گفتگوی خواندنی با قهرمانی که در قفس مرگ آمریکا مبارزه می کند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا این مصاحبهای است با امیر علیاکبری، فرنگیکار سنگین وزن سابق تیم ملی ایران که حالا میخواهد در مسابقات مبارزه مرگ یا همان قفس مرگ شرکت کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا این مصاحبهای است با امیر علیاکبری، فرنگیکار سنگین وزن سابق تیم ملی ایران که حالا میخواهد در مسابقات مبارزه مرگ یا همان قفس مرگ شرکت کند.
روزی که امیر علی اکبری برای دیدن مسابقه نماینده ایران در بازیهای کشتی ساحلی آسیا روی سکوی تماشاگران نشست، تشخیص دادن چهره او کمی سخت بود. علی اکبری ریش گذاشته و چهرهاش کمی با آن کشتیگیری که در تهران حضور داشت متفاوت شده؛ همانطور که رشته ورزشی او هم عوض شده است. امیر علیاکبری که دومین دوپینگ او هم رسما اعلام شد و اجبارا کشتی فرنگی را کنار گذاشت، رشته خود را عوض کرده و با شرکتی قرارداد بسته که میخواهد او را در مسابقات قفس مرگ شرکت دهد.
این رشته که نام آن MMA (میکس مارشال آرت – مجموعه هنرهای رزمی ترکیبی) است، جزو خشنترین رشتههای ورزشی دنیا شناخته میشود. در این رشته دو ورزشکار داخل قفسی میروند و به مدت ۲۵ دقیقه با هم مبارزه میکنند، مبارزهای واقعی که در آن هیچ حفاظی برای بدن ورزشکاران وجود ندارد و زدن فن کشتی، مشت، لگد و حتی خفه کردن حریف هم در آن آزاد است. علی اکبری در حال حاضر در باشگاهی در تایلند تمرین میکند تا به زودی در لیگ آمریکا شرکت کند. با امیر علی اکبری در ساحل پوکت تایلند در مورد این رشته صحبت کردیم. در مورد اینکه چه شد به این رشته رو آورد و مهم تر از آن، در مورد بابک قربانی دوست صمیمی او که همین چند روز قبل در زندان خودکشی کرد.
*اول از این حرف بزن که چطوری شد رسیدی به اینجا. چرا رشته قفس مرگ را انتخاب کردی؟
بعد از اینکه کشتی برای من تمام شد، در یکی دو ماه اول میخواستم به کل از ورزش بیرون بیایم و بروم دنبال زندگیام. ولی از جاهای مختلف به من پیشنهاد شد که به این رشته بیایم. خودم هم ۵-۶ ماه در موردش تحقیق کردم. دیدم ورزش بسیار پرفشار و حرفهای است. در سطح جهانی هم خیلی شناخته شده است. البته در سطح ایران مردم کمتر آشنایی دارند ولی در سطح دنیا این رشته پرطرفدار و شناخته شده است. خودم هم علاقه مند شدم به این رشته. آمادگی بدنی خوبی هم داشتم و دیدم که اگر یک ذره دیگر هم تمرین کنم میتوانم خوب راه بیفتم. تا اینکه با یکی از شرکتهای آمریکایی قرارداد بستم. یک باشگاه آمریکایی است به نام ای کی ای (aka) که همه مربیان و کارکنانش آمریکایی هستند. مرکزیت این باشگاه در کالیفرنیاست ولی یک شعبه در پوکت تایلند دارد که فایترهایش (مبارزه کننده هایش) را اینجا تمرین میدهد. فعلا قرار شده دو سه ماه اینجا تمرین کنیم تا ویزای آمریکا بیاید. از آن طرف هم شرکت اقدام کرده برای ویزای آمریکا و قرار است برویم آنجا تمرین کنیم. اما برای اینکه عقب نمانیم، اینجا تمرین میکنم تا هم بدنم آماده شود هم اینکه بیس اولیه کار را یاد بگیرم. به همین دلیل به اینجا آمده ام و تمرین میکنم.
