هدیه ای برای مادرم
هدیه ای برای مادرم امروز روز زن بود (که بنده علاقه دارم آنرا روز مادر بخوانم) و در محیط مدرسه همه دانش اموزان سخن از هدیه خریدن برای مادر و روز زن و مادر و خلاصه دغدغههایی این چنینی داشتند و بیشتر دیالوگهای رد و بدل شده بین بچههای مدرسه خوشحال کردن دل مادران بود. […]
هدیه ای برای مادرم
امروز روز زن بود (که بنده علاقه دارم آنرا روز مادر بخوانم) و در محیط مدرسه همه دانش اموزان سخن از هدیه خریدن برای مادر و روز زن و مادر و خلاصه دغدغههایی این چنینی داشتند و بیشتر دیالوگهای رد و بدل شده بین بچههای مدرسه خوشحال کردن دل مادران بود.
اگر چه من هم مانند همه دوستان همکلاسی در فکر تهیه هدیهای برای مادرم بودم اما در کنار دغدغه، حالا چی بخرم به موضوع دیگری هم فکر میکردم و ان، این بود که چکار کنم که مادرم بیشتر خوشحال شود؟
کم و بیش به سلایق و علایق مادرم اشنا هستم و میدانم که میداند دخترش تا چه اندازه میتواند ازجیب پر شده توسط خودشان هزینه کند و از دخترش تا چه میزان میتواند انتظار داشته باشد.
اما سعی در متفاوت بودن که بیشتر از دغدغه نوع هدیه، ذهن مرا به خود مشغول کرده بود رهایم نمیکرد و تمام طول روز را به فکر کردن به همین موضوع سر کردم تا زمانی که به خانه رسیدم و تصمیم هم به خانه ذهنم نشست.
آری یکی ازکم هزینهترین هدیهها برای مادرم و همه مادرها شاید این باشد که بنشینم و بنویسم، نوشتن از اینکه دوستم دارم و میدانم که میدانی در کنار سرکشیهایگاه و بیگاه، سرخوردگیها و ناراحتیهای دوران نوجوانی که بهتر از فرزندانتان خود به آنها اشراف دارید و همه دردسرهایی که برایتان فراهم میکنیم دوستتان داریم و نیک میدانیم که شما نیز نقش مادری را خوب ایفا کرده و میکنید و با همه مرارتهای آن همچنان مادری میکنید و محبت را شرمنده خود میسازید.
نوشتن کار اسانی نیست و زنجیر کردن کلمات در کنار هم و ساختن مفهومی که بتواند پیغام رسان باشد سختتر نیز میشود، حال اگر هدف از زنجیر کردن کلمات در کنار هم سخن گفتن از مادر باشد هیچ فرزندی را یارای تمام کردن آن زنجیر نخواهد بود و به همان تسبیح کوچک نماز اکتفا میکنیم و از طرف همه بچههای مدرسه داد میزنیم: مادر دوست داریم.
این سطور را به مادرم که معصومیت مضاعفش هم در نام و هم در شیوه مادری بر اطرافیان پوشیده نیست و همچنین مادر بزرگم که هر دو این عزیران آبرو داران محبت در نزد من هستند، هدیه میکنم.
مریم معصومی (رضوانه)
دیدگاه