خودی و غیر خودی داریم یا نداریم؟

با سلام, در جواب به ابوالفضل عزیز که با همین یک پاراگراف کوتاه ، بسیار دردمندانه و با ادبی خاص نظرتون رو فرمودید؛ حقیر مطالب جنابعالی رو به ۴ بخش تقسیم میکنم که همشون هم بهم مربوطه : یکم – واقیتی محرز و به مصابه برگ زرّینی در تاریخ انقلاب ما وجود داره که دلاورانی افسانه ای برای دفاع از کیان دین و مملکت ما، جون نازنین خودشونو فدا کردن تا اهمیت و جدیت ارزشهای مذهبی و میهنی برای همیشه نصب العین ما و نسلهای بعد از ما باشه و مسلماً یاد و نامشون هم، همیشه مایه فخر و مباهات مردممون هست و خواهد بود؛ دوم – وجداناً حرف ما یکیه چرا که بسیاری از نیرو های ارزشی ما که بخاطر داشتن شیوه زندگی صحیح و اصولی به واقع از بهترین استعداد و بالا ترین ضریب هوشی برخوردارن ولی بواسطه حق طلبی و پاکنهادی و مبرا بودن از بازیهای سیاسی به گوشه ای رونده شدن منتها به شما قول می دم که یکایک این عزیزان طی فرایندی الهی حتماً حتماً حتماً به اتحاد نیرومندی خواهند رسید البته دقیقا نمیدونم کی و چه چوری اما به جدّ معتقدم که این ظرفیت در حال حاظر وجود داره فقط باید شناسایی و کادر سازی بشه که به یاری امام زمان(عج) هرچه زودتر این فرایند طی میشه ؛ سوم – در مورد شخص شفیعی که در روزگار ما بعنوان یک نمونه عالی مدیریتی برای کشورمون محسوب میشه تا حدی که بعد از سالها مطالعه شخصیتهای برتر جوامع مختلف به جرأت میتونم بگم این برادر عزیز ما از نوادر هستن. درعین حال با توجه به اینکه ایشون همواره در حساس ترین و دشوارترین شرایط انقلاب وارد عمل شدن، واقعاً چه اقدام دیگه ای باید انجام بدن تا ما بگیم اهل عمل هستن! مشی زندگی شفیعی رو همه میدونن که در مطابقت کم نظیری با نبوت و شریعت قرار داره و چقدر به مردم عشق می ورزه . و در نهایت چهارمین مبحثی رو که مطرح فرمودین مسأله خانواده شهداست که به قطع یقین از درجه اهمیت خیلی خیلی بالایی برخورداره و تا جایی که من اطلاع دارم بنیاد با این بزرگواران همراهی قابل تحسینی داره که البته شکی نیست که نسبت به شأن و منزلت این بزرگواران خیلی ناچیزه و شایسته ترین اقدام در این زمینه یک جنبش نرم افزاری عظیم در راستای اینه که همه مردم به خود واقعی و اصلیشون برگردن تا از شرّ این عُرف گرایی (علمانیت لعنتی) راحت بشن که اینم لازمه اصلیش اینه که شفیعی ها و بابک ها و ابوالفضل ها و رجا ها و بهرام ها و mohammad ها و معلم اموزش و پرورشی ها و مهدی حقیقت طلبها و سیاوش حمیدی ها دست در دست هم بدن و با محوریت ولایت یک یا علی بگن … به امید دیدار دوست خوب من

باسلام.بهرام جان .آقامحمد.ودیگردوستان بدورازهرگونه حب یک کلمه عرض کنم وراحتتون کنم ..مردهای واقعی، دلسوزان حقیقی ،ولایتمدارهای راستین وحزب اللهی سالهاپیش رفتندوبین مانیستند اگرهم تعداد اندکی حضوردارند مطمئن باشید بخاطرخون دلهایی که تعدادی تازه به دوران رسیده به آنهاداده اند گوشه نشین هستند.وگرنه پست ومدیربودن پشت تریبون رفتن وشعاردادن ،چفیه هایی که باآن پزمیدهند همه اینقدرشیرین ودلفریب هستند که نطق های آتشین خالی ازعمل داشته باشیم .شهدا واهل بیتشان ازآنچه درفضای سیاسی ایران شکل گرفته دلخون ودل شکسته هستند.

با سلام ,
در جواب mohammad : ببین عزیزم اولاً که نگارنده محترم در جایگاه حق قرار داره، ثانیا عموماً رقبای سیاسی ایشون هم خوب میدونن که منظور ایشون چیه! منتها تو کوچه علی چپ سیر میکنن و ثالثاً به اینجور مسائل باید بدون قضاوت های عامیانه نگاه کنی و عنایت داشته باش که اون رقبایی که میگی خیالباف های خوبی هستن ولی در عمل بسیار مردّد و منفعل هستن و غالباً شکایت خونه رو به بیگانه میکنن …

جناب آقای شفیعی ثابت علاقه جنابعالی نسبت به تحلیلهای سیاسی به وضوح معلوم است ولی این نمی تواند به این معنا باشد که خودتان را سرتر از … الالخصوص دانستن این نکته خالی از لطف نیست بسیاری از کاربران چند سال عضو پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری باشند و همگی اخبار و فرمایشات را روزانه بررسی نمایند…

امیدوارم نگارنده مقاله در زمان مسئولیت خودشان در گذشته همینگونه که نوشته اند عمل کرده باشند و واقعن از جهتی که مقام عظمی ولایت ارشاد فرموده اند به بحث خودی و غیر خودی عمل کرده باشند .
چون همکاران قبلی ایشان خاطرات متفاوتی را بیان می کنند.