سناریوی تکراری و نخ نما شده «آمدن، نیامدن» و تبلیغ بر کاندیداهای خاص
دیارمیرزا:از ۹ روز دیگر در حالی داوطلبان می توانند به مدت ۵ روز برای نامزدی در انتخابات ۲۴ خرداد ثبت نام نمایند که از مدت ها قبل جماعتی «سناریوی آمدن، نیامدن» برخی از نامزدهای احتمالی را مطرح کرده و به بهانه های مختلف در فضای رسانه ای این سوژه را پمپاژ می کنند.
به گزارش دیارمیرزا روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود نوشت:
شمارش معکوس برای ثبت نام داوطلبان یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آغاز شده است.
از ۹ روز دیگر در حالی داوطلبان می توانند به مدت ۵ روز برای نامزدی در انتخابات ۲۴ خرداد ثبت نام نمایند که از مدت ها قبل جماعتی «سناریوی آمدن، نیامدن» برخی از نامزدهای احتمالی را مطرح کرده و به بهانه های مختلف در فضای رسانه ای این سوژه را پمپاژ می کنند.
بدیهی است همه جریان ها و سلایق سیاسی معتقد به «جمهوری اسلامی» می توانند در انتخابات شرکت کنند و این موضوع هم در قانون اساسی مورد تاکید قرارگرفته و هم بارها رهبر انقلاب بدان تصریح و تاکید داشته اند.
بنابراین هر فردی که بتواند شرایط و ویژگی های قانونی برای کاندیداتوری در جایگاه حساس و خطیر ریاست جمهوری را داشته باشد می تواند نامزد بشود.
البته مطابق قانون که «صلاحیت» افراد برای کاندیداتوری در این جایگاه باید توسط شورای نگهبان احراز بشود.
بنابراین مکانیسم قانونی ثبت نام داوطلبان برای نامزدی در انتخابات بسیار روشن و خالی از ابهام است.
در این میان نکته ای که قابل اعتناست تلاش ها و تحرکات جریانی است که می کوشد «خط تحمیل نامزدهای خاص» را به فضای افکار عمومی القا نماید.
از سوی دیگر؛ رفتارشناسی دشمن پیرامون انتخابات ۲۴ خرداد به وضوح نشان می دهد این خط در امتداد چالشی است که برای انتخابات در پیش رو طراحی شده است.
به عبارت ساده و خلاصه، رصد و تحلیل رفتار و گفتار دشمن حاکی از آن است که در انتخابات سال ۸۸ «چالش در مشروعیت انتخابات» هدف گرفته شده بود که البته طرفی نبستند.
در انتخابات اسفند ۹۰ (مجلس نهم) و اولین انتخابات بعد از فتنه ۸۸، «چالش در مشارکت» نشانه روی شده بود که آحاد ملت با حضور پرشور خود، نقشه دشمن را نقش بر آب کردند.
اکنون به نظر می رسد برای انتخابات در پیش رو، «چالش در کاندیداها و تحمیل نامزدهای خاص»! دنبال می شود که بخشی از این ماجرا توسط «سناریوی آمدن، نیامدن» مورد پشتیبانی قرار گرفته است.
درباره سناریوی یاد شده و خط تحمیل نامزدهای خاص گفتنی هایی هست؛
۱- سناریوی «آمدن، نیامدن» برخی از نامزدهای احتمالی در شرایط کنونی به یک بازی کودکانه شبیه است که از حداقل های یک سناریوی سیاسی برخوردار نیست.
به عبارت دیگر، اگر در دوره ای این ترفند در قالب یک سناریو عرضه می شد اکنون بدون شک کارکردهای یک سناریو را ندارد.
در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم (سال ۸۴) سناریوی «آمدن، نیامدن» یکی از نامزدها از سوی یک طیف سیاسی به صحنه آمد و هر چند امید و آرزوی فراوانی پیوست آن سناریو بود ولی در نهایت جواب نداد و باخت بزرگی را برای حامیان و مدعیان رقم زد که پیش از آن القاء می کردند اگر فلانی بیاید کار تمام است.
جالب اینجاست که در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم (سال ۸۸) نیز این سناریو یک بار دیگر تجربه شد و «آمدن» یا «نیامدن» این بار دائر مدار «موسوی» یا «خاتمی» شد که دومی از رقابت گریخت و اولی هم «آمد» و باخت دیگری را برای طیف سیاسی موسوم به اصلاحات رقم زد.
اکنون سؤال این است که اگر این جماعت و طیف سیاسی حامی آن از یک سوراخ دو بار گزیده شده است چرا برای بار سوم به سناریویی دلخوش کرده که همان نتیجه را دارد؟
۲- شاید گفته شود علت تمرکز بر سناریوی «آمدن، نیامدن» و بسترسازی برای برخورداری از حمایت افکار عمومی، بخاطر این است که شرایط و اقتضائات این دوره عوض شده است.
در پاسخ باید گفت بدون تردید شرایط تغییر یافته ولی نه بدان صورت که جماعتی فکر کنند چرخش افکار عمومی بسوی آنهاست. بلکه این تغییر را می توان در افزایش بصیرت مردم و شناخت بیشتر آنان از جریانات منحرف و وابسته دانست. بصیرتی مثال زدنی که بعد از فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ بارها خود را نشان داده است و حماسه ۹ دی، حماسه انتخابات مجلس نهم، حماسه حضور بی نظیر مردم در ۲۲ بهمن و… از جمله آنهاست.
نتیجه آن که اگر تغییری هم در این دوره برای انتخابات رخ داده است شناخت و تجربه بیشتر مردم و رای دهندگان نسبت به نامزدهای احتمالی است.
جریانی تلاش می کند فضا را آنچنان مصادره به مطلوب نماید که گویا با باخت های پی درپی در تمامی انتخابات اخیر اکنون اقبال مردمی را بدست آورده اند.!
نکته این است که اولا؛ با سناریوی تکراری و نخ نما شده «آمدن، نیامدن» و تبلیغ بر کاندیداهای خاص، اقبال مردمی ایجاد نمی شود و ثانیاً؛ حافظه تاریخی مردم را نمی شود با سناریوسازی پاک کرد.
تورم ۵۰ درصدی، ظهور و بروز طبقه اشرافیت، دوری از آرمان ها و ارزش های اسلامی، الگوی توسعه غربی و غیربومی، نگاه اقتصادی به فرهنگ، گرانی های افسارگسیخته و… بخشی از آن کارنامه است که در اذهان باقی مانده است. نکته در اینجاست که اگر امروز مردم بحق به بسیاری از مشکلات و نابسامانی ها انتقاد دارند از قضا بخاطر این است که بخشی از رفتارهای دولت شبیه به دولت های قبلی در دوره سازندگی و اصلاحات شده است و این نقطه، نقطه رویگردانی مردم است نه اقبال مردمی که جماعتی و جریانی می خواهند از «هیچ»، «موج» بسازند!
۳- بازیگردان سناریوی «آمدن، نیامدن» در شرایط کنونی جریانی است که می داند و باور دارد که نمی تواند بیرون از بستر «جمهوری اسلامی» به صحنه انتخابات بیاید و برای همین، تحریک برخی از نامزدهای احتمالی برای «آمدن» را در دستور کار قرار داده است. آیا جماعت قلیلی که به دنبال «جمهوری ایرانی» هستند و این شعار را در فتنه ۸۸ سردادند شانس پیروزی در انتخابات را دارند؟ بدون تردید این احتمال مساوی با صفر است و یا کسانی که بارها انحراف و دوری خود از مبانی اصلی اسلام و انقلاب را جار زده و می زنند می توانند امیدی به تأیید صلاحیت داشته باشند؟! پاسخ به یقین، منفی است.
سؤال بعدی این است که آیا به نامزدهایی امید بسته اند که تنها از فیلتر قانونی شورای نگهبان در خصوص احراز صلاحیت ها عبور کنند؟ باز هم پاسخ منفی است چون این کاندیدای احتمالی مورد تأیید این طیف رادیکال و افراطی و فتنه گر نیست.
پس هدف از این سناریو چیست؟
۴- همانطور که گفته شد سناریوی یاد شده در امتداد همان خطی است که «چالش در کاندیداها» را دنبال کرده و گمان می کند از این طریق می تواند آرایش سیاسی نامزدهای احتمالی را بهم بزند و این چالش، به کاهش امید مردم در صحنه انتخابات بینجامد.
ولی باید گفت، مردم بازی دشمن را به خوبی فهمیده اند و بر سناریوهایی که منتهی به آن بازی می شود خط بطلان کشیده اند و مشکل اصلی بیش فعالی دشمن در صحنه انتخابات پیش رو است که هر چند تحرکاتش زیاد است ولی تمرکز خودش را از دست داده است و به تعبیر حکیمانه رهبر انقلاب، (دیروز در جمع پرشور هزاران نفر از کارگران)، «ملت ایران پیروز میدان انتخابات ۲۴ خرداد است».
دیدگاه