*چه کسی پیشنهاد داد به چنین رشته ای بیایی؟
اکثر پیشنهادهایی که به من شد از طرف خارجیهایی بود که اصلا آنها را نمیشناختم. ولی چند تا مسابقه از ایرانیها در این رشته دیدم مثل رضا مددی و دیدم که خیلی خوب است. خیلی از کشتی گیران هم الان در این رشته فعالیت میکنند. وقتی این رشته را دنبال کردم دیدم که اکثر قهرمانان به نام این رشته افرادی هستند که بک گراند کشتی را دارند. از نظر قراردادی و درآمدی هم ورزش حرفهای است و اصلا آماتوری نیست. شرایط ورزشی اش بسیار خوب است. ورزش خشنی هم هست. البته خشن بودن آن از بیرون است. وقتی این رشته را یاد میگیری خیلی هم خشن نیست. حالا ببینم میتوانم در این رشته موفق باشم یا نه.
*قرار است در پوکت مسابقه بدهی؟
نه. فقط اینجا تمرین میکنم. اینجا فقط دارم بیس و پایه کار را یاد میگیرم. منیجر من هنوز مجوز شروع را نداده و گفته که هر وقت احساس کردیم آماده هستی، خودمان کار را شروع میکنیم. فکر میکنم نزدیک دو یا سه ماه دیگر استارت مبارزه را بزنم چون چند روز قبل با آنها صحبت کردم و برداشتم از صحبتهایی که شد این بود.
*قوانینی که این مسابقه دارد، آن را تبدیل به ورزشی خشن کرده است. خیلیها هم تصور روشنی از آن ندارند. تو با توجه به اینکه میدانستی این رشته خیلی خشن است چطوری شد که آن را انتخاب کردی؟ میخواستی آینده زندگیات را تامین کنی یا اینکه میخواستی فقط یک رشته را انتخاب و آن را دنبال کنی؟
این رشته برای تماشاگران خیلی خشن است. من هم که اول این ورزش را میدیدم فکر میکردم که خیلی خشن است. ولی هرچه بیشتر آن را یاد میگیرم میبینم که خیلی هم شیرین است و آنقدرها هم خشن نیست. فقط آن افرادی که این رشته را نمیشناسند، آن را خشن میدانند. ولی این رشته خشن، خیلی هم حرفهای است. آنهایی که این رشته را انتخاب میکنند حرفهای هستند و درآمد خوبی هم دارند. این رشته تنها رشته ای بود که من میتوانستم از کشتی هم کمک بگیرم و تمرینات دیگر را مکمل آن کنم و استارت خوبی هم بزنم.
*توضیح میدهی که این مسابقات چه قوانینی دارد و تفاوت آن با کشتی چیست؟
این ورزش تلفیقی از کشتی، جوجیتسو و کیک بوکسینگ است. یعنی میتوانید مثل کیک بوکسینگ مشت و لگد بزنید، مثل کشتی حریف را زمین بزنید و مثل جوجیتسو حریف را خفه کنید. مثلا خفه کردن حریف در حدی است که فقط داور ببیند. مثلا شما اگر به یک تعدادی مشت یا فن بزنید، داور اجازه نمیدهد بیش از آن حد آسیب بزنید یا آسیب ببینید. داور بازی را قطع میکند. این رشته تلفیقی از چند رشته است که الان در سطح دنیا خیلی طرفدار دارد و شناخته شده هم هست. ولی در کشور ما مردم شاید اسم آن را هم نشنیده باشد. امیدوارم من و چند ایرانی دیگر که استارت این ورزش را زدیم، پلی باشیم برای بقیه جوانان ایران که به این ورزش رو بیاورند. این ورزش در سطح دنیا تبلیغات گستردهای میشود و اسم کشورهایی که فایترهای خوب دارند، خیلی تبلیغ میشود. مسابقات این رشته در کل دنیا پخش میشود و حتی برای پخش تلویزیونی آن هم باید پول پرداخت کنید.
*الان در پوکت چند روز است که تبلیغات گستردهای برای مسابقات سبک وزن این رشته میشود. تو هم در پوکت مسابقه میدهی؟
این مسابقاتی که الان در پوکت تبلیغ میشود، موی تای است. موی تای در تایلند مثل کشتی در ایران است. این ورزش باستانی تایلندی هاست و هر هفته و شاید هر شب بازی دارند. البته این رشته مربوط به رشته ما (MMA) نیست و البته فایترهای موی تای در تایلند، اکثرا تایلندی نیستند و از کشورهای دیگر آمدهاند. این بازیهای خود تایلندیهاست.
