سوال روزنامه جوان:حوادث سال ۸۸ سوء تفاهم و اشتباه طرفین بود یا فتنه و براندازی؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا روزنامه جوان در سرمقاله خود با اشاره به حوادث انتخابات ۸۸ نوشت: در بحث چرایی پیدایی این حوادث تلخ برای کشور که مهمترین خسارتش مخدوش شدن روح اعتماد بخشی از جامعه نسبت به نظام ولایی بود، دو دیدگاه کاملاً متفاوت وجود دارد: الف) این حوادث نتیجه یک سوءتفاهم و […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا روزنامه جوان در سرمقاله خود با اشاره به حوادث انتخابات ۸۸ نوشت:
در بحث چرایی پیدایی این حوادث تلخ برای کشور که مهمترین خسارتش مخدوش شدن روح اعتماد بخشی از جامعه نسبت به نظام ولایی بود، دو دیدگاه کاملاً متفاوت وجود دارد:
الف) این حوادث نتیجه یک سوءتفاهم و اشتباهات طرفین (نظام و اصلاحطلبان) بوده.
ب) این حوادث فتنه بود و با ماهیتی براندازانه از قبل برنامهریزی شده بود.
کدام یک از این دو دیدگاه صحیح است؟
بدیهی است که با گذشت پنج سال از آن حوادث، کسانی که دلسوز انقلاب و کشور هستند، باید برای اثبات و یا رد هر یک از این دو دیدگاه با استناد به دلایل محکم، به صورت منصفانه قضاوت کنند. پذیرش هر یک از این دو دیدگاه، دارای نتایج و پیامدهای کاملاً متفاوت خواهد بود. آنچه در کشور دارای اولویت است، وحدت، همدلی و انسجام میان همه نیروهایی است که علاقهمند به آینده درخشان ایران اسلامی هستند. بدیهی است که در پرتو همدلی و همافزایی همه جریانهای معتقد به انقلاب اسلامی، مکتب حضرت امام (ره)، ولایت فقیه و رهبری و قانون اساسی، میتوان به سرعت بسیاری از مسائل و مشکلات را حل نمود.
بنابراین برای رسیدن به این مهم، باید آنچه رخ داده را به خوبی تحلیل کرد.
اگر آن حوادث نتیجه سوءتفاهمها و اشتباهات طرفین بوده، باید با گذشت طرفین و تلاش برای اصلاح اشتباهات از آن عبور کرد، لکن درسها و عبرتهای آن را برای تکرار نشدن حادثه به ذهن سپرد. اما اگر این حوادث نتیجه یک توطئه خارجی و فتنه داخلی بوده و دارای ماهیتی براندازانه است، باید با فتنهگران و کسانی که هشت ماه نظام و کشور را تا مرز فرو ریختن جلو بردند، برخوردی متناسب با جرمشان صورت گیرد، چرا که فتنه گران برانداز مفسد فیالارض هستند و حکم مفسدین فیالارض مشخص است.
کسانی که بر دیدگاه اول اصرار دارند و اکنون به دنبال زمینهسازی برای رفع حصر هستند و میخواهند بازیگران حوادث سال ۸۸ را به عرصه سیاست باز گردانند، مناظرههای تلویزیونی را نقطه شروع شکلگیری نزاع و در نهایت حوادث سال ۸۸ را دعوای بین احمدینژاد و موسوی میدانند. آنان میگویند، نظام و مسئولان عالی آن، منصفانه با دو طرف دعوا برخورد نکردند و در نهایت این دعوا و سوءتفاهمها، کشور را دچار مشکل ساخت. معتقدین به این دیدگاه، با تأکید بر سوابق افراد کلیدی در جبهه اصلاحات و مشخصاً سوابق موسوی، کروبی، خاتمی و… میگویند، اینها نمیتوانند با این سوابق برانداز باشند.
دلایل طرفداران دیدگاه اول، در نهایت سستی است. تجارب تاریخی نشان میدهد که افراد با سابقه خوب و درخشان، چگونه استحاله شده و در پرتو روحیه دنیاگرایی و قدرتطلبی، دست به فتنه میزنند. آیا سوابق آقایان موسوی، کروبی و خاتمی درخشانتر از سوابق برخی از اصحاب پیامبر (ص)، مانند طلحه و زبیر است؟
برای اثبات دیدگاه دوم دلایل فراوان وجود دارد. کالبدشکافی حوادث سال ۸۸ و بررسی نقش بیگانگان و رسانههای آنان در این حوادث، به خوبی نشان میدهد که آنچه اتفاق افتاد از قبل و بر اساس مدل انقلابهای رنگی طرحریزی شده بود. رفتار اصلاحطلبان و نامزد آنان در انتخابات، نوع تعامل آنان با خارج، ارتباط برخی از ستادهای انتخاباتی با سفارتخانههای خارجی، نوع رفتار رسانههای استکباری در قبال انتخابات، فعال شدن جریان ضدانقلاب در همراهی با اصلاحطلبان در این انتخابات، ایستادن اصلاحطلبان در برابر ولایت، قانون و نظام، لشکرکشی خیابانی و مقابله با متولیان نظم و امنیت، نسبت دادنهای بیاساس و ناروا به نظام و کلید زدن پروژههایی چون پروژه شهیدسازی برای این جریان، شعارهای ساختارشکن و… هر کدام سرفصلهایی برای اثبات دیدگاه دوم است. اعترافات متهمین در دادگاه از یک طرف و انتشار اسناد فراوان در خارج از کشور از سوی بیگانگان از طرف دیگر، جای هیچ تردیدی در مورد ماهیت براندازنه حوادث سال ۸۸ باقی نمیگذارند. پناه بردن برخی از عوامل میدانی فتنه به دامن استکبار نیز، خود دلیل منطقی برای اثبات دیدگاه دوم است.
دیدگاه