سازد که با توجه به اینکه محصول سانتریفیوژها توان استراتژیک و پشتوانه اصلی ما در مذاکرات بوده و خواهد بود سوالی که پیش می آید آن است که چگونه یک ملت بدون توان استراتژیک قادر به تحقق اراده و خواست خود خواهد بود؟ و نکته دیگر اینکه مگر سانتریفیوژ ها تا به امروز از مغز و قلب ما جدا بوده اند که رئیس جمهور آرمان ما را به مغز و قلب ما وصل میداند اما به سانتریفیوژ نه؟ یادمان نرفته که مردم با مغزشان و با قلبشان و از هر جناحی و حتی افراد خنثی فریاد می زدند «انرژی هسته ای حق مسلم ماست».
از طرفی من نتوانسته بودم این تناقضات را در ذهنم حل کنم و از طرف دیگر دکتر روحانی را یک حقوقدان و یک انقلابی واقعی می دانستم لذا انتظار داشتم خواص این باز تعریف از آرمان ما را تشریح کنند اما خبری نبود تا اینکه دیروز صبح، رهبری برخلاف خواص که کلمه رفراندوم نظر آنها را جلب کرده بود در دیدار با مردم قم این موضوع را تحلیل کرده و به ابهامات احتمالی پاسخ دادند. من خواندم که رهبری گفته بودند: «تحریم ها برای کشور مشکل ایجادکرده اما اگر دشمن شرط برداشته شدن آنها را،فلان مسئله اساسی و آرمانی از جمله دست برداشتن از اسلام و استقلال و پیشرفت علمی قرار دهد قطعاً غیرتهیچ مسئولی،قبول نمی کند.» وقتی رهبری که شخص اول نظام است و طبق قانون اساسی مسئولیت حفظ خطوط و آرمان های انقلاب را عهده دار است پیشرفت علمی ما را آرمان ما می داند چگونه می توانم آرمان ما را به سانتریفیوژ که نماد پیشرفت علمی ماست وصل ندانم!؟
البته قصد ندارم بگویم آرمان مد نظر رئیس جمهور با آرمان مد نظر رهبری مخالف است چرا که رهبری همانند دکتر روحانی معتقد است مذاکرات هسته ای هنوز به آرمان ها نرسیده و در این مورد گفته اند: «دشمن فعلاً به صراحت با آرمانها کاری ندارد اما اگر عقب نشینی بشود بعداً سراغ آرمانها هم می آید بنابراین باید با هوشیاری،هدف پیشنهادها،حرفها واقدامات دشمن را درک کرد.»

امیرحسین کریمی
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.