گفتمان مقبول انتخابات ۹۲ چه ویژگیهایی دارد؟
دیارمیرزا:بررسیها نشان میدهد که مردم از وجود کشمکش و منازعات سیاسی خسته شده و به سمت گفتمانهایی اقبال دارند که اساس خود را بر عقلانیت، اعتدال، اخلاق محوری، پرهیز از ایجاد تنش در حوزههای سیاسی، تاکید و توجه به مساله اقتصاد و معیشت و کارآمدی قرار دهند.
دیارمیرزا : با عنایت به مسایل رخ داده در مجلس شورای اسلامی در روز استیضاح وزیر معزول کار، رفاه و تامین اجتماعی و پیامد آن سخنرانی هشدارگونه مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان ارشد کشور، یکی از مهمترین مسایل سیاسی مطرح در کشور، موضوع انتخابات آینده ریاست جمهوری می باشد.
اما موضوع حایز اهمیت در انتخابات آینده ریاست جمهوری این خواهد بود که اساسا چه گفتمانهایی در آستانه انتخابات شکل خواهد گرفت و آرایش احزاب و جناحهای سیاسی به چه نحوی خواهد بود. همچنین این موضوع که چگونه می توان، گفتمانهایی که در فرایند فعالیتهای انتخاباتی احزاب و جریانها شکل می گیرند را به نحو صحیح و منطقی هدایت کرد، از دیگر مسایل حایز اهمیت است. طبیعی است که نتیجه چنین مساله ای، برگزاری یک انتخابات پرشور و مبتنی بر عقلانیت و اعتدال خواهد بود. بعلاوه برگزاری یک انتخابات پرشور، با توجه به شرایط و اوضاع حاکم بر نظام بین الملل و مقابله کشورهای غربی با نظام جمهوری اسلامی در ابعاد مختلف، به حفظ و ارتقای جایگاه موقعیت جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و نظام بین الملل کمک شایانی خواهد نمود.
پیش فرضهای انتخابات ریاست جمهوری
مهمترین پیشفرضهای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم را می توان چنین برشمرد:
۱- پیشفرض اول انتخابات آینده این است که جنس آن از انتخابات مجلس شورای اسلامی متفاوت است. بنابراین اگر در نظر است که گفتمانی در جریان این انتخابات شکل گرفته و یا اصل انتخابات به نحو صحیح و مطلوبی مدیریت گردد، لازم است متناسب با فضای انتخابات ریاست جمهوری باشد؛
۲- مساله یا پیشفرض دوم این است که نظام جمهوری اسلامی یک تجربه تلخ ولی در عین حال عبرت آموز از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم دارد که نباید آن را از یاد برد و این تجربه به مدیریت هرچه بهتر انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری کمک خواهد کرد.
۳- مساله سوم یا سومین پیشفرض در این انتخابات این است اصلاحطلبان بر خلاف انتخابات مجلس نهم، قصد حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری آینده دارند، چراکه عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات آتی به معنای خروج کامل آنان از عرصه سیاسی و نهایتا حذف آنان از حوزه سیاست کشور خواهد بود.
۴- چهارمین مساله در انتخابات ریاست جمهوری آینده این است که انتخابات حداقل در تعیین و معرفی کاندیداها از سوی احزاب و جناحهای سیاسی کلید خورده است و این امر دلایل متعددی می تواند داشته باشد. بخشی از آن می تواند به این دلیل باشد که جریانها و احزاب در حال سنجش افکار عمومی و یا آزمون واکنش احزاب و جناحهای رقیب هستند. برخی هم درصدند با معرفی نامزد فرعی، حاشیه امنی درست کرده تا در سایه آن به معرفی کاندیدای اصلی خود در آینده بپردازند.
۵- پیش فرض پنجم، فعال شدن آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات آینده و تصمیم ایشان برای تاثیرگذاری در انتخابات است.
۶- ششمین مساله نیز که بسیاری آن را مهم ترین پارامتر انتخابات آتی می دانند، فعال شدن زودهنگام تیم حامیان دولت میباشد.
۷- همچنین همزمانی این انتخابات با انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز حایز اهمیت است.