*رشته MMA همانطور که گفتی ترکیبی از چند رشته مختلف است. معمولا ورزشکاران کدام رشته در این رشته موفق تر هستند؟
ما قوی ترین لیگی که در دنیا داریم لیگ آمریکاست. این لیگ ۷ وزن دارد که قهرمان ۶ وزن آن کشتی گیر هستند. تجربه نشان داده که کشتی گیران موفق ترین ورزشکاران در این رشته هستند.چیزی که الان نشان میدهد، این است. من هم به همین دلیل امیدوارم در این رشته موفق باشم.
*تو الان باید در دسته فوق سنگین شرکت کنی؟
بله. من سنگین وزن هستم.
*یکی دو سال قبل که به موسسه خبر آمدی ۱۲۰ کیلو بودی و آن موقع قوانین کشتی در حال عوض شدن بود. آن زمان میگفتی باید ۱۳۰ کیلو بشوم. الان چند کیلویی؟ آماده هستی؟
این رشته مثل کشتی است. وزن باید ۱۲۰ کیلو باشد. اکثر فایترهای خوب هم ۱۲۰ کیلو نیستند. بین ۱۱۲ تا ۱۱۵ کیلو هستند. چون این در رشته هرچه سریعتی و چابکتر باشی بهتر است. من هم الان ۱۱۹ کیلو هستم. باید سه چهار کیلو از وزنم کم کنم و اگر ۱۱۵ کیلو بشوم خیلی بهتر میتوانم مبارزه کنم.
*رشته شما همان رشتهای است که میروید داخل یک قفس و نمیشود بیرون بیایید!؟
بله همان است. البته میشود بیرون بیایی.(میخندد)
*بله. ولی معمولا یک نفر سالم بیرون میآید و یک نفر هم کلی مصدومیت برایش میماند.
اینطوری نیست. الان خیلی قانونمند است. الان خیلی از ضربهها را خطا اعلام کردهاند. طوری شده که اگر شما یک جا گیر کنی و دو تا ضربه سنگین بخوری بلافاصله داور تمام میکند. یا اینکه خودت میتوانی خودت را پرت کنی و بگویی بازی تمام است یا اینکه مربی حوله پرتاب کند و بگوید بازی تمام است. این رشته الان خیلی قانونمند شده است. مثل قدیم نیست. الان به سمتی میرود که قانونمند تر باشد و آسیب دیدگیهایش هم کم شود.
*پس الان از میزان خشونت این رشته کم شده.
بله. نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است.
*کلاه یا محافظ خاصی دارید؟
نه. فقط دستکش داریم. مثل بوکس.
*ضربات هم واقعی است؟
(میخندد) خیلی واقعی است. این یک مبارزه واقعی است. اصلا به ورزشکاران این رشته میگویند گلادیاتورهای قرن جدید. جنگ بدون شمشیر است.
*با کشتی کچ چه تفاوتی دارد؟
کشتی کچ فقط شو و نمایش است. ضربه نمیزنند. همه حرکات فیلم است و از قبل طراحی شده. ولی این رشته طراحی شده نیست و هر کسی هر طوری بخواهد میتواند ضربه بزند. میتواند مشت و لگد بزند و حریف دفاع کند.
*نهایت آسیب دیدگی که در این رشته ایجاد میشود چقدر است؟
نشان نمیدهد. مثلا یک بوکسور در یک مسابقه بینیاش میشکند. ولی در ۱۰ مسابقه بعدی هیچ چیزی نمیشود. این هم همینطور است.بستگی دارد مبارزه چطور باشد و ضربه حریف به کجا بخورد.
*قراردادی که با این باشگاه آمریکایی بستی چطور است؟ به ازای هر مسابقه پول میگیری یا اینکه حقوق ماهانه به شما میدهند؟
وظایف هر طرف مشخص است. وظیفه شرکت این است که باشگاه، مربی، شرایط تمرین، جای استراحت و غذای خوب را تامین کند. در اصل منیجر هستند. همه چیز به عهده آنهاست و مبارزه به عهده من است. درآمد این ورزش از روزی است که ما در آن مبارزه میکنیم. یعنی به ازای هر مبارزه ایکس تومان میگیری. اگر ببازی بیشتر و اگر ببازی کمتر می گیری. این ها در قرارداد است. این درآمدی که حاصل میشود، بین من و شرکت تقسیم میشود.
*پس برد و باخت متفاوت است. اگر به مرحله بالاتر بروی چطور؟
بله. ما هر بردی که داشته باشیم ایکس تومان میگیریم. اگر یک مرحله بالا برویم و آنجا هم ببریم، دو برابر میگیریم. دوباره اگر در مرحله بعد ببرم، دوبرابر مرحله قبل میگیرم. این ورزش هم مثل همه رشتههاست. برد شما باعث افزایش درآمد شماست و باخت هم باعث کاهش درآمد است.
*قراردادی که با این شرکت آمریکایی بستهای مثل قرارداد ترکمانچای است؟ یعنی اکثر پول را آنها برمیدارند و کمی از آن را به تو میدهند؟
اصلا اینطور نیست. این یک ورزش حرفهای است. مثل همه فوتبالیستها که مدیر برنامه دارند و ۱۰ الی ۲۰ درصد درآمد خود را به مدیر برنامه می دهند، در رشته ما هم همین طور است. اینجا همه چیز حرفهای است و هر منیجری اگر تخلف داشته باشد من میتوانم قرارداد را فسخ کنم. آنها بیشتر از ۱۰ الی ۲۰ درصد نمیتوانند پول من را بردارند.
*درآمدهای این رشته دقیقا چقدر است؟ شما در کشتی سالها زحمت کشیدی و میدانیم که پول قابل توجهی نمیگرفتی. اما احتمالا در این رشته شرایط کاملا متفاوت است.
بستگی دارد شما در کدام لیگ بازی کنی و منیجر شما با کدام لیگ قرارداد ببندد. بهترین لیگ دنیا لیگ آمریکاست. تلاش من و باشگاه هم این است که به آن لیگ برویم. در آن لیگ برای استارت هر مسابقه از ۲۰ الی ۴۰ هزار دلار شروع میشود و در نهایت به ۵ میلیون دلار برای قهرمانی میرسد.
*یعنی اگر مسابقه اول را ببری حداقل ۲۰ هزار دلار میگیری؟
این رقم برای استارت است. هیچ وقت به شما رقم مشخص نمیدهند. اگر خوب بازی کنی ممکن است ۴۰ هزار دلار بگیری و اگر عادی بازی کنی ممکن است ۲۰ هزار دلار بگیری. الان بازیهایی که برای کمربند یا همان قهرمان است، درآمدی با اسپانسر و تبلیغات و حق پخش دارد. درآمد این رشته ها از ۲ میلیون دلار تا ۵ میلیون دلار برای قهرمان است. حالا بستگی دارد که سطح فایتر چقدر باشد.
*پس شما ممکن است دو تا حریف را ببری و به سومی ببازی، اما با همین سه مسابقه پولی بگیری که در طول ۱۵ سال کشتی گرفتن در ایران به دست آوردهای.
بله. این ورزش یک ورزش حرفهای است و درآمدش هم حرفهای است. اصلا این طوری نیست که ۸۰ تا سکه به قهرمان دنیا بدهند. اینجا شبی که قهرمان میشوی، قبل از اینکه به خانهات برسی از ۲ تا ۵ میلیون دلار به حسابت میریزند. به پول ایران میشود ۱۵ میلیارد تومان.
*پس اگر آنجا ستاره شوی، زندگیات کاملا متحول میشود.
دقیقا. در آخرین بازی که برای کمربند وجود داشته، درآمدش ۷ میلیون دلار بوده. یک بازی هم هست که درآمدش فقط ۲۰ هزار دلار است.بستگی به سطح ورزشکار دارد. مثل فوتبال که رونالدو سالی ۱۰۰ میلیون دلار میگیرد و یک فوتبالیست لیگ دسته یک ایران که سالی ۵ میلیون تومان میگیرد. شما هرچه بیشتر ستاره باشی اسپانسر بهتر میگیری و درآمد بالاتری داری.
*اگر دو سه ماه دیگر برای مبارزه آماده شدی و مبارزه خوبی هم انجام دادی که ۲-۳ میلیارد تومان دربیاوری، باز هم رشته را ادامه میدهی؟ به هر حال این رشته سنگین و خشن است و نمیتوانی خیلی آن را ادامه دهی.
