تا توانی دلی بدست آور
تا توانی دلی بدست آور امروزه بیشتر افراد جامعه نگران جایگاه اقتصادی و موقعیت اجتماعی خود هستند و برای آنها مهربانی و محبت به یکدیگر ارزش کمتری پیدا کرده است، اکثر اوقات ذهن و فکرشان را درگیر حسابرسی اموال و اعمال روزانه خود میکنند و هرگاه که در اموال و اعمال خود برای رسیدن به […]

تا توانی دلی بدست آور
امروزه بیشتر افراد جامعه نگران جایگاه اقتصادی و موقعیت اجتماعی خود هستند و برای آنها مهربانی و محبت به یکدیگر ارزش کمتری پیدا کرده است، اکثر اوقات ذهن و فکرشان را درگیر حسابرسی اموال و اعمال روزانه خود میکنند و هرگاه که در اموال و اعمال خود برای رسیدن به هدفشان نقصی مییابند، بدخو میشوند و بیدلیل بر روی اطرافیان خود فریاد میزنند و با آنها با تندی برخورد میکنند.
متأسفانه در دنیای امروزی ما موقعیت فردی برای بیشتر افراد جامعه ارزش زیادی پیدا کرده است. یعنی یک فرد فقط به جایگاه خود در اجتماع فکر میکند و جایگاه و موقعیت دیگران برای او اهمیت چندانی ندارد!
وقتی قدمهایم را به آرامی در آرامستان برمیداشتم و به تاریخ تولد و مرگ افراد مینگریستم، پنداشتم که دنیا خیلی کوچکتر از آن است که دلی را بشکنیم و آزرده خاطر کنیم، به یاد جمله زیبای شکسپیر افتادم که میگوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم میآوری، شاخهای از آن را همین امروز به من هدیه کن.
من فکر میکنم دلیل اصلی اینکه میگویند «کار امروز را به فردا مسپار» این باشد که شاید فردایی نباشد، فردایی نباشد تا با محبت و مهربانی شفابخش روح و جان اطرافیان خود باشیم، فردایی نباشد که دلی را به دست آوریم، فردایی نباشد تا احساسات خود را ابراز کنیم، فردایی نباشد که توشه کارهای نیک خود را برای آخرتمان پربار سازیم.
گاهی که مرگ را در نزدیکی خود احساس میکنیم، با خدای خود عهد میبندیم که اگر زنده ماندیم نوع زندگی کردن خود را عوض میکنیم، عادات رذیله مانند دروغ، تهمت، غیبت، سعایت و تمسخر را از زندگی خود حذف میکنیم، دل کسی را نمیشکنیم و هزار قول و قرار های دیگری که در لحظه مرگ از ترس آخرت خود میدهیم ولی وقتی خدای مهربان فرصت زندگی کردن دوباره را به ما عطا میکند تا شاید قدر زندگی خود را بیشتر بدانیم، متأسفانه بعد از گذشت چند روز همه قولها را به فراموشی میسپاریم و لحظه مرگ خود را از یاد میبریم.
بهراستی چرا وقتی کسی از دنیا میرود اطرافیان او افسوس میخورند و میگویند ای کاش با او مهربانتر رفتار میکردیم؟ گاهی به وجود بعضی از آدمها در زندگی خود عادت کردهایم و تا وقتی که وجود دارند و در کنار ما نفس میکشند، قدرشان را نمیدانیم ولی وقتی به هر دلیلی از کنارمان میروند، میفهمیم که چه کسی را از دست دادهایم و خلأ را در زندگیمان حس میکنیم ولی گاهی دیگر افسوس خوردن فایدهای ندارد و گذشته را برنمیگرداند. باید نگاهمان را به زندگی تغییر دهیم و به گونهای زندگی کنیم که فردایی دیگر، حسرت امروز از دست رفته را نخوریم پس:
تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمیباشد
بهاره اعتقادی
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه