آنچه در مواجهه ۹۰ دقیقه‌ای طرفداران هاشمی و مشایی گذشت+عکس

به گزارش دیارمیرزا این گزارش روایتی از حرفهای مردم درباره دو چهره خالق بمب خبری آخرین روز ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است.

ترافیک عصر گاهی خیابان فاطمی امروز بیشتر شده و ثبت نام نامزدها در روز پایانی انتخابات بهانه است برای اینکه خوردو های عبوری جمعیتی را ببیند که دو سمت خیابان را پر کرده اند و هر قدر نیروی انتظامی آنها را به پیاده روها هدایت می کنند، آنها کار خودشان را می کنند.

این گزارش بر اساس حرکت زمان به صورت معکوس نوشته شده است:
 ۱۹:۱۰
با پایان نشست خبری مشایی و احمدی نژاد  در وزارت کشور طرفدارن این نامزد دولت کم کم محوطه وزارت کشور را ترک می کنند.
در بیرون وزارت کشور امیری فر، داوری از جمله چهره های حامی دولت می آیند و می روند. داوری می گوید: حماسه سیاسی محقق می شود!
بعضی ماشین ها از افرادی که در کنار خیابان تحمع کرده اند درباره ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری سئوال می کنند.
۱۸:۵۰
یکی از طرفداران مشایی در حال صحبت با تعداد دیگری می گفت اگر مشایی تایید صلاحیت شود هاشمی را کنار می زند.
دو دختر جوان که در حال رد شدن از مقابل وزارت کشور هستند می گویند مشایی رد صلاحیت می شود.
زن میانسالی که به همراه پسرش به وزارت کشور آمده بود از نیروهای انتظامی سئوال می کرد که هاشمی وزارت کشور را ترک کرده است یا نه. می گوید:«میخواهم ببینم او چطور و با جه وسیله ای از وزارت کشور خارج می شود.»

۱۸:۴۰
بهمن اخوان نماینده دور هشتم مجلس به همراه دو نفر دیگر مقابل وزارت کشور در طرفداری از هاشمی حضور یافته بود.
پیامک های خبری همزمان با اظهارات احمدی نژاد و مشایی در تلفن های همراه خوانده می شود و یکی دو نفری با خواندن آنها واکنش نشان می داددند و بلند برای یکدیگر می خواندند.
زن و مرد جوانی که در حال عبور از خیابان فاطمی بودند، از مردم درباره نامزدها می پرسند چه کسی آمده و می شنوند هاشمی و مشایی! جوان ابرو بالا می اندازد.
در سمت دیگر جوانی دانشجو با مردی میانسال در حال گفت و گو است و بعد از ۱۰ دقیقه ای با او خداحافظی می کند. جمله آخری این است: خدا به خیر کند!
۱۸:۳۰
در کنار دستش دو جوان که ظاهر مذهبی دارند در حال گفت و گو هستند. یکی از آنها می گوید نمی دانم هاشمی از مملکت چه می خواهد!
جلوی وزارت کشور گروهی که ظاهرا طرفدار هاشمی هستند با هم صحبت می کنند. مردی با ریش پروفسوری خطاب به دو نفر دیگر می گوید: «هاشمی ۳۰ سال تجربه است.» خیلی سریع پیرمردی که در حال گفت و گو با او است می گوید: «در چهارمحال بختیاری همه طرفدار هاشمی اند.»
۱۸:۱۰
زن و شوهری که دست در دست هم برای حمایت از هاشمی آمده اند به مامور نیروی انتظامی که لباس سبز به تن دارد می گویند: هاشمی که بیاید زندانی ها آزاد می شوند.
پلیس از افراد مستقر در مقابل ساختمان وزارت کشور میخواهد محوطه را ترک کنند و کم کم مجبور به استفاده از زور می شود اما مردم کار خودشان را می کنند. یک موافق و مخالف مشایی هم در همان کنار در حال صحبت هستند. یکی از آنها می گوید هاشمی جگر دارد. آن یکی که انگار می خواهد او را تمسخر کند با حالتی پیروز مندانه می گوید:«بنده خدا هاشمی روحانی را جلو انداخت که ستادهایش را راه بیندازد.»
۱۸:۰۰
طرفداران هاشمی بعد از ورود او به وزارت کشور جشن گرفته اند، سرود یار دبستانی را می خوانند و دست می زنند. خوشحالی از سر و رویشان می بارد.
آن طرف تر مخالفان هاشمی شعار «هاشمی حیا کن- مملکت را رها کن» سر می دهند. تعدادشان کمتر از طرفداران هاشمی است ولی صدایشان بلند است. کمی بعد هم شعارشان را این طور عوض می کنند که «مشایی پاینده- رئیس جمهور آینده».

۱۷:۴۰
تیم حفاظت هاشمی به نزدیکی وزارت کشور می رسند و کم کم طرفداران او به سمت بنز آبی رنگ حرکت می کنند. حرکتشان مثل دور اول سفر های استانی است که مردم یک منطقه محروم برای اولین بار بالاترین مقام اجرایی کشور را می دیدند هستند. دویدن به سوی ماشین هاشمی نخستین واکنش مردم به حضور او در وزارت کشور است و بعد هم شعارها شروع می شود…