دید من به این رشته اصلا مادی نیست. این رشته آنقدر رشته عادلانهای است که به اندازه زحمتی که شما میکشی پول میگیری. تمام هدف من اول این است که ابتدا به لیگ آمریکا برسم. ما تنها کشوری هستیم که در این لیگ نماینده نداریم. حتی افغانستان هم در این لیگ نماینده دارد ولی ایران ندارد. البته منظورم کسی است که واقعا ایرانی باشد نه اینکه دو رگه باشد. چون یک ایرانی آمریکایی در این لیگ داریم.بعد هم قرارداد من ۵ ساله است. خودم می دانم که در این ۵ سال میتوانم به اهدافم برسم. اکثر ورزشکاران این رشته تا ۳۳ یا ۳۴ سالگی مبارزه میکنند. بعد هم کم کم خودشان را بازنشسته میکنند. اگر در این ۵ سال به خواستههایم برسم خودم را بازنشسته میکنم. اگر هم نرسیدم که ممکن است باز هم مبارزه کنم.
*الان چند سالت هست؟
۲۶ سال. فکر میکنم تا ۳۲ سالگی بتوانم راحت مسابقه بدهم.
*روز اولی که آمدی با این باشگاه قرارداد ببندی، مربیان این باشگاه که شما را تست کردند چه نظری داشتند؟ به هر حال هیکل و قد و قواره خوبی داری.
من اصلا این شرکت را نمیشناختم. این شرکت کارش همین است که بگردد دنبال ورزشکاران مختلف که آنها را به این رشته بیاورد. آنها قبل از اینکه بیایند دنبال من تحقیق کرده بودند و تمام کشتیهای من را دیده بودند. تمریناتم را هم دیده بودند. توسط یک ایرانی که بین ما واسطه شد با من مذاکره کردند و من هم دیدم که کارشان این است و نزدیک ۳۵ تا فایتر در این رشته دارد و چند بازیکن فوتبال آمریکایی و چند بسکتبالیست هم دارد. با آنها قرارداد بستم که کار کنیم. اینها هم نظرشان در مورد من خوب بود و قبلش تحقیقاتشان را کرده بودند که من را جذب کنم.
*وقتی بدنت آماده شود و به یک لیگ بروی، در اولین مسابقه چه حس و حالی خواهی داشت؟ از این میترسی که بروی آنجا و ضربات سنگین بخوری؟
ما تمام تلاشمان را میکنیم که در تمرینات،این ترسها بریزد. ولی بالطبع در هر رشتهای که استارت بزنید سخت است. نمیدانم. مسابقه ندادهام ولی فکر میکنم استارت آن کمی سختتر باشد. فکر میکنم کم کم بتوانم راه بیفتم و بهتر کار کنم.
*اگر نتوانی در سال اول به لیگ آمریکا بروی، دوست داری در کدام لیگ باشی؟ درآمد آنها چطور است؟
در دنیا چندین لیگ هست. از لیگ آسیا گرفته تا لیگهای کانادا و اروپا و خاورمیانه. ولی این چیزها در اختیار شرکت است و آنها خودشان تصمیم میگیرند که با کدام لیگ قرارداد ببندیم.اینطوری نیست که همه کارها را ورزشکار انجام دهد. رشتهای که انتخاب کردهام رشتهای است که در آن کار ورزشکار فقط تمرین و مسابقه است. بقیه کارها اعم از لباس و اسپانسر برعهده منیجر است که فکر آدم هم راحت میشود.
*الان که تمرین میکنی احساس میکنی سرعتت بالا رفته یا اینکه هنوز در حال و هوای کشتی هستی؟
خیلی بهتر شدهام. ولی رفته رفته باید بهتر شوم. قرار شده بعد از این هم برایم مربیان خصوصی بوکس و سایر رشتهها را بگیرند که خوب تمرین کنم. همه به مرور زمان است. الان در این سه چهار ماهی که تمرین میکنم بدنم فرق کرده و کم کم از استایل کشتی و حال و هوای آن بیرون میآیم.
*تفاوت تمرینات این رشته با تمرینات کشتی در چیست؟
در کشتی قدرت و استقامت مطلق است. باید قدرتی داشته باشی و آن را تا پایان مسابقه نگه داری. ولی این رشته اول استقامت است بعد هم انتظار. یعنی هم باید استقامت داشته باشی که نفس خودت را برای ۲۵ دقیقه مبارزه نگه داری. هم باید انتظار خوبی داشته باشی که بتوانی به موقع ضربه بزنی. تمریناتی که ما اینجا انجام میدهیم هیچ شباهتی با تمریناتی که در کشتی انجام میدهیم ندارد. ولی آن بیس و پایه کار، بدن آماده است که من شاید زودتر از بقیه راه بیفتم چون قبلا زحمات زیادی کشیدهام.