گفتمانهای سیاسی مطرح شده در جمهوری اسلامی از ابتدا تاکنون
گفتمانها را هم میشود ساخت و هم میشود از گفتمانهای موجود بهره گرفت. وجود گفتمان بدون رقیب معنا ندارد و یک غیریت و دیگری برای تشکیل یک گفتمان ضرورت دارد. گفتمانها با توجه به واقعیتهای موجود جامعه ساخته میشوند و مصداقهایی برای آنها در سطح جامعه مشخص میشود.
گفتمانها دو گونهاند: برخی از آنها مبنای فلسفی دارند و برخی مبنای زبانی و گویشی. گفتمانهایی که مبنای زبانی و گویشی دارند موفق ترند چون قابلیت جذب تودههای مردم را دارند و بدین ترتیب مسلّط میشوند.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، دو دوره حاکمیت گفتمان چپ و راست و دو دوره حاکمیت گفتمان اصلاحطلب و اصولگرا وجود داشته است. معمولا تجربه تاریخی هم نشان داده که هر گفتمانی که مسلّط میشود، بیشتر از ۸ سال نمیتواند دوام بیاورد.
موضوع قابل ذکر دیگر در خصوص گفتمانها و نحوه شکلگیری آن در جمهوری اسلامی این است که گفتمانها بعد از تجربه عملی شکل گرفته و تجربه عملی ما را به گفتمان رسانده است. بعبارت دیگر، می توان گفت که تجربه یا عمل مقدم بر نظریه بوده است. به عنوان مثال در اوایل انقلاب، پس از روی کار آمدن بنی صدر، کم کم گفتمان لیبرالیسم شکل گرفت و در مقابل این گرایش، گفتمان خط امام شکل گرفت. سپس در داخل گروه خط امام اختلافاتی پدید آمد و منشا شکلگیری گفتمانهای چپ و راست شد.
همچنین در سالهای دهه ۶۰ و زمانی که دولت مهندس موسوی با محوریت گفتمان عدالت روی کار بود، انتقاداتی نسبت دولت ایشان شکل گرفت که عمدتا حول محور فقدان تولید و رفاه بود. این موضوع بعدها زمینهساز شکل گیری گفتمان سازندگی در دولت آقای هاشمی شد که از ابتدا با نام و عنوان گفتمان سازندگی مطرح نبود و حتی بعدها زمینهساز شکلگیری حزب کارگزاران سازندگی ایران شد. همچنین انتقاداتی که نسبت به سیاستهای تعدیل اقتصادی، تجملگرایی، لیبرالیسم فرهنگی اجتماعی، شکاف کارگزاران و مردم معطوف به گفتمان سازندگی وجود داشت، زمینهساز شکلگیری گفتمان اصلاحات در دولت خاتمی شد و گفتمان اصولگرایی هم بعدها در رقابت با گفتمان اصلاحطلبی، که تجدید نظر طلبی هم خوانده میشد، شکل گرفت.
عناصر اساسی گفتمان اصولگرایی، پاسداری از انقلاب، اسلام و حریم ولایت و ارزشها، حمایت از مستضعفان، ایستادگی در برابر زورگویان و مستکبران و نظام ناعادلانه بین المللی، مدیریت جهان، عدالتخواهی و دفاع از حقوق طبقات ضعیف بود که این مفاهیم در آن مقطع برای مردم جذابیت داشت و مؤلفههای اصلی گفتمان اصلاحات اسلام سکولار، انحراف از ارزشهای اصیل انقلاب و امام(ره) و رهبری و دفاع مقدس، سازش با غرب سرمایهداری و براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران بود.
گفتمانهای احتمالی قابل طرح درانتخابات آینده ریاست جمهوری
در خصوص گفتمانهایی که در فرایند انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری شکل خواهد گرفت، چند دیدگاه وجود دارد:
۱- دیدگاه اول، قایل به شکلگیری دو طیف از گفتمان است. طیف اول جریان اصولگرایی خواهد بود که به سه شاخه تقسیم شده است. شاخه اول طیف سنتی اصولگرایان است و شامل تشکلهایی چون جامعتین، جبهه پیروان خط امام و رهبری و … میباشد، شاخهی دوم تحول خواههان میباشد که شامل جمعیت ایثارگران و رهپویان انقلاب اسلامی میشود. شاخهی سوم، طرفداران رییس جمهور فعلی هستند که شامل جریان انحرافی و جبهه پایداری میباشد. طیف دوم در این دیدگاه، اصلاح طلبان هستند.
در این دیدگاه، مهمترین کاندیداهای ریاست جمهوری را می توان به شرح زیر برشمرد: در میان قسمتی از اصولگرایان، برخی چهرهها مانند لنکرانی، حداد عادل، قالیباف، ولایتی، محسن رضایی و لاریجانی مطرح هستند.
در جریان طرفداران رییس جمهور، برخی افراطیها همچنان چهره ای چون مشایی را به عنوان کاندیدای مورد نظر مطرح می کنند و برخی دیگر از افرادی همچون نیک زاد، حسینی(وزیر فعلی اقتصاد)، صالحی، حاج بابایی و حتی جلیلی نام می برند.
در طیف اصلاح طلبان، برخی افراطیون، چهره ای مانند سیدمحمد خاتمی را مطرح می کنند و برخی دیگر، افرادی چون سیدحسن خمینی، عارف، خرازی، جهانگیری و روحانی را مطرح مینمایند.
۲- دیدگاه دیگری هم حکایت از آن دارد که گرچه دو قطبی اصلاحطلب، اصولگرا سپری شده، اما همچنان فضای دوقطبی (به روال گذشته) بر انتخابات آینده ریاست جمهوری حاکمیت دارد. یک سوی این قطب، گفتمان عقلانیت و اعتدال خواهد بود که تلاش خواهد کرد گفتمان رقیب خود را گفتمان احمدی نژاد تلقی کند و این قطب در مجلس همان فراکسیون رهروان ولایت به رهبری علی لاریجانی میباشد. در این گفتمان حتی اگر خود لاریجانی نیز نامزد ریاست جمهوری نشود، ممکن است قالیباف و یا ولایتی به عنوان نامزد ریاست جمهوری از سوی این قطب جدید مطرح شود.
در این دیدگاه، اصلاح طلبان هم حضور خواهند داشت و به سه طیف قابل تقسیم خواهند بود. طیف اول اصلاحطلبان، طیف معتدل و همراهان با جریان معتدل اصولگرا هستند که احتمالا به حمایت از نامزد این طیف میپردازند. طیف دیگر، طیف تندروها هستند که احتمالاً به حمایت از کاندیداتوری خاتمی برمی خیزند و طیف دیگر، طیف اپوزیسیون هستند که بر شعار تحریم در انتخابات، تأکید و به سمت ایجاد تقابل در جریان اصولگرایی میروند.
۳- دیدگاه دیگر در زمینه شکل گیری گفتمانهای احتمالی در انتخابات ریاست جمهوری، بر این باور است که دوره حاکمیت اصلاح طلبی و اصولگرایی تمام شده است و این دو طیف در دو گرایش جدید ادامه کار خواهند داد که یکی معتدل و عقلانی و سنتی است و آرمانشان روی پیشرفت و عدالت متمرکز خواهد شد و دیگری گرایش چپ روانه تری است که رادیکال، غیربروکرات و مدرن تر بوده و از نظر سنی طیف جوان تری را دربر خواهد گرفت. اما این دو طیف دیگر نامشان اصولگرایی و اصلاحطلبی نخواهد بود و شاید نام و عنوان جدیدی برای خود انتخاب کنند.
۴- دیدگاه دیگر معتقد است که برای انتخابات آینده ریاست جمهوری می توان محورهایی را مشخص کرد که هریک از افراد نامزد شده میتوانند با استفاده از یکی از آنها به پیروزی در انتخابات دست یابند. در زمینه محور مبارزه با فساد اقتصادی آقای پورمحمدی، در محور نقد عملکرد سیاسی دولت فعلی آقایان لاریجانی و ولایتی، در محور عقلانیت و اعتدال آقای لاریجانی و روحانی، در محور کارآمدی آقایان قالیباف و جهانگیری، در محور اعتدال، ولایتی، لاریجانی، رضایی، روحانی و عارف قابل مطرح شدن هستند.
محورهای گفتمان احتمالی پیروز در انتخابات آینده ریاست جمهوری
اگرچه از اکنون نمی توان بطور قطع و یقین به نتیجه و جریان پیروز در انتخابات آینده ریاست جمهوری اشاره نمود، ولی به نظر می رسد این مساله بستگی زیادی به ائتلافهای احزاب و جریانهای سیاسی در زمان نزدیک به انتخابات خواهد داشت. به علاوه، یکسری خواستهها و تقاضاهایی در افکار عمومی جامعه وجود دارد که چنانچه یک گفتمان به برنامه ریزی برای تحقق آنها بپردازد، شانس و اقبال بیشتری برای پیروزی در انتخابات آینده خواهد داشت.
یکی از مسایلی که به پیروزی یک گفتمان در انتخابات آینده ریاست جمهوری کمک خواهد کرد، توجه به حفظ امنیت و آرامش سیاسی کشور، بهبود اقتصادی وضعیت معیشتی مردم و توجه بیشتر به تحقق عدالت اقتصادی و موضوع اشتغال جوانان و رفع مساله بیکاری می باشد.
از دیگر مسایل قابل توجه در پیروزی یک گفتمان، توجه به موضوع قانونمند کردن و هنجارپذیر کردن جامعه و منضبط کردن آن می باشد. همچنین توجه یک گفتمان به مفهوم ولایت پذیری که در گفتمان فعلی حاکم (خصوصا با توجه عملکرد دو سه سال اخیر) زیر سوال رفته است، از دیگر معیارهای موفقیت یک گفتمان در انتخابات آینده خواهد بود.
از دیگر مسایلی که بنظر می رسد به پیروزی یک گفتمان در انتخابات آینده کمک خواهد نمود، توجه به محوریت اخلاق و اخلاق مداری و نفی تهمت زنی و برچسب زدن در عرصه رقابتهای گفتمانی میباشد.
از دیگر محورهای مورد قبول در افکار عمومی که به پیروزی یک گفتمان در انتخابات کمک خواهد کرد، افزایش اقتدار نظام در عرصه بینالمللی میباشد که میتوان آن را در چارچوب گفتمان مقام معظم رهبری که همان عزت، حکمت و مصلحت در عرصه سیاست خارجی می باشد، تعریف نمود.
نبایدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم
با عنایت به انتخاباتهای متعددی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته، یکسری مسایلی وجود دارد که به منظور هرچه بهتر برگزار شدن انتخابات بایستی از آن پرهیز نمود.
مساله اول در این زمینه، میدان ندادن به شکل گیری گفتمانهای تخریبی در انتخابات آینده است. زمینه چنین مسالهای تلویزیونی شدن انتخابات خواهد بود. در چنین صورتی، انتخابات پیامدهای خوبی برای نظام نخواهد داشت. در این صورت تقابل شدید کاندیداها شکل خواهد گرفت و هرکه رادیکالتر باشد پیروز میدان خواهد بود و میدان، میدان مقایسهی اندیشهها و برنامهها نیست.
لازمهی انتخاب عقلانی این است که به مدت و طول زمان فرصت کاندیداها برای تبلیغات انتخاباتی افزوده شود، چون زمان محدود تبلیغات فرصت برای طرح افراد و برنامههایشان فراهم نمیکند و به تقابل شخصیتها در جریان انتخابات خواهد انجامید، چیزی که در انتخابات دور قبل ریاست جمهوری مشهود بود.
یکی دیگر از مسایلی که در انتخابات آینده بایستی از آن پرهیز نمود، نسبت دادن کاندیدایی به رهبری معظم انقلاب اسلامی است که پیامدهای خوبی در پی نخواهد داشت و بایستی به شدت از آن پرهیز نمود.
آیکی دیگر از مواردی که در انتخابات آینده از آن بایستی پرهیز نمود، تقسیم طیف اصولگرایان به دو طیف مورد حمایت سپاه و غیر آن می باشد که بایستی از آن پرهیز نمود، چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از سرمایههای نظام جمهوری اسلامی می باشد و باید مورد احترام و حمایت همه جامعه باشد.
