خالق ۳۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور کیست؟
به گزارش دیارمیرزا محمود بهمنی در اظهارات جدیدش با بیان اینکه ۹۰ درصد کارهایی که مدنظرم بود را در مدت زمانی که در بانک مرکزی حضور داشتم، اجرایی کردهام، گفته است: «اگر مسائل تحریم و اجرای هدفمندی یارانهها نبود، تورم را به زیر ۵ درصد میرساندم. یکی از وعدهها کاهش نرخ تورم بود. من پیش […]
به گزارش دیارمیرزا محمود بهمنی در اظهارات جدیدش با بیان اینکه ۹۰ درصد کارهایی که مدنظرم بود را در مدت زمانی که در بانک مرکزی حضور داشتم، اجرایی کردهام، گفته است:
«اگر مسائل تحریم و اجرای هدفمندی یارانهها نبود، تورم را به زیر ۵ درصد میرساندم. یکی از وعدهها کاهش نرخ تورم بود. من پیش از این اعلام کرده بودم که نرخ تورم را از ۲۵ به ۹.۸ درصد تقلیل دهم که خوشبختانه این اتفاق افتاد.
برهمین اساس، نرخ تورم تک رقمی شده بود اما چرا بالا رفت؟ آیا بخشی از عوامل افزایش نرخ تورم تحریمها نبود؟ کاهش درآمدهای ارزی کاهش واردات، مسائل متفرقه تحریم، کاهش تولید داخلی و کاهش عرضه تماما عواملی بودند که ناشی از عوامل خاص خود بر روی افزایش نرخ تورم تاثیر گذاشتند. آیا اجرای هدفمندی یارانهها تورم را افزایش نمیدهد؟ اگر تمام این شرایط این مذکور را نداشتیم به طور حتم نرخ تورممان کمتر از ۵ درصد بود.»
بهمنی هرچند تلاش کرده با فرافکنی و میان کشیدن بحث تحریمها و اجرای هدفمندی یارانهها، عملکرد خود را توجیه کند، اما بهتر است به این سوالات هم پاسخ دهد:
۱. آیا در دوره مدیریت بهمنی، فساد بانکی ۳ هزار میلیارد تومانی رخ نداد؟ آیا بروز این مشکل هم به تحریمها و اجرای هدفمندی یارانهها مربوط بود؟
۲. آیا مجوزهای پی در پی به افراد غیرمتخصص و وابستگان جریان انحرافی برای تاسیس بانک و موسسه اعتباری، در دوره بهمنی رخ نداد؟ آیا بانکهای تات، آریا و… با دور زدن قوانین و مقررات بانکی در دوره ریاست محمود بهمنی مجوز نگرفتند، که بعد از لو رفتن فساد ۳ هزار میلیاردی، بانک مرکزی تحت فشار دستگاه قضایی و افکار عمومی مجبور به لغو مجوز بانک آریا و ادغام بانک تات شد؟
۳. آیا در دوره ریاست بهمنی از مهر ۱۳۸۷ تاکنون، حجم نقدینگی حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا نکرده است؟ گفتنی است حجم نقدینگی در ابتدای مهرماه ۱۳۸۷ که بهمنی به ریاست بانک مرکزی منصوب شده بود ۱۶۷ هزار میلیارد تومان بود که اکنون به ۴۶۴ هزار میلیارد تومان رسیده است، یعنی ۲.۷ برابر شده است؟
آقای بهمنی چطور افزایش بیرویه نقدینگی را که عامل اصلی رشد تورم است، نادیده گرفته و تحریمها و هدفمندی یارانهها را عامل رشد تورم معرفی میکند؟ آیا آقای بهمنی منکر این هستند که از زمان تشکیل بانک مرکزی در کشورمان تا پیش از حضور وی در ریاست بانک مرکزی، فقط ۱۶۷ هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور ایجاد شده بود اما فقط در دوره ریاست ۵-۴ ساله وی حجم نقدینگی ۳۰۰ هزار میلیارد تومان اضافه شده است؟
۴. آیا رشد نقدینگی ناشی از تبعیت حداکثری بانک مرکزی در دوره بهمنی از سیاستهای دستوری دولت نبوده است؟ آیا مظاهری فقط به همین دلیل که جلوی رشد نقدینگی را گرفته بود، از بانک مرکزی برکنار نشد؟ لازم به ذکر است که مظاهری با سه قفله کردن خزانه بانک مرکزی، رشد نقدینگی ۴۰-۳۰ درصدی را به حدود ۲ درصد در نیمسال نخست سال ۱۳۸۷ کاهش داد و همین امر هم به تدریج اثر خود را در کاهش تورم نشان داد.
۵. آیا رئیسکل بانک مرکزی، رشد اقتصادی صفر یا منفی یکی دو سال اخیر را به برنامههای اجرایی خویش، بیربط میدانند؟ پس چه کسی مقصر کاهش رشد اقتصادی کشور است؟ حتما در این قضیه هم وزیر معزول بهداشت خانم دستجردی و یا برخی پیامک ها مقصرهستند؟!
۶. آیا سیاستهای روزمره و بخشنامههای متناقض بانک مرکزی، مصداق انتقاد مقام معظم رهبری از سیاستهای روزمره اقتصادی نبود که آن را یکی از ضعفهای اقتصادی کشور نامیدند؟ (سخنرانی اول فروردین ۱۳۹۲، مشهد)
۷. آیا یکی از مخاطبان اصلی این سخن صریح رهبر معظم انقلاب در ۱۹ دی ۱۳۹۰ مبنی بر این که «ما امروز در شرائط شِعب ابىطالب نیستیم؛ ما در شرائط بدر و خیبریم»، آقای بهمنی نبود که یک ماه قبل از آن وادادگی خود در برابر تحریمها را با این جمله بیان کرده بود که «باید جامعه را به نحوی اداره کنیم که بتوانیم دو سال خود را حفظ کنیم گویا در شعب ابیطالب گرفتار شدهایم.»
آیا همین وادادگی نبود که موجب رها کردن بازار ارز در نیمه نخست سال ۱۳۹۱ شد به طوری که اگر تلاش مجلس و دیگر ارکان نظام نبود، از بانک مرکزی اقدامیبر نمیآمد؟
۸. آیا رشد شدید مطالبات معوق بانکها در دوره بهمنی ادامه نیافت و به بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان نرسید؟ در این زمینه چه کسی مقصر است؟
و……………….
در پایان به نظر میرسد باید خدا را شکر کنیم که محمود بهمنی نتوانست ۱۰۰ درصد برنامههایش را اجرایی کند، وگرنه معلوم نبود چه بر سر اقتصاد کشور میآمد.
دیدگاه