*در تمرینات کسی به تو ضربه میزند که بدنت مقاوم شود؟
اصلا ما تمرین صد درصد نداریم که طرف با تمام قدرت ضربه بزند. ولی خب ضربات را آرام آرام میزنند. مثل رشتههای رزمی که ضربات را کم کم میزنند که بدن سفت بشود. این برای آماده شدن بدن است.
*حتما شنیدهای که بابک قربانی در زندان خودکشی کرد. او رفیق صمیمی تو بود.
من طی این مدت دو بار توانستم به ملاقات بابک بروم. من سال ۸۶ با بابک رقیب بودم. ۴-۵ سال در اردو با هم زندگی کردیم. وقتی این خبر را شنیدم واقعا شوکه شدم. احساس کردم این اتفاق برای خودم افتاده. اصلا در حال خودم نبودم. واقعا هم برای خانواده قربانی هم برای کشتی ایران ناراحت شدم. به خدا قسم شاید دو دهه طول بکشد که یکی بخواهد مثل بابک بیاید در کشتی. من با تمام دنیا کشتی گرفتم. هم در ۸۴، هم در ۹۶ و هم در ۱۲۰. بابک هم سه چهار سال حریف تمرینی من بود. من کشتیگیر به این گردن کلفتی و پهلوانی ندیدم. حتی در بالاترین سطح هم که کشتی میگرفتم این قدر به من فشار نمیآمد که با بابک تمرین میکردم. واقعا حیف شد. خیلیها نمیتوانند حرف من را درک کنند. واقعا حیف شد. شاید ۲۰ سال طول بکشد یکی مثل او بیاید. این مصیبت سنگینی برای خانوادهاش است که چنین پهلوانی را از دست داده. از خدا برای او طلب مغرفت میکنم. ولی این حرفها هم دردی را درمان نمیکند. حیف شد که بابک رفت زیر خاک.
*در آن دو دفعهای که به ملاقاتش رفتی به شما گفته بود که میخواهد خودکشی کند؟
آخرین بار که پیش او رفتم قبل از این بود که بیایم تایلند. یعنی سه ماه قبل. با بچههای کشتی رفتیم کرمانشاه پیش او. با او صحبت کردیم. شنیده بود که من میخواهم بیایم به این رشته. با هم گپ زدیم. ولی آخرش که میخواستیم بیاییم بیرون، میگفت واقعا خسته شدم. میشد این را تشخیص داد که دیگر مغزش نمی کشد در زندان بماند. تقدیر لعنتی، یک قهرمان را از اردوی تیم ملی و در اوج، میرساند به جایی که مجبور شود چنین کاری کند. واقعا نمیدانم چه بگویم. هیچ کسی حال من را درک نمیکند. من و بابک با هم محروم شدیم. با هم استارت زدیم. با هم رقیب بودیم. خیلی کارهایمان با هم بود. وقتی در زندان بود احساس میکردم خودم در زندان هستم. میدانستم بودن در زندان سخت است. آخرش هم که این شیرمرد نتوانست زندان را تحمل کند و پر کشید. حیف شد.
*در آن دو دفعهای که پیش او رفتی چه حرفی زد؟ چیز خاصی گفت؟
چیزی که بابک گفت و خیلی روی من تاثیر داشت این بود که میگفت اگر قرار باشد ۵-۶ سال دیگر بیایم بیرون و نتوانم کشتی بگیرم، با مردن برای من هیچ فرقی نمیکند. حرفش شاید از روی احساس و فشار روانی بود، ولی واقعا مثل اینکه راست بود و این کار را انجام داد. نمیدانم چه بگویم.
