ترویج فحشاء به اسم نشر چشمه !!!!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا یک خبرگزاری دیروز مطالبی را منتشر کرد که مصداق دقیق ترویج فحشاء در جامعه بود. این اقدام البته به بهانه موهوم مخاطب قرار دادن وزیر ارشاد درباره محتوای غیراخلاقی برخی آثار منتشر نشده! نشر چشمه است. قصه از این قرار است، نشر چشمه آثاری را در طول سال های […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا یک خبرگزاری دیروز مطالبی را منتشر کرد که مصداق دقیق ترویج فحشاء در جامعه بود. این اقدام البته به بهانه موهوم مخاطب قرار دادن وزیر ارشاد درباره محتوای غیراخلاقی برخی آثار منتشر نشده! نشر چشمه است.
قصه از این قرار است، نشر چشمه آثاری را در طول سال های گذشته برای ممیزی به ارشاد فرستاده است. این آثار از نگاه ممیزان دولت نهم و دهم در وزارت ارشاد غیرقابل انتشار دانسته شده و از سوی ناشر نیز منتشرنشده است. تا اینجای بحث، همه چیز طبیعی است. اما بعد از مدتی مسئولان ارشاد در دولت “عدالت محوراحمدی نژادی، تحت مدیریت سید محمد حسینی ” به این نتیجه رسیده اند که به جای مطالعه آثار نشر چشمه و غیرقابل چاپ خواندن آن، مجوز نشر چشمه را لغو کرده! تا خیالشان را از اصل راحت کنند.
خیلی ساده یعنی ناشر اثرش را برای تشخیص انتشار یا عدم انتشار به وزارت ارشاد می فرستد، وزارت ارشاد آثار را که قابل انتشار نمی داند هیچ، بعد از مدتی تصمیم می گیرد که به دلیل ارسال این کتاب ها برای ممیزی به ارشاد، اصل مجوز ناشر را هم لغو کند؟! این دیگر در دنیا نوبر است. شاید لازم باشد همین جا آن جمله طلایی رئیس جمهور سابق را در گفت وگو با رسانه های خارجی در آمریکا به یادآوریم که :” ایران آزادترین کشور دنیاست”
حالا جناب علی جنتی، وزیرجدید ارشاد اعلام کرده است: “مجوز نشرچشمه لغو نشده است”
دیروز پس از اظهارات جناب وزیر، یک خبرگزاری مطالبی به صورت پاره پاره ازکتاب های منتشر نشده نشر چشمه – دقت بفرمایید از کتاب های منتشر نشده که توسط ارشاد ممیزی شده- گزینش کرده و گزارشی خطاب به وزیر ارشاد منتشر کرده است؛ با عنوان ” گزارش فارس از محتوای غیراخلاقی برخی آثار نشر چشمه / آقای وزیر ارشاد! این مصادیق را بخوانید “
سپس آن گزارش با بیان یک پرسش ساده لوحانه درباره آثار منتشر نشده نشر چشمه نوشته است: ” ناشری که در یک سال بیش از صد اثرش توسط کارشناسان ارشاد غیرقابل انتشار تشخیص داده میشود را چگونه میتوان به راحتی به چرخه نشر بازگرداند؟ ”
چند پرسش مطرح است:
۱- کدام قانون به وزارت ارشاد اجازه می دهد که مجوز ناشران را به بهانه اینکه آثار ارسالی برای ممیزی به ارشاد را – حتی اگر دارای اشکالات غیر اخلاقی باشد – لغو مجوز کنند؟ ارشاد مطابق قانون فقط اجازه دارد خود کتاب را توقیف کند نه ناشر را.
۲- اصلا آثار را برای ممیزی و تشخیص انتشار یا عدم انتشار به ارشاد می فرستند و اگر قرار است آثاری که به ارشاد می رود بدون اشکال باشند که چه نیازی به ممیزی بود؟
۳- خبرگزاری مذکور بخش های ممیزی شده کتاب های نشر چشمه در وزارت ارشاد را از چه طریقی و به وسیله کدام منبع از درون ارشاد بیرون کشیده و اگر ممیزان ارشاد این محتوا را غیر قابل انتشار دانسته اند، مسئولان این رسانه با کدام مجوز قانونی، شرعی و عقلی این مطالب را منتشر کرده اند؟ جالب این است که در پایان گزارش خود نیز آورده است:
” فارس در آینده نزدیک مصادیقی از آثار منتشرنشده این انتشارات که باعث لغو مجوز آن در دولت دهم شد را منتشر خواهد کرد. ”
۴- به راستی اگر رسانه ها یا روزنامه های دیگر این جامعه – مثلا اصلاح طلب – چنین رفتاری در پیش بگیرند و مطالب درون سازمانی یک وزارتخانه را سرقت کرده و دست به انتشار وقیحانه آن بزنند، قوه قضائیه با آنان چه برخوردی می کند؟
بخش هایی از گزارش خبرگزاری
در گزارش این خبرگزاری که به اسم ارشاد جامعه و مسئولان فرهنگی، اقدام به ترویج فحشاء کرده است ، چنین آمده است:
از آنجا که مطابق رویه حاکم بر خبرگزاری ممکن است دست اندرکاران متن گزارش را در آینده تغییر دهند، سند صفحه گزارش برابر اصل تقدیم مخاطبان می شود
در مطلب ذیل به صورت نمونه و محدود برخی مصادیق از کتاب منتشرنشده نشر چشمه ارائه میشود تا مشخص شود که تعطیلی این انتشارات دقیقا بر اساس قانون بوده است.
***
از قرار گذاشتن در پارک شهر و هر جای دیگری که ساخته شده برای قرارهای عاشقانه متنفرم. اما وقتی هنوز تهمینه را داری و عاشق میترا شدهای و هنوز زن داری و میترا داری و عاشق سما میشوی ، محال است مکانی را که او برای قرار پیشنهاد کرده رد کنی. تهمینه را داشتم و میترا هم کنارم بود که با سما قرار گذاشتم پشت نارونهای پیر پارک شهر ، تنگ دیوار بلند ساختمان استانداری…..
***
“… این همه قوطی و تیوپ و برس و قیچی و موچین … این جدالِ ازلی ابدی با موهای زائد. میدانی کراسوس! همهی موها زائدند مگر اینکه روی مغز سر آدم در آمده باشند. پس برای چی هستند ؟ اپیلیدی حاضر و آماده توی برق است تا به محض ظهور اولین جوانهی مو از صفحهی هستی محوش کند. روشنش میکنم. چرخدندهها میچرخند. صفحههای باریک به هم نزدیک میشوند و بعد موها را میان خودشان میگیرندو … آخ . مومک، چسبهای ویت … و بعد موهای ظریفتر با موچین”
***
پسر توی پژو جلوم شیشه را میکشد پایین و انگار یک چیزی به دختر توی پژو کناری اش میگوید. دختره یک بی… گنده بهش میدهد . پسر از خنده غش میکند. فکر میکنم به جهنم که حالا دخترها اینقدر راحت بی… میدهند و پسرها این قدر راحت از بی… دخترها حال میکنند…
***
“گندم” بلوزش را جلو آینه روی تاقچه بالا زد و من فکر کردم نباید نگاه کنم ، و از لای انگشتهام… گندم گفت : ببین دارند بزرگ میشوند. بلوزم را میاندازم کف زمین ، شلوارم را ، …. را ، صورتم را توی دستهام قایم میکنم و از لای انگشتهام… آنقدرها که گندم فکر میکرد بزرگ نشدهاند… میروم توی وان…. آخ .. انگار تمام سلولهای بدنم میگویند متشکریم ، متشکریم…”
یک روایت درباره برخورد با دختر و پسری در خرابه
به همین مقدار ازمصادیق گزارش بسنده کرده و منتشرکنندگان آن را به مطالعه این روایت توصیه می کنیم :
” روزی در دوران حکومت علی(ع) فردی از اصحاب تندرو با عصبانیت خدمت امیرمومنان علی(ع) رسید و خبر آورد که دختر و پسری در خرابه ای در این نزدیکی مشغول زنا هستند. ابن عباس می نویسد: علی(ع) که در حال سخن گفتن با یاران بود سخن او را نشنیده گرفت و به کار خود ادامه داد. برای بار دوم او سخن مولا را قطع کرد و ماجرا را تکرار کرد. باز امام علی با بی توجهی به او چیزی نگفت.
فرد خبردهنده بار سوم قسم خورد که خود به چشم خود دیده است و از مولا خواست تا با این منکر برخورد کند. امام سخن خود را به پایان برد و از او محل منکر را جویا شد. او و یاران، حضرت را تا محل خرابه همراهی کردند. نزدیک خرابه که رسیدند، امام علی(ع) شروع کرد به بلند بلند حرف زدن و سپس پاهای خود را روی زمین محکم کوبیدن. وقتی به خرابه رسیدند، آن مرد و زن با شنیدن این صدا ها از آن سوی خرابه راه خود پیش گرفتند و رفتند. اصحاب همراه امام، متعجب شدند و آن فرد با ناراحتی به امام گفت، سر و صدای شما موجب شد تا آنها بروند. امیرمومنان سخت آنها را ملامت کردند و فرمودند: مبادا چشم هایتان در پی گناهان دیگران باشد و از خود غافل شوید که این کار شما خود موجب اشاعه فحشاء خواهد بود.”
خدا کند دست اندرکاران برخی رسانه ها، اخلاق و عفت و حیاء در اطلاع رسانی خود را فدای تسویه حساب های سیاسی نکنند./محمدرضا اسدزاده-خبرآنلاین
دیدگاه