استاد هم داماش را ناک اوت کرد و هم سپیدرود را!
استاد هم داماش را ناک اوت کرد و هم سپیدرود را! سپیدرود به لیگ دسته سوم سقوط کرد، جایى که تاکنون آن را در تاریخ تاسیس نیم قرنى اش تجربه نکرده بود. کمی قبلتر هم داماش در عین ناباورى به لیگ یک پرتاب شد تا کلسیون سقوط در شهرباران کامل شود. سال بعد بزرگترین و […]
استاد هم داماش را ناک اوت کرد و هم سپیدرود را!
سپیدرود به لیگ دسته سوم سقوط کرد، جایى که تاکنون آن را در تاریخ تاسیس نیم قرنى اش تجربه نکرده بود. کمی قبلتر هم داماش در عین ناباورى به لیگ یک پرتاب شد تا کلسیون سقوط در شهرباران کامل شود. سال بعد بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر شمال ایران با دیرینه فوتبالیش نماینده اى در سطح نخست فوتبال کشور ندارد و این البته خبر بدى براى جامعه فوتبال است، چرا که به طرز قابل محسوسى از جمعیت هواداران لیگ برتر کم خواهد شد. فراموش که نکرده اید در روز آخر و در حالى که هواداران داماش کمترین شانس را براى بقاى تیمشان متصور بودند بیش از پنج شش هزار نفر در ورزشگاه پیر شهر رشت حاضر شده بودند ولى در همین روزهاى آخر براى مدعیان قهرمانى هوادارانى کمتر از هزار نفر سختی حضور در ورزشگاه را بر خود آسان مى نمودند.
اما به راستى در این سقوط دو گانه فوتبال رشت چه کسى بیش از همه مقصر است؟ مدیر عامل؟ کادر فنى؟ بازیکنان؟ هواداران؟ و یا مسئولین؟ شاید همه و به صورت برابر! اما اینکه در یک زمان کوتاه و در یک شهر دو تیم در دو لیگ مختلف با هم به کام سقوط مى روند باید به یک مشکل هم جنس رسید و مخرجى مشترک. بله مدیریت اول ورزش استان.
بگذارید کمى به عقب تر برویم. ورزش گیلان بعد از افتضاحى که در واپسین روزهاى دولت پیشن توسط متولى اولش بالا آورد، با یک سرپرست به استقبال دولت تازه رفت. سرپرستى که کارى هم اگر نکرده باشد، حداقل تلاشش را در جهت برقرار نمودن همدلى بین مسئولان و مدیران باشگاه برقرار نمود. نگاه مولایى نه از بالا به پایین بود و نه قصد ادب کردن این مدیرعامل و یا آن یکى را داشت.
اما موج تغییرات دولت تدبیر و امید به ورزش گیلان هم رسید. تغییرى که البته امیدى به بار نیاورد. از همان ابتداى کار نگاه رییس و مرئوسى بود که از سازمان ورزش و جوانان استان به باشگاه داماش پرتاب مى شد. شخصى که تا همین چند مدت پیش مرد اصلی کادر فنى تیم رزمی داماش بود و با خاطره ای نه چندان خوش از این باشگاه جدا شد. حالا گویى آمده بود کند تا به عابدینى یادآورى نماید که ” وگردان دره! ” آمدن مدیر تازه که آن ابتدا داماشى ها را خوشحال کرده بود که یکى از جنس شان بر مسند ریاست نشسته است، خیلى زود یاس براى شان به بار آورد.
شدت گرفتن اختلاف های گذشته با عابدینی پس از تغییرات مختلف در نیمکت داماش و جلسات خصوصى شبانه با کسانی که با مشاوره نادرست موجبات دستگیری مدیرکل ا سبق ورزش استان را فراهم نموده و حال این چسبیده های فوتبال دوستان گرمابه و گلستان مدیر جدید شده اند و هم چنین کم محلى ها به دلسوزان و واقعی فوتبال استان موید این نکته است که قرار نیست متولی سازمان ورزش گیلان شفایى براى داماش ارمغان آورد.داماش در سه سال گذشته با مشکلات مالی و مالکیتی شدید تری دست و پنجه نرم میکرد و در جدول هم وضعیت مناسبی نداشت اما هیچ گاه سقوط نکرد.، اینکه جناب مدیر در جلسه با خبرنگاران کمک هاى اسلاف گذشته به داماش را به نام خود محسوب نمود و در نهایت در اختیار دادن دو جلسه ورزشگاه سردار جنگل به تیم لیگ برترى داماش را کارى بزرگ نامیده بود! همه حکایت از آن دارد که مدیریت ایشان نگاهى خاص به فوتبال دارد. نگاهى همراه به تنگ نظرى های همیشگی رزمی کاران به درآمدهای میلیونی فوتبالی ها و از زاویه تصفیه حساب هاى… !
داستان سپیدرود هم با رییس سازمان ورزش هم به نوعى پر از ابهام است، در حالى که در تنگناى مشکلات مالى و شرایط خاص اقتصادى پیدا شدن یک حامى مالى مناسب ارزشش کمتر از طلا نیست اما جناب رییس به محض مطلع شدن از این موضوع که رییس هیات فوتبال گیلان یک حامى قدر (مالک هتل کادوس گیلان ) براى تیم ریشه دار فوتبال رشت پیدا کرده با سنگ اندازى این خریدار را وتو کرد و به جایش در یک اقدام تعجب برانگیز عزیز دردانه رشتى ها را به صیاد نامى داد که پیشتر طرح درآمدزایی اش درگزینش همشهریانش در انزلى براى خرید ملوان مردود شد و به سپیدرود آمد تا نه بتواند کورى را عصا دهد و نه کرى را شفا!
سپیدرود و داماش در حالی که در نیم فصل اول در میانه های جدول بودند پس از حضور دوستان فریاد استمدادشان به جایی نرسید و در نیم فصل دوم سقوط آزادی را آغاز کردند که به حذف سهمیه های گیلان در لیگ برتر و لیگ ۲ منجر شد ، این دو تیم در شرایط بحرانی فریادرسی نداشتند تا مبادا داماش با عابدینى و سپیدرود با خلیل زاده نتیجه بگیرند و این موفقیت به حساب جبهه مخالف آقاى رییس نوشته شود. غافل از اینکه جبهه مخالفى هم اگر به وجود آمده در صورت هر گونه شکست و پیروزی به حساب متولى اول ورزش استان نوشته خواهد شد. مدیرى که از روز اول با پیروی از سکاندار وزارت ورزش که حکم مدیر کلی اش را امضا کرده است نا مهربانیش را پرطرفدارترین ورزش استان با گفتن این جمله ” اولویت اولم ورزش قهرمانى است” نشان داد . یعنى جودو و کاراته و ووشو بعد از این می شوند سوگولى ورزش و هواداران فوتبال هم بروند به سابیدن کشک مشغول شوند. حال امیدواریم ورزش های قهرمانی مد نظر استاد به سرنوشت فوتبال دچار نشوند.
استاد ضربه اول را خیلى محکم بود و کارى، جودان زوکی توانست هم داماش را ناک اوت کند و هم سپیدرود را. حالا دوستان فارغ از همهمه کر کننده فوتبال دوستان مى توانند در سکوت مرگبار ورزشگاه عضدى زیر سایه سکوتاى خالى بنشینند براى ورزش هاى مورد علاقه شان قهرمان پرورش دهند.
وحید کسرایی
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه