اظهارات کیهانی اصلاحطلبان نسبت به سیاستهای هاشمی در مورد «رابطه با آمریکا»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا سیاست خارجی ایران طی سی و پنج ساله گذشته همواره درگیر مسئله خاصی به نام«آمریکا» و نحوه برخورد با این کشور بوده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا سیاست خارجی ایران طی سی و پنج ساله گذشته همواره درگیر مسئله خاصی به نام«آمریکا» و نحوه برخورد با این کشور بوده است. تمام دولتهای پس از انقلاب از دولت موقت بازرگان تا دولت تدبیر و امید حسن روحانی نیز شامل این مسئله شده و با آن دسته پنجه نرم کردهاند.
پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری باعث شد این مسئله با توجه به تصمیم دولت جدید ایران برای حل پرونده هستهای، بازهم به مسئله اصلی کشور تبدیل شود. نحوه برخورد و احتمالا رابطه با آمریکا در دولت جدید، موافقان و مخالفان بسیاری دارد که در این میان برخی اصولگرایان با اعلام اینکه آمریکا کشور قابل اعتمادی نیست، می گویند به رابطه با آمریکا خوشبین نیستند.
این خوشبین نبودن اما تنها مربوط به این سالها نیست و در این سی و پنج ساله گذشته، به تناوب هرکدام از جریانهای سیاسی ایران مخالفت خود را به رابطه آمریکا اعلام کردهاند. چه آنکه جناح چپ ایران در سال ۶۸، با اعتراض به سیاستهای هاشمی رفسنجانی و زمزمههای بهبود روابط ایران و آمریکا، حملات تندی را متوجه دولت سازندگی کرد.
هاشمی رفسنجانی که با شعار ساختن ایران پس از جنگ توانسته بود رای مردم را به خود اختصاص دهد با درک این موضوع که ساختن کشور در گرو ارتباطهای گسترده با جهان است، پنجرههای جدیدی را در سیاست خارجی ایران گشود. در آن زمان اختلافهای اساسی میان دولت هاشمی با جناح چپ کشور که آن زمان مجمع روحانیون مبارز به مدیریت مهدی کروبی و موسوی خوئینیها، هدایت آن را به عهده داشتند در زمینه سیاست خارجی وجود داشت.
جناح چپ که دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا آن را تشکیل میدادند معتقد بودند که آمریکا برای همیشه غیرقابل اعتماد بوده و به دنبال تغییر حکومت درایران است. هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت، اما بهبود روابط ایران و آمریکا را به شرط آزاد کردن داراییهای ایران بلا مانع دانسته بود و همین سخنان زمینه، موضع گیری شدید جناح چپ را فراهم آورد.
سید محمد موسوی خوئینیها از رهبران دانشجویان خط امام و رهبری، در موضع گیری تندی اعلام کرد:« بحث بر روی برقراری رابطه با آمریکا موردی ندارد، تمام گرفتاریهای منطقه از آمریکاست.» مهدی کروبی دیگر روحانی سرشناس جناح چپ نیز اعتقاد داشت:«رابطه با آمریکا جز ضرر چیز دیگری برای ما ندارد. رفتار این کشور با ایران کینه توزانه است. الان جریانی به دنبال تخریب مواضع امام هستند. این جریان تعبیر امام که رابطه با آمریکا مانند رابطه «گرگ و میش» است را مسخره میکنند.»
محتشمی پور دیگر چهره شناخته شده جناح چپ بود که به رابطه احتمالی میان ایران و آمریکا اعتراض کرد و گفت:« با توجه به سوابق و دیدگاههای موجود در آمریکا، ما هیچ رابطهای نمیتوانیم پیش بینی کنیم.» یکی از جالب ترین اظهار نظرها مربوط به سعید حجاریان عضو شورای سردبیری روزنامه سلام بود. او نیز چون دیگر اعضای جناح چپ، رابطه سیاسی و اقتصادی با آمریکا را سودمند نمیدانست و معتقد بود« این که بیان میشود با ایجاد ارتباط با کشورهای ابرقدرت علی الخصوص آمریکا مشکلات اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی برطرف میشود، بنده تصور میکنم یک سلسله منافع و مطامع مشکوک سیاسی ورای چنین ادعاهایی نهفته است. »
در همان زمان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز با صدور بیانیهای به رابطه احتمالی میان ایران و آمریکا اعتراض میکند. سید محمد خاتمی وزیر ارشاد وقت نیز اعتقاد داشت که رسیدن به اهداف انقلاب در چارچوب روابط بین الملل و نزدیکی به غرب از طریق دیپلماسی اشتباه است.
در این میان حمله عراق به کویت و اعلام بی طرفی با نظر مقام معظم رهبری، آتش اختلاف را شعله ورتر کرد. آمریکا نیز در حمایت از کویت با حمله به عراق، این کشور را از کویت بیرون کرد. در همان زمان در ایران، عدهای با مدیریت جناح چپ اعتقاد داشتند که در این جنگ ایران باید در کنار عراق و در مقابل آمریکا با غرب بایستند. این سیاست برخلاف تصمیم دولت و سران نظام بود. دولت سازندکی اعتقاد داشت، بی طرفی در این جنگ بهترین گزینه ممکن برای کشور است و ایران نباید وارد این نزاع بی حاصل شود.
برخی از عناصر داخلی این راه را انفعالی در مقابل با استکبار جهانی(آمریکا) دانستند و آن را محکوم کردند. جناح چپ بازهم با مدیریت مجمع روحانیون مبارز پای به عرصه گذاشت و با صدور بیانیه خواستار مقابله با آمریکا شد. در بخشی از این بیانیه آمده بود:«دست آمریکا به خون همه مظلومان آلوده و آواز جنایتش سراسر زمین را پر کرده است و امروز در کار ویرانی خانه و تاسیسات مردم مسلمان عراق و کویت و به خاک خون کشیدن انسانهای بیگناه با شقاوتی وصف ناپذیر است.»
مجمع در بیانیهای دیگر انقلابیون جهان اسلام را به حمله به منافع آمریکا تشویق کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است:« از مسلمانان جهان اسلام و خصوصا منطقه خلیج فارس میخواهیم که صفوف خود را هر چه فشرده تر سازند و خود را برای ضربه زدن به منافع آمریکا در منطقه و سراسر جهان آماده کنند و دست شیطان بزرگ را از سر مسلمین کوتاه کنند.»
بدین تریب در کنار تمام مخالفتهای سیاسی، این جناح مردم جهان را به حمله مسلحانه به منافع آمریکا دعوت کرد حتی بهزاد نبوی در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران در یک موضع گیری جالب گفت:«حمله آمریکا به عراق یه فرصت تاریخی برای حمله به اسرائیل است.»
محتشمی پور نیز حضور سربازان آمریکایی در عربستان را ننگی برای مسلمان دانسته و از مسلمانان میخواهد برای خارج کردن آمریکاییها وارد عمل شوند. صادق خلخالی، دیگر روحانی نزدیک به جناح چپ حمله آمریکا به عراق را اینگونه توصیف میکند:« آنچه آمریکا در نظر دارد نفت نیست، آنچه در نظر دارد قدرت شکننده در عراق نیست، آنچه در نظر دارد اسلام است و این جنگ یک جنگ صلیبی علیه مسلمانهاست. ما همهاش میگوییم مرگ بر آمریکا، حالا باید این معنا را نشان دهیم.»
در این میان جناح راست در کنار دولت هاشمی قرار داشت و اعتقاد داشت که باید در این جنگ حالت بی طرفی خود را حفظ کرد. حسن روحانی رئیس جمهور فعلی ایران و دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت ایران که آن زمان از چهرههای نزدیک به جناح راست محسوب میشد در اظهار نظری گفت:«با توجه به انگیزههای باطل طرفین درگیر جنگ خلیج فارس، جوانان ما به نفع هیچ کس از آنان فداکاری نخواهد کرد.»
این اختلافها در سیاست خارجی زمینه جدایی بیشتر این دو جریان سیاسی را از هم فراهم آورد و تا به امروز نیز شاهد ادامه دار بودن ان هستیم و با این تفاوت بزرگ که دو جناح سیاسی دچار دگرگونی سیاسی شدهاند و امروز جناح چپ موافق رابطه با آمریکا و جناح راست مخالف این رابطه است.
سپهر سیاست ایران طی این سالها دگرگونی و تغییرات سیاسی بسیاری را به خود دیده است و مطمئنا در سالهای پیش رو نیز شاهد دگرگونیهای گسترده در عقاید و اعتقادات سیاستمداران خود خواهد بود./نامه نیوز
دیدگاه