تبدیل طلای زرد به مس در فصل برداشت
تبدیل طلای زرد به مس در فصل برداشت برداشت برنج از شالیزارهای گیلان به صورت سنتی و مکانیزه آغاز شده است، کشاورزان کشور پس از صد روز کار مداوم و مبارزه با مشکلات کم آبی، آفات، واردات وگرانی مواد شیمیایی که درگذشته با ارزان ترین شکل ممکن در اختیارشان قرار می گرفت، محصولات خود را […]
تبدیل طلای زرد به مس در فصل برداشت
برداشت برنج از شالیزارهای گیلان به صورت سنتی و مکانیزه آغاز شده است، کشاورزان کشور پس از صد روز کار مداوم و مبارزه با مشکلات کم آبی، آفات، واردات وگرانی مواد شیمیایی که درگذشته با ارزان ترین شکل ممکن در اختیارشان قرار می گرفت، محصولات خود را درو می کنند و اکنون در انتظار تدابیر دولت امید آفرین دکتر روحانی هستند تا با بستههای حمایتی و برنامههای عملی، شالیکاران را دلگرم به ورود مجدد به عرصه تولید کند.
در سالهای گذشته دولت با واردات بیبرنامه برنج در فصل برداشت، کشاورزان را مجبور میکرد تا محصولات خود را که پس از ماهها تلاش و اشتغال به کار گل با قیمتی ناچیز در اختیار دلالان قرار دهند و آنها نیز با ذخیره کردن مرغوب ترین برنج شمال، در زمان های خاص که مشکلی در توازن بازار ایجاد می شد، برنج ها را به گران ترین قیمت به بازار عرضه می کردند و سود کلانی به جیب می زدند.
اما از سال گذشته و با پیگیری نمایندگان استان های شمالی، دولت در زمان برداشت محصول، حق وارد کردن برنج را نخواهد داشت زیرا که چندین سال بود دولت با پیچیده شدن عطر برنج های شمال درکشور، دست به واردات برنج می زد و به همین دلیل دلالان، خوشه های طلایی را که حاصل کار گل و آب کشاورزان بود، از چنگ آنها خارج می کردند.
دعوای بین وزارت صنعت و معدن و جهاد کشاورزی سالها ست که دودش به چشم کشاورزان وکشاورزی کشور می رود و امسال بنابر اظهار نظر یکی از نمایندگان استان گیلان، بیش از ۵ هزار هکتار از مزارع برنج گیلان به دلیل عدم تناسب بین هزینه و درآمد به زیر کشت نرفته است و این خبر خوشایندی برای کشور نیست.
اگر عمده ترین دلیل واردات بی موقع برنج خارجی را لابی سرمایه داران و دلالان عمده آن ندانیم، می شود نا هماهنگی بین دستگاه ها را نام برد که درست در زمان برداشت محصول در کشور، دست به واردات برنج آن هم با تعرفه ای بسیار پایین و بعضاً بدون تعرفه میزنند و نتیجه آن چیزی جز بایر ماندن زمین های مرغوب شمال و سرازیر شدن نیروی کار آن به شهرها نخواهد بود که خود آغازگر مشکلی دیگر برای کشور است.
اگر جناب وزیر یا تصمیم سازان این حوزه، از مردمان استان های تولیدکننده برنج باشند که سرمای زمستان برای شخم های اول و دوم، سختی های مرحله داشت با کود های تقلبی و گران قیمت و سموم شیمیایی که هر ساله با سرعتی بسیار بیشتر از برنج رشد قیمت دارند و گرمای برنج پزان تابستان در زمان برداشت محصول را تجربه کرده بودند، در زمان به بار نشستن زحمات مردمان طلا کار علاوه بر اینکه اجازه واردات نمی دادند بلکه دست دلالان را هم از این بازار طلای سبز کوتاه می کردند.
امروزه حجم گسترده ای از تبلیغات رسانه ملی به معرفی برنج های خارجی اختصاص دارد. شاید برای مردم ما کمی جالب باشد که بدانند این محصولات بیشتر صنعتی هستند تا ارگانیک و سیستم آماده سازی آنها پارابویل(parabiol) است که در هندوستان بسیار شیوع دارد و مردم کشورهای اروپایی و آمریکا در آغاز با این سیستم مخالفت های شدید داشتند و اعتراض هایی نیز صورت گرفت اما از آنجایی که همیشه مردم در مقابل لابی های قدرت و ثروت محکوم به شکستند، به نتیجه ملموسی دست نیافتند.
در این فرآیند برنج را در آب نسبتا ًگرم قرار می دهند، پس از یک شبانه روز آن را خشک کرده و بخار می دهند و سپس به دو صورت مکانیکی یا در محیط های باز خشک می کنند که باعث کشیده شدن برنج می شود، البته سیستم شالیکوبی آنها نیز به گونه ای است که سر و ته برنج را قطع نمی کنند و این یکی از دلایل تمرکز تبلیغات تلویزیونی بر دانه بلند بدون آن محصولات است.
پس از اعتراض کشاورزان به واردات بی رویه برنج و به زیرکشت نبردن سطح وسیعی از مزارع و تلاش نمایندگان استانهای شمالی، دولت در سال گذشته متعهد شد که در زمان برداشت برنج، تعرفه واردات برنج را تا ۹۰ درصد بالا برده و از اشباع شدن بازار با نوع خارجی برنج جلوگیری کند و همچنین نقل قول های بعضی از مسئولین نیز از منع شدن دولت از اجازه واردات در ماه های نزدیک به برداشت محصول خبر میدهند.
در پنج سال اخیر، ویلا سازی در مزارع کشاورزی و قطعهبندی مزارع کشاورزی برای فروش در سطح استانهای شمالی، سرعت بیشتری گرفته است و از آنجایی که هزینه کار کاشت و داشت و برداشت سنگین شده است و معضل کم آبی نیز هر سال جدیتر میشود، در صورت ادامه این روند و آسانگیری دولت و همچنین تغییر کاربری اراضی، چیزی از مزارع کشاورزی نخواهد ماند و گیلانیها شاید در حد نیاز خود زمینهای زراعی را به زیر گشت ببرند.
اگر چه هنوز در کشور ما قانونی برای اجبار زارع به کشت زمینهای زراعی وجود ندارد و شاید کمی دور از ذهن هم باشد اما لازم است دولت با تعیین مشوقهایی، مردم را به ادامه کشت برنج که قوت غالب مردم ایران حداقل در وعده میان روز است، ترغیب کند و این کالای استراتژیک را به نفع ویلا سازی و یا حتی کاشت کیوی از میدان به در نکند.
سام سکوتی بداغ
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه