چرا به خودمان اجازه میدهیم جای مردم حرف بزنیم؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا «مردم اجازه نمیدهند…»، «مردم نشان دادهاند…»، «مردم نمیگذارند…» و … عبارتهایی هستند که چند سالی است در برخی رسانهها مصرف زیادی پیدا کردهاند. در یک ماه گذشته هم که مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ بر سر مسائل هستهای در ژنو سوییس در جریان بوده است، تعدادی از اهالی رسانه […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا «مردم اجازه نمیدهند…»، «مردم نشان دادهاند…»، «مردم نمیگذارند…» و … عبارتهایی هستند که چند سالی است در برخی رسانهها مصرف زیادی پیدا کردهاند. در یک ماه گذشته هم که مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ بر سر مسائل هستهای در ژنو سوییس در جریان بوده است، تعدادی از اهالی رسانه در خبرها و تحلیلهای خود این عبارتها و شبیه آن را بیشتر از قبل به کار گرفته و میگیرند.
روزنامهها، خبرگزاریها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی در یک فضای باز این حق را دارند که آن چه را در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور رخ میدهد، مورد بررسی، تحلیل و نقد قرار دهند.
نویسندگان، کارشناسان و تحلیل گران رسانهها میتوانند موافق یا مخالف یک امر یا اتفاق باشند؛ آن را رد یا تایید نمایند و حتی دیگران را به موافقت یا مخالفت با آن تشویق کنند.
در این میان کمترین انتظار مخاطبان همه رسانه های دیداری، شنیداری، کاغذی و اینترنتی آن است که با گزارشها، مطالب و تحلیلهایی روبرو شوند که بر پایه اطلاعات، اخبار و استدلال استوار شده باشند. در واقع یک مطلب رسانه ای باید از موادی شکل یافته باشد که از سوی خواننده، بیننده یا شنونده قابل ارزیابی و ارزش سنجی باشد.
اگر یک عادت غلط باعث شده ارجاعات، سندها و عبارتهای کلی، نا دقیق و مبهم به بیانیهها و سخنرانیهای سیاسی راه یابند، نمیتوان از آلوده شدن اخبار و گزارشهای سیاسی به این ویروس به راحتی گذشت.
یکی از همین استنادات مبهم و کلی که متأسفانه در برخی رسانه های داخلی بسیار به کار گرفته میشود، ارجاع به خواست و رای مردم در ارتباط با یک مسئله سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی است. در این موارد، نویسندگان و تحلیل گران با عبارتهایی مبهم، مدعی میشوند مردم مثل آنان میاندیشند و هم رایشان هستند و دیگران نباید مقابل این خواست عمومی بایستند.
این گروه اندک که اتفاقاً رسانه های پر سر و صدایشان مخاطبان چندان زیادی هم ندارند، بدون آن که تحلیلی ارائه دهند، به خودشان اجازه می دهند در نقش نماینده و وکیل مردم ظاهر شوند و به جای آنان حرف بزنند.
برای مثال در یک ماه گذشته، برخی از روزنامهها، خبرگزاریها و برنامه های رادیو و تلویزیون در واکنش به تصمیمها، برنامهها و حرکتهای دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی و به ویژه مذاکرات هسته ای، تنها با تکیه بر عبارتهایی چون «مردم هوشیار هستند و نمیگذارند…» پرچم مخالفت را برافراشتهاند. در این موارد حتی این رسانهها سندی که نشان دهد آنها چگونه خواست و رای اکثریت مردم را دریافتهاند، ارائه نمیکنند.
در حالی که تنها نظر سنجیها علمی و معتبر یا نتیجه یک انتخابات سراسری میتواند حاکی از رای و خواست مردم باشد، بهترین سند موجود در این موقعیت آرایی است که در ۲۴ خرداد امسال به صندوقها ریخته شد؛ روزی که ملت با شناختی که از برنامه های دکتر روحانی پیدا کرده بود، او را به ریاست جمهوری برگزید.
در چنین شرایطی، این رسانه های معدود به جای آن که پشت واژه «مردم» پنهان شوند، بهتر است استدلال و تحلیل خود را ارائه کنند؛ البته اگر چنین متاعی را در چنته داشته باشند.
/مهدی یاورمنش-خبرآنلاین
دیدگاه