نتیجه گیری
بررسیها نشان میدهد که مردم از وجود کشمکش و منازعات سیاسی خسته شده و به سمت گفتمانهایی اقبال دارند که اساس خود را بر عقلانیت، اعتدال، اخلاق محوری، پرهیز از ایجاد تنش در حوزههای سیاسی، تاکید و توجه به مساله اقتصاد و معیشت و کارآمدی قرار دهند.
در زمینه فضای حاکم بر رقابتهای انتخاباتی نیز بنظر می رسد طبق رویههای گذشته فضای حاکم برفضای انتخابات همان فضای دوقطبی باشد. وجود تقابل در بین اصولگرایان انکارناپذیر است، اما اینکه این تقابل چگونه باشد و یا به چه شکلی گفتمانها در داخل اصولگرایان شکل بگیرد را می توان مهندسی کرد و به آن انتظام بخشید و قاعدهمند کرد.
موضوع قابل ذکر دیگر در این زمینه این است که استراتژی اصلاح طلبان در انتخابات آینده چه خواهد بود. آیا کاندیدای مورد نظر چهرهای ازداخل خود اصلاحطلبان خواهد بود و یا آنها به سراغ شخصیتی میانه و به اصطلاح محلّل خواهند رفت. بنظر میرسد توصیه برخی بزرگان (مانند آقای هاشمی) به اصلاح طلبان این است که برای پیروزی در انتخابات لازم است به سراغ یک محلّل بروند.
نکته بعدی تعیین کننده در انتخابات آینده ریاست جمهوری، میزان تاثیر مثبت و منفی رسانه است، یعنی اینکه رسانه می تواند در این میان نقش موثری ایفا نماید. بنابراین این موضوع که سیاست و استراتژی رسانه در جریان انتخابات به چه نحوی باشد، در انتخابات آینده تاثیرگذار خواهد بود.
پیشنهادها
پیشنهادهای مختلفی در زمینه هرچه بهتر برگزارشدن انتخابات ریاست جمهوری مطرح است که برخی از آنها به شرح زیر می باشد:
۱- یکی از خلاهای موجود در زمینه انتخابات ریاست جمهوری در کشور این است که کادرسازی و تربیت نخبگان کارآمد و جامعه پذیر که هم متخصص و با تجربه بوده و هم به آرمانهای نظام جمهوری اسلامی و ارزشها و جایگاه رهبری انقلاب متعهد باشند، انجام نمیگیرد و لازم است در این زمینه تدابیری اندیشیده شود.
۲- همچنین چنانچه تدابیری اندیشیده شود تا فرصت تبلیغات انتخاباتی نامزدها بیشتر شود، به بهبود فضای انتخاباتی کمک خواهد نمود. چراکه فرصت دو هفتهای برای تبلیغات انتخاباتی فرصت کمی بوده و جامعه را با حالت انفجاری مواجه می کند و منجر به شکلگیری بداخلاقیهای انتخاباتی خواهد شد.
۳- موضوع دیگر، شکل گیری سامانه سیاسی و حقوقی به منظور نظارت بیشتر و دقیق تر بر تبلیغات انتخاباتی کاندیداها و طرفداران شان می باشد. این مساله می تواند از طریق گسترش فعالیتهای شورای نگهبان به غیر از زمان انتخابات و یا افزایش اختیارات کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور باشد. کارکرد این سامانه همانند کمیته انضباطی در لیگهای فوتبال بوده و بر روند سالم بودن انتخابات و تبلیغات نامزدها نظارت خواهد داشت و از وقوع بداخلاقیهای انتخاباتی و تخریبهای سیاسی پیشگیری خواهد کرد.
۴- در بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی نیز ضروری است دقت نظر بیشتری شده و چهرههایی به عنوان کاندیدا انتخاب شوند که از رجال سیاسی بوده، دارای گذشته، عملکرد مثبت و کارنامه درخشانی باشند.
۵- تشکیل اتاق فکر رسانهای از فشار بار به نظام سیاسی و جامعه و کاستن از جنبه تخریبی کاندیداها در زمان انتخابات کمک خواهد کرد. این اتاق فکر میتواند برای ارایه برنامههای تبلیغاتی نامزدها و اینکه رسانهها چه مواضعی در فرایند انتخابات داشته باشند، برنامه ریزی کرده و خط مشی مشخص نماید.
دیدگاه