*یعنی گفت که اگر نتوانستم کشتی بگیرم انگار که مردهام؟
بله. نگفت که خودم را میکشم ولی گفت که اگر قرار است بیرون بیایم دوست دارم موقعی بیایم که بتوانم کشتی بگیرم. کسی بود که واقعا عاشق کشتی بود و جانانه تمرین میکرد. حتی شنیدم که صبح و بعد از ظهر در زندان تمرین میکرد. ولی بعضی از انسانها آنقدر روح بزرگی دارند که تاب و تحمل قفس را ندارند و بابک از آن آدمها بود. کسی بود که دوست داشت بجنگد و آزاده باشد و برای مردمش افتخار کسب کند. به قرآن مجید حیف شد. فقط من میتوانم درک کنم که چه پهلوانی را از دست دادیم. ۵-۶ سال با او زندگی و تمرین کردم.
*احتمالا کسی نمیتواند خودت را هم درک کند. شما خیلی با هم خوب و صمیمی بودید.
باورتان نمیشود. از دیروز که این خبر را شنیدم فکر میکنم خواب هستم. میخواهم از خواب بیدار شوم و بگویم خدایا شکرت که این کابوس بوده. دنیا برایم به پوچی رسیده. سخت است واقعا. الان هم نمیتوانم در مراسم تشییع او شرکت کنم و به همین دلیل بیشتر حرص میخورم. در این یکی دو روزه حال عجیبی دارم. خدا به خانوادهاش صبر بدهد.
*آن دو پینگ همزمان تو و بابک، مسیر زندگی هر دو را عوض کرد. میشود گفت زندگی شما را نابود کرد؟ شما داشتید راه خوبی را میرفتید که در نهایت مسیر زندگیتان عوض شد.
یک اصطلاحی هست که میگویند وقتی دو تا گوزن بالغ با هم جنگ میکنند، آنقدر میجنگند که شاخهای آنها به هم گیر میکنند و هر دو میمیرند. من و بابک همینطوری شدیم. وقتی میرفت به مسابقات باکو،قهرمانهای المپیک و دنیا را با اختلاف بالا میبرد. ما خودمان انتخاب میکردیم که چه کسی در ۹۶ کیلو کشتی بگیرد و این رقابت بین من و بابک، هر دو را از کشتی راند و این هم عاقبت چنین پهلوانی شد. بابک که مرد و من هم برای همیشه از کشتی خداحافظی کردم.
*خود تو هم میتوانستی خیلی بیشتر از اینها پیشرفت کنی. ولی دوپینگ دومی باعث شد به طور کل زندگیات عوض شود.
مسیری که من و بابک میرفتیم، ۱۸۰ درجه با تقدیر عوض شد. ما ۸-۹ ماه از سال را در اردوهای شبانهروزی بودیم. یک دفعه هر دو این طوری شدیم. شاید خواست خدا بود. نمیدانم چه بگویم. راه من و بابک یکی بود. مشکلات زیادی بعد از دوپینگ برایمان پیش آمد. وصف اینها برایمان سخت است. ولی دیگر بابک رفت.
*وقتی پیش بابک رفته بودی میگفت که بیگناه است؟
یک چیزهایی را ما تا حالا نگفتیم. آن هم به حرمت جوانی که از بین رفت. ولی حقیقت مطلب این است که یک نفر به برادر بابک تیراندازی میکند. بابک هم برای اینکه از برادرش دفاع کند یک کاری میکند که یک عمر گرفتار میشود. هیچ عمدی هم نداشته. مقصر هم این ها نبودند. اینها برای دفاع از خودشان این کار را کردند. بابک برای دفاع از برادرش که ۵-۶ تا تیر به سمتش زده بودند با تفنگ ساچمهای شلیک میکند. او به سمت زمین شلیک میکند ولی یکی از ساچمهها به سنگ میخورد و کمانه میکند و میخورد به قلب آن نفر. نمیدانم چه بگویم. دو تا جوان از بین رفت. یک پهلوان هم از بین رفت که شاید دیگر کسی مثل او ظهور نکند.
*وقتی بابک فهمید که میخواهی به رشته میکس مارشال آرت (MMA) بیایی تشویقت نکرد؟
اتفاقا شبی که من محروم شدم، بابک از زندان به من زنگ زد. وقتی هم که پیش او رفتم خیلی من را تشویق کرد و گفت که قول میدهم در این رشته هم موفق میشوی. حرفهایش به دل من نشست. او من را درک میکرد و میگفت با پشتکاری که داری، میتوانی در این رشته هم موفق شوی. حرفهایش همیشه به یادم میماند. ولی دیگر هیچ چیزی وجود بابک را برنمیگرداند.
*گفت که میتوانی در این رشته قهرمان شوی؟
خیلی من را تشویق کرد و گفت اگر همان طور که در تمرینات کشتی بودی و من را اذیت میکردی، در این رشته هم همینطور باشی میتوانی موفق شوی. من هم همان جا برایش آرزو کردم که زود بیاید بیرون تا مدالهای کشتی را بگیرد و دل من خنک شود. ولی دیگر این حرفها فایده ندارد.
*ماجرای دومین دوپینگت چه بود؟ تو میتوانستی چند سال دیگر برای ورزش ایران افتخارآفرینی کنی.
من خیلی در مورد این ماجرا صحبت کردم و هر وقت دوباره یاد آن میافتم واقعا اذیت میشوم. وقتی شما یک کاری میکنی، اگر گیر بیفتی باید تاوانش را بدهی. اگر گیر بیفتی میدانی که آن کار را کردهای. ولی یک وقتی هست که شما در خانهات نشستهای و جشن هم گرفتهای، بعد میآیند یک اتهام میزنند. فقط همین. این را هم میگذارم به حساب سرنوشت که بیایم به این ورزش. ولی باز هم میگویم همه این داستانهایی که برای من پیش میآید به خاطر این است که میدانستند من مادام العمر محروم میشوم. همه اینها برای این بود که امیر علی اکبری از کشتی برود. نفرینشان هم نمیکنم. میگذارم برای روز قیامت که آنجا جزای کارشان را ببینند.
*یعنی از داخل کشور برایت این مشکل را ایجاد کردند؟
نمیدانم از داخل بود یا از خارج. خیلی فکر کردم. شاید ۶ ماه شب و روز به این فکر کردم. بعید میدانم ایرانیها بخواهند چنین کاری کنند. نمیدانم از ایران بوده یا از خارج ایران. نمیخواهم در موردش حرف بزنم. روز قیامت خدا همه چیز را مشخص میکند.
*جای شکایت نداشت؟
کسی از داخل ایران پیگیر نبود. ولی خودم پیگیری کردم و یک نامه برای فیلا نوشتم. گفتم که من حاضرم دوباره تست بدهم. مادهای که برای من زده بودند مادهای بود که باید تا بهمن ماه در بدن من میماند. من آبان ماه دوپینگم درآمد. برای فیلا نوشتم که من یک ماه قبل از جهانی هم تست دادهام و بدنم آن موقع پاک بوده. اگر این ماده را مصرف کرده باشم باید تا بهمن ماه در بدنم بماند. پس دوباره یک تست بگیرید. متاسفانه از هیچ جایی پیگیری نشد و خیلیها دوست داشتند این ماجرا زودتر خاتمه پیدا کند و وقتی هم که دیدم کسی حامی من نیست تصمیم گرفتم بیایم به یک رشته دیگر.
*اگر در این رشته جدید موفق شدی و پول خوبی هم درآوردی، به ایران برمیگردی یا اینکه در خارج از کشور زندگی میکنی؟
من همین یکی دو هفته آینده به تهران برمیگردم که خانوادهام را ببینم. ولی بعد باید برای تمرین دوباره به تایلند بیایم. در دوره بازنشستگی هم به ایران برمیگردم. برای من هیچ جایی ایران نمیشود. روزی که بازنشسته شوم شک نکنید که برمیگردم پیش خانوادهام. این رشته برای من فقط یک ورزش است. میخواهم مزد زحماتم را در این رشته بگیرم. اگر هم به خارج از ایران آمدهام به این دلیل است که این رشته در ایران نیست. اگر در ایران هم این رشته بود، بیرون نمیآمدم.
*راستی خودت در تهران اهل دعوا بودی؟ این رشته جدیدت میطلبد خصوصیت جنگ طلبی داشته باشی.
نه. من از بچگی سرم در ورزش بوده و هیچ وقت اهل دعوا نبودم. این رشته روح خاصی را میطلبد. ربطی به دعوایی بودن ندارد. روح ورزشکار باید ورزشی باشد. این طوری نیست که یک آدم دعوایی بیاید به این رشته و موفق باشد. این رشته ربطی به دعوا ندارد. همه افرادی که در این رشته بودهاند افرادی هستند که در رشتههای خودشان موفق بوده اند.
/خبرانلاین
دیدگاه